1206 -  قانـــون دانــــه

نگاهي به درخت ســـيب بيندازيد. شايد پانـــصد ســـيب به درخت باشد که هر کدام حاوي ده دانه است. خيلي دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسيم «چرا اين همه دانه لازم است تا فقط چند درخت ديگر اضافه شود؟»
اينجا طبيعت به ما چيزي ياد مي دهد. به ما مي گويد:
«اکثر دانه ها هرگز رشد نمي کنند. پس اگر واقعاً مي خواهيد چيزي اتفاق بيفتد، بهتر است بيش از يکبار تلاش کنيد.»

از اين مطلب مي توان اين نتايج را بدست آورد:
- بايد در بيست مصاحبه شرکت کني تا يک شغل بدست بياوري.
- بايد با چهل نفر مصاحبه کني تا يک فرد مناسب استخدام کني.
- بايد با پنجاه نفر صحبت کني تا يک ماشين، خانه، جاروبرقي، بيمه و يا حتي ايده ات را بفروشي.
- بايد با صد نفر آشنا شوي تا يک رفيق شفيق پيدا کني.
وقتي که «قانون دانه» را درک کنيم ديگر نا اميد نمي شويم و به راحتي احساس شکست نمي کنيم.

قوانين طبيعت را بايد درک کرد و از آنها درس گرفت.

   1205 -  چهل عادت آدم هاي موفق  


کرايگ هايپر؛ نويسنده، محقق، مقاله نويس، مجري راديو و تلويزيون و يک سخنران حرفه اي است. در 25 سال گذشته، او با کارهايش به عنوان يک کارشناس حرفه اي موفقيت در حوزه هاي شخصي و اجتماعي معرفي شده. هاپير يک سايت هم درباره سخنراني موثر دارد که در آن نوشته:
«من خواسته ام بخش هاي مهم کتاب هاي کمکي که تا به حال خوانده ام و تجربه هايي که در زندگي ام داشته ام را به صورت 40 نکته کليدي فشرده کنم و در اختيار ديگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب هايي که در سطح جهاني فروخته مي شوند و درباره خودياري هستند ممکن است براي بعضي ها قابل استفاده باشند ولي من مايلم چيزي بنويسم که براي همه مفيد واقع شود.آ» حالا اين شما و اين هم 40 توصيه کرايگ هايپر. بخوانيد و قضاوت کنيد.

 1) فرصت هايي را مي بينند و پيدا مي کنند که ديگران آنها را نمي بينند.
 2) از مشکلات درس مي گيرند، در حالي که ديگران فقط مشکلات را مي بينند.
 3) روي راه حل ها تمرکز مي کنند.
 4) هوشيارانه و روشمندانه موفقيت شان را مي سازند، در زماني که ديگران آرزو مي کنند موفقيت به سراغ شان آيد.
 5) مثل بقيه ترس هايي دارند ولي اجازه نمي دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
 6) سوالات درستي از خود مي پرسند. سوال هايي که آنها را در مسير مثبت ذهني و روحي قرار مي دهد.
 7) به ندرت از چيزي شکايت مي کنند و انرژي شان را به خاطر آن از دست نمي دهند. همه چيزي که شکايت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسير منفي بافي و بي ثمر بودن است.
 8) سرزنش نمي کنند (واقعا فايده اش چيست؟) آنها مسووليت کارهايشان و نتايج کارهايشان را تماما به عهده مي گيرند.
 9) وقتي ناچارند از ظرفيتي بيش از حد ظرفيت شان استفاده کنند هميشه راهي را براي بالا بردن ظرفيت شان پيدا مي کنند و بيشتر از ظرفيت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتري استفاده مي کنند.
 10) هميشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامي که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ريزي مي کنند و فکر مي کنند تا وقتي که کارشان را انجام مي دهند استرس کمتري داشته باشند.
 11) خودشان را با افرادي که با آنها هم فکر هستند متحد مي کنند. آنها اهميت و ارزش قسمتي از يک گروه بودن را مي دانند.
 12) بلندپرواز هستند و دوست دارند حيرت انگيز باشند. آنها هوشيارانه انتخاب مي کنند تا بهترين نوع زندگي را داشته باشند و نمي گذارند زندگي شان اتوماتيک وار سپري شود.
 13) به وضوح و دقيقا مي دانند که چه چيزي در زندگي مي خواهند و چه نمي خواهند. آنها بهترين واقعيت را دقيقا براي خودشان مجسم و طراحي مي کنند به جاي اينکه صرفا تماشاگر زندگي باشند.
 14) بيشتر از آنکه تقليد کنند، نوآوري مي کنند.
 15) در انجام کارهايشان امروز و فردا نمي کنند و زندگي شان را در انتظار رسيدن بهترين زمان براي انجام کاري از دست نمي دهند.
 16) آنها دانش آموزان مدرسه زندگي هستند و همواره براي يادگيري روي خودشان کار مي کنند. آنها از راه هاي مختلفي مثل تحصيلات آموزشگاهي، ديدن و شنيدن، پرسيدن، خواندن و تجربه کردن ياد مي گيرند.
 17) هميشه نيمه پر ليوان را مي بينند و توانايي پيدا کردن راه درست را دارند.
 18) دقيقا مي دانند که چه کاري بايد انجام دهند و زندگي شان را با از شاخه اي به شاخه اي ديگر پريدن از دست نمي دهند.
ادامه نوشته

   1204 -  سي ثانيه ازتجارب برايان دايسون

  مدير اجرائي اسبق در شركت كوكاكولا

هيچ‌وقت از ريسك كردن نهراسيم. چرا كه به ما اين فرصت را خواهد داد تا شجاعت را ياد بگيريم
فرض كنيد زندگي همچون يك بازي است. قاعده اين بازي چنين است كه بايستي پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهداريد و مانع افتادنشان بر زمين شويد...
جنس يكي از آن توپ‌ها از لاستيك بوده و باقي آنها  شيشه‌اي هستند. پر واضح است كه در صورت افتادن توپ لاستيكي بر روي زمين، دوباره نوسان كرده و بالا خواهد آمد، اما چهار توپ شيشه‌اي، به محض برخورد، كاملا شكسته و خرد ميشوند.
او در ادامه ميگويد: " آن چهار توپ شيشه‌اي عبارتند از خانواده، سلامتي، دوستان و روح خودتان و توپ لاستيكي همان كارتان است "
در خلال ساعات رسمي روز ، با كارايي وافر به كارتان مشغول شويد و بموقع محل كارتان را ترك كنيد. براي خانواده و دوستانتان نيز وقت كافي بگذاريد و استراحت كامل و مكفي داشته باشيد.
سريعترين راه براي دريافت عشق ، بخشيدن آن است

   1203 -  مدیریت استرس

فرهنگ سازمانی، مسائل مختلفی برای افراد گوناگون به همراه آورده است. مهمترین مسئله همان موضوعی است که ما تحت عنوان «استرس» می‌شناسیم. درواقع، واژه استرس به اندازه واژه‌هایی همچون سی‌دی، غذاهای آماده و تلفن همراه رایج شده است. البته برای آنانی که در کنترل مسائل روزمره خود دچار مشکل جدی هستند، واژه استرس مفهومی فراتر از معنای معمول دارد. از نظر آن‌ها استرس یعنی «درد».

● علائم رفتاری و جسمانی استرس
فشار باعث انگیزش، تحریک و نیرومندی می‌شود اما هنگامی‌که فشار فراتر از توانایی فرد باشد، او را دچار استرس می‌کند. وقتی علائم رفتاری مندرج در جدول زیر نمایان می‌شوند، فرد در مرز فشار و استرس قرار گرفته است.

ادامه نوشته

   1202 -  قواعد ثابت شده یک کسب و کار موفق

در کسب و کار و تجارت آداب و قواعدی وجود دارند که مبنا و پایه و اساس یک کسب و کار را شکل می دهند. هیچ کارشناس و صاحب کسب و کار خبره ای نیست که درستی همه این اصول را تایید نکند. این ها ظاهری بسیار ساده دارند و برای فهمشان به هیچ فن و تخصص ویژه ای نیاز نیست. ارتباطات با مردم و دنیای اطراف هنر ارزشمندی است که در پی توجه و رعایت اصول زیر کسب می شود. خوب دقت کنید:

● خوب گوش دهید
به مراجع و آن مشتری احتمالی و مشتری کنونی به دقت گوش دهید. به حرف های کارمندانتان هم توجه کنید. کارمندان هستند که از چند و چون کسب و کار خبر دارند و اگر آنها مشکلات، نقاط ضعف و نقاط قوت کسب و کار و بازار را به شما نگویند، نخواهید توانست بازاریابی و کسب و کار موفقی را پیش ببرید. مشتریان کنونی و احتمالی، عوامل رشد و افزایش درآمدتان هستند. نیازها، خواسته ها و انتظاراتشان از خرید را درک نخواهید کرد مگر با گوش دادن دقیق و نکته بینانه به حرف های آنان. اعتراض ها و ابراز رضایت های این گروه، هر دو راهنمای کار شمایند.

● پاسخگو باشید.
ابتدا گوش دهید و سپس دست به عمل بزنید. هر چه زودتر پاسخ بدهید، مشتری کنونی ناراضی و مشتری بالقوه بیشتر به شما اعتماد خواهند کرد. سریع، قوی و موثر، آشکار و برجسته پاسخ دهید.

● کار گروهی و استمرار فعالیت هایتان را حفظ نمایید.
ادامه نوشته

   1200 -  راههايي براي بدست آوردن آرامش

بعضي مواقع پيش مي آيد كه مرتب اين طرف و آن طرف مي دويد حتي بيست دقيقه وقت براي تمدد اعصاب زمان نداريد. شايد قرار يك مصاحبه شغلي بسيار مهم داشته باشيد، يا مي خواهيد نمايشگاه برگزار كنيد، يا هر موقعيت ديگري كه فشار رواني زيادي بر شما وارد مي كند را بگذرانيد. در اين وضعيت احتمالاً به دنبال راهي مي گرديد تا بتوانيد بر اعصاب خود مسلط شويد و مسئوليت هاي خود را به نحو احسن انجام دهيد. بنابراين سعي شده است در ابن مقاله در مورد راههايي براي ايجاد آرمش روحي بحث مي كنيم كه قبلاً توسط متخصصين امر به كار گرفته شده و موفق بوده است.

 ديد پيراموني
به ديوار مقابل خود و به نقطه اي كه درست مقابل شماست نگاه كنيد. اين كار را ادامه دهيد و كمي تمركز كنيد. بعد از كمي متوجه مي شويد همانطور كه شما روي اين نقطه تمركز كرده ايد بقيه اتاق كمي تيره يا مبهم مي شود كه به آن اصطلاحاً ديد تونلي مي گويند. ما از اين ديد تونلي براي تماشاي تلويزيون يا استفاده از كامپيوتر استفاده مي كنيم. وقتي كه به صفحه نمايش تلويزيون يا كامپيوتر نگاه مي كنيد فقط آن صفحه نمايش را مي بينيد. حتي وقتي كه با كسي صحبت مي كند و روي صحبت خود تمركز داريد فقط چشمها يا قسمتي از صورت طرف مقابل را مي بينيد و بقيه صورت را ناديده مي گيريد. اين نگاه تونلي كه سبب تمركز ما بر يك چيز خاص مي شود همراه با نگراني، افزايش آدرنالين، استرس و ... همراه است.
اما راهي ديگر هم براي نگاه كردن به چيزهاي اطراف وجود دارد. كه بهتر است آن را اكنون تجربه كنيد. نگاه خود را روي آن نقطه نگه داريد و شروع به گسترش دامنه ديد خود بكنيد و سعي كنيد بيشتر و بيشتر به آنچه در اطراف آن نقطه وجود دارد توجه كنيد، به زودي مي توانيد چيزهايي را در اطراف خود ببينيد.حتي مي توانيد دامنه ديد را به پشت سر خود هم گسترش دهيد. البته منظور اين نيست كه مرتب برگرديد و به پشت سر خود نگاه كنيد اما مي توانيد از شنوايي خود براي آگاهي از آنچه در پشت سر شماست استفاده كنيد.
اين نوع نگاه كردن را ديد پيراموني مي ناميم. حال اگر سعي كنيد ديد پيرامموني را در خود تقويت كنيد متوجه مي شويد كه نفس هاي شما آرام تر و عميق تر مي شوند، عضلات صورت شما شل مي شود (بخصوص عضلات فك) و حتي مي توانيد به اطرافيان خود كه در شرايط استرس به سر مي برند احساس آرامش بدهيد.
جالب اينجاست كه به نظر مي رسد وقتي شما به حالت ديد پيراموني فرو مي رويد (مانند آنجه در بالا توضيح داده شد)، اعصاب پاراسمپاتيك شما فعال مي شود. اين قسمتي از اعصاب شماست كه سبب آرامش مي شود و سبب تعادل تحريكات مي شود.
بسيار خوب اكنون به چشمان خود اجازه دهيد به حالت عادي برگردد. ديد پيراموني در سخنراني در يك جمع عمومي به شما كمك مي كند. اين روش نه تنها به شما آرمش مي دهد بلكه مي توانيد كل شنوندگان را ببينيد و تحركات و عكس العمل هاي آنها را زير نظر داشته باشيد.
ادامه نوشته

   1201 -  ترفند هايي براي شاد زيستن

آنجه در اينجا مشاهده مي كنيد راههايي براي افزايش ميزان شادي شماست فقط هر  چند روز آنها را مرور كنيد يا آنها را به خاطر بسپاريد تا  اثر بخشي آنها را دريابيد.
    *خوشحالي و غمگيني را مي توانيد خود انتخاب كنيد. پس خوشحالي را انتخاب كنيد.
    *هر روز سه انسان را ستايش كنيد.
    *در صورت امكان طلوع خورشيد را تماشا كنيد.
    *اولين نفري باشيد كه سلام مي كنيد.
    *اگر افرادي را دوست داريد، براي گفتن آن وقت را تلف نكنيد.
    *با همه به گونه اي رفتار كنيد، كه دوست داريد با شما رفتار كنند.
    *هيچگاه تسليم كسي نشويد و آنگاه است كه معجزه رخ مي دهد.
    *سعي كنيد هر روز اسم افرادي را به خاطر بياوريد.
    *از نطر فكري خشن و از نظر احساسي نازك دل باشيد.
    *از آنچه بايد مهربانتر باشيد.
    *بدانيد يكي از بزرگترين نيازهاي محيطي نياز به قدر داني است.
ادامه نوشته

  1199 -  مدیریت استرس چگونه است؟

استرس فشار و فرسایش بدن به هنگامی است که با محیط پیوسته در حال تغییر سازگار شویم. چنین تغییراتی آثار جسمانی و هیجانی بر ما می‌گذارد و می‌تواند احساسات مثبت یا منفی ایجاد کند. در صورت مثبت بودن ، اثرات استرس ما را ناگزیر به عمل می‌کند، هوشیاری تازه و چشم انداز مهیج جدیدی برای ما به ارمغان می‌آورد.
به گزارش سلامت نیوز، آثار منفی استرس احساس بی اعتمادی ، طرد ، خشم و افسردگی می‌آفریند که این احساسات به نوبه خود به مشکلاتی مانند سردرد ، ناراحتی معده ، جوش و خارش پوست ، بی‌خوابی ، زخم معده ، فشار خون بالا ، بیماری قلبی و سکته مغزی می‌انجامد. مرگ یک عزیز ، تولد یک کودک ، ارتقای شغلی یا ایجاد یک رابطه جدید استرس به دنبال می‌آورد. چون این تغییرات ما را مجبور به سازگاری مجدد با زندگی خود می‌کند. سازگاری با شرایط متغیر ، بسته به نوع واکنش ما می‌تواند کمک کننده یا آسیب رساننده باشد.

چگونه می‌توان استرس را از زندگی خود حذف کرد؟
استرس مثبت بر تازگی و ابتهاج زندگی می‌افزاید. همه ما با تحمل میزان معینی از استرس زندگی می‌کنیم. سر رسیدن مهلت ، رقابتها ، برخوردها و حتی ناکامی‌ها و نگرانی‌ها به زندگی‌ها عمق و غنا می‌بخشد. هدف ما حذف استرس نیست، بلکه فراگیری چگونگی استفاده از آن به منظور کمک به خود است.
استرس کمتر از حد ، عامل خمودگی است و در ما احساس خستگی و رخوت بر جای می‌گذارد. از سوی دیگر ، استرس مفرط تنش ایجاد می‌کند. آنچه ما بدان نیازمندیم، یافتن سطح بهینه و مطلوبی از استرس است که ما را برمی‌انگیزد، ولی ما را در خود غرق نمی‌کند.

چگونه می‌توان فهمید سطح بهینه استرس برای افراد چیست؟
سطح واحدی از استرس که برای همه انسانها بهینه باشد، وجود ندارد. هر یک از ما مخلوقاتی منحصر به فرد با نیازهای ویژه هستیم. بنابراین ، آنچه برای یک شخص ناراحت کننده است، چه بسا برای دیگری شادی آفرین باشد. حتی وقتی ما روی ناراحت کننده بودن رویدادهای خاص توافق داریم، احتمالا در واکنشهای فیزیولوژی و روان شناختی به آن حادثه با هم تفاوت داریم.
شخصی که شیفته مذاکره و حل اختلاف و تحرک شغلی است، اگر شغلی یکنواخت و بدون تحرک داشته باشد، در فشار و استرس قرار می‌گیرد. در حالی که شخصی که به شرایط ثابت علاقه‌مند است، وقتی در شغلی قرار گیرد که وظایفش از تنوع بالایی برخوردار باشد، به احتمال زیاد خود را در تنگنای استرس احساس می‌کند. قبل از قرار گرفتن در معرض تغییرات آزار دهنده ، این موضوع که استرسهای شخصی ما چه هستند و میزان تحمل ما در برابر آنها چقدر است، به شیوه زندگی و سن ما بستگی دارد.
اکثر بیماریها با استرس مداوم مرتبط می‌باشند. اگر شما علائم استرس را تجربه می‌کنید و اگر استرس در سطحی فراتر از سطح بهینه استرس شما قرار دارد، باید از استرس زندگی خود بکاهید و یا توانایی مقابله و اداره استرس خود را بهبود بخشید.
ادامه نوشته

  1198 -  تفكر ناب

عرصه كنوني كسب و كار ، تصويري جديد از سازمان ارائه مي‌كند كه با اين نگرش جديد ، سازمان مجموعه‌اي از فرايندهايي است كه هدف آنها ايجاد ارزش براي مشتريست و مستلزم ايجاد ارزش براي مشتري ، آفرينش ارزش در خود سازمان است . برنامه سازماني كه مي خواهد رويكرد فوق را دنبال كند در وهله اول ورود به حوزه سيگماهاست و در مرحله بعد طي مراحل بهبود تا رسيدن به سطح شش‌سيگما(Six Sigma)  يعني 3.4 خطا در يك ميليون فرصت مي‌باشد . مفهوم بنيادي تفكر ناب ، در ريشه‌كن كردن اتلاف و آفرينش ارزش در سازمان نهفته است .
تفكر ناب نگرشي است براي افزايش بهره‌وري و ارزش‌آفريني مستمر و حداقل كردن هزينه‌ها و اتلافات ؛ به اين ترتيب مي‌توان دروازه ورود به سرزمين سيگماها را رفع عيوب ، اتلافات و خطاهاي مشهود از طريق روشهاي سريع ، نظير مفاهيم و تكنيكهاي تفكر ناب(Lean Thinking)  دانست ؛ چرا كه براي افزايش نرخ سيگما نياز است افزايش نمايي در كاهش عيوب و اتلافات بوجود آيد .

