با دستهای تمیز…


نشریه Science در سال ۲۰۰۶ مقاله ای را از یکی از محققان دانشگاه تورنتو منتشر کرد که بعداً پایه بسیاری از مطالعات در حوزه ارتباط خودآگاه و ناخودآگاه شد.

لینک چکیده مقاله : www.sciencemag.org/content/313/5792/1451.abstract 

از هر یک از آزمایش شوندگان، خواسته میشد تا یکی از بدترین گناهانی را که تا کنون انجام داده اند و به شدت معتقدند که غیر اخلاقی بوده به خاطر آورند. سپس از آنها خواسته میشد تا احساسشان را بیان کنند. آزمایش ظاهراً در همینجا به پایان میرسید!

به نیمی از کسانی که در آزمایش شرکت کرده بودند، پیشنهاد میشد که قبل از رفتن دستهای خود را بشویند. اما این پایان آزمایش نبود. قبل از رفتن، به آنها میگفتند که یک دانشجوی بدبخت در حال انجام تحقیق است و نیاز دارد که افراد، پرسشنامه های او را پر کنند تا به موقع بتواند تحقیق خود را انجام دهد. اما برای این کار، پول یا پاداشی داده نمیشود.

نتیجه را حدس میزنید؟

۷۱%  از دانشجویانی که دستهایشان را نشسته بودند، با کمک به این دانشجوی بخت برگشته موافقت کردند.

اما از میان کسانی که دستهای خود را شسته بودند تنها ۴۱% با کمک به این دانشجو موافقت کردند. در تحقیق های علوم انسانی که حتی چند درصد اختلاف نیز قابل بحث و بررسی است، چه توجیهی برای این تفاوت فاحش وجود داشت؟


ادامه نوشته

ادب در ادبیات فارسی


بدون شک در ارتباطات ميان مديران و کارکنان، استفاده از واژگان مناسب ، داستانهای آموزنده و اشعار الهام بخش بسيار تاثيرگذار است.
اگر بپذيريم واژه ها تاثيرگذار هستند و بپذيريم واژگاني که از زبان يک مدير خارج مي شوند ضريب وزني بسيار بالاتري پيدا مي کنند، در انتخاب کلمات دقت بسيار بيشتري مي کنيم.
در ادامه رويکرد توسعه فضاي يادگيري، اين ابيات را اشتراک مي گذارم، اميدوارم که مفيد و مورد استفاده واقع شود. 
 
حافظ به ادب باش كه واخواست نباشد            گر شاه پيامي به غلامي نفرستاد         حافظ

در حقايق و گنجينه ادب قفل است                 كليد فتح به كنج فنا تواني يافت      شهريار

باريابي چو بخاك در صاحب نظران                   چين دامان ادب كن خط پيشاني را      بيدل دهلوي

از بي ادبي كسي به جائي نرسيد                 درّيست ادب به هر گدائي نرسيد     خواجه عبدالله انصاري


ادامه نوشته

شش  روند نوظهور در بازاریابی


درکتاب مارکتینگ.3 ، نوشته‌ی فیلیپکاتلر پدر علم نوین بازاریابی جهان، می‌خوانیم که بازاریابی حداقل از سه‌ گذر تاریخی عبور کرده است. فلسفه بازاریابی عصر اول یا بازاریابی.1  این بود که مشتریان به کالاها وخدمات نیازمند هستند؛ اما این کالاها کمتر در دسترس آنها قراردارد. در این عصر مشتری حق انتخاب چندانی نداشت؛ تا آنجا که هنری‌فورد، بنیانگذار خودروسازی‌فورد، در جمله‌ای جالب توجه و طنزآمیز می‌گفت:" هر مشتری می‌تواند خودرویی به رنگ دلخواه خود داشته باشد، مادامی که این رنگ سیاه باشد." لذا در عصر اول بازاریابی، تمام تاکید بر محصول بود.
عصر دوم یا بازاریابی.2  مقارن بود با پیشرفت‌های بشر در زمینه فناوری و تسریع در تولید که موجب شد تا به تدریج " جناب مشتری " بر اریکه قدرت بنشیند. این عصر را می‌توان آغاز رقابت‌های نفس‌گیر دانست، چرا که در بازاریابی عصردوم مشتری قادر بود هر آنچه را که اراده می‌کند خرید کند. لذا این سلیقه مشتری بود که آغاز و پایان فعالیت‌ها را دیکته می‌کرد. این عصر را به نام دیکتاتوری مشتری نیز می‌شناسیم. اما بازاریابی با ورود به عصر سوم خود (بازاریابی.3) توانست تا فراتر از نیازهای شخصی آدمی را پوشش دهد. در این عصر، معنویات و اندیشه‌ها جایگزین دیکتاتوری کالا و مشتری شد. کاتلر در جمله‌ای درخور تامل می‌گوید، " وقت آن فرا رسیده که به جای فروش نوشابه و خمیردندان، به مردم آموزش و سلامتی بفروشیم."
 بازاریابی فراز و نشیب‌های بسیاری داشته و رویدادهای پرشماری را به خود دیده است؛ که در ادامه به مرور گوشه‌ای از این روندها پرداخته می‌شود.

شش دروازه‌ی ورود به عصر نوین بازاریابی

1.    بازاریابی بصری(visual marketing)


ادامه نوشته

نگرش مشاوره مدیریت


یک کشیش، یک پزشک و یک مشاور مدیریت هراز گاهی با هم گلف بازی می‌کردند. یک روز آن‌ها منتظر تمام شدن بازی گروهی بودند که سرعت بازی‌شان بسیار پایین بود.
مشاور مدیریت با بی‌حوصلگی گفت، اینا چی کار می‌کنند؟ ما یک ساعت و نیمه منتظر موندیم! این واقعا شرم‌آوره.
پزشک با او موافق بود، آن‌ها نا امید به نظر می‌رسن. من که تا حالا یک مشت آدم درپیت را توی زمین گلف ندیده بودم.

در همین حال کشیش پیش مسوول زمین رفت و از او پرسید چه خبر است، این گروهی که از ما جلوترن چی کار دارن می‌کنند؟ اینا خیلی کُندند و به نظر به درد نخور میان.
مسوول زمین با چهره‌ای غمگین پاسخ داد، بله. راست می‌گویید. آن ها یک گروه آتش‌نشان هستن که پارسال بینایی‌شان را موقع خاموش کردن آتش ساختمان باشگاه ما از دست دادند. به همین دلیل ما معمولا بهشون اجازه می‌دهیم به صورت آزاد هر چقدر دوست دارن بازی کنند.
سه گلف‌باز لحظه‌ای سکوت کردند.


ادامه نوشته

چرا پیامبر خدا آن همه زن داشته؟


يكى ديگر از اعتراضاتى كه (از سوى كليسا) بر مسأله تعدد زوجات رسول خدا (ص) شده اين است كه (اصحاب كليسا) گفته ‏اند: تعدد زوجات جز حرص در شهوترانى و بى طاقتى در برابر طغيان شهوت هيچ انگيزه ديگرى ندارد و رسول خدا (ص) براى همين جهت تعدد زوجات را براى امتش تجويز كرد و حتى خودش به آن مقدارى كه براى امت خود تجويز نموده (چهار همسر) اكتفاء ننموده و عدد همسرانش را به نه نفر رسانيد.(1)

اين مساله به آيات متفرقه زيادى از قرآن كريم ارتباط پيدا می كند كه اگر ما بخواهيم بحث مفصلى كه همه جهات مساله را فرا گيرد آغاز كنيم، على القاعده بايد اين بحث را در تفسير يك يك آن آيات بياوريم و به همين جهت گفتگوى مفصل را به محل مناسب خود می گذاريم و در اينجا بطور اجمال اشاره ‏اى می‏ نمائيم:

ابتدا لازم است كه نظر ايراد و اشكال‎كننده را به اين نكته معطوف بداريم كه تعدد زوجات رسول خدا (ص) به اين سادگی ها كه آنان خيال كرده‏ اند نبوده و انگيزه آن جناب از اين كار زياده‎روى در زن دوستى و شهوترانى نبوده است، بلكه در طول زندگى و حياتش هر يك از زنان را كه اختيار می ‏كرده، به طرز خاصى بوده است.

اولين ازدواج آن حضرت با خديجه كبرا عليها‎السلام بوده، و حدود بيست سال و اندى از عمر شريفش را (كه تقريبا يك ثلث از عمر آن جناب است) تنها با اين يك همسر گذراند و به او اكتفاء نمود، كه سيزده سال از اين مدت بعد از نبوت و قبل از هجرتش از مكه به مدينه بوده.

آن گاه -در حالى كه- هيچ همسرى نداشت، از مكه به مدينه هجرت نموده و به نشر دعوت و اعلاى كلمه دين پرداخت و آن گاه با زنانى كه بعضى از آنها باكره و بعضى بيوه و همچنين بعضى جوان و بعضى ديگر عجوز و سالخورده بودند ازدواج كرد و همه اين ازدواج ‏ها در مدت نزديك به ده سال انجام شد و پس از اين چند ازدواج، همه زنان بر آن جناب تحريم شد، مگر همان چند نفرى كه در حباله نكاحش بودند. و معلوم است كه چنين عملى با اين خصوصيات ممكن نيست با انگيزه عشق به زن توجيه شود، چون نزديكى و معاشرت با اينگونه زنان آن هم در اواخر عمر و آن هم از كسى كه در اوان عمرش ولع و عطشى براى اين كار نداشته، نمیتواند انگيزه آن باشد.


ادامه نوشته

این هم از اقبال ماست!

 
سعیدِ رباب، نبش هزارتختخوابی، لیموناد و کمپوت می فروشد، صدایش میکنند: آقا دکتر

حسینِ عمّه ، پای سینما فلور ، بلیط پاره می کند،بهش می گویند : آرتیست

پسر سِد خانوم، دو بار صحن امامزاده یحیی،مکبّریِ نماز کرده، شده است : آشیخ

آنوقت به ما که با قرض و قوله ، جان کنده ایم،کارآفرینی کرده ایم، واحد زنبورداری زده ایم، می گویی :پسره ی پشه باز

عیبی ندارد پدرجان! پیشانی نوشت ما از همان ابتدا شلغم بود

منبع : http://www.osfur.blogfa.com/

مادران کار ؛ نخستین راهنمای جامع زنان کارآفرین


«انسانها به این دلیل شکست می خورند که نمی توانند از موفقیت های فطری و از گوهر وجودی خود یعنی آنچه که با آن زاده شده اند به نحو صحیح استفاده نمایند.»

مامی افرادی که به معنای واقعی موفق نبوده اند و آنچنان که لایق موفقیت بوده اند ، به آن دست نیافته اند، برای این سرنوشت خود عذری را بیان می کنند و علتی را به میان می کشند. مانند تمام مجرمین و قانون شکنها ، زیرا آنها هم قانون موفق شدن را شکسته اند و زیر پا گذاشته اند. آنها مانعی را در سر راه خود می بینند که باعث توقف انها در راه رسیدن به خواسته هایشان شده است و البته همیشه و در همه موارد در این زمینه خطایی را از جانب خود نمی بینند.بعضی موانع آنچنان که در نظر ما جلوه می کنند غیر قابل نفوذ نیستند.یکی از اهداف این کتاب است که باید این موانع را هرچه که باشد از سر راه خود بردارید. این کتاب به شما یاد می دهد که چگونه عمل کنید تا بتوانید از موانع ، در راه رسیدن به اهداف مورد نظر و موفقیت خود، استفاده کنید.

