آیــنـده مـــدیـــریـــت در ایـــــران
برداشت اول :
آقای ب در خلال سالهای انقلاب بخاطر روحیه انقلابی ، صداقت ، ایمان و
اخلاصی که در بین کاسبها داشت ؛ با سفارش و اصرار روحانی محل به عضویت
افتخاری کمیته انقلاب درآمد . پس از پیروزی انقلاب و تصفیه عوامل مزدور
رژیم ستم شاهی از دولت ، بعنوان مدیر صنایع یکی از شهرستانهای استان مشغول
خدمت شد .
با توجه به رکود حاکم بر واحدهای صنعتی و قطع واردات مواد اولیه ؛ یکی از
کارخانه های بزرگ شهرستان مدام در حال زیان دهی و درگیر چالشهای کارگری بود
. آقای رئیس که بطور پیوسته مورد مراجعه مردم و فشار مسئولین بود ؛ در یک
اقدام انقلابی دستور تعطیلی کارخانه و پرداخت مطالبات از محل فروش اموال آن
را داد. کارخانه با دوهزار کارگر در سه شیفت و پنج هزار نفر مشاغل وابسته
پیش و پس از تولید در مرداد سال 58 تعطیل شد . تا اسفند ماه فروش اموال
وتسویه بدهی ها پایان پذیرفت و آقای ب با کمال افتخار در گزارشی مفصل به
مقامات ختم غائله را اعلام کرد .
از آنطرف حداقل پنج هزار خانوار در این تصمیم با یک چالش ناگهانی در اشتغال
خود مواجه شده بودند. بخشی از این خانواده ها ( در حدود 30 % ) توانستند
ازطریق تخصص اول یا مهارت دوم به مشاغل جدیدیا کارخانه های مشابه روی
بیاورند.بخشی دیگر ( حدود 30 % ) از طریق ارتباطاتشان یا با کوچ از منطقه ،
شغلی جدید پیداکردند. بخشی( حدود 20 % ) توانستند با پس انداز شخصی وکمک
های فامیل برای خود شغلی تازه ، هرچند کوچک دست وپا کنند. ولی حداقل بیست
درصد بازماندگان با مسائل حاشیه ای ناشی از ترک شغل مواجه شده و دچار آسیب
های اجتماعی ( ترک تحصیل فرزندان ، اعتیاد ، سرقت ، فحشا و ...) شدند .این
در حالی بود که آقای ب کماکان در حال گرفتن تصمیمات انقلابی و ضربتی در
پیشبرد امور صنعت شهرستان بود .