اصول تفكر ناب
1- تعيين دقيق ارزش هر محصول معين(Value).
2- شناسايي جريان ارزش محصول (Value Stream) .
3- ايجاد حركت بدون وقفه در اين ارزش (Flow) .
4-امكان دادن به مشتري تا بتواند اين ارزش را از توليد كننده بيرون بكشد (Pull ) .
5- تعقيب كمال (Perfection) .

اصل اول - تعيين ارزش (Value)
نقطه شروع اساسي تفكر ناب ، ارزش است . اين تنها مصرف كننده نهايي است كه مي‌تواند ارزش را تعريف كند و ارزش ، تنها هنگامي داراي معنا و مفهوم است كه در چهارچوب يك محصول معين بيان شود ، محصولي كه نيازهاي مصرف‌كننده خود را با قيمتي معين و در زماني معين برآورده سازد . توجه داشته باشيم كه اين توليدكننده است كه ارزش را مي‌آفريند .
در اين اصل دو موضوع بايستي موردتوجه قرار گيرد ؛ يكي محصولات معيني است كه توليدكننده منتظر است تا مصرف‌كنندگان معيني ، در ازاي قيمت معيني آنها را خريداري كنند تا سبب چرخش كسب و كار شركت باشد و ديگري نحوه اصلاح عمليات توليد و كيفيت تحويل اين محصولات است به گونه‌اي كه بطور پيوسته از هزينه‌هاي اصلي آنها كاسته شود . از اين رو ، تفكر ناب بايد با تلاشي آگاهانه آغاز شود براي تعريف دقيق ارزش در چهارچوب محصولاتي معين كه واجد قابليتهاي معيني هستند و در ازاي بهايي معين ارائه مي‌شوند كه حاصل برقراري گفتگو با مشتريان معين است .
ادامه نوشته

 1197 -  تا موفقيت

فيل‌بانان تنها با درك يك نكته و به شيوه‌اي بسيار ساده، فيل‌هاي عظيم‌الجثه را كنترل مي‌كنند. وقتي فيل هنوز بچه‌فيل است، يك پايش را با طناب محكمي به تنه درخت تنومندي مي‌بندند. بچه‌فيل، هرچه تقلا مي‌كند، نمي‌تواند خودش را آزاد كند. اندك اندك بچه‌فيل به اين تصور عادت مي‌كند كه تنه درخت از او نيرومند‌تر است.
هنگامي كه بچه‌فيل بزرگ مي‌شود و قدرت شگرفي مي‌يابد، تنها كافي است ريسماني نازك به دور پاي فيل گره زده شود و به يك نهال كوچك بسته شود. جالب اينكه فيل عظيم‌الجثه هيچ تلاشي براي آزاد كردن خودش نمي‌كند.
همچون فيل‌ها، پاهاي ما نيز اغلب اسير باورهاي شكننده‌اند، اما از آنجا كه در گذشته به قدرت تنه درخت عادت كرده‌ايم، شهامت مبارزه را نداريم.
بي‌آن كه بدانيم كه تنها يك عمل متهورانه ساده براي دست يافتن ما به موفقيت كافي است ...

 1196 -  سرمايه انساني

نيروهاي كاردان، متخصص و باانگيزه به ويژه آنها كه سابقه‌اي چندساله در شركت دارند از سرمايه‌هاي شركت به حساب مي‌آيند. سال‌ها و هزينه‌ها صرف شده است تا به اين مرحله رسيده‌اند كه نه تنها مشكلي براي شركت نيستند بلكه از عوامل پيشرفت و موفقيت شركت به شمار مي‌روند. بسياري از اينها يك‌تنه ارزش چند و گاه چندين كارمند يا كارشناس را دارند.

حفظ اين‌گونه نيروها و جلب رضايت آنها و برآورد خواسته‌هاشان هم از نظر مادي و هم از نظر معنوي به سود يك موسسه است. اگر يكي از آنها به دليلي مادي يا معنوي مجبور شود از شركت برود يا نخواهد بماند بايد چندين برابر حقوقي كه به او مي‌پرداختيم صرف استخدام و بكارگيري نيروهايي كنيم كه در مجموع، توان و آگاهي آن يك فرد را ندارند و محصول كارشان نيازمند بازنگري و اصلاح است.

همين نيروها را موسسات رقيب شكار خواهند كرد و بهره خود را خواهند برد. درايت ايجاب مي‌كند كه تا بيشترين حد مقدورات و توان‌هاي شركت، اين نيروها را حفظ كنيم و اگر نتوانستيم همكاري دائمي خود را با آنان ادامه دهيم با آنها قراردادهاي مشاوره يا پاره‌وقت ببنديم يا مسووليتي در آموزش كاركنان جايگزين به آنها بسپاريم. چنين نيروهايي حتي با ريسماني بايد به موسسه وصل باشند.

 1194 -  بیست وپنج تعريف درمديريت و مهندسي

خلاقيت و نوآوري: نگرشي نوين به حل مسائل، شكل‌گيري ايده‌هاي جديد و تبديل آن به عمل، محصول يا فرآورده در دنيايي بدون پليس و قانون.
شبيه‌سازي: ارائه‌ي مدل‌هايي براي در نظر گرفتن شرايط واقعي عمليات‌هاي مجزا (ورودي‌ها، سرويس توسط ماشين و غيره) و حركت و تغيير اشيا با مدل‌سازي ارائه‌شده در برنامه‌ي زماني آزمايشي و الگوگيري از مدل در برابر وقوع رويدادها در واقعيت.
كارآفريني: توانايي شناسايي فرصت‌هاي ناشي از تغييرات در تقاضا و تبديل ايده به محصول نو در قالب راه‌اندازي شركتي كوچك يا متوسط با هدف سودآوري و توليد محصول جديد يا ارائه‌ي خدمات نو و قابل رقابت.
كارتيمي: فعاليت گروهي از افراد هماهنگ و همدل با تخصص‌هاي گوناگون براي ارتقاي بهره‌وري و تسريع در انجام فعاليت‌ها به منظور دست‌يابي به اهداف مشخص در زمان تعيين‌شده.
مديريت بحران: بررسي فنون و راه حل‌هاي منطقي براي مواجهه شرايط غيرعادي و غيرمنتظره مانند بلاياي طبيعي و برطرف كردن مشكلات به گونه‌اي نظام‌مند براي حفظ و جلوگيري از خسارت‌هاي اساسي.
مديريت بر خود: ارزيابي و كنترل فردي و سنجش افكار دروني با درنظر گرفتن تمامي عوامل فرهنگي و اجتماعي محيط.
مديريت تحول: چگونگي رهبري و سازماندهي مجدد و سريع با نگرش مثبت نسبت به مساله‌ي تغيير براي حفظ و بالا بردن توان رقابتي در ميان بازارها و رقبا در جهان معاصر.
مديريت دانش: روشي نظام‌يافته براي رسيدن به اهداف سازماني به وسيله‌ي بكارگيري بهينه‌ي فرايندهاي دانشي در عصر اطلاعات و تنظيم محيط با استفاده از پارادايم‌ها و تبديل آن به شناخت و توسعه‌ي فني دانش‌بنيان.
مديريت زمان: بررسي نحوه‌ي فعلي صرف زمان، شناسايي عوامل اتلاف و برنامه‌ريزي و اقدام جهت كاهش و مقابله با عوامل اتلاف زمان به منظور استفاده‌ي بهينه از زمان در زندگي شخصي و كاري.
مهندسي ارزش: روشي كارا براي حل مساله به منظور براي قراري توابع تعادلي بين هزينه، كارايي و اعتبار يك محصول، پروژه يا فرايند.
مهندسي مجدد: تفكردوباره و اصولي درباره‌ي فرايندها، طراحي دوباره و ريشه‌اي آنها به منظور دست‌يابي به اصلاحات چشمگير در عملكرد از قبيل هزينه، كيفيت، ارائه‌ي خدمات و سرعت انجام امور و پياده‌سازي فعاليت‌ها.
يادگيري: كليد اصلي تعادل بين توسعه‌ي دانش و اطلاعات منابع انساني در استفاده از مكانيزم موثر آموزش و ارتقاي دانايي با در نظر گرفتن تحولات و نوآوري‌هاي فراسازماني در جهان معاصر.

ادامه نوشته

 1195 -  برنامه‌ريزي، ابزار تشريح پروتكل سازماني

يكي از محدوده‌هاي مديريت پروژه، مديريت ارتباطات است كه قسمتي از آن از طريق دستورالعمل‌ها، فرم‌ها  و نرم‌افزارها شكل مي‌گيرد اما يك قسمت از اعمال نظام و سيستم موثر ارتباطات در پروژه‌ها، رفتار است. ساختار سازماني مانند هر شبكه‌ي ديگري نيازمند تدوين پروتكل‌هاي ارتباطي است و اگر اين ارتباطات خوب تعريف نشود به ارتباطي براساس زور و قدرت صندلي تبديل مي‌شود.
برنامه‌ريزي به منظور تصميم‌گيري براي آن چيزي است كه در آينده قرار است انجام شود. براي تدوين پروتكل سازماني بايد از برنامه‌ريزي استفاده كرد. در ساختار سازماني، سمت‌ها با خطوطي با هم مرتبط مي‌شوند. سوال اين است كه اين مسووليت‌ها از طريق چه تعريف، روش و پروتكلي با هم مراوده دارند؟
بايد بدانيم كه در پروژه، الگوي ذهني ما تحويل اقلام است و هدف مهم پروژه تحويل كار، محصول يا خدمت است. بنابراين وقتي بين دو مسووليت خطي ترسيم مي‌شود يعني قرار است بين دو مسووليت چيزي تحويل داده شود.
حال بايد مختصات تحويل مشخص شود بنابراين ابتدا بايد تعيين شود كه چه چيزي بايد تحويل داده شود؟ مبحث دوم اين است كه چه عملياتي بايد انجام شود؟ در قدم سوم مشخص مي‌كنيم كه چه قدم‌هايي بايد انجام شود؟ و در قدم چهارم مشخص مي‌كنيم كه تحويل‌‌گيرنده چه كارهايي بايد انجام دهد؟ بايد پاسخگويي را در سطح سازماني بياوريم يعني همه نمي‌توانند پاسخگوي همه چيز باشند. در قدم پنجم بايد طول دوره‌هاي بررسي مشخص و زمان تحويل تعيين شود. از كلان به جزييات در سازمان طول دوره‌ها كم مي‌شود.
ادامه نوشته

 1193 -  بزرگ‌ترين پيش‌بيني‌هاي جهان

لامپ
- براي دوستان امريكايي ما خوب است ولي ارزش علمي و عملي نخواهد داشت.
كميته پارلماني انگلستان، درباره لامپ اختراع‌شده توسط اديسون، 1878

- هر كس با اين مساله آشنا باشد، مي‌داند كه اين يك شكست آشكار است.
Henry Morton، رييس انستيتو تكنولوژي استيونس، درباره لامپ اختراع‌شده توسط اديسون، 1880

*
اتومبيل
- اسب باقي خواهد ماند ولي اتومبيل فقط يك مد زودگذر است.
رييس بانك ميشيگان در حال متقاعد كردن وكيل هنري فورد براي خودداري از سرمايه گذاري در شركت فورد (بزرگ‌ترين سازنده اتومبيل در دنيا در حال حاضر)، 1903

- اين كه در سال گذشته هيچ پيشرفت اساسي در صنعت اتومبيل مشاهده نشده است، نشان مي‌دهد كه ساخت اتومبيل به انتهاي پيشرفت خود رسيده است.
مجله دانش امريكايي، 1909

- اين گاري بدون اسب، هديه‌اي به ثروتمندان است و البته قيمت آن در آينده كاهش مي‌يابد ولي به طور قطع هرگز به اندازه دوچرخه رواج نخواهد يافت.
چكيده ادبي، 1899

*
هواپيما
- پرواز ماشين‌هاي سنگين‌تر از هوا غيرممكن است.
لورد كلوين، فيزيكدان و رياضيدان انگليسي، رييس انجمن سلطنتي انگلستان، 1895

- هواپيماها اسباب‌بازي‌هاي خوبي هستند ولي ارزش نظامي ندارند.
مارشال فرديناند فوچ، استراتژيست ارتش فرانسه، 1904

- هرگز هواپيمايي بزرگ‌تر از اين ساخته نخواهد شد.
يكي از مهندسين شركت بويينگ، بعد از اولين پرواز بويينگ 247، يك هواپيماي دو موتوره كه توانايي حمل ده مسافر را داشت.

*
كامپيوتر
- 640 كيلوبايت حافظه براي هر كسي كافي است.
بيل گيتس
ادامه نوشته

 1192 -  ظرايف نام و نشان تجاري


1- امروزه اغلب افراد كالاها نمي‌خرند بلكه اين برندها هستند كه خريده مي‌شوند.
2- نام كشور سازنده محصول نقش مهمي را در موفقيت نام تجاري آن ايفا مي‌كند.
3- برندهاي موفق يك‌شبه ساخته نمي‌شوند بلكه در طول زمان شكل مي‌گيرند.
4- شكل‌گيري برندها وابسته به گذر زمان است اما افول و مرگ آنها بعضا سريع اتفاق مي‌افتد.
5- ساخت برندهاي قوي در شركت‌ها نيازمند همسو شدن واحد بازاريابي با ساير واحدهاست.
6- هر اقدام بازاريابي سازمان در برخورد با مشتري بايد از نظر تاثيرگذاري آن بر برند بررسي شود.
7- كيفيت بسيار مهم است اما برندها صرفا براساس كيفيت شكل نمي‌گيرند.
8- تولد برندهاي موفق با تبليغات شكل نمي‌گيرد بلكه روابط عمومي و زمينه‌سازي مي‌خواهد.
9- اشتباه است كه تصور كنيم تبليغات است كه برند را مي‌سازد تبليغات صرفا توجه افراد را به برند جلب مي‌كند.
   
ما در دنياي برندها زندگي مي‌كنيم.
برند نمادي است كه با تعداد زيادي دارايي و تعهد ذهني پيوند خورده است و هدف آن شناسايي و تمايز محصولات است.
ادامه نوشته

 1191 -  به آرامی شروع به مردن میکنی

اگر از شور و حرارت

از احساسات سرکش

و چیزهایی که چشمانت را به

درخشش وا میدارنند

و ضربان قلبت را تندتر میکنند

دوری کنی
ادامه نوشته

 1190 -  بازگشت سرمايه؛ الگويي براي ارزيابي اثربخشي آموزش

براي جهت دار کردن آموزش ، تعيين ميزان اثربخشي دوره هاي آموزشي در نيل به اهداف سازمان ضروري است. به همين منظور رويکردها و الگوهاي ارزشيابي اثربخشي متعددي مطرح شده است. در اين مقاله ما سعي کرده ايم الگوي ارزيابي اثربخشي ROI=RETURN OF INVESTMENT را به عنوان يکي از الگوهاي مطرح در اين زمينه معرفي کنيم . ابتدا به ضرورت ارزيابي اثربخشي آموزش مي پردازيم، سپس به علل تنوع الگوها و رويکردها در زمينه ارزيابي اثربخشي آموزش اشاره مي کنيم و در ادامه به معرفي الگوي ارزيابي اثربخشي آموزشي بازگشت سرمايه (ROI) مي پردازيم.

ضرورت ارزيابي اثربخشي آموزش
يک برنامه فعاليت آموزشي تنها زماني مي تواند ارزشمندي خود را توجيه کند که شواهد قابل اطمينان و معتبري در مورد تاثير آموزش بر بهبود رفتار و عملکرد شرکت کنندگان و بالطبع منافع سازماني عرضه کند . اين امر به جنبه مهمي از آموزش و ارزشيابي آموزش اشاره دارد که معمولاً از آن با عنوان
« اثربخشي آموزش» يا « ارزيابي اثربخشي آموزش» ياد مي شود .
ادامه نوشته

 1189 -  نيازسنجي آموزش کارکنان با الگوي دلفاي

در اين مقاله ابتدا به مفاهيم نياز و هدف پرداخته و سپس ارتباط بين نيازهاي آموزشي و هدف گذاري آموزشي مشخص شده و اهداف نيازسنجي تشريح شده است .  در ادامه ، روشها و الگوهاي نيازسنجي معرفي و به طور مفصل تکنيک مورد بحث مقاله ، يعني تکنيک دلفاي Delphi Technique معرفي مي شود و در پايان مراحل اجرايي تکنيک فوق به منظور راهنمايي کارشناسان ادارات آموزش سازمانها و نيز علاقه مندان امر آموزش مشروحاً بررسي مي‌شود تا در هنگام برنامه ريزي آموزشي در مرحله نيازسنجي مورد استفاده قرار گيرد .