هیچ کس جز خود شما نمی تواند مانع موفقیت شما شود.


ادامه نوشته

ترفند های شروع مذاکره؛ بیشتر از آنچه انتظار دارید به دست آورید ، بخواهید


این ترفند، فضایی برای مذاکره در اختیارتان قرار می دهد. اگر فروشنده باشید، همیشه می توانید کوتاه بیایید اما هرگز نمی توانید قیمت را بالا ببرید. اگر خریدار هستید، همیشه می توانید قیمت را بالا ببرید، اما هرگز نمی توانید آنرا پایین بیاورید. قیمت درخواستی شما باید بهترین مقدار ممکن برای شما باشد. بهترین مقدار ممکن شما محل تقاطع دو عامل است، بیشترین مقدار که می توانید بخواهید و باور طرف مقابل به قابل قبول بودن مقداری که درخواست کرده اید. در بعضی موارد «بهترین مقدار ممکن شما باید از آن مقداری که ترجیح می دهید، بیشتر باشد. وقتی اطلاعات کمتری درباره طرف مقابل دارید|، «بهترین مقدار ممکن» شما باید به دو دلیل بیشتر باشد. اول اینکه شاید حدسیات شما درباره آنها نادرست باشد. اول اینکه، شاید حدسیات شما درباره آنها ندرست باشد. ثانیا، اگر این ارتباط جدید است، اگر بعدا امتیازات بزرگتری به آنها بدهید، همراه تر ظاهر خواهید شد.

هرگز به اولین پیشنهاد پاسخ مثبت ندهید

روانشناسی از این ترفند حمایت می کند. دادن پاسخ مثبت به اولین پیشنهاد باعث ایجاد دو واکنش در ذهن طرف مقابل خواهدشد: می توانستم بهتر از این ظاهر شوم و یک جای کار اشکال دارد. واکنش می توانستم بهتر از این ظاهر شوم ناشی از نظر شخص مقابل به موافقت آسان و سریع شما با پیشنهاد اوست. قیمت مهم نیست. واکنش یک جای کار اشکال دارد بر مبنای آگاهی شما از این موضوع است که این پیشنهاد می بایستی رد می شد و سریعا اذز خود این سوال را می پرسیثد که چرا چنین پیشنهاد بی ارزشی پذیرفته شد

از مذاکرات تهاجمی اجتناب کنید


ادامه نوشته

توصیه هایی ناب برای فراموش کردن گذشته تلخ


باورهای انسان ها شکل دهنده و تنظیم کننده رفتارشان است و با توجه به این اصل که انسان ها محصول افکار و باورهای خودشان هستند، با تکرار و تلقین های سازنده می توانند زندگی لذت بخشی را برای خود رقم بزنند.
 
امام صادق علیه السلام: هر که به خانواده ‏اش نیکى کند، خداوند بر عمرش بیفزاید.
وقتی شب ها به خاطر ناراحتی ها و پشیمانیهای گذشته نمی توانید بخوابید، وقتی نمی توانید از گذشته عبور کنید و به آینده هیچ امیدی ندارید، یعنی اینکه همچنان در گذشته مانده اید، یعنی گذشته و حوادث تلخ آن لحظات زندگی شما را به راحتی می بلعد، بی آنکه خودتان متوجه باشید.
در گذشته در جا نزنید
برای عبور از گذشته شاید با چالشی بزرگ مواجه شوید. ناراحتی های گذشته که لاینحل باقی مانده، گاهی اجازه نمی دهد از گذشته به سرعت عبور کنید و به امید آینده، رو به جلو بروید. از این رو سعی دارید از گذشته فرار کرده یا آن را کتمان کنید. به این ترتیب، به جای درس گرفتن از تجارب گذشته، دائم در کشاکش فراموش کردن آن، در گذشته در جا می زنید و ناخودآگاه اجازه می دهید تا گذشته شما را در کام خود فرو ببرد. اگر از گذشته به درستی نمی توانید عبور کنید از یک درمانگر کمک بگیرید.
گذشته را نمی توان تغییر داد
شما شاید بپذیرید که آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده، نمی توانید تغییر بدهید و اگر هنوز به این باور نرسیده اید که گذشته در گذشته است، آسیب جدی به خودتان خواهید زد و در تمام روابط تازه تان اتفاقات تلخ گذشته، فضا را سمی و زهرآگین می کند و دیگران را از شما دور می سازد و در نتیجه، تک و تنها با کوله ای پر از افکار منفی در گذشته خواهید ماند.
به سوی آینده گام بردارید


ادامه نوشته

سرمایه روانشناختی سازمان


امروزه در کنار سرمایه انسانی و اجتماعی، سرمایه روانشناختی را می­توان به عنوان مزیت رقابتی در سازمانها در نظر گرفت. شاید در سالهای قبل سرمایه های ماشینی سازمان حرف اول را در میدان رقابت می زدند، اما اکنون آنچه سازمانها را از یکدیگر متمایز می سازد، سرمایه های انسانی آنها است. اما در این میان چرا بعضی سازمانها از این سرمایه بهره بیشتری می­برند. پاسخ به این سوال به میزان آشنایی افراد از انسانها بستگی دارد. آنچه در دوران ماشین بیشتر بر آن تکیه می شد، ماشین و عدم توجه به نیازهای انسانی بود، اما با شکست این ایده کم کم جا برای توجه به نیازهای انسانی باز شد.

نباید فراموش کنیم که انسانها ماشین نیستند و دارای ساخت روانی پیچیده ای هستند که بسیار بسیار بر روند کاری آنها اثر گذار است. ساخت روانی که از آن می توان تحت عنوان سرمایه روانشناختی سازمان نام برد. اما سوالی که مطرح می شود آن است که منظور از سرمایه های روانشناختی سازمان چیست؟

از آنجا که سرمایه های روانشناختی سازمان بسیار گسترده اند، در زیر به بخشی از آنها اشاره می­کنیم.

تاب آوری، خودکارآمدی، مثبت اندیشی، توانایی حل مساله، مدیریت استرس و فشار روانی، مدیریت خشم، تفکر انتقادی، توانایی حل تعارض و توانایی کار تیمی، انگیزش پیشرفت و آگاهی های اجتماعی.....


ادامه نوشته

چه کسی حق آن یکی را می‌خورد؟


 خط داستانی این حکایت را از محمود معظمی شنیده‌ام (البته، درست‌ترش این است که بگویم دیروز در دفتر که با دوستان مشغول صرف ناهار بودیم، خانم سحر دیانتی این داستان را از قول ایشان نقل کرد) ؛ اما در متن حاضر، آن را به‌صورت آزاد بازنویسی کرده‌ام. لطفا بخوانید و حتما دیدگاه‌های ارزشمند خود را اینجا بنویسید. و اما حکایت: در یک بعدازظهر زیبای اوایل پاییز که هوا نه گرم بود و نه سرد و باد لطیفی می‌وزید، دو نفر در باغی بزرگ روی سبزه‌ها نشسته بودند و در سایۀ درختی تناور و پر شاخ و برگ، مشغول خوردن عصرانه‌ای سبک بودند. یکی از این دو نفر نابینا بود. در حالی‌که ظرف پنیر و نان و خوشه‌های خوش‌رنگ انگور روی سفره بود، با خودش اندیشید:

«این رفیق من که بیناست، شاید از نقص من سوء استفاده کند و دوتا دوتا انگورها را بخورد! نباید بگذارم حق مرا بخورد!»

و شروع کرد حبه‌های انگور را دوتا دوتا خوردن.

همین‌طور که مشغول خوردن بود و هرازگاهی هم لقمه‌ای نان و پنیر به دهان می‌گذاشت، دوباره فکری از سرش گذشت:
«این رفیق من اصلا اعتراض نکرد که چرا من دارم دوتا دوتا انگور می‌خورم! پس لابد خودش دارد چهارتا چهارتا می‌خورد که عین خیالش نیست! نمی‌گذارم حقم را مفتکی توی گلویش بریزد!»


ادامه نوشته

مزیت رقابتی تو همینه


گاهی از خودم میپرسم چی تو دنیا از همه چیز مهمتر است.

بهتر بود تو مدرسه چی بیشتر از همه به من یاد میدادن

چه مهارتی وجود داره که همه آدمها باید بلد باشن و ازش سر دربیارن ، حسابی تمرین کنن تا چیره دست بشن...

بزرگتر که شدم

بیش از حد که عصبانی شدم

زمانی که  علارغم همه تلاشم همه چیز یک طور دیگه شد

وقتی در و دیوار اتاقم، میز کارم و دفتر یادداشتم را پر کردم از جملات مثبت و بر انگیزاننده

وقتی برای ترس از شکست خوردن از تلاش کرن دست کشیدن


ادامه نوشته

مثلث استراتژيک 3C- ابزار گردآوری جنبه‌های مختلف تفکر استراتژيک


استراتژی از هزاران سال پيش به عنوان هنری برای‌انديشيدن درباره چگونه پيروز شدن در جنگ‌ها، سياست و کسب‌وکار در ميان بوده است. در موضوع کسب‌وکار، پژوهشگران و رهبران کسب‌وکار، ابزارهای برنامه‌ريزی استراتژيک مختلفی را جهت فکرکردن به چگونگی رقابت اثربخش پيشنهاد داده‌اند. ابزار 3C نيز که در اين نوشتار معرفی می‌شود، توسط دکتر Kenichi Ohmae در کتابی با عنوان«ذهن استراتژيک، هنر کسب‌وکار ژاپنی» معرفی شده است.
معرفی ابزار
ابزار  3C نگاهی استراتژيک به عوامل مورد نياز برای رسيدن به موفقيت در کسب‌وکار است. مطابق با اين ابزار، در زيرساخت استراتژيک يک کسب‌وکار موفق، سه عامل اصلی بايد ايفای نقش ‌کنند: تنها با ادغام اين سه عامل در يک مثلث استراتژيک، می‌توان به مزيت رقابتی پايدار دست يافت. استراتژی‌های هر سازمان می‌تواند برمبنای هر يک از سه راس اين مثلث باشد:
1. استراتژی‌های برمبنای شرکت (Corporation)- هر شرکتی به استراتژی هايي برای  بيشينه کردن نقاط قوتی که جهت رقابت و موفقيت در کسب‌وکار مرتبط بحرانی هستند، نياز دارد. استراتژی‌های برمبنای شرکت عبارتند از:
 توليد يا برونسپاری: در شرايطی که هزينه‌های جبران خدمت کارکنان به سرعت رو به افزايش باشد، برون سپاری بخشی از توليد، تصميمی بحرانی و ضروری به حساب می‌آيد. اگر رقبای شما توان تيراژ توليد بيش از وضعيت فعلی را نداشته باشند، شما خواهيد توانست با برون سپاری علاوه بر غلبه بر نوسانات تقاضا در بازار، هزينه‌های توليد خود را به ميزان قابل توجهی کاهش دهيد که منجر به پيامدهایی استراتژيک برای شرکت خواهد شد.
انتخاب و اولويت گذاری: لزومی ندارد شرکت شما در تمامی زمينه‌ها شرکتی پيشرو باشد. اگر بتوانيد تنها در يک زمينه سرآمد باشيد، به تدريج قادر خواهيد بود که در زمينه‌های ديگری که در حال حاضر در بازار رقابتی وضعيت متوسطی داريد، بهبود ايجاد کنيد.
هزينه کرد اثربخش: اينکار با سه روش قابل انجام است؛ اول، کاهش هزينه‌های پايه که به نظر بهترين راه است. دوم، تمرين برای رد انتخاب‌هايي مانند قبول حجم سفارشات کم، محصول سفارشی يا زمينه هايي که با حذف هزينه‌های فرآيندی آنها شرکت کاهش هزينه‌ای قابل قبول خواهد داشت. روش سوم، به اشتراک گذاری فرآيندی خاص و کليدی با ديگر شرکت‌ها است که البته اين موضوع می‌تواند باعث کاهش هزينه چشمگير تمامی شرکت‌های مشارکت‌کننده باشد.


ادامه نوشته

دشمن پنهان


ترس را همه ما انسان‌ها می‌شناسیم: ترس از مرگ، ترس از شکست، ترس از رازهای نو، ترس از نگاه تحقیرآمیز دیگران، ترس کودک از مدرسه وحتی ترس بیمار از صندلی انتظار مطب دکتر که با خودش در کشمکش است تا آرام و مسلط باشد. تقریبا هر چیزی که در دنیا هست احتمال دارد روزی باعث ترس کسی شده باشد.

به تازگی یک سایت اینترنتی در حوزه روان‌شناسی، فهرست بلندبالایی مشتمل بر ۱۵۰۰ نوع ترس مرضی یا هراس انسان مدرن را منتشر کرد. مانند ترس از تلفن، ترس از اعداد و یا شوخی کردن که واقعا مدرن هستند. مدنظر در این مبحث بیشتر ترس‌هایی است که ریشه روانی دارند و اشخاص مبتلا به آنها لحظه‌ای از آسیب‌های آنها ایمن نمی‌مانند.

هراس و وحشت از ترس یک امر عادی و معمولی نیست که یک بار بیاید و برود بلکه در نهاد انسان ریشه می‌دواند و او را دائما از یک یا چند چیز می‌ترساند.

کسی از بلندی یا ارتفاع می‌ترسد، دیگری از فضای بسته، دیگری از تاریکی و یا هواپیما.

آیا ترس‌های شدید و غیرمعقول با شخصیت و دوران کودکی انسان رابطه دارد؟


ادامه نوشته

روکش


داشتم به میهمانم می گفتم که اگر راحت تر است رویه نایلونی روی مبل های سفید را بردارم، نرسیده بودم قبل از رسیدنشان برشان دارم، او تعارف کرد و گفت راحت است من اما گرمم شد و برش داشتم، بعد یکدفعه حس کردم چقدر راحت تر است.

سه سالی می شود خریدمشان اما هیچ لک و ضربه ای بر آنها نیفتاده اگرچه اکثر اوقات به دلیل ماندن همین روپوش نایلونی بر رویشان از لذت راحتی شان محروم مانده ایم، بعد یاد همه روکش های روی اشیای زندگی خودم و اطرافیانم میفتم، روکش های روی موبایل ها، شیشه ها، روکش های صندلی ماشین، روکش های روی کنترل های تلویزیون، روکش های روی لباس های کمد و... همه این روکش ها دال بر پذیرش دو نکته است یا بر نامیرایی خود باور داریم و یا اینکه قرار است چنین چیزهای بی ارزشی را به ارث بگذاریم، هر روز در روابط روزمره مان نیز همین روکش ها را بررفتارمان می گذاریم تا فلانی نفهمد عصبانی هستیم، فلانی نفهمد چقدر خوشحالیم، فلانی نفهمد چقدر شکست خورده ایم.


ادامه نوشته

می‌دانید چگونه ذهن آهنربای پول می‌شود؟


آیا می‌خواهید تاثیر آموخته‌های‌تان درباره‌ موفقیت مالی را در زندگی خود ببینید؟
آیا دنبال فرمول جادویی هستید تا موفقیت را در زندگی خود جاری کنید؟
آیا می‌دانید بزرگ‌ترین مانع موفقیت شاید در همین بالای چشم‌های‌تان قرار دارد؟

خیلی‌ها که کتاب‌ها و سی‌دی‌های مختلف در زمینه‌ی موفقیت مالی را می‌خوانند‏ یا در همایش‌های مختلف مدیریتی، بازاریابی، تبلیغات و برندینگ شرکت می‌کنند، معمولا پس از مدتی از خودشان می‌پرسند که چرا تحولی را که در نظر دارند، در زندگی‌شان اتفاق نمی‌افتد؟ به نظر می‌رسد یک جای کار ایراد دارد. باید از خود بپرسید آیا ذهن شما آمادگی پذیرش موفقیت را دارد یا نه؟ ضمیر ناخودآگاه شما فرایند پیچیده‌ای دارد که می‌تواند کل آموزش‌های شما در زمینه‌ی موفقیت مالی را بی‌اثر کند و زحمات شما را بر باد دهد. پس اگر در کسب موفقیت مالی جدی هستید و می‌خواهید تحولی واقعی در زندگی‌تان ایجاد کنید‏، پس ضمیر ناخودآگاه خود را جدی بگیرید. ما می‌خواهیم سمیناری را به شما معرفی کنیم که این فرصت طلایی را در اختیار شما می‌گذارد تا سرعت رسیدن به موفقیت‌تان را چند برابر کنید. پس برای موفقیت مالی‏، یک سمینار مهم را که چند روز دیگر در تهران برگزار می‌شود‏‏ جدی بگیرید. نام سمینار هست: چگونه ذهن‌تان را آهنربای پول کنید؟


ادامه نوشته

چطور برند شخصی پایدار بسازیم؟


هرکدام از ما در حال حاضر یک برند داریم و با ویژگی‌هایی شناخته می‌شویم. این برند معمولا با دو عامل تخصص و ویژگی‌های رفتاری شکل می‌گیرد. این‌که شما در کاری میزان مشخصی تخصص داشته باشید ( در سطح ضعیف، متوسط یا عالی باشید) باعث می‌شود تا تعریفی از شما در ذهن اطرافیان شکل بگیرد. اما صرفا تخصص نیست که برند شما را می‌سازد. نوع رفتار شما نیز برند شما را می‌سازد. پرسنال برندینگ با نتیجه فعالیت‌های ما شکل می‌گیرد اما باید دقت کرد “با نتیجه‌ی فعالیت‌ها” و این یعنی، فعالیت‌ها از درون ما نشات می‌گیرند و به اطراف ما منتقل می‌شوند. احتمالا شنیده‌اید که می‌گویند طرف آدم متخصصی است اما بداخلاق است. یا بسیار آدم حرفه‌ای و خوش اخلاقی است. این‌ها جمله‌های معروفی هستند که هرکدام از ما ممکن است هر روز بشنویم.

برای شکل‌گیری موثر برند شخصی‌مان در محیط کار چه به‌عنوان مدیر، کارشناس یا کارآفرین می‌توانید از مدل زیر استفاده کنید:

در قدم اول، ایجاد برند شخصی (پرسنال برندینگ) یعنی خود شناسی. شما نیاز دارید تا شناخت بسیار خوبی از توانایی‌ها، ضعف‌ها و رفتارهای خود داشته باشید. برای ساخت یک برند شخصی موفق مشخصا بایدهوش اجتماعی خود را افزایش دهید و احساسات و هیجانات خود را مدیریت نمایید. باید تاثیر کارها و رفتارهای خود را بر محیط اطراف خود بیشتر درک کنید و همواره در مسیر بهبود و اصلاح حرکت کنید.


ادامه نوشته

سلامتـی از زبـان دانشمنـدان ژاپنـی


اگر به سلامت زیستی اهمیت می دهید و دوست ندارید به این زودیها گوهر ارزشمند سلامتی را از دست بدهید، فقط کافیست به آخرین دستاوردهای متخصصین مرکز ملی هدایت (ارتقاء) سلامت و رفتار شناسی توکیو توجه کنید!
 
آنها می گویند :
1. هرگز سیگار نکشید و اگر میکشید، نیمه آخر آن را به هیچ وجه نکشید.
2. در حمام هیچگاه مستقیما زیر دوش آب گرم نفس نکشید. کلر یک قاتل تدریجی است.
3. هنگام شارژ موبایل ابتدا شارژر را به گوشی وصل کنید و سپس آن را به برق وصل کنید. بهتر است موبایل خاموش باشد.


ادامه نوشته

سه توصیه مهم برای شراکت و سرمایه‌گذاری در استارتاپ ها و کسب‌و‌کارهای کوچک


درباره اهمیت و لزوم تزریق سرمایه به استارتاپ ها پیشتر، مفصل صحبت کرده ایم و خوشبختانه نوشته های قبلی ما، در خوشفکری، تا اندازه ی زیادی دیدگاه کارآفرینان و مدیران استارتاپ های ایران را به سمت واقعیت ها، و مسیر درست، هدایت کرده است. در ادامه، سه توصیه و پیشنهاد مهم و اجرایی برای شراکت بهتر و سرمایه‌گذاری مفیدتر در استارتاپ ها و کسب‌و‌کارهای کوچک، تقدیم می گردد.

1. مفاهیم سرمایه گذاری را یاد بگیرید:
به زودی برای اینکه کسب و کارتان را سرپا نگه دارید و برنامه هایتان را اجرایی کنید به سرمایه نیاز خواهید داشت. پس بهتر است مفاهیم رایج در سرمایه گذاری را یاد بگیرید. مفاهیمی مانند پورتفولیو، سهامدار عمده، سهامدار جزء، هیات مدیره، مدیر عامل، سرمایه درگردش، شرکت سهامی خاص، شرکت سهامی عام و …

البته تنها دانستن معنی این مفاهیم کافی است تا در ارتباط با سرمایه گذاران، دچار اشتباهاتی که متاسفانه اخبارش از گوشه و کنار می رسد نشوید. چرا که در اول کار، همه خوشحال و گرمِ انرژی سرمایه جذب شده هستند و ممکن است خیلی چیزهای ریز، بی توجه، رها شوند. همین نکات ریز، در آینده گریبان کارآفرین را خواهد گرفت.

یک مثال:
برای مثال، فرض کنید یک صندوق سرمایه گذاری، با خرید 5 درصد سهام یک شرکت، مبلغ 10 میلیون تومان سرمایه گذاری می کند. این مبلغ، ارزش سهام آن شرکت را به 50 میلیون تومان می رساند. حال این شرکت به مبلغ 25 میلیون تومان (نصف ارزشش) فروخته می شود. و با این حال، صندوق سرمایه گذاری، سود می کند! چطور چنین چیزی ممکن خواهد بود؟ درحالیکه می بایست آن سرمایه گذار، 5% از 25 میلیون تومان یعنی 2.5 میلیون تومان، دریافت کند.


ادامه نوشته

مــــــــردم !


مَردُم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟ کجا میری؟ چند سالته؟ بابات چیکارس؟ ناهار چی خوردی؟ چند روز یه بار حموم میری؟ چرا حالت خوب نیست؟ چرا میخندی؟ چرا ساکتی؟ چرا نیستی؟ چرا اومدی؟ چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟ چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟ چرا چشات قرمزه ؟ چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟ چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
... و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد ، بدونِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت قضاوت میکنه، حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه، از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو...
می خواستم به دنیا بیام، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی!
مادرم گفت: چرا؟...پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟!
 
می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچ


ادامه نوشته

تحلیل گفتگو: چگونگی ورودبه عصر دانش از زبان اکبرترکان


شنبه شب (نهم شهریور) به طور اتفاقی برنامه شب آفتابی که با حضور اکبر ترکان مشاور ارشد دکتر روحانی از شبکه 5 پخش می‏شد، را مشاهده نمودم. آنقدر صحبت‏های ایشان مرا مجذوب خود کرد که سبب نوشتن این یادداشت گردید.
 