اولين و اساسي ترين گام در تدوين و اجراي برنامه آموزشي ، اجراي صحيح و مبتني بر واقعيت فرايند نيازسنجي است . نيازسنجي در حقيقت سنگ زيرين ساختمان آموزش است و هر قدر اين سنگ زيرين بنياني تر و مستحکم تر باشد ، بناي روي آن محکم تر و آسيب ناپذير خواهد بود‌. در قلمرو آموزش ، نيازسنجي به عنوان يکي از مولفه هاي اساسي و ضروري فرايند برنامه ريزي در نظر گرفته مي شود و هر کجا که مسئله تدوين طرحها و اتخاذ مجموعه‌اي از تدابير آموزشي مطرح باشد‌، از نيازسنجي به طور مکرر ياد مي شود و مبناي منطقي هر برنامه وجود نياز يا مجموعه اي از نيازهاست . برنامه ريزان آموزشي در سراسر جهان و در تمامي سازمانهايي که با آموزش سروکار دارند ، ناگزيرند براي تدوين برنامه ها و طرحهاي آموزشي خويش ، دلايل قانع کننده اي داشته باشند .
نيازسنجي در واقع فرايند جمع آوري و تحليل اطلاعات است که براساس آن نيازهاي افراد ، گروهها ، سازمانها و جوامع مورد شناسايي قرار مي گيرد . معمولاً هر برنامه آموزشي و درسي براي ايجاد تحول و تغيير در وضعيت موجود ، طراحي و اجرا گذاشته مي‌شود . از اين رو گام آغازين در فرايند برنامه‌ريزي ، شناسايي هدفها يا نقاط مطلوب است . هدفها عموماً ريشه در نيازها دارند . از اين رو براي طراحي و اجراي برنامه هاي واقع بينانه و اثربخش ، ضرورت دارد تا نيازها دقيقاً سنجيده و براساس نيازها ، اهداف ويژه برنامه تدوين شوند و سپس مجموعه اقدامات و وسايلي که به بهترين وجه نيازها را محقق مي سازند ، پيش بيني شوند . شناخت و تحليل اثربخش نيازهاي آموزشي ، پيش نياز يک سيستم آموزشي موفق است .
تعيين نيازهاي آموزشي اولين گام برنامه ريزي آموزش کارکنان و در واقع نخستين عامل ايجاد و تضمين اثربخش کارکرد آموزش و بهسازي است که اگر به درستي انجام شود، مبناي عيني تري براي برنامه ريزي به عنوان نقشه اثربخشي فراهم خواهد شد و احتمال تطابق آن با نيازهاي سازمان ، حوزه هاي شغلي و کارکنان و در نهايت اثربخشي آن افزايش خواهد يافت . آموزش گران است و فقط بايد موقعي ارائه شود که اولاً پاسخي به يک نياز شناخته شده باشد و ثانياً بهترين راه حل براي مشکلاتي باشد که از آن طريق قابل حل‌اند‌. فعاليتهاي آموزشي که بدون توجه به اين شرايط طراحي و اجرا شوند در واقع نوعي اتلاف منابع ارزشمند خواهد بود .

مفهوم نياز
نياز يک مفهوم عمومي است که در زمينه هاي مختلف کاربرد نسبتاً وسيعي دارد و تعاريف متعددي از آن ارائه مي شود . اين تعاريف اگرچه همگي يک نوع مفهوم يا احساس مشترکي را انتقال مي دهند با اين وجود از مناظر و ابعاد مختلف و بعضاً متفاوتي به آن مي نگرند .

ادامه نوشته

 1188 -  سنجش اثربخشي دوره هاي آموزشي

هدف نهايي آموزش کارکنان کارايي و اثربخشي بيشتر و بهتر است، بنابراين بررسي و آگاهي از نتايج و بازده آموزش کارکنان، لازمه فرايند آموزش است و با اين کار است که حلقه آموزشي تکميل مي‌شود. درحقيقت ارزيابي اثربخشي دوره‌هاي آموزشي از يک سو، آيينه اي فراهم مي آورد تا مديران و کارکنان سازمان تصويري روشن تر از چگونگي کم و کيف فعاليت هاي آموزشي به دست آورند و از سوي ديگر ، برنامه ريزان و کادر آموزشي سازمان را مجهز مي سازد تا نسبت به جنبه هاي مثبت و منفي برنامه آگاهي پيدا کنند و از اين راه به اثربخش کردن برنامه‌ها و فعاليتهاي آموزشي نيروي انساني ياري برسانند . در اين بررسي تلاش مي شود تا ابتدا چرخه تصميم گيري در فعاليت هاي آموزش تشريح شده، و سپس از راه معرفي گام به گام روش ارزيابي، زمينه آشنايي عملياتي مديران و کارشناسان آموزش با اين مهم فراهم شود .

آموزش و بهسازي منابع انساني، نوعي سرمايه گذاري مفيد و يک عامل کليدي در توسعه محسوب مي شود که اگر به درستي و شايستگي برنامه ريزي و اجرا شود، مي تواند بازده اقتصادي قابل ملاحظه اي داشته باشد. نتايج پژوهشها نشان مي دهند که توجه به آموزش و بهسازي نيروي انساني افزايش بهره وري را به دنبال دارد .
ادامه نوشته

 1187 -  آينده آزمايي: الزامي براي توسعه پايدار مديريت

در عصري که تغيير مداوم و عدم اطمينان از مهم‌ترين ويژگيهاي آن است و کسب و کارها هر روز با مسائل جديد و ناشناخته‌اي از جنس آينده روبه‌رو هستند، چگونه مي‌توان براي آينده برنامه‌ريزي کرد. از اين رو، براي شناختن آنچه آينده ناميده مي‌شود، تکنيک‌هاي مختلفي بروز کرده‌اند. آينده‌نگري، آينده‌نگاري، آينده‌آزمايي و... . اين مقاله روش آينده‌آزمايي را به عنوان رويکردي براي ساختارمند کردن تفکر جمعي يا گروهي، به منظور درک بهتر الزامات آينده کسب و کار معرفي مي‌کند و پس از برشمردن انواع آينده در بحث آينده‌آزمايي، دو رويکرد مربوط به اين بحث، يعني روياپردازي و سناريوپردازي را تشريح مي‌کند.

امروزه مديران با مشکل واقعي تلاش براي هدايت سازمانهاي خود در يک محيط نامطمئن و متغير و توافق بر سر پيگيري انواع برنامه هاي کاربردي و عملي روبه‌رو هستند. پرسشي که در اينجا مطرح است، آن است که سازمانهاي امروزي چگونه مي توانند در شرايطي که محيط نامطمئن است، تکنولوژي در حال تغيير مستمر است و رقابت بر سر منابع به شکلي نادرست در حال شکل گيري است، برنامه هاي سودمند و معني دار را توسعه دهند؟
مديران در عصر نبود اطمينان، آخرين تلاش هاي مديريتي خود را براي بيان مشکل، برنامه ريزي کرده اند. تکنيک هاي منتخب آنها پرشمار هستند:
برنامه ريزي استراتژيک، برنامه ريزي بلندمدت، برنامه ريزي کوتاه مدت، مديريت بحران، مهندسي مجدد، طراحي مجدد، چارچوب بندي مجدد.
مديران موفق بخشهايي از تکنيک هاي گوناگون مديريت را بر مي گزينند که در محيط آنها قابل اجرا است و رويکردهاي دشوار متون مديريتي را ناديده مي گيرند.
سناريوپردازي، يک تکنيک برنامه‌ريزي است که توجه آن به محيط نامطمئن امروز معطوف است و رويکردي منعطف را براي مشاهده آينده و محک زني آن به مديران مي دهد. سناريوپردازي، به مديران کمک مي کند تا مفروضات خود را پيرامون آينده و سازمان شناسايي کرده، مدل هاي ذهني شخصي خود از آينده را تشريح کنند و سپس آن اطلاعات را براي بررسي و احياي سازمان به کار گيرند.

مروري بر مفاهيم کليدي آينده آزمايي
در اين بخش به مفاهيم کليدي مرتبط با مفهوم آينده آزمايي (Future Proofing) پرداخته مي شود. تصويري که ما براي جايگاه يابي اين مفاهيم و واژه ها به کار خواهيم گرفت،‌ در (شکل 1) نشان داده مي شود. sc ها در (شکل 1) مخفف واژه انگليسي Scenario به معني سناريو مي باشند.
پيش از هر چيز، آينده آزمايي نيازمند آن است که سازمانها يا شرکتها درک کنند، که:
1. امروز از لحاظ رقابتي کجا ايستاده‌اند؟
ادامه نوشته

 1186 -  تبديل آينده به فرصت

گلن هايمسترا بنيانگذار و صاحب پايگاه اينترنتي future.com است. يک آينده‎شناس در سطح بين‎المللي، که براي دو دهه به ارائه مشاوره به سازمانها و موسسات دولتي و غير دولتي پرداخته است. او در سال 2006 کتابي با عنوان «تبديل آينده به فرصت» توسط انتشارات جان وايلي (John Wiley) منتشر کرد. قبل از آن نيز در خلق اثري تحت عنوان «رهبري استراتژيک: دست‌يابي به آينده مطلوب» همکاري داشت.
مقاله حاضر منتخبي از سخنراني گلن هايمسترا است که در کنفرانس NADCA CEO 2006 در قالب دو بخش ارائه شده است. در حالي‎که بخش اول مروري بر تمايلات شکل دهنده آينده دارد، بعضي از مدلهاي برنامه‎ريزي که مي‎تواند در برآورد فرصتها و چالشهاي آينده مؤثر باشد، در بخش دوم مطرح شده است.

بخش اول
در سال 1993، روي جلد مجله فرچون داستاني مصور چاپ شد که به طور خاص يک اثر هنري هوشمندانه به شمار مي‎رفت. در اين تصوير بيننده شاهد سه دايناسور مکانيکي بود که نام اين سه شرکت بر پلاک‌هاي آنها ديده مي‎شد: Sears، IBM و General Motors. به اين ترتيب طراح خاطر نشان مي‎ساخت که حتي اين سه شرکت با عظمت ‎مانند دايناسورها در معرض خطر انقراض قرار دارند.

بازنگري مفهومي در برنامه‎ريزي استراتژيک
در اواخر دهه نود ميلادي برنامه‎ريزي استراتژيک گرفتار بدنامي شد. زندگي در عصر اينترنت در شرايطي که رشد و توسعه اقتصادي به اوج خود رسيده، اين باور را به‎وجود آورد که مرگ برنامه ريزي فرارسيده است، چرا که همه چيز با سرعت بسيار زياد در حال تغيير بوده و راز دست‌يابي به موفقيت در گرو سرعت و زيرکي است. ناکارآمدي در مورد ايده دورانديشي، که حتي از بدو پيدايش هم آن‎قدرها عموميت نيافت، بيشتر نيز بود.
ادامه نوشته

 1185 -  مدل آدکار برای تغییر

مدل آدکار به‌وسیله پروسی پس از تحقیق و پژوهش بر روی بیش از ۳۰۰ شرکتی که در حال اجراء پروژه‌های تغییر بودند طرای شده است. این مدل در طول تغییر به‌عنوان ابزار هدایت کننده عمل می‌کند. پنج گام اصلی مدل آدکار به این ترتیب است.
۱) Awareness (آگاهی از نیاز برای تغییر)
۲) Desire (تمایل به انجام شدن تغییر)
Knowledge (۳ (دانش درباره چگونگی تغییر)
۴) Ability (توانائی برای اجراء مهارت‌ها و رفتارهای جدید)
۵) Reinforcement (تقویت حفظ تغییر همان‌طور که رخ داده است)
مدل آدکار می‌تواند در برنامه‌ریزی مؤثر برای یک تغییر جدید و یا تشخیص علت شکست تغییر کنونی، به شما کمک کند. اجراء درست این مدل می‌تواند تغییر مؤثری را موجب شود.
اگر شما مدیر یک سازمان هستید و می‌خواهید سبک کاری در شرکت‌تان را تغییر دهید و یا به عملکرد کارمندان به کمک یک نرم‌افزار سرعت ببخشید عوامل متعددی از جمله عدم آشنائی با نحوه کار با نرم‌افزار، وقت‌گیر بودن آموزش و یادگیری نحوه کار نرم‌افزار، مخالفت اکثر کارمندان و مقاومت در برابر تغییر و... در وهله اول شما را از تغییر باز می‌دارد. حال در محیطی دوستانه و صمیمی، اگر از رفتار دوست نزدیکتان، اعضاء خانواده و یا خودتان ناراضی هستید و این خلق ناراحت‌کننده تاکنون حتی با تذکرات دوستانه هم برطرف نشده، لازم است این ”مقاومت“ در مقابل تغییر رفتار که مانعی بر سر راه موفقیت‌های ماست به ”موافقت“ تبدیل شود.
ادامه نوشته

 1183 -  فرآيند ايده تا بازار

افزايش توليد ناخالص ملي مستلزم ايجاد تفکر ايده تا بازار و به عبارتي بومي سازي فرهنگ نوآوري است. نگاه تک بعدي توليد براي توليد و پژوهش براي پژوهش هرگز پاسخگوي نيازهاي يک سازمان نوآور نخواهد بود. مطالعات نشان مي دهد از حدود 3000 ايده خام تنها 1 يا 2 ايده در بازار به موفقيت مي رسند. اين رقم علي رغم پائين بودن، منشاء حرکت و دوام شرکتهاي معظم بين المللي طي ساليان متمادي بوده است. نگاه بازاري به ايده ها سبب تشکيل تيمي متشکل از متخصصان مديريت، بازار، فني و سياست گذاري در سازمان خواهد شد. روش دروازه اي – مرحله اي يک روش مناسب جهت ارزيابي ايده ها در شرکت ها مي باشد. با اين روش قبل از رفع پيش نيازها نمي توان به مرحله بعدي ورود پيدا کرد. بنابراين با نگاه دراز مدت پروژه هايي به اجرا در خواهند آمد که پيش بيني هاي لازم از خواص مطلوب محصول و جايگاه آن در بازار بعمل آمده باشد. توجه به ايجاد نظام ايده تا بازار و نگاهي مجدد به عملکرد سازمان ها در کشور همراه با توجه ويژه به دلايل موفقيت و عدم موفقيت سازمان ها و شرکت ها در دنيا حائز اهميت مي باشد. در مقاله حاضر ابتدا با ارائه آمار جايگاه ايده ها در خلق ثروت آورده شده است. سپس اشاره اي به تجربيات نوآورانه افراد بزرگ صورت گرفته و اهميت ايده ها در چند شرکت بزرگ مطرح مي شود. روش دروازه اي – مرحله اي بعنوان يک روش ساده اما موثر در چرخه ارزيابي ايده معرفي و در پايان با نگاه به تاثيرات مشترک فرهنگ کارآفريني و خلاقيت در جهت ايجاد سازمان نوآور برخي از دلايل موفقيت وعدم موفقيت سازمان ها و شرکت ها در برخورد با ايده ها آورده مي شود.

بنابر گزارش وزارت بازرگاني آمريکا در سال 2002، کاهش هزينه ها به ازاي هر ايده چيزي در حدود 5586 دلار بوده است که نشان مي دهد شرکت هاي آمريکايي ترجيح مي دهند بر ايده هاي کمتر با اثر بخشي بالاتر سرمايه گذاري کنند.
ادامه نوشته

 1184 -  با صداقت دستور دهید!

مدیریت به مفهوم کلی آن اگرچه سابقه‌ای به قدمت زندگی اجتماعی انسان و حتی بیشتر از آن دارد، اما آن چه به نام دانش مدیریت تکامل پیدا کرده به اواخر قرن نوزدهم و عمدتا، اوایل قرن بیستم برمی‌گردد.
با اندکی دقت در بستر تکوین مدیریت می‌توان دریافت که هرچند تحولات مدیریتی تابعی از یادگیری و روند معرفت بشری است، اما چه از نظر تکامل و چه از نظر کاربرد، این دانش از اهمیت خاصی برخوردار است، به حدی که امروز مدیریت جای خود را در میان مهمترین فعالیت‌های زندگی بشر به خوبی باز کرده و به مدد آن از منابع و امکانات بهره‌برداری می‌شود و مهمتر از آن توانایی و استعداد «انسان» به منصه ظهور می‌رسد و در سایه آنها اهداف تحقق می‌یابند.
برای شکل‌گیری «فرآیند مدیریت» مثلثی با سه رکن انسان، مدیریت و سازمان لازم است. تعامل و ارتباط این سه در عرصه عمل تا اندازه‌ای است که تفکیک و جدایی میان آنها غیرممکن است.
کریتز در کتاب خود مدیریت را چنین تعریف کرده«فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تامین هدف‌های سازمانی و نحوه مطلوب از طریق استفاده موثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر.» از آنجا که مهمترین مسائل سازمان‌ها مسائل مربوط به انسان است در نتیجه اگر بگوییم «مدیریت یعنی فرآیندی برای حل مسائل انسانی سازمان» گزاف نگفته‌ایم زیرا تجربه نشان می‌دهد سازمان‌هایی که مشکلات پرسنلی کمتری داشته‌اند، در مجموع موفق‌تر بوده‌اند.
انسان به طور بالقوه دارای حس همکاری، سخت کوشی و قابلیت اعتماد است و اکثر مردم در سازمان اغلب اوقات بیش از آنچه از آنها انتظار می‌رود، کار می‌کنند و وجودشان در محیط کار مسرت‌آمیز است.
تعداد اندکی نیز هستند که به نظر می‌رسد هیچ انتظاری را آن‌طور که باید و شاید تامین نمی‌کنند. متاسفانه وضعیت‌هایی به چشم می‌خورد که در آن حتی کسانی که کارکنان خوبی نیز هستند، کار را درست انجام نمی‌دهند یا اصلا کاری انجام نمی‌دهند و در یک کلام انتظار مدیران را تامین نمی‌کنند. آیا تاکنون به این موضوع توجه شده که «چرا کارکنان انتظارات مدیران را تامین نمی‌کنند؟» و یا «عوامل موثر بر تامین انتظارات مدیران چیست؟»
در سازمان و محل کار، به موضوع انتظار از نقشی که افراد باید ایفا کنند، معمولا از دیدگاه قراردادهای روانی نگریسته می‌شود.
این قرارداد، نوعی قرارداد نانوشته‌ است که بین کارکنان و کارفرما در هر سازمان منعقد می‌شود و درآن انتظارات متقابلی که افراد از نظر رفتاری از یکدیگر دارند تعیین می‌شود. کارکنان انتظار دارند که مدیریت سازمان، رفتاری عادلانه داشته و مدیریت سازمان نیز انتظار دارد که کارکنان نگرش خوبی به سازمان داشته باشند.
از سوی دیگر پژوهش‌ها و مطالعاتی که با هدف بررسی و تبیین عوامل اثرگذار بر انتظارات
صورت پذیرفته نشان می‌دهد که تعیین نقش کارکنان از سوی مدیران بسیار حائز اهمیت بوده و عدم تحقق انتظارات مدیران معمولا از یک یا ترکیبی از حالت‌های زیر نشأت می‌گیرد:
ادامه نوشته