در طول سال‏های گذشته با مدیران ارشد بسیاری از شرکت‏های دولتی و خصوصی در زمینه مدیریت دانش کار کرده ‏ام اما آنچه از زبان اکبر ترکان در خصوص ورود به دوره فراصنعتی و مهارت‏های مدیریت در عصر دانش شنیدم، کمتر از مدیر دیگری دیده و شنیده بودم و به جرات می‏توان گفت که ایشان عمیقاً و با جزئی‏ نگری و دقت مثال زدنی، مدیریت دانش را درک و ارائه نمودند که کاملاً با تحقیقات علمی و یافته ‏های تجربی هم‏راستا بود زیرا گاهی مدیریت دانش را درست درک نمی‏کنیم و این برداشت غلط باعث این می‏شود که در مدیریت دانش سازمان ‏و جامعه‏مان به هیچ جایی نرسیم. صحبت‏های ایشان در زمینه اتمام عصر صنعت و شروع دوره فراصنعتی و شرایط عصر دانش شاید نشان دهنده نگاه جدی‏تر دولت جدید به دانش و مدیریت بهتر این سرمایه نامشهود باشد زیرا کلیدواژه اصلی این دولت، تدبیر و امید است که تدبیر از واژه‏ های هم‏ خانواده با دانش و تفکر است. از طرفی مهندس اکبر ترکان اشاره به ماهواره‏ای کرد که به زودی با اسم تدبیر پرتاب خواهد شد. در جایی از گفتگو مجری برنامه سوال کرد که چگونه وارد عصر دانش بشویم؟ که ایشان پاسخی متبحرانه داد که وقتی به اتومبیل و ساختمان خود سند مالکیت می‏دهیم، به دانش و دارایی‏های نامشهود افراد نیز باید سند مالکیت بدهیم و این در عالم مدیریت دانش همان ثبت و حفظ مالکیت معنوی دارنده دانش به اسم خود است تا از سرقت دانش جلوگیری شود. در ادامه نیز توضیح داد که باید بدنبال ساخت و بسته‏ بندی اندیشه‏ های افراد در حل مسائل باشیم که در مواقع مشابه به بسته دانشی فرد مراجعه و مسئله جدید را حل کنیم، این نیز همان ساختار سیستم خبره‏ای است که در مدیریت دانش برای کسب دانش از افراد خبره و حفظ آن در پایگاه دانش برای استفاده در مواقع مورد لزوم تاکید داریم و با رویکرد مساله محور دانش‏ها را کسب، مستند و تسهیم می‏کند. 


ادامه نوشته

چند نکته درمورد مذاکره


از اولین گریه نوزاد برای رفع نیازهای اولیه تا چانه زنی برای قیمت تالار عروسی و از مصاحبه استخدام تا شروطی که در وصیت­نامه ذکر می کنیم همیشه در حال مذاکره هستیم

آنان که مهارت ارتباطی دارند، هیچ دری به رویشان بسته نیست و آنان که مهارت ارتباطی ندارند هیچ دری به رویشان باز نیست

مذاکره (Negotiation)
فرایند تشخیص خواسته­ ها، اولویت­ بندی آن­ها، بحث بر روی آن­ها و توافق بر سر آن­هاست. مذاکره همواره با تبادل امتیازات برای حل تعارضات همراه است.امتیازاتی که ممکن است بزرگ، کوچک، مادی، معنوی، مشهود یا نامشهود باشند. مذاکره تبادل آنچه داریم با آنچه می‌خواهیم است

چانه زنی(Bargaining)
 نوع خاصی از مذاکره است که در آن برد یک طرف به معنی باخت طرف مقابل است. در واقع یک مداکره برد-باخت است. معمولا در مذاکراتی که فقط یک بعد دارد این استراتژی تاکتیک­های خاص خود را می­طلبد


ادامه نوشته

معرفی مجموعه ۱۷ گانه “ایده تا اجرا”


اگر کمی به کارآفرینی علاقه داشته باشید و یا کمی تمایل به ساختن پول داشته باشید پس مطمئنا هر روز ایده های مختلفی را در ذهن خود مرور و سازماندهی می کنید. شما این ایده ها را برای عملی ساختن در ذهن خود نگه داشته اید. اما ممکن است پس از مدتی ببینید که بسیاری از این ایده ها رنگ واقعیت به خود نگرفته و صرفا در سر شما مانده باشد.

خطری که در این رابطه وجود دارد همانا توهم و ساده انگاری افراطی است که در این زمینه وجود دارد. بسیاری از نیروها و استعدادها با مشاهده الگوهای موفق سریعا اقدام به راه اندازی کسب و کار نموده اند که متاسفانه اکثر آنها قبل از متولد شدن شکست خورده اند. شاید به ازای هر استارتاپ موفق بتوان هزاران مورد ناموفق نامبرد که متاسفانه رویکرد خاصی برای تحلیل دلایل شکست آنها مشاهده نمی شود.
یکی از دلایل شکست ها می تواند خوشبینی بیش اندازه به موفقیت استارتاپ و عدم توجه به اهرم های مختلف تاثیر گذار در آن دارد.

یک راهنکای گام به گام
مجموعه “ایده تا اجرای همفکری دات کام” مشتکل بر ۱۷ نوشته گام به گام می باشد شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحله ای است تا بتوان ایده های موفق را پیدا نموده و یا ایده خام و نپخته ای را که در سر دارید پرورش داده و به آن رنگ واقعیت بدهید.


ادامه نوشته

تجزيه و تحليل کانو -ابزار عرضه محصول مشعوف‌کننده


تجزيه و تحليل Kano ابزاری مفيد برای تصميم‌گيری در مورد ويژگی‌هايی است که ممکن است محصول يا خدمت خود را با آن عرضه کنيد.
اين ابزار به شما کمک می‌کند تا با تفکری صحيح، بهينه‌ترين ويژگی‌های مناسب محصول يا خدمت خود را به مشتری عرضه کنيد و با اين تصميم درست دقيقا بتوانيد تفاوت بين سودآور يا ضررده بودن آن را احساس کنيد. از همه مهم‌تر اينکه با تصميم بهينه در مورد ويژگی‌های محصول خود، می‌توانيد رضایت کامل مشتریان را جلب کنید.

معرفی ابزار
اين ابزار برای اولين بار توسط دکتر نورياکی کانو، معرفی شده است. مطابق با اين ابزار هر محصول يا خدمت می‌تواند دارای سه ويژگی باشد:

• ويژگی‌های الزامی: اين ويژگی از جمله مواردی است که مشتريان توقع دارند محصول ارائه شده حتما از آن برخوردار باشد. به طور کلی، اين مشخصه‌ها با مواردی چون ايمنی، دوام و پايايي محصول يا خدمت ارائه شده است. در حقيقت اين ويژگی‌ها در زمره نيازهای بديهی مشتری قرار دارد و در صورت لحاظ شدن کامل آن در محصول، شما از نارضايتی مشتری جلوگيری خواهيد کرد.


ادامه نوشته

دوره آموزشی رایگان :شناخت توانایی ها     


شما برای رشد و پیشرفت بر رفع نقاط ضعف خود تمرکز می‌کنید یا تقویت نقاط قوت؟

    چرا عده ای به سرعت پیشرفت می کنند و به موفقیت دست پیدا می کنند و عده ای دیگر با وجود تلاشهایی که می کنند حرکت رو به جلو ندارند؟
    بسیاری اینطور تصور می کنند که برای موفقیت و پیشرفت باید نقاط ضعف خود را از بین ببرند در حالیکه در بسیاری از مواقع نقاط ضعف از بین نمی روند. انسانهای موفق درک کرده اند که به جای صرف زمان برای از بین بردن نقاط ضعف خود باید روی نقاط قوت و توانایی های خود سرمایه گذاری کنند.
    آیا کار و زندگی شما برمبنای توانایی های تان است؟
    تحقیقات موسسه گالوپ بر روی بیش از ۳ میلیون نفر از انسانها در نقاط مختلف دنیا نشان می دهد که کسانی که می توانند موفق باشند و موفقیت خود را همواره تکرار کنند، افرادی هستند که توانایی های خود را میشناسند و اهداف خود را برمبنای توانایی های خود انتخاب می کنند و برمبنای توانایی های خود حرکت می کنند.


ادامه نوشته

روش هاي ارزش آفريني واقعي با مسووليت اجتماعي سازماني


مديريت مسووليت اجتماعي سازماني (CSR) اين روزها براي شرکت هاي بزرگ چندمليتي مانند والمارت که به دليل اقداماتشان در رابطه با نيروي کار، محيط زيست و ديگر حوزه ها با انتقادات زيادي مواجه اند و حتي شرکت هاي کوچک تر و غيرجنجالي، به موضوع مهمي تبديل شده است.

مديران عامل به طور فزاينده اي CSR را يکي از اولويت هاي اصلي خود مي دانند و اين موضوع در توسعه جريان رفتار با نيروي کار (مثل شرکت هاي آديداس و IKEA)، سياست هاي حمايت از حيوانات (مثل مک دونالدز) و ديگر اقدامات و سياست هاي سودمند اجتماعي شرکت ها مشهود است. ايده اصلي اين است که شرکت ها با مسووليت پذيري بيشتر، بهتر مي توانند به اهداف کسب وکار خود تحقق بخشند. به هر حال، شواهد نشان مي دهند به طور ميانگين، اقداماتي که در حوزه CSR صورت مي گيرند، نمي توانند ارزش اقتصادي مورد نظر را ايجاد کنند يا اين نوع ارزش را تخريب مي کنند.
با اين حال، CSR مي تواند ارزش اقتصادي و اعتباري را در شرايط هدفمند اداره کند و بدنه يک شرکت را توسعه دهد. مديران براي اينکه CSR را به يک استراتژي ارزش آفرين تبديل کنند، بايد زمينه هايي را که اقدامات مسوولانه در آنها کارسازترند بشناسند و اين اقدامات را طبق اصول خاصي پياده سازي کنند. بر اين اساس، کاربرد CSR مثل ديگر ابعاد موقعيت يابي استراتژيک، مانند کيفيت محصولات و خدمات ارائه شده است. اتخاذ يک استراتژي متمرکز بر کيفيت بالابراي هر شرکت در هر موقعيتي منطقي نيست، اما در برخي زمينه ها مي تواند ارزش ايجاد کند.