 1182 -  اعتبار سنجي؛ ابزار کنترل کيفيت آموزش

اعتبار سنجي (Accreditation) به عنوان شناخته شده ترين الگوي ارزيابي کيفيت، مبناي موثري براي سنجش ميزان توجه مراکز آموزش، به رعايت استانداردهاي لازم را ايجاد کرده و با شفاف سازي امور، اين اطمينان را به سازمان خواهد داد که برنامه ها منطبق با معيارهاي از پيش تعيين شده پيش مي روند. در اين مقاله موضوع اعتبار سنجي، در ارتباط با ويژگي هاي کلي نظام آموزش سازمان بررسي شده و مطالب در چهار بخش ارائه مي شود: در نخستين بخش، مقوله کيفيت و اعتبار سنجي و ارتباط آن با عناصر برنامه هاي آموزشي مفهوم سازي مي شود.در بخش دوم، اعتبار سنجي از حيث کارکردها و رويکردها، بررسي خواهد شد. در بخش سوم، با تشريح مؤلفه ها و شاخص هاي اعتبار سنجي، فرايند اجرايي آن به بحث گذاشته خواهد شد. و در بخش نهايي مقاله، ضمن نتيجه گيري از مباحث ارائه شده، برخي فرصتها و تهديد هاي موجود، مورد توجه قرار مي گيرند.
ادامه نوشته

 1181 -  دانشگاه سازماني ؛ آموزشگاه استراتژي سازمان

دانشگاههاي سازماني امکانات آموزشي درون سازماني هستند که به دليل شکست و ناکامي سازمانها در دست يافتن به محتواي غني آموزشهاي دانشگاهي و آموزشهاي کوتاه‌مدت و از طرف ديگر به دليل نياز فراوان به يادگيري مادام العمر به وجود آمدند و از طريق ايجاد يکپارچگي راهبردي بين يادگيري و کار سازماني، بر افزايش مهارتها و دانش کارکنان تأکيد دارند. آلن. دانشگاه سازماني را اين گونه تعريف مي‌کند: «يک واحد آموزشي و ابزاري راهبردي براي ياري رساندن به سازمانها در دستيابي به اهداف خود از راه هدايت فعاليتهايي که دانش و يادگيري فردي و سازماني را درسازمانها مطرح مي‌سازند». (Allen,2002)
دانشگاه سازماني مي تواند در قالب يک واحد سازماني ساده که به ارائه آموزشهاي ميان مدت و بلند مدت، با اعطاي مدرک معتبر مي پردازد، يک واحد کوچک که وظيفه برون سپاري و يا استفاده مؤثر از منابع آموزشي خارج سازماني را عهده‌دار بوده، تا تشکيل يک تيم حرفه اي قوي در داخل سازماني که بتواند فرايند يادگيري را در سازمان هدايت کند، عمل کند.‌ مهم آن است که حاصل هر روش، يادگيري مستمر کارکنان در جهت توسعه فردي،‌ گروهي و سازماني باشد. وجه تمايز واحدهاي آموزشي سنتي و دانشگاه سازماني در (جدول 1) آورده شده است.
مزايا و معايب ايجاد دانشگاه سازماني
از آنجا که رويکرد اصلي دانشگاه سازماني، به يکپارچه سازي فرايند يادگيري با مأموريت و استراتژي هاي سازماني معطوف است، بنابراين شرکتها براي ايجاد مزيت رقابتي و ماندگاري در فضاي رقابتي اقتصاد دانشي، ناچارند برنامه ريزي براي توسعه اين رويکرد را در دست اقدام قرار دهند. ولي باوجود مزاياي بي شمار روي آوري به دانشگاه سازماني، اگر سنجيده عمل نشود، مي¬تواند تاثير منفي نيز به دنبال داشته باشد. در (جدول 2) مزايا و معايب آن آورده شده است.
اهداف دانشگاه سازماني‌
دانشگاه سازماني در راستاي دلايل مختلفي ايجاد مي شود، اما اکثر سازمانها نيازهاي پايه‌اي مشترکي دارند. بر طبق نظريه هرن اين اهداف عبارتند از:
_ آموزش سازماني،
_ ايجاد تغييرات سازماني و حمايت از اين تغييرات،
_ سرمايه گذاري در آموزش،
_ ايجاد فرهنگ سازماني مشترک ،‌ وظيفه شناسي و ايجاد حس تعلق به سازمان،
_ رقابتي ماندن در عرصه اقتصاد امروزي،
ادامه نوشته

 1180 -  مديريت استراتژيك توسعه سرمايه اجتماعي

سرمايه اجتماعي تعبيري است جامعه شناسانه كه تعاريف گوناگون براي آن عنوان شده است ولي يك تعبير كه بيشتر مورد تأكيد اين نگارش قرار گرفته عبارت است از ميزان ارتباط، اعتماد متقابل و همبستگي افراد به يكديگر در يك جامعه كوچك يا بزرگ. بنابراين اين ويژگي‌ها مي‌تواند بين افراد يك خانواده، يك سازمان، يك جامعه يا ملت و بين افراد ملل مختلف جهان برقرار شود. ادعا شده است كه هرچه اين همبستگي و اعتماد بيشتر باشد، دلبستگي، دلسوزي، گذشت و اعتماد بين همنوعان، همشهريان، همكاران سازماني و اعضاء يك خانواده بيشتر خواهد شد و اين سرمايه در توفيق جوامعي كه از آن بيشتر برخوردارند از سرمايه‌هاي اقتصادي، طبيعي و انساني موثرتر است.با اينكه خداوند انسان را پديده‌اي با احساس و عواطف انساني خلق كرده است معذالك شرايط تربيتي، اجتماعي، ارتباطي، اقتصادي و بويژه سياسي باعث مي‌شود كه انسانها در محيط‌هاي خرد و كلان زندگي خود از ميزان متفاوتي ارتباط، همبستگي و اعتماد متقابل برخوردار باشند.مسلماً عوامل متعددي مي‌تواند در تقويت يا تضعيف اين سرمايه ارزشمند تأثير داشته باشد. در اين نگارش سعي بر آن است نقش روابط عمومي در تقويت اين پديده اجتماعي مورد تحليل قرار گيرد و ادعا شود كه روابط عمومي‌ها مي‌توانند در تقويت سرمايه اجتماعي سازمانها، جامعه و حتي روابط عمومي بين المللي مؤثر باشند.
همانگونه كه كارشناسان روابط عمومي ادعا مي‌كنند، روابط عمومي هرسازمان در عين حال كه موظف است در راستاي توفيق و اجراي مأموريت و وظايف سازمان خود تلاش نمايد، به خواست‌هاي كاركنان سازمان مربوطه و ارباب رجوع سازمان نيز توجه ويژه داشته و در واقع سمت‌گيري خاص در جهت دستيابي به تأمين حقوق حقه طرفين يعني كاركنان و مديريت، از يك سو و جامعه و سازمان را از سوي ديگر، تلاش نمايند. كه البته اين نقش، روابط عمومي را در مقايسه با ساير حوزه‌هاي وظيفه‌اي سازمانها متمايز مي‌كند.توجه و تأكيد بر عدالت اجتماعي و رعايت حقوق كاركنان سازمان و مردم خارج سازمان وظيفه‌اي است كه روابط عمومي را قادر مي‌سازد كه نه تنها ارتباط، اعتماد و اتصال كاركنان درون سازمان را برقرار نمايد بلكه موجب تقويت همين ارتباطات با مردم خارج از سازمان گردد.
نكته ديگري كه مورد توجه و تحليل اين نگارش قرار گرفته است نقش ارتباطات بازاريابي بعنوان حوزه‌اي از روابط عمومي سازمان مي‌باشد كه اين نقش به دليل وظيفه تبليغاتي كه واحدهاي بازاريابي بعهده دارند و در واحدهاي كسب و كار عمدتاً به دنبال فروش كالاها و خدمات سازمانها به مشتريان مي‌باشند، همسو كردن فعاليت‌هاي بازاريابي با روابط عمومي سازمانها بويژه در سطوح كلان و دولت بسيار حائز اهميت است كه اصطلاحاً به آن بازاريابي كلان مي‌نامند.
تأكيد اين نگارش علاوه بر جلب توجه مديران ارشد سازمانها بر اهميت سرمايه اجتماعي سازمانها، يادآوري اهميت سرمايه اجتماعي در سطح ملي به مسئولين دستگاه‌هاي بزرگ دولتي و تقويت اين سرمايه استراتژيك ملي و حتي فراملي است. بنابراين مديريت با نگرش استراتژيك بايد در اين حوزه اعمال شود.لازم به ذكر است كه نقش اخلاقي – اجتماعي روابط عمومي هميشه در متون مربوطه مورد تأكيد بوده است. بنابراين توجه و تأكيد براين نقش در تقويت سرمايه اجتماعي مقوله‌اي كاملاً طبيعي است. با اين وصف سعي شده است ضمن معرفي نظريه‌هاي چندي در زمينه سرمايه اجتماعي درسازمان و در جامعه، به نقش روابط عمومي و همچنين ارتباطات تبليغاتي بازاريابي، كه نقش آنها ايجاد ذهنيتي (Image) ارزنده از سازمان است و ارتباطات بازاريابي همين رسالت را براي شناساندن كالاها و خدمات سازمان داراست بپردازد.
باعنايت به مقدمه مختصر فوق‌الذكر به معرفي تعاريف سرمايه اجتماعي، تعاريف و نقش روابط عمومي و همچنين روابط عمومي و ارتباطات بازاريابي كه در اين حوزه بحث برانگيزتر است، پرداخته شده است.

معرفي سرمايه اجتماعي:
موضوع سرمايه اجتماعي مطلب جديدي نيست زيرا يكي از ويژگي‌هاي انسان اجتماعي بودن و اجتماعي زندگي كردن اوست. بنابراين موضوعاً تازگي ندارد. معهذا مطرح شدن آن بعنوان يك موضوع علمي و آكادميك در دانشگاه‌ها و تلقي آن بعنوان سرمايه‌اي ارزنده‌تر و برتر از سرمايه اقتصادي و حتي انساني، قدمت زيادي ندارد.
شايد بتوان ادعا نمود كه سرمايه اجتماعي اولين بار در حوزه اقتصاد سياسي در دوره روشنگري (enlightenment) اسكاتلند مطرح گرديد. ادموند بورك[1] ادعا كرده بود كه بازارها بدون داشتن هنجارهاي متمدنانه و روحيه اخلاقي نمي‌توانند بخوبي عمل كنند. ديويد هيوم، از سوي ديگر ادعا كرده است كه اخلاق، همدردي و تشريك مساعي خواه ناخواه در بازارهاي كسب و كار به تدريج بوجود مي‌آيد كه اين ديدگاه در مقابل ديدگاه بورك مي‌باشد. آدام اسميت جايگاهي بين دو عقيده فوق را معرفي نموده و او ادعا كرده است كه مردم معمولاً منافع خود را در چارچوب يك اخلاق انساني دنبال مي‌كند ولي در عين حال پشتيباني‌هاي دولت از طريق وضع قوانين و مقررات اجتماعي و كمك مراجع مذهبي از طريق هدايت مردم در چارچوب معنويات و اخلاق، ايجاد هبستگي‌ها و رعايت اخلاق در كسب و كار را تقويت مي‌كند.
صرفنظر از تاريخ ورود اين مفهوم در حوزه جامعه‌شناسي، اقتصاد و در سالهاي اخير در دانش مديريت كه زمينه‌هاي مختلف آنرا به دوركهايم، ماكس وبر و ماركس ارتباط مي‌دهند. اين مفهوم بعنوان يك پديده حائز اهميت مورد توجه قرار گرفته است.
ادامه نوشته

 1179 -  پنجاه  نكته خواندنی از زبان مدیران موفق


1- بجوئید تا بیابید و بدانید با زحمت و تلاش چیزی را از دست نمی‌دهید (اسوپ، افسانه‌نویس یونانی)

2- برنامه‌های توسعه مدیریتی ما در محل كار صورت می‌گیرد نه در كلاس‌های مختلف آموزشی. (ژوزف شرسن)

3- ترجیح می‌دهم كه ملتم به سیاست‌های اقتصادی من بخندند تا اینكه از ولخرجیهایم گریان شوند. (پادشاه سوئد)

4- برای آنكه مدیر شوید باید از پایین شروع كنید استثناء هم وجود ندارد. (هنری بلاك)

4- برای آنكه مدیر شوید باید از پایین شروع كنید استثناء هم وجود ندارد. (هنری بلاك)

5- با هشت ساعت كار صادقانه در روز می‌توانید به ریاست برسید و روزی 12 ساعت كار كنید. (رابرت فراست)

6- برای بهبود ارتباطات كامپیوتری باید كمر بوروكراسی ایجاد شده را شكست. (مایكل آلبرشت)

7- مدیران نالایق اغلب به نصیحت و مشاوره آخرین كسی كه با او صحبت می‌نماید گوش می‌كند. (وارن بنیس)

8- مدیر باید جرأت آن را داشته باشد كه گاهی برخلاف رأی متخصصان عمل كند. (جیمز كالاگان)

9- هیچ چیز برای كارمندان ارزشمندتر از سهیم كردن آنها در چرخه تصمیم‌گیری نیست. (جودیت باردویك)

10-  مدیریت مشاركتی این است كه افراد مناسب را در زمان مناسب در چرخه تصمیم‌گیری وارد كنیم. (واین بارلو)
ادامه نوشته

 1178 -  مدواژه هاي سازمان های ناکارآمد و معنی پس آنها


مهندسی مجدد سازمان: اخراج آدم ها!
بهره وری: نام ديگر براي 80 ساعت کار در هفته!
رمپ آپ!: فرآيند دور شدن تدريجي از واقعيت!
استراتژی: مشخصه هر طرحي که اصلا امکان ندارد پايانش را بداني تا بتواني بفهمي اگر به جائي رسيدی تاثير آن طرح چه اندازه بوده!
وين ـ وين: مربوط به موقعيتي است که شما احساس مي کنيد کاملا سر طرف مقابل را کلاه گذاشته ايد( با کلاه گذاري اشتباه نشود، دوبونو گفته اين کلاه تفکر است!) و با تکرار وين! فقط داريد خوشحالي خودتان را با طرف به اشتراک مي گذاريد! اگر که توانستيد کلاه طرف مقابل را برداريد(با کلاهبرداري اشتباه نشود!) که جايز است حتي سه بار وين! بگوئيد.
چشم انداز: بيانيه خوش خيال ها!
ارزش افزوده: گراني بيشتر کالا يا خدمات!
مشعوف شدن مشتري: اين که هاج و واج بماند که از کجا خورده است!
عضو تيم: آن که توانائي آن را دارد که با دمپائی در يک تيم فوتبال بازي کند!
ادامه نوشته

 1177 -  رازهایی برای رسیدن به حقیقت زندگی

راز اول:
‌تمامی آن‌چه به منظور خوشحالی و خوشبختی واقعی بدان نیاز داریم، در درون ماست.

راز دوم:
تصویر ذهنی درست از خود، ما را به حقیقت زندگی هدایت می‌کند. هر انسانی، یک تصویر ذهنی از خود دارد که من کیستم و چه می‌توانم انجام دهم. تصویر ذهنی هر انسانی، پایه‌ی اصلی شخصیت و رفتار‌های اوست. به‌عبارت دیگر، تصویر ذهنی ما از خود، نشانه‌ای از احساس فضیلت و بزرگی ماست و نشان‌می‌دهد که چه کارهایی از ما ساخته است‌ و چه کارهایی از ما ساخته نیست. انسان‌ها حقیقت زندگی را با تصویرهای ذهنی خود‌ می‌سازند. آری تصویر ذهنی زیبا از خود، موفقیت‌ها را می‌سازد و موفقیت‌ها، باعث بهتر شدن تصویر ذهنی انسان از خود می‌گردد. تصویر ذهنی ما از خودمان، نمادی از مجموعه‌ی باورهای ما در فضای زندگی است.

راز سوم:
هدف زندگانی، آن است که تمام توانایی‌های بالقوه‌ی خود را به‌عنوان یک انسان خود‌شکوفا‌ بشناسیم و آن‌ها را شکوفا کنیم و بهترین خویشتن خویش را از خود ظاهر کنیم و به بیش‌ترین رشد و شکوفایی برسیم.

راز چهارم:
تغییر در وجود، نه‌تنها ممکن و میسر است بلکه اجتناب‌ناپذیر است‌ زیرا تا ما تغییر نکنیم، زندگی‌مان تغییر نمی‌‌کند. انسان‌های سعادتمند، ‌مرتباً می‌شوند و می‌روند‌ زیرا تا نشوی، نمی‌شود و تا نروی، نمی‌رسی.

راز پنجم:
تمام مشکلات، موانع و مصائب زندگی، در‌واقع درس‌هایی هستند که به انسان می‌آموزند و انسان را می‌سازند. آن‌ها فرصت‌هایی در لباس مبدل‌اند. حتی گاهی مشکلات، الطاف خفیه‌ی خداوند هستند که باعث رشد و شکوفایی انسان می‌شوند. پس آن‌ها را گرامی بداریم و از آن‌ها بیاموزیم.

راز ششم:
تلقی ما از واقعیت، ساخته و پرداخته‌ی فکر و ذهن ماست. پس واقعیت‌های زندگی ما می‌توانند با اندیشه‌های ما تغییر کنند. بنابراین مراقب اندیشه‌های خود باشیم تا واقعیت زندگی‌مان را زیباتر کنیم.
ادامه نوشته

 1176 -  پند ملاصدرا

ملاصدرا می گوید:
خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک می شود
و به قدر نیاز تو فرود می آید
و به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می شود
یتیمان را پدر می شود و مادر
محتاجان برادری را برادر می شود
عقیمان را طفل می شود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه می شود
در تاریکی ماندگان را نور می شود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود همه کس را...
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها...
چنین کنید تا ببینید چگونه
بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند

مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟!

 1175 -   نظريه سلسله مراتب نيازها

در ميان بينش‌هاي حاصل از جنبش روابط انساني در مديريت مقارن با دوران ركود اقتصادي بزرگ غرب، نظريه آبراهام مزلو (1920) نظريه‌پرداز كلاسيك مديريت، در مورد نيازهاي اساسي انسان از اهميت ويژه برخوردار بوده و نظريه‌اي بنيادين محسوب مي‌شود. اين نظريه از نظريه‌هاي محتوايي در مورد انگيزش به شمار مي‌آيد. نظريه‌هاي محتوايي چيستي رفتارهاي برانگيخته را شرح مي‌دهند و به طور عمده با آنچه در درون فرد يا محيطش مي‌گذرد و به رفتار فرد نيرو بخشيده سرو كار دارد؛ به عبارت ديگر اين نظريه‌ها، به مدير نسبت به نيازهاي كاركنانش بينش مي‌دهند و به او كمك مي‌كنند تا بداند كاركنان به چه چيزهايي به عنوان پاداش كار يا ارضا كننده‌ بها مي‌دهند؛ در حاليكه نظريه‌هاي فراگردي چگونگي و چرايي برانگيختگي افراد را توصيف مي‌كنند.[1]
به اعتقاد مزلو نيازهاي آدمي از يك سلسله مراتب برخوردارند كه رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثير شديدترين نياز قرار مي‌گيرد.
ادامه نوشته

 1174 -   سازمان ارگانيك


ارگانیك(Organic) در لغت به معنی به‌سامان، منظم، وابسته به موجود زنده آمده است. بنابر دیدگاه اقتضایی، نمی­توان ساختار یكسانی را برای تمام سازمان­ها تجویز كرد و هر ساختاری، مناسب هر سازمانی نیست. از جمله عواملی كه در تجویز ساختار برای یك سازمان باید به آن توجه داشت، عوامل محیطی است. محیط، عبارت است از تركیبی از مؤسسات یا نیروهایی كه بر عملكرد سازمان، تاثیر می‌گذارند و سازمان، كنترل كمی بر آنها دارد و یا اینكه كنترلی بر آنها ندارد.[1]
پویایی یا ایستایی محیط­ها، به سرعتِ تغییر و تحول در عوامل محیطی بستگی دارد. محیط­های پویا نسبت به محیط­های ایستا، عدم اطمینان بیشتری ایجاد می­كنند. مدیران تلاش می­كنند تا عدم اطمینان محیطی را حداقل كنند؛ زیرا كه عدم اطمینان محیطی، تهدیدی برای اثربخشی سازمان محسوب می­شود.[2]
 
نوع فعالیت‌ سازمان ارگانیکی
معمولا مدیران از طریق فرآیند برنامه­ریزی، خود را با محیط خارج وفق (انطباق با محیط) می­دهند. آنها برنامه­هایی را ارائه کرده و به اجرا درمی‌آورند؛ تا به وسیله آنها، فعالیت­های سازمان را هدایت كرده و بر رفتار گروه­های ذی‌نفع موجود در محیط، تأثیر گذاشته و با عواملی كه به صورت غیر مستقیم در محیط وجود دارند، خود را وفق دهند. راه دیگر این است كه سازمان، با تغییر در ساختار رسمی خود، بكوشد خود را با محیط، سازگار كند.[3]
نتایج تحقیقات برنز و استاكر نشان می­دهد، در مواردی كه محیط خارجی، مطمئن و پایدار است، سازمان­ها دارای مقررات دقیق و سلسله مراتب اختیارات مشخص هستند و سازمان، رسمی و متمركز است. برنز و استاكر در مورد این سازمان­ها اصطلاح سیستم سازمانی مكانیكی [ماشینی] را بكار بردند.[4] چنین ساختار­هایی، علاوه بر اینکه مناسب وظایف و فعالیت‌های تكراری‌اند، تا حد زیادی به رفتارهای برنامه‌ریزی‌شده متكی هستند و در واكنش به رویدادهای پیش‌بینی‌نشده، كُند عمل می‌كنند.[5]
ادامه نوشته

 1173 -    فنّ ارزشيابي و بازنگري برنامه

براي برنامه ­ريزي، تحليل، زمان­بندي و نظارت بركارها و فعاليت­ها، روش­هاي گوناگوني ابداع شده­اند، كه نمودار ميله­اي و روش­هاي تحليل شبكه از رايج‌ترين روش­هاي برنامه­ريزي و زمان­بندي پروژه­ها هستند.
با گسترش استفاده از نمودار­هاي ميله­اي، مشخص شد كه اين نمودار­ها قابليت آن‌را ندارند، كه امكان نظارت مديران را بر نحوه اجراي فعاليت­هاي پروژه­ها، در سطحي مناسب و كافي فراهم آورند. به‌عنوان مثال؛ با استفاده از نمودار ميله­اي، مديران پروژه در پايان هر هفته يا هر ماه، گزارشي از درصد پيشرفت پروژه دريافت مي­كردند؛ اما نمي­توانستند ميان مدت اجراي فعاليت­ها، درصد پيشرفت آنها و هزينه­هاي پرداختي، رابطه­اي بيابند و پروژه را به‌طور كارآمد و ثمربخش كنترل كنند. همچنين هم‌زماني كارهاي برنامه­ريزي پروژه؛ يعني شناخت فعاليت­ها، برآورد مدت اجرا و ترسيم نمودار براي آنها و نامشخص بودن روابط ميان فعاليت­ها، از ديگر معايب نمودارهاي ميله­اي هستند. ازاين‌رو روشهاي تحليل شبكه براي جبران نقاط ضعف نمودار ميله­اي طراحي شدند.[1]
روش­هاي تحليل شبكه از دهه پنجاه ميلادي كه تا امروز بسيار گسترده شده‌اند، در يك طبقه­بندي كلي به دو دسته روش­هاي قطعي يا غير­احتمالي و روش­هاي غير قطعي يا احتمالي دسته­بندي مي­كنند. روش­هاي ترسيم‌برداري فعاليت­ها (روش مسير بحراني در اين گروه قرار دارد)، روش ترسيم مستطيلي فعاليت­ها، روش ترسيم دايره­اي فعاليت­ها، روش شبكه مبتني بر زمان و روش ارزشيابي و بازنگري برنامه(PERT)، جزء روش­هاي غير احتمالي و روش گرافيكي ارزشيابي و بازنگري (GERT) (Graphical Evaluation and Review Technique) جزء روش­هاي احتمالي است.[2]
 
 سابقه روشPERT 
در سال 1958 ميلادي نيروي دريايي ايالات متحده آمريكا، مشغول بررسي براي ساخت موشك پولاريس بود. در اين پروژه حدود سه هزار پيمان‌كار اشتغال داشتند و تعداد قطعاتي كه قرار بود، براي ساخت سيستم نهايي به يكديگر مونتاژ شوند، به دوازده هزار قطعه مي­رسيد. آمار پروژه­هاي قبلي نيروي دريايي ايالات متحده نشان مي­داد كه زمان، به‌طور متوسط 45 درصد طولاني­تر و بودجه صرف‌شده به‌طور متوسط 250 درصد بالاتر از مقادير پيش‌بيني‌شده بود. مديريت پروژه پولاريس با توجه به آمار فوق، تصميم گرفت، ضمن ايجاد يك گروه پژوهشي، يك روش كارآ و علمي را براي مديريت پروژه ابداع كند. گروه مذكور با همكاري دفتر پروژه‌هاي خاص نيروي دريايي، شركت هواپيماسازي لاكهيد و يك شركت مشاوره مديريّت به نام بوز و هاميلتون[3] شروع به كار براي ابداع اين روش كردند. روش PERT، در نيمه اول سال 1958 توسط اين گروه ابداع شد.
ادامه نوشته

 1172 -   ويژگي هاي عمومي مديريت از ديدگاه اسلام


مديريت به صورت كلي از دشوارترين و در عين حال از ظريف ترين كارهاي انساني است كه براي خود ويژگي هايي دارد. چه بسا فقدان يكي از اين خصوصيات ، مايه ركود كار و نابساماني اوضاع قلمرو مديريت مي شود.
افراد ناوارد، مديريت را كاري ساده تلقي مي كنند و تصور مي كنند تنها داشتن مدرك مديريت براي مصدر كار شدن كافي است و در چشم انداز اين گروه ، مديران لايق بر سر هر كوي و برزن ، به فراواني پيدا مي شوند. در صورتي كه از نظر كارشناسان مسائل مديريت ، واقعيت به گونه اي ديگر است.
مدير شايسته و كارساز كمتر از آن است كه تصور مي شود و راز آن اين است كه بخشي از ويژگي هاي مديريت ، موهبتي است كه بايد آفرينش در نهاد انسان به وديعت بگذارد و هرگز با آموزش و دوره ديدن و درس خواندن ، قابل تحصيل نيست.
ما در مجموعه يادداشت هايي درباره شرايط عمومي مديريت سخن مي گوييم و از شرايط مديريت هاي صنفي چون مديريت بيمارستان ، مديريت ارتش ، سخن به ميان نمي آوريم و تا آنجا كه امكان دارد به گزيده گويي مي پردازيم و اعتراف مي كنيم كه در اين نوشتار بخشي از شرايط لازم را متذكر شده ايم.
ايمان به ارزش كار
ادامه نوشته

 1171 -   ارزش هاي اسلامي در مديريت

ابتدا توضيحى درباره ارزش از ديدگاهى كه مورد قبول و پذيرش ماست، ارائه مي‌دهيم، سپس آن ارزش ها را دسته بندى مي‌كنيم و آن را كه ارتباط بيشترى با علم مديريت دارد مورد ارزيابى قرار مي‌دهيم. گرايش هاى ارزش از نظر فلسفه در بين فلاسفه حقوق و اخلاق و همه كسانى كه درباره ارزش ها بحث كرده اند، دو نوع گرايش متضاد وجود دارد: اول، ارزش چيزى جز تبلور خواستها و سليقه هاى شخصى و گروهى نيست. دوم، ارزش از واقعيت نفس الامرى برخوردار است. از دير باز، در بين فلاسفه معروف بوده كه آيا خوب آن است كه انسان مي‌پسندد يا چيزى را كه خوب است انسان مى‌پسندد؟ ما كارى را انجام مي‌دهيم كه خوب است يا خوب آن كارى است كه ما انتخاب مي‌كنيم؟ اين اختلاف از ديرباز تا كنون در بين فلاسفه بزرگ اخلاق وجود داشته است. بعضى مي‌گويند: خوب آن است كه انسان بپسندد. بعضى ديگر مي‌گويند: خوب واقعيتى نفس الامرى دارد، چه ما دوست بداريم، چه دوست نداريم، ما بدانيم يا ندانيم. لذا، بايد خوب ها را شناخت و آنها را دوست داشت و آنچه را كه مربوط به عمل است به كار گرفت. البته وارد شدن در اين بحث ريشه اى و فلسفى ما را از موضوع بحث اصلى دور مي‌كند. دراين باره، نظر ما اين است كه و ارزش، واقعيت نفس الامرى دارد. مردم بعضى چيزها را به عنوان «خوب» درك مي‌كنند و آن را مي‌پسندند، لكن بعضى چيزهاست كه خوبى آن را همه درك نمي‌كنند; در اينكه آيا فلان چيز خوب است يا بد، اختلاف مي‌كنند و بالاخره، سليقه ها و نظرهاى شخصى دخالت مي‌كند. ارزش هاى اسلامي‌در مديريت وقتى ارزش هاى اسلامي‌در ارتباط با مديريت مطرح مي‌شود منظور اين است كه اسلام ارزش هايى را ارائه كرده كه بايد آنها را پذيرفت و به كار بست.
ادامه نوشته

 1169 -   سخن بزرگان 15

- از اشتباهات خود بیاموزید بدون آنکه زمان زیادی را به خاطر آنها هدر بدهید.

- هیچ مدیر خوبی ، نابغه به دنیا نمی آید، بلکه با آموختن مدیر می شود.

-  متوجه اضطراب ها،بحران ها وترس ها باشید. اینها موانعی بزرگ بر سر راه خلاقیت هستند.

-  فقدان پیگیری می تواند موجب گردد تا یک ایده همواره نیمه تمام باقی بماند.

-  کشف کردن شامل دیدن آن چیزهایی است که دیگران می بینند و در موردش طور دیگری می اندیشند.

-  وقتی که ایده خوب کسی را نابود می کنید، بخش کوچکی از صاحب آن ایده را نیز نابود کرده اید.

-  دیگران را ببینیم، تا در دام خویشتن محوری، اسیر نشویم.

- از سرعت خود بکاهیم ،که آنان که سریعتر می دوند، فرصت اندیشیدن به خود نمی دهند.

-  آزمون واقعی رهبری آن است که در بحران چه قدر عالی عمل کنی.

-  اگر کسی ایده های جدید وبهتر دارد، سعی کن ایده های کهنه ات را دور بریزی.

ادامه نوشته

 1170 -   دين و مديريت دنيا

  «دين» اگر براي اداره و مديريت دنياي آدمي، حرفي براي گفتن نداشته باشد، حقيقتا دين نيست. درست است که کمال نهايي انسان در اين دنياي فاني و محدود حاصل نمي شود، اما از طريق و در گذر از همين دنيا تامين و تحصيل مي گردد. مگر نه اين است که:
 
«الدنيا مزرعه الاخرة»
 «دنيا کشتزار آخرت است»                                  
   بنابراين آنچه در اين دنيا بکاريم در آخرت درو خواهيم کرد. از اين رو معقول نيست که خداوند حکيم گام زدن در راستاي کمال نهايي اخروي را طلب کند، اما براي مديريت حيات دنياي بشر که کشتزار حيات و کمال اخروي است، برنامه اي نداشته باشد.  
ادامه نوشته

 1168 -   راهکارهای نهادینه شدن نوآوری در سازمان

1 - هراس را در سازمان خود از بين ببريد. نوآوري به معناي انجام چيزي جديد است، برخي كارها ممكن است به نتيجه نرسند. اگر افراد از شركت هراس داشته باشند، به افرادي خلاق مبدل نخواهند شد.

2 - نوآوري را به عنوان جزئي از سيستم ارزيابي عملكرد براي هر شخص مطرح كنيد. سازمان ها بايد از كاركنان خود در پايان دوره ارزيابي سوال كنند كه چه نوآوري ای انجام دادند و تاثير آن بر كار چه بوده است.

3 - فرآيند و سيستم نوآوري را مستندسازي كنيد به نحوي كه هر فرد آن را درك كند و نقش خود را نيز در اين فرايند به روشني دريابد.

4 - آزادي عمل كافي به كاركنان خود اعطا كنيد تا آن ها قادر باشند ايده ها و فرصت هاي جديد را مطرح و با عوامل درون سازماني و برون سازماني همكاري كنند.

5 - اطمينان حاصل كنيد تمامي اعضاي سازمان استراتژي كلي شركت را درك كرده اند و همچنين كليه تلاش هاي نوآوري در راستاي استراتژي كلي شركت است، البته سيستم بايد به صورتي باشد كه ايده هاي خارج از چارچوب را نيز كه مفيد به نظر مي رسند مديريت كند.

6 - به افراد آموزش دهيد كه محيط را براي روندهاي جديد، فناوري هاي نوين و تغييرات چارچوب هاي فكري مشتريان مورد بررسي و آزمايش قرار دهند.

7 - به افراد، اهميت تنوع در سبك هاي تفكر، تجربيات، ديدگاه ها و تخصص ها را آموزش دهيد. همچنين انتظار تنوع و تفاوت را در كليه فعاليت های نوآورانه داشته باشيد.

8 - معيارهای مطلوب بر ايده آل ها استوار است. باوجود اين، معيارهـاي محدودتر نيـز مي توانند ما را به حالت ايده آل نزديك ترسازند و آن ها به نوبه خود براساس تجارب، مفروضات و چارچوب هاي ذهني قبلي ما متصل مي گردند.

9 - تيم های نوآوري از تيم هاي پروژه هاي معمول متفاوتند. آن ها نيازمند ابزارها و چارچوب هاي فكري متفاوتي هستند. كاركنان را به اندازه كافي در اين زمينه ها آموزش داده و هدايت كنيد تا هنگام كار در تيم هاي نوآوري موفق باشند.

10 - سيستم مديريت ايده ها را ايجاد يا تهيه كنيد تا افراد تشويق شوند فرصت ها و قابليت هاي جديد را شناسايي، ايجاد يا ارزيابي و ايده های خود را ارائه كنند. از ایده های مطلوب به نحو مقتضی و مناسب قدردانی نمایید.

 
منبع: وبلاگ مدیرستان

 1167 -   چگونه فرد موفقی باشیم


به اعتقاد روانشناسان اشخاص موفق کسانی هستند که حقیقتاً خودشانند باطناً آزادند و وارسته . و اشخاص ناموفق و شکست خورده به اعتقاد روانشناسان کسانی هستند که حقیقتاً منکر خویشتن خویش هستند . شادی و نیروی حاصله از درستکاری و صداقت نسبت به خود را نپذیرفته اند .

حال برای آنکه از احساس عزت نفس  پایین که مانع از موفقیت در زندگی است رهایی یابند و تحول بزرگ در زندگی خویش ایجاد کنند و از عزت نفس بالایی برخوردار گردید به بیان روشهایی  برای افزایش عزت نفس در سه مرحله می پردازیم . :
عدم ارزیابی خود با دیگران

هرگز خود را با دیگران ارزیابی نکنید چرا که هر قدر هم شما بخواهید ارزیابی شما منطقی نیست هر چیز قابل تصوری  راجع به خود که بتواند مورد ارزیابی قرار گیرد خود آدمی نامیده میشود خصوصیات شما میتواند به دهها هزار شیوه مورد ارزیابی قرارگیرد .