ادامه نوشته

راه حل پیتر سینگر برای فقر جهانی


پیتر سینگر استاد فلسفه در دانشگاه سیدنی و صاحب تالیفاتی بسیار در حوزه فلسفه هگل و مارکس است. او مشهور است که اندیشه‌های پیچیده هگل را به‌ساده‌ترین شکل ممکن در کتاب‌هایی که نوشته، بیان کرده است. در این مقاله او از راه دقت به مقوله‌هایی مثل وجدان اخلاقی و ارزش پولی کوشیده است تا نظریه‌ای ساده در باب رفع فقر را ترسیم کند. شیوه او همان شیوه آشنای والتر بنیامین در مقاله‌نویسی است؛ آوردن مثال‌ها، نقل‌قول‌ها و مصداق‌ها؛ گونه‌ای آیین حکایت‌گری. پرداختن به مقوله «فقر» از این راه خود ارزش تدقیق و مطالعه را خواهد داشت .
در فیلم برزیلی «ایستگاه مرکزی» دورا معلم بازنشسته‌ مدرسه است که در ایستگاه می‌نشیند و برای مردم بی‌سواد نامه می‌نویسد و از این طریق مخارج زندگی‌اش را تامین می‌کند. ناگهان برای او موقعیتی پیش می‌آید که هزار دلار به دست بیاورد. تنها کاری که باید بکند این است که پسربچه‌ نه‌ساله‌ بی‌خانمانی را وادار کند به همراه او به آدرسی که به او داده بودند، برود. (به او گفته بودند که پسربچه را خارجی‌های ثروتمند به فرزندی قبول خواهند کرد.) او پسر را برد و پول را گرفت، با بخشی از آن یک دستگاه تلویزیون خرید و مشغول لذت بردن از زندگی جدیدش شد. اما همسایه‌اش آرامش او را به هم ریخت، به او گفت که سن آن پسر زیاد بوده و او را به فرزندی قبول نکرده‌اند، و قرار است برای فروختن اعضای بدنش او را بکشند. شاید دورا هم این را می‌دانست اما بعد از این که همسایه‌اش با صراحت موضوع را بیان کرد، خوابش به شدت آشفته شد. صبح تصمیم گرفت پسربچه را برگرداند.
فرض کنید که دورا به همسایه‌اش می‌گفت دنیا، دنیای بی‌رحمی است، همه‌ مردم تلویزیون‌های عالی و نو دارند، اگر فقط با فروختن پسربچه می‌توانم تلویزیون بخرم، چرا این کار را نکنم او یک پسربچه‌ بی‌سر و پا که بیشتر نیست. با این کار او از دید تماشاچیان هیولا به نظر می‌رسید. او با پذیرش خطر، تصمیم گرفت پسربچه را نجات دهد تا خودش را تبرئه کند.


ادامه نوشته

برخی از ویژگی های متد هی


پیروی روش هِی HayGroup از متد آبشار سازمانی یکی از نقاط برجسته قوت روش ارزشیابی شغل هی است. این روش در تعامل مستقیم با استراتژی سازمان بوده و اهداف و برنامه های سازمان را در مشاغل منعکس نموده و نحوه عمل شاغلین را در راستای استراتژی اساسی کسب و کار قابل ارزیابی می سازد.

پیشینه نسبتاً طولانی و بازخودهای حاصل از اجرای آن در مدت زمان بیش از نیم قرن در سراسر دنیا، آن را در زمره یکی از مراجع و کاربردی ترین روشهای ارزیابی قرار داده است.

گفتنی است که این روش در سال 1943 توسط ادوارد نِد هِی پایه گذاری شد و پس از آن تاکنون به طور مستمر توسعه و بهبود پیدا نموده است. همچنین روشی است که در گستره زیادی در کل دنیا استفاده می شود. به طوری که بیش از نیمی از شرکتهای موجود در لیست فورچون 500 در بیش از 90 کشور دنیا از آن استفاده می کنند. یکی دیگر از مزیتهای دیگر این روش این است که هم توسط سازمانهای دولتی و هم خصوصی مورد استفاده قرار گرفته و برای ارزیابی میلیونها شغل در سطوح و صنایع مختلف در کل دنیا از آن بهره گرفته شده است.

روش هِی بر اساس مدلی معتبر، ساده و منطقی از اجزای سطوح متفاوت کار طراحی شده به طوری که هر کدام از مشاغل را از سه دیدگاه عمده  (دانش چگونگی انجام کار، حل مسأله و نیز میزان پاسخگویی می سنجد. به همین دلیل می تواند برای سازمانهایی که دانش کارکنان و میزان و نحوه تصمیم گیری ایشان در موفقیت سازمان مؤثر است، بسیار مفید باشد. این روش ارزیابی در برابر اندازه گیری تفاوتهای مشاغل حساس است. بدین ترتیب که وزن مشاغل در سلسله مراتب سازمانی در نتیجه ارزیابی منعکس می شود. ضمن اینکه با تهیه ماتریس نهایی در مرحله آخر مقایسه مشاغل نامتشابه امکان پذیر می گردد.


ادامه نوشته

مدل ستاره ای در طراحی سازمان بر اساس استراتژی


مدل ستاره ای در طراحی سازمان که فرآیند آن را در نمودار ذیل مشاهده می کنید، در سی سال گذشته استفاده شده و تطور یافته است. منطق اصلی آن بسیار ساده ولی قوی است: استراتژی های متفاوت به سازمان (دهی) متفاوتی برای اجرا شدن نیاز دارند. اینکه رویکرد سازمان چیست و چه نتایجی برای آن اولویت دارد به طور مستقیم بر منابع مورد نیاز از جمله نیروی انسانی و نحوه چینش آن تأثیر می گذارد. مسلم است که سازمانی جوان که به توسعه سهم بازار از طریق تقویت نوآوری در محصول و ارائه ایده های خلاقانه می اندیشد، به ساز و کارهای متفاوتی در مقایسه با سازمانی که برای بقا از طریق کاهش هزینه ها و ارائه محصولات ارزانتر تلاش می کند نیاز دارد.

در استراتژی سازمان مشخص می شود که چه منابع و قابلیتهایی برای رسیدن به اهداف کسب و کار نقش اساسی دارند. در این مدل هدایت کنندگان سازمان با بررسی این ملزومات اولویتها را مشخص نموده و در نحوه تأثیر متغیرهای طراحی سازمان دخالت می کند.

مدل ستاره ای برای طراحی سازمان، به پنج متغیر کلیدی قابلیتها، ساختار، فرآیندها، پاداشها و افراد تکیه دارد و به منظور روشن شدن هر کدام از این وجوه، برای استفاده در طراحی سازمان و ساختار سؤالاتی به شرح ذیل قابل طرحند:

قابلیتها:
ما چگونه از رقبایمان متمایز می شویم؟

ساختار:
ما چگونه سازماندهی شده ایم؟
نقشهای کلیدی کدامند؟
کار چگونه مدیریت شده است؟


ادامه نوشته

چهار پرسش برای یافتن رهبران آینده


هر قدر که بیبی بومرها به بازنشستگی می رسند، بسیاری از شرکتها را با سمتهای خالی در بالای هرم سازمان تنها می گذارند (Baby Boomers افرادی هستند که در بین سالهای 1946 و 1964 در موقعیت انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدند). مسأله این است که چه کسی باید این نقاط را پر کند؟ دنبال چه کیفیتهایی باید باشیم؟

رهبران فردا شبیه رهبران امروز نخواهند بود. رهبران آینده به مهارتهای جدید و متفاوتی برای عمل در دنیای جهانی شده و غیر متمرکز نیاز خواهند داشت.

تحقیقات جدیدی که توسط هِی گروپ (Haygroup) انجام شده، نشان می دهد که این تغییر در رهبری، هم اکنون در حال اتفاق افتادن است. در آزمونی از 4500 رهبر در بیش از 300 سازمان در سراسر دنیا، مشخص شد که کیفیت های رهبری که بیش از همه نیاز به توسعه دارند، عبارت اند از خودآگاهی احساسی، مربی گری (Coaching) و پیش کسوتی (Mentorship) و رهبری الهام بخش. کیفیت هایی که در ساختارهای سازمانی مسطح و مدرنتر به آنها بها داده شده است.

حال پرسش این است: چگونه تصمیم می گیرید که از بین کارکنان فعلیتان چه کسی را نگه داشته و چه کسی پتانسیل توسعه برای رهبر شدن در آینده را داراست؟


ادامه نوشته

طراحی خدمات چیست؟


طراحی خدمات به صورت کلی استفاده از طرز فکر و مهارت های کلیدی طراحی برای یافتن راه حلی در بهینه سازی یا ابداع خدمات جدید است. به صورت جزئی تر طراحی خدمات رشته ای است که تلاش می ‏کند تا خدمتی جدید به وجود آورد یا خدمات موجود را بهینه سازد تا برای مشتریان مفید (Useful) قابل استفاده (Usable)، دلخواه (Desirable) و برای سازمان‏ ها کارآمد (Efficient) و کارگر(Effective) و متمایز (Distinctive) باشد.

طراحی خدمات زمینه ای چند رشته ای دارد و حوزه های در حال تعامل در آن بسیار بیشتر از طراحی محصولات است زیرا حوزه های طراحی محصول را شامل شده و جدای از آنها در حوزه های مدیریت سازمان، طراحی تجربه، طراحی تعامل، بازاریابی خدمات، روانشناسی رفتاری، قومیت شناسی، مدیریت فرآیندها، برنامه ریزی ارتباطات نیز وارد می شود.
طراحی خدمات فرآیندی است خلاق، انسان-محور و کل نگر. این فرآیند از فهم یک نیاز در زمینه‌ی فرهنگی و اجتماعی‌اش آغاز می‌شود، عموماً با روش‌های کیفی نیاز را شناسایی و تعریف و روند حل مسئله را برنامه ریزی می‌کند؛ با ایده پردازی خلاق راهکارهای ممکن را برای حل مسئله ارائه می‌دهد و با تصمیم گیری در مورد بهترین روش پاسخگویی نیاز، یک راه حل را در همان زمینه‌ی واقعی ایجاد و پیاده سازی می‌کند و با گرفتن بازخورد فرآیند را تکرار می‌کند تا به راه حل واقعی و سودده برای سازمان و ارزش آفرین برای مخاطب خدمت برسد.
ویژگی های طراحی خدمات:

بریجیت میگر[1] اولین دکترای طراحی خدمات چند ویژگی طراحی خدمات را اینچنین ذکر می کند:
1.      انسان محوری Human Centered Design
2.      ایجاد خدمات به صورت مشارکتی Co-Creative


ادامه نوشته

پنج مشخصه‌ بزرگ‌ترین مدیران جهان


اغلب اوقات کارفرمایان در ارتباطات خود با کارمندان‌شان دقت نمی‌کنند، آنها باید توجه داشته باشند که دقیقا همان چیزی را از کارمندانشان دریافت می‌کنند که به ایشان می‌دهند.
وقتی کارمندان شما می‌دانند که شما به آرای ایشان و به زندگی‌های‌شان توجه دارید، آنگاه احساس ارزشمندی بیشتری می‌کنند. آنها به نوبه خود، این توجه شما را به فرم یک کارمند اختصاصی جبران می‌کنند و به شما احترام می‌گذارند. یک صاحب کسب و کار چه چیزی بیشتر از این می‌خواهد؟ اکنون، مساله تنها بر سر اطمینان حاصل کردن از این امر است که شما مشخصه‌ توجه و تمرکز مورد نیاز برای هدایت کارمندان را کسب کرده‌اید.
در اینجا  پنج مشخصه بزرگ‌ترین مدیران کسب و کار امروز را ذکر می‌کنیم.

مردمی باشید
به طور معمول، مردم به نحوی باطنی یا قلبی با مدیران همانندسازی می‌کنند. گفته می‌شود این امر به آن خاطر است که چنین مردمی باور دارند نوعی احساس ویژه در آنها شکوفا می‌شود که این پیام را می‌دهد: «مرا انتخاب کن». وقتی به عنوان بخشی از یک جمعیت هدایت می‌شوید، بسیار بیشتر پذیرفته‌شده خواهید بود. آن افرادی که «مافوق جمعیت» هستند به منزله‌ اقلیت نخبه‌گرا دیده می‌شوند و ارتباط گرفتن  با این دسته از افراد دشوار است.