برای مثال دیگران میتوانند شما را به خصوصیات و ویژگیهای خاص ارزشیابی نمایند که می تواند در زمینه های مختلف مثل هوش ،  ظاهر و توانائی های شما باشد که این ارزیابی را میتوانند با کلمات «خوب و یا بد » انجام دهند .
اصول عدم ارزیابی با دیگران :
*  ارزیابی منطقی از خود
به دلایل  زیر نمیتوانیم ارزیابی منطقی از خودمان بکنیم :
ـ ما نمی توانیم خود یا افراد دیگر را با یک مشخصه به طور منطقی مورد قضاوت قرار دهیم .
ـ در خیلی از مواقع انتقادها براساس تعصبات است
ـ  خصوصیات انسانی بی همتا و تقریباً بی انتهاست .
ـ میزان دقیقی برای اینکه چه کسی خوب و یا بد است وجود ندارد و کسی نمی تواند ادعا کند که میتواند خصوصیات خوب و یا بد را به طور کامل تشخیص دهد

ادامه نوشته

  1166 -   آموزش تصویر سازی ذهنی

و اما نیمکره راست که در اکثر افراد ضعیف و غیر فعال است وظایفی از قبیل درک موسیقی و تصویر سازی را بعهده دارد. حافظه بلند مدت در نیمکره راست قرار دارد. نیمکره راست قضاوت نمی کند بلکه اطاعت می کند. و این بزرگترین امتیاز آن است. این ویژگی شاید به دلیل خواص ناخودآگاه ذهن است (در این باره مطالبی عرض خواهد شد) پایه و اساس روش تصویر سازی ذهنی که مدتها است در زمینه های متفاوت آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد، بر فعال کردن نیمکره راست استوار است. گفتیم که حافظه بلند مدت در نیمکره راست قرار دارد بنابراین استفاده از نیمکره راست و البته بکارگیری روش تصویرسازی  ذهنی موجب می شود که مطلب را با یک بار خواندن برای همیشه یاد بگیریم.توجه داشته باشید که همه ما این روش را در بعضی از موارد بکار می گیریم. بعضی از مشاغل هم بطور مستقیم ار آن بهره می برند ولی ما در یک کارگاه آموزشی که این سخنرانی مقدمه آن است این مهارت را بطور اصولی مرور میکنیم و قصد داریم به این مطلب بپرداریم که تا چه حد آموزش آن عملی است و تا چه میزان می توان آنرا در دروس مختلف بکار گرفت.  تعاریف متفاوتی را می توان برای تصویرسازی ذهنی ارایه داد:
*تصویر سازی ذهنی یعنی اندیشیدن به یک موضوع خاص. در واقع وقتی به چیزی فکر میکنیم داریم تصویری از آن را در ذهن می سازیم  و درک مفهوم بدون تصویر ذهنی از آن مفهوم صورت نمی گیرد.(ارسطو : تفکر بدون تصویر ذهنی غیرممکن است.)
*تصویر سازی ذهنی یعنی متمرکز کردن انرژی فکر روی موضوعی ویژه با هدفی خاص
* استفاده از تمام حواس براي خلق يا بازآفريني يك تجربه درذهن و ديدن چنين تصويري با چشم ذهن.
هر تعریفی که از آن ارایه دهیم به دو نتیجه گیری می رسیم : 1- تصويري که در ذهن ساخته می شود واقعيتی است موجود در جهان 2- تصويري بديع كه در جهان وجود خارجي ندارد ولي ما بر اساس تجربه و برداشت شخصي خود خلق مي كنيم.
ادامه نوشته

 1165 -   ميليونرهاي جوان اينترنتي     

اين ليست شامل  معرفی10 تن از جوانان  کارآفريني است که به مرور زمان ازطریق تلاش مستمرونوآوریهایشان تبدیل به سرمایه دارترین جوان جهان شده اند.

1. مارک اليوت ژاکربرگ (Mark Elliot Zuckerberg) سن : 23 ساله
پروژه : موسس سايت اجتماعي فيس بوک (Facebook)
ثروت : 700 ميليون دلار

2. اندرو کريستوفر گاور (Andrew Christopher Gower) سن : 28 ساله
پروژه : از بنيانگذاران بازيهاي رايانه اي (Computer Games)
ثروت : 650 ميليون دلار

3. چاد هارلي (Chad Hurley) سن : 30 ساله
پروژه : موسس و مدير اجرايي سايت يوتوب (YouTube)
ثروت : 300 ميليون دلار
ادامه نوشته

 1164 -   ترغيب خلاقيت در ميان کارکنان ”الگوي ژاپني"

در  سالها ي اخير  درباره  موفقيت  شرکتهاي  ژاپني  در  زمينه  کسب  و  کار  مطالب  زيادي  گفته و  نوشته  شده  است .غالباً موفقيت  اين  شرکتها  به  شيوه  مديريت  آنها  نسبت  داده  مي شود .شيوه  اي  که  غالبا  به  نام  الگوي  ژاپني   مشهور  شده  است . در عين  حال  از  ديدگاه  برخي  ناظران ،ژاپني  ها  مردماني  خلاق  به شمار  نمي  آيند.تصور اين  ناظران  اين  است  که  شرکت  هاي  ژاپني  بيشتر  سعي در  تقليد  از  موفقيت  هاي  ساير کشور  ها  دارند تا ترغيب ابتکارات  شخصي  اعضاء  سازمان.در  سطح  ملي  نيز  گفته مي  شود،ژاپن دستاوردهاي بزرگي در کارهاي  خلاقانه  علمي   نداشته  است .هيچ  برنده  جايزه نوبلي  ژاپني  نبوده  و  اکتشافات  علمي  اساسي  و پايه  به  ندرت  در  ژاپن  انجام شده  است.
با  اين  وجود ،آقاي  دکتر  باسادور (Min  Basadur )  استاد  دانشگاه مک ماستر کانادا و  از پژوهشگران  مشهور  امر  خلاقيت  که  مطالعه  اي  تطبيقي  ميان  چند  شرکت  ژاپني  و  آمريکايي  انجام  داده  به  نتايج   ديگري  دست  يافته  است .وي  معتقد   است که  ژاپني  ها  حداقل  در  زمينه  مديريت  کسب  و  کاره و ساز  و  کارها ي مربوط  به  آن  از آمريکاييان  خلاق  ترند. بخه  خصوص  در  استفاده  از  علوم  رفتار ي مانند  تئوريهاي  انگيزش ،براي  ترغيب  خلاقيت  در  محيط کار  قدم  هاي  سريع تري  نسبت  به  همتايان آمريکايي  خود  برداشته  اند.بسياري  از ايده  هاي  نو  در  مديريت  که  در  ده  هاي  1940 و  1950  در آمريکا مطرح  شد اما  از  مرز  کلاس  ها  و  محافل  آموزشي  بيرون  نرفت  به  دست  ژاپني  ها  عملي  شد.اين  مقاله خلاصه  يافته  هاي  آقاي  دکتر  باسادور را  درباره  الگوي  ژاپني  ترويج  خلاقيت  در  سازمان  معرفي  مي کند.

مفهوم  خلاقيت در شرکتهاي ژاپني
از  ديدگاه  مديران  شرکتهاي  ژاپني مورد  مطالعه، خلاقيت  در  سازمان  عبارت  است  از فرآيند  مستمر مسئله  يابي ،چاره جويي،و حل  مسايل.
ادامه نوشته

 1163 -   تكنيك خلاقيت شش كلاه تفكر

1- كسي‌ كه‌ كلاه‌ سفيد بر سر مي‌گذارد بايد بطور موقت‌ عقايد و نظراتش‌ را به‌ بايگاني‌ ذهنش‌ بسپارد.
2- هر آن‌ چيزي‌ كه‌ از اطلاعات‌ محض‌ در مورد موضوع‌ يا مشكل‌ مورد بحث‌ مي‌دانيد بيان‌ كنيد.
3- «ادوارد دوبونو» در اين‌ باره‌ مي‌گويد: چنين‌ فردي‌ همچون‌ كودكي‌ است‌ كه‌ محتويات‌ جيب‌ خود را بر روي‌ ميز خالي‌ مي‌كند.
4- هنگامي‌ كه‌ كلاه‌ سفيد را بر سر مي‌گذاريد، نبايد به‌ چيزهايي‌ كه‌ شامل‌ الهامات‌ ،قضاوت‌هاي‌ متكي‌ به‌ تجارب‌ گذشته‌، عواطف‌، احساسات‌ و عقايد است‌ توجه‌ كنيد و تنها بايد همچون‌ يك‌ رايانه‌، فقط‌ اطلاعات‌ ارايه‌ كنيد. حال‌ شما بايد اطلاعات‌ به‌ دست‌ آمده‌ از حاضرين‌ در جلسه‌ را كه‌ به‌ واسطه‌ تفكر با كلاه‌ سفيد ارايه‌ شده‌ است‌ را جمع‌بندي‌ كنيد و اعضاي‌ جلسه‌ را وارد مرحله‌ بعد كنيد تا با گذاشتن‌ كلاه‌ قرمز بر سر، شروع‌ به‌ تفكر كنند .
ادامه نوشته

  1162 -   قسمتی از دست نوشته‌های مهاتما گاندی

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است.

 و تو هم به یاد داشته باش:

 من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،

  تو را دیگرى باید برایت بسازد و 

تو هم به یاد داشته باش 

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند. 

ادامه نوشته

 1161 -   سخنان گهر بار از مولاي متقيان حضرت علي (ع)


آنكه تواناتر است آسانتر ميبخشد .

آنكه انتقام مي گيرد يكروز خوشحال است و آنكه مي بخشد يك عمر .

بالا ترين بخششها رسانيدن حق است به صاحبش .

بيدادي كه بر تو وارد ميشود در عفو آن مختار هستي اما بيدادي كه بديگران وارد ميشودابدا نمي تواني آنرا ببخشي و تا شرف آدمكيت در و جود تو با قي است بايد در رفع ظلم با تمام توانائي خود بكوشي .

پوزش و عذر خواهي دليل خردمندي است .

علم نعمت بزرگي است كه در زندگي تاج افتخار پس از مرگ يادگار درخشان خواهد بود .

هر كس گفتارش راست باشد بزرگيش افزوني يابد .

حقگو باشيد و با صريحترين لهجه حقيقت را بيان كنيد .

منبع :رهنمون

 1160 -   یادم باشد...

یادم باشد حرف ناحقی  نزنم که به کسی  بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد خطی ننویسم که کسی را آزار دهد
 
یادم باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست
 
یادم باشد جواب کین را با کمتراز مهر و جواب دورنگی را با کمتر ازصداقت ندهم
 
یادم باشد باید در برابرفریادها سکوت کنم و برای سیاهی هانور بپاشم
 
یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم و از آسمان درسِ پـاک زیستن
 
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست ...یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند
 
یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ... نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان
 
یادم باشد زندگی را دوست دارم
 
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی‌زبانی که به سوی قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
 
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی که از سازَش عشق می بارد به اسرارعشق پی بُرد و زنده شد
ادامه نوشته

  1159 -   یاد بگیریم !!!

پاسکال
موقع گردش با سنجاق روی ناخن های خود افکاری که به ذهنش می رسید، می نوشت و پس از مراجعه به خانه از علامتهایی که روی انگشتان خود نوشته بود به افکار خود پی می برد و آن را بر روی کاغذ می آورد.

تامس هابز
فیلسوف انگلیسی قلم و دواتی در عصای خود تعبیه کرده بود تا در موقع گردش افکاری را که از خاطرش می گذشت، یادداشت کند.

داستایوفسکی
تند تند برای روزنامه ها داستان می نوشت تا قرضهایش را بپردازد، اما بعدها نوشته هایش تبدیل به شاهکارهای هنری شد.

میلتون
نویسنده کتاب معروف بهشت گمشده کتاب خود را در زمان نابینایی نوشت.

ناپلئون
قبل از اینکه در نبردی پیروز شود در ذهن خود نقشه های پیروزی را طرح می کرد زیرا او می دانست پیروزی از فکر صحیح به وجود می آید.

بتهوون
هنگام گردش با خود چند تکه کاغذ می برد و نتهای موسیقی را روی آنها می نوشت.

موباسان
برای نوشتن یک صفحه، بیست صفحه می نوشت و یکی از آنها را انتخاب می کرد.

بالزاک
به قدری نوشته خود را تصحیح می کرد که روی کاغذ، جای خالی باقی نمی ماند و حروفچین مجبور بود حروف را از نو بچیند.

اسکار وایلد
گاهی برای حذف و یا افزودن یک ویرگول ساعتها فکر میکرد.

 1157 -   یادم باشد. . .  2

یادم باشد  :به دلم بگویم ، دوست من آزار دیدی ؟ تحمل کن .

 آزار تو شفای روح و جان من است .  اگر آزار دیدی گذشت کن 

و بگذر . دوام بیاور دل من که شفای زندگیم از توست . دل من ، 

از تو حمایت می کنم . اگر تکه تکه شدی به خلوت برو تا لبه های

 بریده ات دل کسی را نیازارد ، دل من بیا تحمل کنیم . بگذار همه

 بگویند گوشه نشین شده ! خیالی نیست بیا دوام بیاوریم

یادم باشد  :پاسدار و محافظ قلبم باشم ولی اگر کسی دلم را 

شکست بگویم اشکالی ندارد ، تو هم دستت اشتباهی خورد . 

به خلوت بروم تا مداوایش کنم ! تا خدا را بگویم که دلم را که دست
م  .
ادامه نوشته

 1158 -   نیایش


خدایا

چه لحظه هايی که در زندگی تو را گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی

چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم اما تو فراموشم  نکردی

چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور، تو رو که پشت همه موفقیت هام قایم شده بودی از یاد بردم اما تو همیشه به یادم بودی

چه روزهایی که سرم تو لاکم کردم و توی غصه هایی که فکر میکردم تو برای تلافی کارهای بدم برام فرستادی دست و پا زدم ، اما تو همیشه کاری کردی که به صلاح من است

خدایا

وقتی خسته از همه جا و همه کس ناامیدانه به تو پناه آوردم تو پناهم دادی

وقتی از آدم های دور و برم دلم گرفت و دنیا غم هاش رو بهم ارزونی کرد تو به قلبم آرامش دادی

خدایا

تو با حضورت به خنده هام هدف دادی ، به گریه هام دلیل دادی ، به زندگیم ، به نفس کشیدنم رنگ دادی

وقتی قلبم تپید تو همه عظمت و بزرگیت رو تو قلب کوچک و خسته ام جا دادی
ادامه نوشته

 1156 -  هفت سین دکتر حسابی و انیشتین

در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله “بور”، “فرمی”، “شوریندگر” و “دیراگ” و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزئین می کنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند. دکتر می گفت: ” برای همه کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویالونش جایی نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد.

همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند. برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد.”

آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت بعدها انیشتین به من گفت: ” وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است.”

ادامه نوشته

 1155 -   خدایا شکر...

خدا را شکر که تمام شب صدای خرخر شوهرم را می‌شنوم، این یعنی او زنده و سالم است.

خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرف‌ها شاکی است، این یعنی او در خانه است و در خیابان‌ها پرسه نمی‌زند.

خدا را شکر که مالیات می‌پردازم، این یعنی شغل و درآمدی دارم.

خدا را شکر که باید ریخت و پاش‌های بعد از میهمانی را جمع کنم، این یعنی در میان دوستانم بوده‌ام.

خدا را شکر که لباس‌هایم کمی برایم تنگ شده‌اند، این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم.

خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می‌افتم، این یعنی توان سخت کار کردن را دارم.

خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره‌ها را تمیز کنم، این یعنی خانه‌ای دارم.

خدا را شکر که در مکانی دور جای پارک پیدا کرده‌ام، این یعنی هم توان راه رفتن را دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن.

خدا را شکر که سروصدای همسایه‌ها را می‌شنوم، این یعنی می‌توانم بشنوم.

خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم، این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم.

خدا را شکر که هر روز صبح زود باید با زنگ ساعت بیدار شوم، این یعنی من هنوز زنده‌ام.

خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می‌شوم، این یعنی به یاد می‌آورم که اغلب اوقات سالم هستم.

خدا را شکر که خرید هدایای سال نو، جیبم را خالی می‌کند، این یعنی عزیزانی دارم که می‌توانم برایشان هدیه بخرم.


 1154 -   حکایت : حضور


مردی با خود زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن.

یک سار شروع به خواندن کرد.

اما مرد نشنید.

فریاد برآورد: خدایا با من حرف بزن، آذرخش در آسمان غرید.

اما مرد گوش نکرد.

مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: خدایا بگذار تو را ببینم.

ستاره‌ای درخشید.

اما مرد ندید.

مرد فریاد کشید: یک معجزه به من نشان بده. نوزادی متولد شد.

اما مرد توجهی نکرد.
ادامه نوشته

 1153 -   چطور روزتان را برنامه ریزی کنید

افراد موفق می دانند که باید هر روزشان مفید و پربار باشد و به همین دلیل سعی میکنند از هر روزشان بیشترین استفاده ممکن را ببرند، چه در جهت رشد فردی یا کاری خود. ابزاری که برای انگیزه دادن به خودشان استفاده می کنند، برنامه روزانه شان است. وقتی عادت کنید که برای هر روزتان برنامه داشته باشید، روی کارها تمرکز بیشتری داشته و اولویت های آن روز را خوب می فهمید. با این روش احتمال انجام شدن کارها خیلی بیشتر است .

- برای هر روزتان از شب قبل برنامه ریزی کنید
20-15 دقیقه را هر شب صرف برنامه ریزی برای روز آینده کنید. متخصصین می گویند یک دقیقه برنامه ریزی، در 10 دقیقه وقت شما در اجرای کار صرفه جویی می کند. اگر برای برنامه ریختن تا روز بعد صبر کنید، ممکن است خیلی اتفاقات بیفتد که فکرتان را منحرف کند و نتوانید روی برنامه تمرکز داشته باشید. وقتی از روز قبل برنامه تان را آماده داشته باشید، می توانید هر اتفاق دیگری که در طول روز افتاده را در نظر گرفته و به برنامه تان اضافه و کم کنید. همچنین وقتی شب قبل برنامه ریزی می کنید، باعث می شوید که ذهن ناخودآگاهتان در طول شب روی این برنامه ها کار کند و بعد که صبح بیدار شدید، می دانید که دقیقاً چه کار باید بکنید و دیگر وقتتان را برای اینکه ببینید چه باید بکنید یا نکنید هدر نمی دهید.

- یک لیست مستر تنظیم کنید

این لیست از همه کارهایی که فکرش را بکنید تشکیل شده است. اگر کاری به فکرتان می رسد که لازم است انجام دهید، فوراً آنرا در این لیست جای دهید. هیچ تعهدی به انجام همه کارهایی که در لیست مستر نوشته شده است ندارید. هدف این لیست این است که صرفاً آن کارها را فراموش نکنید. هر کار دیگری هم که در طول روز به ذهنتا می رسد را به این لیست اضافه کنید.

- یک لیست از حتماً های روزانه تهیه کنید
این لیست از کارهایی تشکیل شده است که بالاترین اولویت را دارند و سنگین ترین نتیجه را در بر خواهند داشت، چه مثبت و چه منفی. برای تنظیم این لیست وقت بگذارید و خوب فکر کنید چون وقتی کاری وارد این لیست می شود باید تا آخر روز بعد بی بر و برگرد انجام شود. کارهایی که در این لیست نوشته می شوند به هیچوجه نباید به تاخیر بیفتند چون باعث می شود که اینکار برایتان شکل عادت درباید و به اولویت های روزانه تان بی توجه شوید. این لیست باید کوتاه بوده و بیشتر از 6 مورد روی آن نوشته نشده باشد.
ادامه نوشته

 1152 -   تأثيرآموزه هاي ديني برکارآفريني و کسب و کار

«کارآفريني»که در واقع فرآيند تأسيس يک شغل برمبناي يک فکر و يک ايده ي نو است.راهبردي است براي حل مسأله ي اشتغال و ايجاد و خلق عرصه هاي نويت در جهت رشد و پويايي و توليد ثروت در جامعه، که با توجه به اهميت کليدي آن در اقتصادهاي نوين، کشورهاي گوناگون مجدانه برنامه هاي مفصلي را براي بسط چنين فرهنگي درجامعه ي خود تدارک ديده اند.
اين نوشتاردرپي آن است تا با بررسي و تجزيه و تحليل برخي از معيارها و اصول کارآفريني درآموزه هاي نبوي در جهت ثمربخشي کارآفريني، که برپايه ي باورها و ارزش ها و روش ها و شيوه هاي خاصي استوارشده است، بپردازد،و درنتيجه ي راهبردها و رهيافت هايي را در جهت ايجاد فرصت هاي شغلي و توليد ثروت و بهبود شرايط اقتصادي براي نظام اسلامي بيابد.

کارآفريني به عنوان جهاد در راه خدا
درآموزه هاي ديني کارآفرين مانند جهادگري دانسته شده است که در صحنه ي کارزار با دشمنان خدا به نبرد پرداخته و ازحريم دين دفاع مي کند.به تعبير پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص)«الکاد في عياله کالمجاهد في سبيل الله»؛ کسي که براي تأمين زندگي خانواده ي خود کار و تلاش کند همچون مجاهد در راه خداست.
اميرالمؤمنين علي (ع)نيزدراين باره مي فرمايد:«ما غدوه احدکم في سبيل الله باعظم من غدوته يطلب لولده و عياله مايصلحهم»؛ درآمدن شما صبحگاهان براي جهاد در راه خدا،ازدرآمدن آن کس که براي تأمين زندگي خانواده ي خود تلاش مي کند بالاتر نيست.

کارآفريني وسيله ي سعادت
ادامه نوشته

 1151 -   كار از ديدگاه حضرت على (علیه السلام)

هر جامعه‏ اى براى تداوم حيات و بقا به كار و فعاليت مردم و مسؤولان احتياج دارد . نياز به كار از قرون باستان وجود داشته است و هرچه مى‏گذرد، بر اهميت آن افزوده مى‏گردد . كار قسمت اعظم از زندگى انسان را در بر مى‏گيرد .
به عقيده‏ى بسيارى از متفكران اجتماعى و انديشمندان اسلامى انسان موجودى اجتماعى است . انسان‏ها قسمت اعظم نيازها و احتياجات خود را از طريق كار گروهى و اجتماعى تامين مى‏كنند . حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام، انديشمند و پيشواى برجسته شيعيان و امت اسلامى كار و تلاش را با درايتى واقع‏بينانه بيان نموده است .
كار از مفاهيم مهم علم جامعه‏شناسى است . كار سرمايه و ذخيره‏ى ملى است و مى‏تواند به رشد تمدن كمك كند . اگر افراد جامعه‏اى به طور نسبى بتوانند كار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانايى‏ها و علائق آنها باشد، زمينه براى نوآورى، ابتكار، رشد و پيشرفت در ابعاد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعه به وجود مى‏آيد . برعكس اگر زمينه‏هاى اشتغال و كار در جامعه محدود و تقاضا براى كار بسيار باشد، به تدريج‏بيكارى افزايش مى‏يابد . گسترش بيكارى منجر به آسيب‏ها و پيامدهاى ناگوار در جامعه مى‏شود .

2 . تعريف كار
از نظر لغوى كار به معناى فعل و عمل و كردار انسان است و در اصطلاح، كار فعاليتى است نسبتا دائمى كه به توليد كالا يا خدمات مى‏انجامد و به آن دستمزدى تعلق مى‏گيرد .
به عقيده‏ى بعضى از صاحب‏نظران در تعريف كار به نوع خاصى از كار توجه نشده است; بلكه كار را در مفهوم عام سرچشمه‏ى انباشت ثروت و سرمايه و نهايتا رشد و شكوفايى جوامع تلقى كرده‏اند . پولكس فن (1) مى‏گويد:
مردم سرچشمه ثروت‏هاى منقول بوده و افزايش ثروت از كار و زحمت آنها ناشى مى‏شود . (2)
از نظر برخى از اقتصاددانان ليبرال از جمله كلسن كار عبارت است از:
استفاده‏اى كه انسان از نيروهاى مادى و معنوى خود در راه توليد ثروت يا ايجاد خدمات مى‏كند . (3)
بر اساس اين تعريف فعاليت و كار به طور عمده از طريق هدف‏ها و ارزش محصولى كه توليد شده معين مى‏گردد; به عبارت ديگر كار زمينه را براى توليد و افزايش خدمات ايجاد مى‏كند .
به طور كلى كار عبارت است از:
مجموعه عملياتى كه انسان با استفاده از مغز، دست‏ها، ابزار و ماشين‏ها براى استفاده‏ى عملى از ماده روى آن انجام مى‏دهد و اين اعمال نيز متقابلا بر انسان اثر مى‏گذارد و او را تغيير مى‏دهد . (4)
بر اساس تعريف مذكور كار داراى سه خصوصيت است:
نخست، كار مبتنى بر فعاليت فكرى و بدنى است;
دوم، از طريق كار، كالايى توليد مى‏شود يا خدمتى عرضه مى‏گردد;
سوم، در قبال انجام كار، دستمزدى پرداخت مى‏گردد .
در انديشه‏ى حضرت على عليه السلام مى‏توان به صورت استنباطى كار را چنين بيان نمود: كار عبارت است از تلاش و كوشش انسان‏ها براى آماده كردن زاد و توشه‏ى آخرت در دوران زندگى در دنياى مادى .
حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: فعليكم بالجد و الاجتهاد، و التاهب، و الاستعداد، و التزود فى منزل الزاد; (5) بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگى و آماده شدن و جمع آورى زاد و توشه‏ى آخرت در دوران زندگى .
از ديدگاه على عليه السلام در جامعه يكى از حقوق اوليه‏ى مردم اين است كه همه حق دارند، شاغل باشند . كار كوچكى و بزرگى ندارد; مگر با توجه به كارى كه انجام مى‏دهند و هركس اعم از مرد و زن پاداش كار خود را خواهد ديد .

3 . ارزش و اهميت كار
يكى از معيارهاى مهم براى پيشرفت و سعادت جوامع توجه به شكل، نوع و كيفيت كار و فعاليت است . در برخى از جوامع بين اشكال كار يدى و فكرى تمايزاتى وجود داشته است . كارهاى يدى و فيزيكى فاقد ارزش بود و معمولا اين فعاليت‏ها وكارها به اقشار پايين جامعه واگذار مى‏شد . براى مثال در شهرهاى يونان باستان و در اروپاى قرون وسطى و در جوامع كاستى (6) چنين چيزى وجود داشته است; در حالى كه در برخى از جوامع و اديان الهى و آسمانى عموما به كار و فعاليت و به ويژه كارهاى فيزيكى توجه فراوان مى‏شده است . پيامبران الهى خود بر كار و فعاليت تاكيد داشته و خود به آن مى‏پرداختند .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قبل از بعثت گوسفندچرانى مى‏كرد و با مال و سرمايه‏ى خديجه عليها السلام تجارت مى‏نمود . حضرت موسى عليه السلام نيز گوسفند چرانى مى‏نمود . حضرت ابراهيم عليه السلام به كارهاى چوپانى و بنايى اشتغال داشت و حضرت ادريس عليه السلام خياط و حضرت نوح عليه السلام نجار بوده است . (7)
ادامه نوشته

 1150 -   صفات بلند همتان

- نپذيرفتن صدقه از علو طبع
«جنيد» (1) گفت: «مبلغي درهم براي «حسين بن مصري» بردم. و فرزندش تازه به دنيا آمده بود و در صحرا مي زيستند و همسايه نداشتند. از قبول پول خودداري کرد. پول را گرفتم و درون اتاقي ريختم که همسرش در آن ساکن بود و گفتم: اي زن! اين مال توست. پس او چاره اي براي کاري که کردم نيافت». (2)
- بندگي غير خدا را نکردن
گفت: صوفي آن است که نه مالک باشد و نه مملوک. مالک نابودن نشان بندگي است، و مملوک نابودن نشان بزرگ همتي است. مالک نباشند از بهر آنکه دانند که ما بنده ايم به رقي (3) که آن رق را زوال نيست و بنده را ملک محال است ...
دون همت کسي باشد که بنده همچون خودي باشد ...
بنده آن کس باشد که مالک توست نه بنده آن کس که ملک تو است، که بنده ملک خويش بودن محال است. (4)
گروهي اند ايشان که همت ايشان به خداي تعالي بسته است. ايشان را هيچ همت نيست سوي کسي ديگر جز خداي تعالي. معني اين سخن آن است که بلند همتانند، از بلند همتي که هستند در همت ايشان، جز خداي تعالي کس در نگنجد که هر کسي زير همت خويش پنهان است، و قيمت هر کسي همت او است، و مقدار همت او در مقدار دوستان او است. تا بعضي بزرگان گفته اند: «قيمة کل امري حبيبه». (5) پس آنکه با سگ عشق بازد به صورت مردم است، ليکن همتش سگ است و کبوتر باز همچنين، و سيم و زر همچنين، و سرا و ضياع همچنين، و آنچه بدين ماند. و اين طايفه ننگ دارند که همت خويش را به چيزي مشغول دارند که آن چيز زير ذل کن (6) درآمده است. (7)
- شناختن قدر خويش
ادامه نوشته

 1149 -   نگاه تکلیف مدارانه به کار و تلاش در اسلام

کار ، وسیله تقرب به خداوند
اسلام به کار و کارگر ارزش بسیار والایی داده است، به گونه ای که کار کردن را از بزرگ ترین عبادت ها و وسیله ای برای تقرب به پروردگار شمرده است. در اسلام کارگر، شهید زنده و کارگری شغل انبیاست و از راه کسب و کار می توان به بهشت برین رسید. قرآن مجید کارکردن را با ارزش می داند و می فرماید: «نیست برای انسان، مگر بازتاب عمل و واکنش کارش. سپس، به پاداش کامل تری خواهید رسید». (نجم: 40 و 41)
از سوی دیگر بی کاری و تن آسایی صفاتی هستند که در ادبیات دینی، با نفرت و نکوهش از آنها یاد شده است. در اسلام کار به عنوان یک دستور دینی واجب است. در روایتی از پیامبر گرامی اسلام9 آمده است: «تلاش در جهت کسب روزی حلال، بر هر زن و مرد مسلمان واجب است».
در حدیثی دیگر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کار را برترین عبادت دانسته است. ایشان کار را بهترین راه رسیدن به سعادت معرفی می کند و می فرماید: «نود درصد راه تقرب، به کار منتهی می شود».
از نظر اسلام همه مسلمانان باید به کار و حرفه ای بپردازند. انسانی که کار نمی کند و تنها به عبادت و پرستش خداوند بسنده می کند، دعایش از سوی خداوند پذیرفته نیست. از امام صادق علیه السلام روایت است که آن حضرت از علی ابن العزیز پرسید: عمرابن مسلم چه کار می کند؟ گفت: فدایت شوم! کسب و کار را رها کرده به عبادت روی آورده است. فرمود: وای، مگر نمی داند دعای بدون کار و کوشش پذیرفته نمی شود.
اگر در جامعه ای بر اساس آموزه های دینی عمل شود و کار ارزش یابد و به عنوان مایه رستگاری و وسیله تقرب به پروردگار به آن نگریسته شود، فرهنگ کار تقویت خواهد شد و البته برآیند چنین اندیشه ای؛ ابتکار، خلاقیت و رشد و توشعه به معنای عام خواهد بود.

پیام ها :
1. اهمیت کار و کارگری در اسلام؛
2. نکوهش بی کاری.

کار، سیره انبیا و اولیای الهی
کار و تلاش، سیره تمام پیامبران آسمانی است. پیامبران پیش از بعثت، به کارهای سختی، همچون: شبانی، کشاورزی و... می پرداختند. شخصیت و زندگی آنان با کار همراه بود و با تمام وجود زحمت ها و تلاش های طاقت فرسای مردم ضعیف جامعه را درک می کردند.
ادامه نوشته

 1148 -   فرهنگ‌ كار در اسلام‌

كی‌ از موضوع‌هایی‌ كه‌ همیشه‌ مورد تاكیددین‌ اسلام‌ قرار گرفته‌، بحث‌ كار و كوشش‌ و پرهیزاز بطالت‌ و مبنا قرار دادن‌ كار برای‌ شكوفایی‌استعدادهای‌ انسان‌ و تربیت‌ اوست‌ و این‌ امر هم‌در قرآن‌ و هم‌ در سنت‌ قابل‌ مشاهده‌ است‌.مرحوم‌ استاد مرتضی‌ مطهری‌ در كتاب‌ تعلیم‌ وتربیت‌ در اسلام‌، یكی‌ از بهترین‌ راه‌های‌ تربیت‌افراد را كار می‌داند و حدیث‌ شریفی‌ از نبی‌ اكرم‌(صلی الله علیه و آله و سلم‌) نقل‌ می‌كند كه‌(النفس‌ ان‌ لم‌ تشغله‌ شغلك‌)یعنی‌ اگر تو خودت‌ را متوجه‌ كاری‌ نكنی‌، نفس‌ تورا مشغول‌ به‌ خودش‌ می‌كند.
بنابراین‌ از نظرمبنایی‌، ما آموزه‌های‌ گرانبهایی‌ درباره‌ كار داریم‌كه‌ متاسفانه‌ مانند بسیاری‌ از آموزه‌های‌ دیگر دینی‌ما در كتابخانه‌ها مضبوط و كمتر در میدان‌ عمل‌ به‌آن‌ توجه‌ شده‌ است‌. در قرآن‌ مجید، آیات‌زیادی‌ درباره‌ ارزش‌ كار و تاكید بر عمل‌ صالح‌وجود دارد. قرآن‌ به‌ شدت‌ انسان‌ را از حرف‌زدن‌های‌ بی‌عمل‌ منع‌ و همواره‌ تاكید می‌كند كه‌فضل‌ خدا نصیب‌ كسانی‌ خواهد شد كه‌ اهل‌ جهد وكوشش‌ و تلاش‌ باشند. در آیات‌ ۳۹ تا ۴۱ سوره‌نجم‌ آمده‌ است‌: و این‌ كه‌ برای‌ انسان‌ بهره‌ای‌ جزسعی‌ و كوشش‌ او نیست‌ و سعی‌ او به‌ زودی‌ دیده‌می‌شود و سپس‌ به‌ او جزای‌ كافی‌ داده‌ خواهدشد. در یكی‌ دیگر از آیات‌ آمده‌ است‌: آن‌ كسی‌كه‌ سرای‌ آخرت‌ را بطلبد و سعی‌ و كوشش‌ خود رابرای‌ آن‌ انجام‌ دهد، در حالی‌ كه‌ ایمان‌ داشته‌باشد، سعی‌ و تلاش‌ او پاداش‌ داده‌ خواهد شد.
ادامه نوشته

 1147 -   درس های زندگی؛حکایتهایی در اهمیت کار و تلاش

کار کردن برای خدا
از کارهای مهم آیة الله بروجردی، احداث بناهای عمومی بود که در قم ، نجف ، سامرا ، اروپا و امریکا صورت گرفت . ایشان یک هفته قبل از رحلتشان نامه ای برای وکیل خود در نجف نوشته که یک هفته پس از رحلتشان به دست وکیل می رسد . در آن نامه آمده است : «شنیده ام در نجف ، حمّام درستی وجود ندارد . شما زحمتی بکشید ، فعالیتی بکنید تا یک حمّام مناسبی در آن جا تأسیس شود . هم چنین شنیده ام شیعه ها در بغداد ، مسجد مناسبی ندارند . در یک جای خوبِ بغداد ، یک مسجدی بنا کنید . وقتی کار برای خدا باشد ، خدا مابقی را فراهم می کند» .
هم چنین برای ساختن مسجد اعظم قم به ایشان عرض شد : 35 تُن، آهن کم داریم . ایشان با آن که در آن زمان دستشان تنگ بود ، به یکی از دوستان به نام حاج احمد فرمود : «این آهن را تهیه کنید» . حاج احمد برای خرید آهن به تهران رفت و بعد از کم و زیاد کردن قیمت و چانه زدن ، آهن را به مبلغ 110 هزار تومان خریداری کرد . وقتی نزد آقای بروجردی آمد ، ایشان فرمود : «الآن نقد ندارم . این ده هزار تومان را بگیر . بقیه را هم بعدا می دهم» . وقتی حاج احمد پول را برای تحویل برد ، آهن فروش گفت : «من این آهن ها را برای پول ندادم؛ بلکه برای خانه خدا دادم» .
ادامه نوشته