فروتن باشید
مدیران بزرگ می‌دانند که هیچ کس، از جمله خود آنها، بهتر یا بدتر از سایرین نیست. هر کس ارزش خاص خودش را دارد و مهارت‌ها به طور جمعی در آنها حاضر است.
مدیران بزرگ طوری مرتبه و موضع خودشان را تعیین می‌کنند که اگر روزی گروه را ترک کنند، گروه همچون سابق قدرتمند بر جا بماند. مدیران بزرگ مقاومت و نیرومندی را در گروه افزایش می‌دهند و افراد را از وابستگی به یک فرد خاص می‌رهانند.

ساده و بی‌تکلف باشید


ادامه نوشته

داستان مینو و تولیددارو


بخش هایی از تحقیق فریدون شیرن کام و ایمان فرجام نیا درباره خاندان خسروشاهی را در زیر مشاهده می کنید. در طی چند قرن گذشته، یکی از قطب های بزرگ اقتصادی و مرکز معاملات بزرگ بازرگانی ایران، همچنین یکی از راه های مهم ارتباطی ایران با اروپا از طریق تبریز صورت می گرفت، بر همین اساس بسیاری از فعالان بزرگ اقتصادی ایران در حوزه تجارت و صنعت از این شهر برخاستند. آنان فعالیت خود را از سطح شهر تبریز به سطح استان و مناطق پیرامون خود و در طی کمتر از سی سال، ابعاد فعالیت آنان به سطح ملی و به خارج از کشور توسعه یافت .

جهانگردان مردم تبریز را، به افرادی مقتصد، محتاط، زرنگ، دوراندیش و پرخاش جو توصیف نموده اند. به نظر می رسد وجه میانه روی و صرفه حویی در میان این بازرگانان، حداقل در مراحل آغاز انباشت، بیشتر شیوع داشته است. همانطور که خسرو شاهی غالبا از قناعت و تسلیم به داده های الهی با فرزندانش در کودکی سخن می گفت. در ایران، زندگی اکثر مردم ساده و محدود بود. برای مثال یک دست لباس نو، یک جفت کفش و جوراب نو و دو سه عدد پیراهن، پوشش سراسر سال افراد خانواده ها را کفایت می کرد که معمولا پدر خانواده در شب عید برای خود و همه فرزندانش می خرید.

تحول نگرش به ثروت و کار در میان برخی از خانواده بازاریان اتفاق افتاد، همین تغییر نگاه نقش مهمی در گذار برخی از خانواده ها به فعالیت صنعتی داشته است. فرهنگ سنتی ثروت را امانت خدا در دست افراد، برای کمک به دیگران می داند، خداوند اعطا می کند و او از دست آدمی می ستاند بر قناعت، صرفه جویی، تسلیم به سرنوشت و کوچک نگه داشتن واحدهای تولیدی و بازرگانی را توصیه می نماید. این رویکرد با فرهنگ آدام اسمیتی که شخص را مالک اموال خود می شناسد، به نظر متعارض می رسد و رقابت در بازار را تشویق می نماید و پیروی از سود شخصی را به نفع جامعه می داند تا از کوشش او جامعه بهره ببرد. فرزندان این خانواده های بازاری سنتی، با تحول به نگرش آدام اسمیتی فعالیت اقتصادی خانواده را توسعه دادند، در حالیکه پدرانشان هنوز تحت سیطره نگاه سنتی به ثروت و کار قرار داشتند.


ادامه نوشته

معرفی کتاب 827 : راهنمای مدیران در کانال توزیع


  کتاب راهنمای مدیران در کانال توزیع برای آن دسته از مدیران و کارشناسان اجرایی نوشته شده است که می خواهند اثربخشی و کارایی کانال توزیع محصولات سازمان خود را افزایش دهند.
•  هر فردی که با تصمیمان مرتبط با کانال توزیع در شرکتها درگیر است و یا می بایست تصمیمات را اجرا کند، می تواند از خواندن کتاب بهره ببرد.

کتاب از چهار بخش اصلی تشکیل شده است:
•    بخش اول کتاب، با هدف ایجاد بینش استراتژیک درباره کانال توزیع و معرفی مدل هفت مرحله ای طراحی کانال توزیع نوشته شده است. این بخش از کتاب در چهار فصل ارائه شده است. و به آشنایی با محیط کلان کسب و کار امروزی، تغییرات عمده در مفهوم توزیع، تأثیر زنجیره های تأمین بر توزیع و آشنایی با قوانین بین المللی توزیع می پردازد.
•    بخش دوم کتاب، با نگاهی عملگرایانه به افراد اجرایی کمک می کند، تا چگونگی اخذ تصمیمات مهم و راهبردی در مسائل مربوط به کانال توزیع را فرا بگیرند. این بخش به معرفی الگوی طراحی کانال در محیط محلی و بین المللی و شیوه انتخاب شرکای کانال اختصاص دارد.


ادامه نوشته

چند نکته برای دقت بیشتر در انتخاب متخصص بازاریابی


هم‌اینک زمان تغییرات بنیادین برای کسب‌و‌کارها فرارسیده است. ما ناگزیز به انطباق خویش با عصر دیجیتالیسم و هوشمندی هستیم، و به ناچار باید خود را با شرایط به شدت متغیر حال حاضر وفق دهیم تا از قافله رقابت در کسب‌ و کار عقب نمانیم.
به ویژه تغییر و انطباق در رویکردهای بازاریابی، از اهم فعالیت‌های مرتبط با کسب وکار به شمار می‌رود. لذا نیاز است تا افرادی شایسته، سکان‌دار هدایت و راهبری واحد بازاریابی سازمان باشند. البته به قول دیوید پاکارد از بنیان‌گذاران شرکت معظمHP: «اهمیت بازاریابی بسیار بیشتر از آن است که تنها به بخش بازاریابی واگذار شود». در واقع میزان سودآوری یک سازمان، حیات یا مرگ آن را رقم می‌زند. لذا شکست، سرانجام سازمان‌هایی خواهد بود که به حد کفایت سودآور نیستند و به میزان کافی کسب درآمد نمی‌کنند. کسب درآمد در گرو فروش، و فروش در گرو بازاریابی است. این مهم حاکی از اهمیت وافر بازاریابی است.
اما آیا تا بحال فردی مناسب را برای تصدی و عهده‌داری امر خطیر بازاریابی و به تعبیر بهتر اداره‌ی امور بازار کسب وکار خود در نظرگرفته‌اید، و آیا می‌دانید که باید چگونه چنین استعدادهایی را به سازمان خود جذب کنید؟ متاسفانه بعضی از رهبران سنتی و صاحبان  کهنه کار کسب وکار،  به اهمیت این تخصص واقف نیستند وآن را مترادف با فعالیت‌های هزینه‌بر و غیربهره‌ور در نظر می‌گیرند. آنها معمولا اهداف یا چشم‌اندازهایی در نظر دارند، اما نمی‌دانند که بازاریابی چگونه می‌تواند در دستیابی به اهداف متعالی آنان ایفای نقش کند. از این رو بدون وجود درکی صحیح از نیازهای یک سازمان و چشم‌انداز آن، فرآیند انتخاب و گزینش یک تیم کارآمد بازاریابی امری محال خواهد بود.
بازاریابان و افراد دارای تخصص در امر اداره‌ی بازار، هر یک در بخشی سررشته دارند.  برخی در طراحی کمپین‌های تبلیغاتی تبحر دارند و برخی نیز متخصص بازاریابی دیجیتال هستند، با این حال به طور کلی می‌توان رویکرد آنها را در دو دسته‌ی استراتژیک و تاکتیکی جای داد. به بیان دیگر، بازاریابان پیرو دو رویکرد کلی می‌باشند که عبارتند از: رویکرد استراتژیک و رویکرد تاکتیکی.


ادامه نوشته

معرفی کتاب 826: شرکت های قدرتمند چگونه سقوط می کنند


در میانه‌ی چشم‌انداز ویران شرکت‌های بزرگ سقوط‌کرده، کالینز به این فکر افتاد که: قدرتمندان چگونه سقوط می‌کنند؟ آیا می‌توان زوال را شناسایی و پیشگیری کرد؟ یک شرکت پیش از آنکه وارد مسیر نابودی اجتناب‌ناپذیر و محتوم شود، چقدر فرصت دارد؟ شرکت ها چگونه می‌توانند چرخه‌ی زوال را معکوس کنند؟

در “چگونه قدرتمندان سقوط می‌کنند”، کالینز به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد، او به رهبران این نوید را می‌دهد تا یاد بگیرند چگونه زوال را دفع کنند، و اگر خود را در حال سقوط می‌بینند، جریان را معکوس کنند. پروژه‌ی پژوهش کالینز –که بیش از چهار سال به طول انجامید- پنج مرحله‌ی تدریجی سقوط را شناسایی کرد:
مرحله ۱: تکبر ناشی از موفقیت
مرحله ۲: جستجوی بدون برنامه برای موفقیت بیشتر
مرحله ۳: انکار وجود ریسک و خطر
مرحله ۴: دست و پا زدن برای نجات
مرحله ۵: تبدیل شدن به یک شرکت بی‌اهمیت یا مرگ


ادامه نوشته

هفت عادت کارکنان کارآمد در سازمان‌ها نوپا


موضوع جذب و پرورش نیروی انسانی در سازمان‌های تازه تاسیس و شرکت‌های نوپا، ساز و کار و رویکردی متفاوت نسبت به تشکیل تیم‌های کاری در سازمان‌های بزرگ می‌طلبد. بنابراین منابع انسانی کارآمد در این قبیل سازمان‌ها باید واجد شرایطی خاص و ویژه باشند، چرا که کار کردن در یک استارتاپ مقوله‌ای کاملا متفاوت از کار در شرکتی پا گرفته است. گاه حتی ممکن است آن چه در سازمان‌های بزرگ و قدیمی دارای ارزش و اهمیت است، در سازمان‌ها نوپا موجب خسارت و تضعیف فرهنگ سازمانی باشد. به همین دلیل کارکنان یک کسب وکار نوپا باید دارای ویژگی‌های متفاوتی باشند که در ادامه به گوشه‌ای از آنها اشاره می‌شود:

1- مادی نگر نیستند
کسب وکارهای بزرگ عموماٌ نیازمند صرف سرمایه‌های کلان و قابل توجهی هستند. اما اغلب کسب و کارها به ویژه بنگاه‌های کوچک و متوسط برای آغاز کار، سرمایه کمتری را می‌طلبند. جالب آنکه عمده‌ی شرکت‌های برتر معرفی شده در فهرست موسسه Inc.5000 ، در میان شرکت‌های خود-راه‌انداز قرار دارند و با سرمایه‌ای ناچیز شروع به کار کرده‌اند. در واقع رابطه چندانی میان حجم سرمایه‌گذاری صورت گرفته با میزان موفقیت بلند مدت کسب و کارهای کوچک و نوپا متصور نیست.کارمندان مناسب برای استارتاپ‌ها، توجه چندانی به دکوراسیون دفتر و یا وجود تجهیزات اداری کامل و موارد سطحی از این دست ندارند، بلکه دغدغه آنها کار با حداقل امکانات درمیان موجی از مشکلات است. بنابراین پول و مادیات از اولویت‌های آنها به شمار نمی‌رود.

2- اجرایی هستند نه ذهنی، ضمن آنکه مجهز به فناوری فکر هستند.


ادامه نوشته

اميد به آزادي بازارها در دولت تدبير


ازجمله دستاوردهاي مكتب اقتصادي اتريش، تبين استدلالي نقش آزاديهاي اقتصادي و بازارهاي آزاد در رشد و توسعه‌ي اقتصادي كشورها است. در آموزه‌هاي اين مكتب فكري در پاسخ به اين سؤال كه چرا آزاديهاي اقتصادي و بازارهاي آزاد تا اين حد در تسهيل شرايط كسب‌وكار و رونق اقتصادي اهميت دارد، دلايل فراواني ارائه مي‌شود تا باوركنيم آزادي بازارها به رشد بيشتراقتصادي منجرمي‌شود. سه سرفصل از عمده‌ترين حوزه‌هاي استدلال در اين مقوله، ناظر به رقابت، كارآفريني و سرمايه‌گذاري است.

در بحث رقابت گفته مي‌شود كه سهولت ورود به هر رشته فعاليت در كسب‌وكار از اجزاي جدايي‌ناپذير آزادي بازارها است. ‌اگر بنگاهي نتواند پس از ورود به بازارخواسته‌هاي مشتريان را بخوبي ارضا كند‌ ‌و‌ ‌كالاي كيفي با قيمت معقول به ايشان ارائه كند، بزودي از سوي رقبايي كه چنين توانمنديهايي را دارند و ورودشان به بازار رقابتي نيز آزادانه و به سهولت انجام مي‌شود، كنار گذارده مي‌شود‌ و اين وسيله‌اي براي پيشرفت مستمر در شرايط بازار است.‌ حوزه‌ي دوم كارآفريني است؛ بازارهاي آزاد فرصتهاي بيشماري براي بروز خصلتهاي كارآفريني به‌وجود مي‌آورند.

زندگي مدرن و داراي استانداردهاي بالاي امروزي، منعكس‌كننده‌ي فرصتهاي كشف و ارائه‌ي راههاي جديد انجام توليد كالا و خدمات، توسعه‌ي فناوريهاي جديد، و ارائه‌ي محصولات نو با شيوه‌ي توليد كاراتر و ارزان‌قيمت توسط بنگاهها است. نوآوريها اموري اتفاقي نيستند. شيوه‌هاي نوين توليد بايستي به‌وسيله‌ي فعالان اقتصادي و آن هم با رويكرد همكاريهاي متقابل گروههاي مختلف حاصل آيد و بازارهاي آزاد اين امكان رشد و نمو را بهتر فراهم مي‌آورد. اينكه در هر زمان ابتكارهاي جديد و نوآوريهاي بعدي ازكجا آغاز مي‌شود و به‌وسيله‌ي چه كساني بروز و ظهور مي‌يابد، كاملاً مشخص نيست. آنچه كه معلوم است آن است كه بيش از هر نظام اقتصادي ديگر، نظام بازار آزاد اين فرصت را براي فعالان اقتصادي فراهم مي كند تا گروههاي گوناگون مردم وارد ميدان شوند؛ افكار نوآورانه‌ي خود را عرضه كنند و بيازمايند و خويشتن را در معرض آزمون بازار قرار دهند.


ادامه نوشته

كسب‌وكارهاي كوچك؛اگر واقعا به نظر دیگران نیاز دارید، به دنبال آن باشید


آیا تا به حال از شما خواسته شده تا در محل کارتان بازخورد داشته باشید، اما احساس كنيد این درخواست صادقانه نیست؟
برای مثال یکی از دوستان من که در یک شرکت بزرگ بین‌المللی فعالیت می‌کرد اخیرا ‌مطلبی را در وبلاگ مدیرعاملش منتشر کرد که در آن ‌نظرات و دیدگاهش را ‌در مورد سوالاتی که آن مدیر در وبلاگ پرسیده بود،  مطرح کرده بود. هفته بعد با او تماس گرفته شد و به دلیل به اشتراک‌گذاری این نظرات در وبلاگ مدیر عامل، مورد سرزنش قرار گرفت. ‌او در ابتدا توضیح داد که این خواسته ‌خود مدیر بوده تا نظرات و انتقاداتشان را ‌مطرح کنند. بنابراین او کار اشتباهی انجام نداده و فقط به خواسته ‌ مدیر خود عمل کرده است.
مسلما در اقدام بعدي نظرات او سریعا از روی ‌پست‌های وبلاگ مدیرعامل پاک شدند.
اگرچه ما عموما از یک مدیرعامل توقع بیشتری داریم‌، اما درحقیقت این ‌نوع درخواست‌هایی که در آن از کارمندان خواسته می‌شود ‌انتقادات و پیشنهادهای خود را مطرح کنند، صرفا چیزی جز درخواست‌های سطحی نیستند که به امری کاملا شایع و معمول تبدیل شده‌اند؛ چه در میان اعضای خانواده یا جمع دوستان و همکاران.


ادامه نوشته

کارآفرینی؛اگر به شغل خود علاقه‌ای ندارید حرفه جدیدی بیاموزید


در اینجا با داستان موفقیت زن طراحی آشنا می‌شویم که بدون رفتن به مدرسه طراحی، به جایگاه ارزشمندی دست یافت. او در ادامه  برای افرادی که قصد انجام کاری متفاوت دارند، بینش ارزشمندی ارائه می‌دهد:

 من کار خود را به عنوان یک طراح بدون رفتن به مدرسه طراحی آغاز کردم. همیشه می‌خواستم  تغییر شغل دهم  و به یک طراح تبدیل شوم، اما برای رسیدن به این هدف چهار سال زمان و 000/100 دلار برای رفتن به دانشگاه نداشتم. بنابراین تصمیم گرفتم برای تحقق رویاهایم مدرس خود باشم. در ابتدا در این مورد که آیا کسی می‌تواند با خود آموزی وارد حرفه‌ای شود، با شک و تردید بسیاری روبه‌رو بودم. باید بگویم  اگر شما هم با چنین سوالی مواجه هستید، جواب  شما مثبت است.
در حالی که همچنان مشغول کار تمام وقت قبلی خود بودم، توانستم مراحل آموزش اولیه طراحی را در مدت شش ماه به اتمام برسانم. هنوز خیلی برای این کار آماده نبودم، اما به هر حال در جست‌وجوی این شغل بودم و شغل خوبی پیدا کردم. من قبول دارم که با بسیاری از افرادی  که  چهار سال آموزش در مدارس تخصصی را پشت سر گذاشته‌اند، قابل مقایسه نیستم. اما  قطعا تلاش‌ها و توانایی‌هایم برای انجام طراحی در طیف بسیار گسترده‌ای از  وب سایت‌ها، نرم‌افزارها و چاپ مورد قبول بوده است. شاید شما هم مثل من به دنبال تغییر شغل یا یادگیری برخی از اصول اولیه برای راه‌اندازی شرکت  یا پروژه‌های خود باشید. این  روشی است که من انجام دادم، مسلما شما نیز می‌توانید:
-          اطراف خود را به درستی مشاهده کنید و مطابق با اصول حرکت کنید. بزرگ‌ترین اشتباه برای شروع یک کار شتاب در استفاده از ابزارهای تخصصی آن حوزه است . اشتباه اکثر طراحان در آغاز کار عجله در کار با فتوشاپ است. یادگیری فتوشاپ شما را به یک طراح تبدیل نمی‌کند، درست مثل خرید قلم‌مو که از شما یک هنرمند نمی‌سازد.


ادامه نوشته

مهارت‌های مدیریتی1976:صدای کارکنان را بشنوید!


امروزه تقریبا همه افرادی که با علم مدیریت و علوم نزدیک به آن در ارتباط هستند به اهمیت رضایت مشتری، ارتباط با مشتری، سازمان مشتری محور و شنیدن صدای مشتریان واقفند و با مباحث مربوط به آنها آشنا هستند، اما صدای کارکنان موضوعی است که کمتر شنیده شده است.
 در دنیای کسب‌وکار امروز، تاکید بر کارمندان به عنوان سرمایه‌های انسانی که ارزشمندترین سرمایه‌ها است، اهمیت بسیاری یافته است.‌ این اهمیت به خصوص در سازمان‌های خدماتی که کارمندان به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط بوده و منفعت‌های سازمان را به آنان انتقال ‌می‌‌دهند، اهمیت دو چندان ‌می‌‌یابد. بنابر‌این توجه بیشتر به کارمندان، هم به عنوان سرمایه‌های امروز و هم به عنوان عاملان رضایت مشتری و بهره‌وری سازمان افزایش یافته است. یکی از مباحثی که باید به آن توجه ویژه کرد، مبحث صدای کارکنان است.
نگاهی به تاریخچه سازمان‌ها نشان ‌می‌‌دهد شنیده شدن‌ این صدا سیر طولانی مدتی را طی کرده است. در ابتدای ظهور سازمان‌ها، کارکنان به طور کامل زیر سلطه سازمان‌ها کنترل ‌می‌‌شدند. رفته رفته کارگران و کارمندان توانستند نمایندگانی از میان خود انتخاب کنند تا ‌این نمایندگان بتوانند به نوعی نظرات آنان را به مدیران انتقال دهند. پس از آن با پیش رفتن‌ این فرآیند کارمندان توانستند دست به مذاکرات و چانه‌زنی‌های دسته جمعی با کارفرمایان و سازمان‌های خود بزنند و  نظام و قوانینی را در سازمان حاکم کنند که از آنها حمایت کند. از همین نقطه بود که کم کم پای کارمندان در تصمیم‌گیری‌ها نیز باز شد و تعارضات بین مدیران و کارمندان بر سر سهم خواهی خود از تصمیم گیری آغاز گشت.


ادامه نوشته

نامه ای از بابا لنگ دراز


جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.

دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ...

جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.


ادامه نوشته

پرسش از مدیران درخصوص ماهیت مشاوره مدیریت در ایران


نظرتون در خصوص مشاوره مدیریت و استفاده از مشاوره سازمانی و مدیریت چیست؟
عدمتا سازمانها تمایل دارند در چه زمینه ای از مشاوره استفاده کنند؟
دلایلی که سازمانها و مدیران از مشاوره مدیریت استفاده نمیکنند چیست ؟
لازم به توضیح است
- این یک تحقیق دانشگاهی نیست .
- روش تحقیق به صورت دلفی است .

پاسخ ها :
1- با سلام
در رابطه با موضوع مورد بحث نكاتي را اشاره مي كنم كه ناشي از تجربه مستقيم بنده بوده و اميد است مورد استفاده جنابعالي قرار گيرد :
در سازمان هاي دولتي و نيمه دولتي: اين سازمان ها با توجه به عدم كارائي خود بالاخص در ايران و با سياست هاي نابخردانه مديران ، سعي در بروز نمودن خود (حداقل در ظاهر امر) در بسياري از زمينه ها نموده است و با ارائه ليستي از مشاوران اين تفكر را به مخاطب القا مينمايد كه بله سياست قبلي ما كارا نبوده ولي ما با گرفتن مشاوران خبره سعي نموده ايم خلا ناشي از اين امر را پر نماييم .
حال مشاوران چه كساني مي باشند : دسته اول افرادي هستند كه نور چشمي سازمان بوده و در رده هاي بالاي سياسي ، اقتصادي و ... نفوذ دارند وجالب تر اينكه يد طولايي هم در آن صنعت خاص هم دارند ومعمولا اين افراد پس از بازنشستگي به عنوان مشاور مجددا جذب سيستم مي شوند .
اما دسته دوم : بسيار جالب تر از دسته اول مي باشند كه به نظر مي رسد اين افراد نونهالاني هستند كه تازه وارد بازار كار شده اند ولي تحصيلات آكادميكي خوبي دارند ( اكثرا در حد دكترا ) ، نه تجربه اي اندوخته اند و نه صنعتي را ديده اند ولي به دليل نفوذ بسيار بالايي كه دارند در سيستم هاي دولتي و نيمه دولتي نقش مشاور را ايفا مي نمايند .