 1146 -   اهل همت را ز ناهمواري گردون چه باك

از واژه همت در آيه بيست و چهارم سوره يوسف عليه السلام استفاده شده است كه به تفسير آيت الله جوادي آملي: آن زن مصري همت گماشت و همتش در حد تعقيب يوسف به فعليت رسيد،ولي يوسف صديق نه تنها مرتكب حرام نشد و نيز مقدمات حرام را فراهم نساخت بلكه قصد و همت و خيال گناه نكرد زيرا او را برهان رب ديد.
همت و اراده در انجام كارها را مي‌توان به عنوان موتور محرك سازمان‌ها و كاركنان اداره‌ها دانست. هركه را يك ذره همت داد دست؟ كرد او خورشيد را زآن ذره پست و همچنين همت بلند دار كه مردان روزگار؟ از همت بلند به جايي رسيده اند.
در حالي كه جمهوري اسلامي ايران در مسير سند چشم انداز بيست ساله قدم بر مي دارد، در ابتداي اين سند آمده است: با اتكال به قدرت لايزال الهي و در پرتو ايمان و عزم ملي و كوشش برنامه ريزي شده و مدبرانه جمعي و در مسير تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسي ، در چشم انداز بيست ساله، ايران كشوري است توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادي علمي و فناوري در سطح منطقه با هويت اسلامي و انقلابي ، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بين‌الملل .
رسيدن به اهداف مشخص شده در اين سند بالادستي نظام كه در سيزدهم آبان ماه سال ‪ ۱۳۸۲‬ توسط رهبر معظم انقلاب به سران قواي سه گانه ابلاغ شد، همتي مضاعف را مي‌طلبد؟ چنانكه ايشان در پيام نوروزي خويش با يادآوري ظرفيت عظيم ايران براي دستيابي به پيشرفت و عدالت خاطر نشان كردند: كارهاي با ارزش انجام شده، در مقابل ظرفيت عظيم ملت و كشور، كار بزرگي نيست بنابراين بايد با همتي چند برابر، كار متراكم تر و تلاش بيشتر، زمينه استجابت دعاي تحويل سال نو را فراهم كنيم تا پروردگار كريم، اين كشور و اين ملت را به بهترين حال‌ها و بهترين موقعيت‌ها و روزها برساند.
مشخص است كه داشتن همت ، به تنهايي نمي‌تواند چندان كارساز باشد. بلكه اين اراده بايد براي محقق ساختن اهداف مد نظر با تلاش و كوشش درخور همراه شود . چنين است كه واژه كار در كنار همت قرار گرفته است تا خواسته‌ها و اراده ها از دايره سخن سر برآورده و عملياتي شود. چرا كه قرآن نيز تصريح مي كند: آدمي را جز حاصل كارش بهره‌اي نيست. اينگونه است كه وحشي بافقي، شاعر ايراني، مي‌سرايد: همت اگر سلسله جنبان شود؟ مور تواند كه سليمان شود.
ادامه نوشته

 1145 -   بلند همتی

بلندهمتی و سودای همپایی با بزرگان، زمینه ساز بلند بالایی مقام انسان است. بدون بلندهمتی، رویش و جوشش درونی رخ نخواهد داد، و انسان به تحفه های نوبه نو و روحی شکوفا دست نخواهد یافت.
از بایزید بسطامی نقل است که گفت: «اگر صفوت آدم و قدس ـ جبرئیل و خُلّت ابراهیم و شوق موسی و طهارت عیسی و محبت محمد صل الله علیه و آله و سلم به تو دهند زینهار راضی نشوی و ماورای آن طلب کنی. صاحب همت باش و به هیچ فرو میا که به هر چه فرو آیی بدان محجوب شوی. کسانی که پیش از ما بوده اند هر کسی به چیزی فرو آمده اند، ما به هیچ فرو نیامدیم».
صائب تبریزی درباره بلندهمتی چنین سروده است:
قانع به ریزه چینی انجم نیم چو ماه
از خوان آفتاب، لب نانم آرزوست
چون مور اگرچه نیست مرا اعتبار خاک
مسند ز روی دست سلیمانم آرزوست
دربانی بهشت به رضوان حلال باد
آینه داری رخ جانانم آرزوست
عطار نیشابوری در داستانی نمادین، از پشه ای سخن می گوید که بر لب دریایی نشسته بود و در سر سودای تصاحب همه دریا را داشت؛ چرا که همتی بلند داشت و بر اساس آن، خواسته هایی بزرگ:
گویند پشّه بر لب دریا نشسته بود
در فکر سرفکنده به صد عجز و صد عنا
گفتند: چیست حاجتت ای پشه ضعیف
گفت آنکه آب این همه دریا بود مرا
گفتند: حوصله چو نداری مگوی این
گفتا به ناامیدی از او چون دهم رضا
منگر به ناتوانی شخص ضعیف من
بنگر که این طلب ز کجا خاست و این هوا
عین القضاة نیز گفته است:
«ای دوست! هرگز این کلمه نشنیده ای که «قیمةُ الْمَرْءِ عَلی قَدْرِ هِمَّتِهِ.» پس بدانی که همت تو تا کجاست؛ آنجا که همت توست، خود چه قدر دارد. پس ببین که چون قیمت و درجت در مقابله و ضمن همت است، درجات چگونه متفاوت باشد.»
«حق تعالی گفت: شما دانید که من چرا سه تن را از میان بندگان برگزیدم؟ ابراهیم خلیل را به خُلّت [دوستی] از بهر آن مزیّن کردم که در میان ارواح، هیچ روح، چنان با سخا و بخشش ندیدم که روح ابراهیم را بود. پس به موسی نگاه کردیم؛ در میان ارواح، هیچ روح متواضع تر و گردن نهاده تر از روح موسی علیه السلام ندیدم؛ پس او را به کلام خود مخصوص کردیم. پس به روح مصطفی نظر کردیم؛ در میان ارواح، هیچ روح مشتاق تر از روح او ندیدیم، پس او را به رؤیت خود برگزیدیم، و اختیار کردیم.
این همه، بیان همت می کند. همت، بالا گرفته است بر همه چیز. آن است که هر که عالی همت تر، کار او رفیع تر».
ادامه نوشته

 1144 -   کار ، استعداد و آموزش

عوامل بسیار زیادی در یافتن یک شغل و موفقیت در آن ، مؤثرند. دو عامل اساسی در میان این عوامل ، آموزش و استعداد هستند که در صورتی که در برنامه ریزی های فردی و اجتماعی به آنها بی توجه باشیم ، زیان های زیادی را متوجه جامعه و اعضای آن کرده ایم و از سوی دیگر ، در منابع انسانی جامعه (به عنوان مهم ترین سرمایه آن) نیز اتلاف صورت گرفته است. در این نوشته، نگاهی کوتاه به رابطه : استعداد ، آموزش و اشتغال خواهیم داشت و تأکید می کنیم که این ، نگاه مختصر است و بحث درباره این موضوع ، بسیار گسترده تر و نیازمند مباحث جامع تر است.

استعداد
درباره استعداد و مفهوم آن می توان با نگاهی به منابع مختلف به تعاریف متعددی دست یافت. ما نیز در این جا برای آغاز بحث به تعریف این مفهوم به عنوان یکی از مفاهیم اساسی مطرح در این مقاله ، اشاره می کنیم. فرانک برونو ، استعداد را «توانایی بهره بری فوری از آموزش ، تعلیم یا تجربه در یک محدوده مشخص از عملکرد»1 می داند. شفیع آبادی نیز استعداد را «توانایی بالقوه ای که فرد را برای انجام دادن کار ، آماده می کند»2 دانسته است.
مقصود از قابلیت یا استعداد ، امکاناتی است که تصویر کلی آن در خلقت هر مخلوقی به صورت بالقوه ، موجود است؛ ولی فعلیت یافتن و یا تحقق تمام یا قسمتی از آن، منوط به حصول فرصت مناسب است. امرِ بالقوه ، چیزی است که ممکن است بر حسب مساعدت و یا عدم مساعدت شرایط ، فعلیت پیدا کند یا نکند و در صورت فعلیت یافتن ، به تمامی، تحقق یابد یا به طور ناقص و همچنین کیفیت تحقّقش بسته به شرایط ، در موارد مختلف ، متفاوت باشد.3 با نگاهی به مطالب ذکر شده می توانیم این گونه نتیجه گیری نماییم که:
1 . استعداد ، یک توانایی بالقوه است که در وجود هر انسانی به ودیعه نهاده شده است؛
2 . این توانایی بالقوه برای شکوفایی و بروز خود ، نیازمند شرایط و بستر مناسب است و چه بسا در صورت فراهم نیامدن امکانات و شرایط مناسب ، هرگز بروز نیابد.
3 . می توانیم این توانایی بالقوه را به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کنیم. به این صورت که توانایی های عمومی ، در میان تمام انسان ها مشترک است و البته بسته به اشخاص مختلف ، دارای شدت و ضعف است و توانایی های اختصاصی نیز آنهایی هستند که در بین انسان ها متفاوت و گوناگون اند و همه انسان ها از آن برخوردار نیستند.

آموزش
دومین مفهومی که این مقاله به آن توجه دارد ، مفهوم آموزش (تعلیم و تربیت) است. البته ما در این جا آموزش4 را از زاویه اشتغال و استعداد ، مورد بررسی قرار خواهیم داد.
درباره رابطه تعلیم و تربیت و استعداد ، می توانیم به دو نکته اساسی اشاره نماییم : نکته اوّل ، این است که ترتیب ، خود ، ابزاری است برای رشد و شکوفایی استعدادها. به طور مثال ، در تعریفی از تربیت ، آن را «پرورش دادن ، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای بالقوه و درونی در یک شخص»5 بیان کرده اند
ادامه نوشته

  1143 -   حکایت : همت بلند

روزي حضرت رسول صلي الله عليه و آله در مسافرت به شخصي برخوردند و ميهمان او گرديدند. آن شخص ‍ پذيرائي شاياني از حضرت نمود. هنگام حركت آن جناب فرمود چنانچه خواسته اي از ما داشته باشي از خداوند درخواست مي كنيم تو را به آرزويت نائل نمايد. عرض كرد از خداوند بخواهيد بمن شتري بدهد كه اسباب و لوازم زندگي ام بر آن حمل نمايم و چند گوسفند كه از شير آنها استفاده كنم پيغمبر صلي الله عليه و آله آنچه مي خواست برايش تقاضا نمود، آنگاه رو به اصحاب كرده فرمود اي كاش همت اين مرد نيز مانند عجوزه بني اسرائيل بلند بود از ما مي خواست كه خير دنيا و آخرت را برايش بخواهيم.
عرض كردند داستان پيره زن بني اسرائيل چگونه بوده، آنجناب فرمود، هنگاميكه حضرت موسي خواست با بني اسرائيل از مصر به طرف شام برود راه را گم كردند بهر طرف جستجو نمودند از راه اثري نيافتند. حضرت موسي ترسيد مانند سابق در سرگرداني گرفتار شوند اصحاب خود را جمع نموده پرسيد آيا شما به مردم مصر وعده اي داده ايد كه با رفتن از اين شهر خلف وعده شود. در پاسخ گفتند بلي، چنين از پدران خود شنيده ايم:
ادامه نوشته

 1142 -   همت عالي از ديدگاه قرآن و معصومين

در اخبار و احاديثي كه از معصومين سلام‌ الله عليهم اجمعين رسيده ، از همت عالي مدح و ستايش زيادي شده و فرموده‌اند : همچنان كه مرغ با بال و پر خويش پرواز مي‌كند ، انسان هم با صفت حميده بلند همتي مي‌تواند به مقاصد عاليه خود دست يابد.
در حديثي كه زينت بخش اين بحث شد، امام صادق عليه السلام مي‌فرمايند :
ارزش هر كس به مقدار نظر بلند و علوّ همت اوست شخصي از حضرت پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال كرد يا رسول الله دو كبوتري كه در هوا در حال پرواز هستند ، كدام يك از آنها نزد شما محبوب تر است؟
فرمودند: آن كه بالاتر رفته و خود را به اوج زيادتر رسانده است.
در قرآن هم كه كلام خداست به اسبان تندرويي كه از كثرت سرعت از زير سم آنها موقعي كه به سنگ برخورد مي‌كنند برق جستن مي‌كند قسم ياد فرموده :
والعاديات ضجاً فالموريات قدحاً يعني قسم به اسبان تندرويي كه در اثر سرعت و شتاب صداي نفس و شكم هاي آنها از دور شنيده مي‌شود، و هرگاه سم اسبان به سنگي برسد در اثر سرعت از زير سم آنها برق مي‌جهد، و در آيه ديگر مي‌فرمايد:
فالسابقات سبقاً يعني به آن اسباني كه در ميدان مسابقه جلو مي‌روند ، وقتي كه حيواني تندرو و چالاك اينقدر مورد علاقه حضرت احدييت است كه باو قسم مي‌خورد، پس مؤمن متقي كه گل سر سبد عالم وجود است هرگاه داراي جاني گرم و همتي عالي گرديد به چه سرحدي از سعادت قدم خواهد گذاشت و نيز علي عليه‌السلام مي‌فرمايد :
براي حيات شما قيمتي نمي‌شود فرض كرد، پس او را ارزان از دست ندهيد جز با قيمت بهشت .
ابوريجان بيروني در پي‌گيري علم شهرت خاصي دارد، مي‌گويند در لحظات آخر عمرش يكي از فقها به عيادتش آمد با اينكه رشته تخصصي او فلسفه و رياضيات و جامعه شناسي بوده و منجم خوبي هم بود، از فقيه مسئله‌اي در باره ارث پرسيد.
فقيه گفت الآن چه وقت اين مسئله است، گفت اين را هم بدانم و بميرم بهتر است يا ندانم و بميرم ؟ 1
امام علي عليه‌السلام می فرمایند :
الفخر بالهمم العاليه لا بالرممم الباليه ؛ سربلندي و افتخار به همت و فكر بلند است نه به استخوان پوسيده گذشتگان .
سعدالدين تفتازاني از علماء و پايه گذاران فن بلاغت است، از پسرش پرسيد ميل داري به چه مقامي برسي؟
گفت به مقام علمي شما، پدر گفت همتت كوتاه است، من تصميم گرفتم به مقام علمي امام صادق عليه السلام برسم ، با تلاش و كوشش به اينجا رسيده‌ام ، تو به كجا خواهي رسيد
ادامه نوشته

 1141 -   چهل حديث  كار و تلاش


1 ـ رسول الله (ص) : الايمان في عَشرةٍ: المعرفة والطاعة واعلم والعمل والورع والاجتهاد والصّبر واليقين والرضا والتسليم، فايّها فقد صاحبه بطل نظامه.
(بحارالانوار ج 28، ص 175)

پيامبر اكرم (ص): ايمان در ده چيز اسـت: شناخت، فرمانبري از خدا، علم، عمل، پاكدامني، سخت‌كوشي، شكيبايي، يقين، خشنودي و تسليم در برابر خدا. هر يك از اين ده ركن كم شود، رشته ايمان از هم پاشيده مي‌شود.

2 ـ عنهم عليهم السلام: جدّوا واجتهدوا، وإن لم تعلموا فلا تعصوا، فإنّ من يبني ولا يهدم يرتفع بناؤه وإن كان يسيراً، وأنّ من يبني ويهدم يوشك أن لا يرتفع بناؤه.
(بحارالانوار ج 8، ص 286)

امامان معصوم (ع): تلاش و كوشش كنيد و اگر عمل نمي‌كنيد، گناه هم نكنيد؛ زيرا كسي كه بنايي مي‌سازد و ويرانش نمي‌كند، ساختمانش برافراشته مي‌شود، هر چند كوچك باشد. امّا كسي كه مي سازد و سپس ويران مي‌كند، بنايش برافراشته نمي‌شود.

3 ـ الإمام علي (ع):‌ العمل العمل، ثم النهاية النهاية، والاستقامة الاستقامة، ثم الصبر الصبر، والورع، إن لكم نهاية فانتهوا الي نهايتكم.
(نهج‌البلاغه: خطبه 176)

‌امام علي (ع): كار كنيد و آن را به پايانش رسانيد و در آن پايداري كنيد؛‌ آن گاه شكيبايي ورزيد و پارسا باشيد. همانا شما را پاياني است؛ پس، خود را به آن پايان (بهشت) رسانيد.

4 ـ الإمام علي (ع): مَن أبطا به عمله، لم يسرع به نسبه (حسبه).
(نهج‌البلاغه: حكمت 23)

امام علي (ع): هركس كارش او را كُند برد، نسبش (حسبش)‌ او را شتابان نبرد.

5 ـ الإمام علي (ع):‌ المداومة المداومة! فإن‌الله لم يجعل لعمل المومنين غاية الا الموت.
(مستدرك الوسائل: 177/130/1)

امام علي (ع): در كار پيگير باشيد، زيرا خداوند براي كار مؤمنان پاياني جز مرگ قرار نداده است.

6 ـ الإمام علي (ع): قليل تدوم عليه، أرجي من كثير مملولٍ منه.
(نهج‌البلاغه: حكمت 278)
ادامه نوشته

 1140 -   همت و تلاش در دوران ظهور

در طول تاریخ هماره از سوی اندیشه های متفاوت، تصویرهایی از یک مدینه فاضله و جامعه ایده آل ترسیم شده است. جامعه ای که مولفه های راستین هر حوزه ای را فراهم آورد، کم و بیش شبیه آرزوهای دست نیافتنی است. اما در ورای این توصیف، هماره انتظار برای تشکیل یک جامعه جهانی که همه این توقعات را فراهم آورد، رویکردی است که در بحث دوران ظهور منجی مطرح می شود.

عدالت اجتماعی توسعه یافته، حکومت جهانی بر محور دین و عدالت و به طور کلی محوریت خدا و عدل، مهم ترین شاخصه های چنین حکومت و رویکردی است. از سوی پژوهشگران عرصه دین و مذهب، مولفه های مختلف و بسیاری که شاکله دوران ظهور منجی را تشکیل می دهد، هماره مورد ارزیابی و نقد و بررسی قرار گرفته اند.

بحث از مسئولیت و تلاش و فعالیت در دوران ظهور، یکی از همین شاخصه های مورد اشاره است. اینکه آیا در دوران ظهور، تک تک افراد جامعه دارای مسئولیت های مختلفی هستند یا خیر، هماره یکی از بحث های مطرح در این حوزه بوده است.

اینکه آیا تلاش و فعالیت برای تحقق آرمان های حکومت جهانی حضرت مهدی، جزء وظایف افراد جامعه است و یا اینکه توسط اسباب غیب، مشکلات جامعه برچیده خواهد شد، یکی از مهم ترین سوالاتی است که در حوزه مهدویت مطرح می شود.
اجراي عدالت اجتماعي و گسترش آن از بنيادي ترين حکومت مهدويّت است که پيامبر اکرم(ص) نيز و امام بعد از آن بر اين حقيقت انگشت نهاده اند که امام زمان(عج) خواهد آمد و جهان پر از ظلم و جور را پر از عدل و داد خواهد کرد . بنابراين مي توان گفت سرآغاز انقلاب اجتماعي و حکومت جهاني آن حضرت اجراي عدالت براساس دين است. و اين اجراي عدالت نيازمند کارگزاران و کارکناني عادل و نيکوکار است .
ادامه نوشته