ادامه نوشته

حــقـیــقــت


هـر حـقـیـقــتی از سـه مـرحـلـه می گـذرد:
 
ابـتـدا، بـه مـسـخره گـرفـتـه مـیـشود
بـعـد بـه شـدتـــــ بـا آن مـخالـفـتـــــ مـیـشـود
و در آخـر، بـه عـنـوان امـری بـدـیهـی پـذـیـرفـتـه میـشـود.
 
" آرتورشوپنهاور "

حکایت :  حکیم و شاهزاده


در زمان قدیم در همسایه ایران کشوری بود که با ایرانیان رفت وآمد می کردند و در همه ی امور با یکدیگر مبادله داشتند. شغل اکثر آنان ماهیگیری و تجارت بود اما روابط خوبی بین دو پادشاه وجود نداشت در یکی از این روزها فرزند شاه همسایه مریض می شود و شاه دستور می دهد که حکیمی با تجربه به بالین شاهزاده بیاورند تا او را معالجه نماید. از این رو غلام دربار را دنبال حکیم فرستادند وقتی که حکیم دربار،شاهزاده را معالجه کرد گفت: بیماری او ناشناخته است و از دست من کاری بر نمی آید.

شاه که خشمگین شده بود دست به شمشیر برد و به حکیم گفت یا فرزندم را معالجه می کنی یا تو را لب تیغ می گذاریم.حکیم که مرد عاقل وفهمیده بود به شاه گفت قربان هیچ کس نمیتواند فرزند شما را معالجه کند مگر یک نفر که او یک پزشک ایرانیست به نام ابوعلی سینا و با اینکه او سن بسیار کمی دارد اما مطمئنم که فقط او می تواند شاهزاده را نجات دهد.من مدتی در مکتب او درس خواندم و می دانم چه قدر داناست و با چشم خودم معجزات او را دیدم. سپس شاه دستور داد به هر قیمتی بایستی او را به اینجا بیاورید و ازاین رو به غلام دستور داد که هر چه زودتر به ایران رفته و او را به اینجا بیاورد.غلام به دستور شاه صبح زود دروازه ی شهر را به سوی کشور ایران ترک می نماید و پس از چند روز سفر سخت به منزل ابوعلی سینا می رسد


ادامه نوشته

هفت اشتباه مهلک در زمینه مذاکره حقوق


در طول زندگی حرفه‌ای ما، مذاکره درباره حقوق امری اجتناب‌ناپذیر است. به ویژه زمانی که می‌خواهیم در کسب‌و‌کارهای کوچک یا فعالیت‌های خصوصی متوسط مشغول به کار شویم. با این وجود معمولا زمان لازم را به برنامه‌ریزی و آمادگی برای این مذاکره مهم اختصاص نمی‌دهیم.
مذاکرات حقوق کمابیش مانند اولین بوسه هستند! زمان زیادی به آن فکر می‌کنید و حتی این افکار شما را دستپاچه و مضطرب می‌کند، ولی به محض اینکه آغاز شود، آرام و طبیعی ادامه می‌یابد...

در اینجا با هفت اشتباه مهلک آشنا می‌شوید که دانستنشان قطعا برای شما مفید خواهد بود. چرا که با بی‌توجهی به این موارد، به سادگی موقعیت شغلی‌تان را از دست می‌دهید:

1) خود را ناآماده نشان دادن
در یک مصاحبه شغلی، کارگزین از شما انتظار دارد درک درستی از شرکت، ماموریت و ارزش‌های آن و زمینه فعالیتش داشته باشید. بنابراین سعی کنید پیش از مذاکره در مورد حقوق، وب‌سایت شرکت را بررسی نموده و با برخی از کارکنان صحبت کنید. جمع‌آوری اطلاعات در مورد شرکت به شما کمک خواهد کرد که انتظارات غیرواقعی از شغل موردنظر نداشته باشید.


ادامه نوشته

"سنگ‌های بزرگ" شما چه چیزهایی هستند؟


روزی یکی از اساتید مدیریت زمان برای تفهیم مطلب به دانشجویانش، از مثالی استفاده کرد که آن‌ها هرگز فراموش نخواهند کرد.

استاد به دانشجویان گفت: بسیار خب، زمان آزمون است!
او یک ظرف را روی میز در مقابل آن‌ها قرار داد، تعدادی سنگ بزرگ آورد و آن‌ها را یکی یکی در ظرف قرار داد. زمانی که ظرف کاملا پر شده بود و سنگ دیگری در آن جا نمی‌شد، پرسید: به نظر شما این ظرف پر شده است؟ دانشجویان پاسخ دادند: بله.

استاد یک سطل سنگریزه از زیر میز آورد و مقداری از آن‌ها را روی سنگ‌های بزرگ قرار داد. با تکان دادن ظرف، سنگریزه‌ها پایین رفته و لابلای سنگ‌های بزرگ قرار گرفتند.

آنگاه یک بار دیگر از دانشجویان پرسید: آیا این ظرف الان پر است؟
یکی از دانشجویان گفت: شاید هنوز کاملا پر نباشد!


ادامه نوشته

کمی درباره لینکدین


سایت لینکدین (LinkedIn) یک پل ارتباطی بسیار قوی و مفید بین متخصصین در سراسر جهان است. این ابزار نیز به مانند بسیاری از پدیده های مشابه خود، دارای نکات ظریفی در استفاده از آن بوده، و کاربری اشتباه آن شاید باعث مسایل و مشکلاتی هم می گردد. بنده به چندتایی از این موارد برخورد کرده و لازم دانستم تا در آخرین روز تابستانی، آنها را با دیگر عزیزان نیز در میان گذارم. امید است که در جهت استفاده بهینه و حرفه ای، سودمند باشد:

1- درخواست دوستی افراد غریبه بدون عکس: در سایت لینکدین مرتبا" درخواستهای ارتباط و دوستی از جانب کاربرانی مطرح می شود که در دنیای واقعی با ایشان آشنایی نداریم؛ و ایشان نیز از درج یک عکس ساده در پروفایلشان دریغ می فرمایند! آیا می توانید به سادگی با شخصی که او را نمی شناسید و حتی چهره اش را هم ندیده اید در ارتباط باشید؟ برای اینجانب که چندان آسان نیست.. درست است که ارتباط لینکدین از نوع حرفه ای (نه دوستیابی) است اما درج تصویر شخص، او را بسیار حرفه ای تر و قابل اعتماد تر نشان خواهد داد.

ادامه نوشته

چگونه بنگاه‌های اجتماعی سودآور شدند؟


دردهه گذشته برای جا دادن کمپانی خود در قلب و ذهن مشتریانتان، تنها کاری که لازم بود انجام دهید سبز شدن به معنای اتخاذ سیاست‌های حفظ محیط‌زیست بود.
مترجم: طلیعه لطفی زاده
دردهه گذشته برای جا دادن کمپانی خود در قلب و ذهن مشتریانتان، تنها کاری که لازم بود انجام دهید سبز شدن به معنای اتخاذ سیاست‌های حفظ محیط‌زیست بود.
امروزه اما، تنها فعالیت در زمینه کارآفرینی اجتماعی است که می‌تواند کمپانی شما را در ذهن مشتریان متمایز کند. نتیجه به دست آمده از پژوهش صورت گرفته توسط موسسه «الدمن» حاکی از آن است که 87 درصد از مصرف کنندگان آمریکایی از کسب و کارها توقع دارند که به منافع اجتماعی، حداقل به اندازه منافع خودشان اهمیت دهند و تنها 62 درصد ادعا کرده‌اند که دیگر تنها وقف پول برای امور خیریه کافی نیست، بلکه باید این امور را وارد کسب‌وکار خود کنند.
نتایج این پژوهش مبین این است که کاهش اعتماد عمومی‌نسبت به دولت برای حل مشکلات اجتماعی، یکی از دلایلی است که از کسب و کارها و افراد خواسته می‌شود که قدم پیش بگذارند. نتایج تحقیقات ماه‌های مارچ و آوریل موسسه «ترندواچینگ» نشان می‌دهد که انجام «کارهای خیریه به صورت رندوم» یک استراتژی موفق برای کسب‌وکارها است. «کارهای خیریه به صورت رندوم» رویه‌ای است که این ماه توسط شرکت ترندواچینگ به عنوان رویه برگزیده برای پیشبرد و شناساندن برند معرفی شده است و از این طریق مشتریان وجهه انسانی برندها را می‌بینند به این صورت که شرکت‌ها برحسب محصول و به صورت رندوم افراد را پیدا می‌کنند و محصولات خود را مجانی به آنها ارائه می‌دهند، در واقع آنها را غافلگیر می‌کنند. در حالی که ممکن است به نظر برسد تنها کمپانی‌های بسیار بزرگ توان مالی انجام چنین کارهایی را دارند، اما در واقع بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک نیزهستند که از این فرهنگ برای شناساندن خود استفاده می‌کنند.


ادامه نوشته

بنگاه اجتماعی؛ به یک شبکه نیاز دارد


محبوبیت بنگاه اجتماعی، کسب و کار با ماموریتی اجتماعی، در حال نوسان است. دوره‌های ام.بی.ای درباره موضوع مزبور با تقاضاهای بیش از اندازه مواجه می‌شوند و تعداد بنگاه‌های اجتماعی در سرتاسر جهان در حال افزایش است.
راج کومار
مترجم: سیمین راد
محبوبیت بنگاه اجتماعی، کسب و کار با ماموریتی اجتماعی، در حال نوسان است. دوره‌های ام.بی.ای درباره موضوع مزبور با تقاضاهای بیش از اندازه مواجه می‌شوند و تعداد بنگاه‌های اجتماعی در سرتاسر جهان در حال افزایش است.
اما هنوز دشوار بتوان کسب و کاری موفقیت‌آمیز را آغاز کرد؛ بنیان‌گذاشتن بنگاهی اجتماعی که باید در مرکز تجاری به رقابت بپردازد و ایجاد تاثیری اجتماعی کند، کار دشوارتری است. به همین دلیل است که بنگاه‌های اجتماعی اندکی به مقیاس مالی قابل توجهی دست یافته‌اند: دهه‌ها پس از بر پا شدن نخستین بنگاه‌های اجتماعی، اکنون بنگاه‌های اندکی هستندکه درآمد بیش از
1 میلیارد دلار در سال داشته باشند. برای مثال، بر حسب درآمد سالیانه، آمول دایری در هند درآمدی بیش از 1 میلیارد دلار، براک در بنگلادش درآمدی بیش از 200 میلیون دلار و بانک گرامین، باز هم در بنگلادش، درآمدی کمتر از 100 میلیون دلار داشته‌اند. شاید بنگاه‌های اجتماعی اندک دیگری هم در این دسته باشند، اما به‌طور مشخص بنگاه‌های زیادی وجود ندارند. بنا بر مقایسه، فقط در هند 124 کسب و کار سنتی سود-‌ده که بیش از 1 میلیارد دلار درآمد در سال داشته باشد، وجود دارند. دو واقعیت مهم درباره بنگاه‌های اجتماعی وجود دارند که باید از همان آغاز تصدیق کرد. با مدنظر قرار دادن این واقعیات می‌توان به سمت هرچه موثرتر کردن بنگاه‌های اجتماعی گام برداشت.
مدل تجاری بنگاه‌های اجتماعی کم بازده است


ادامه نوشته

سؤالات کاربردی برای مصاحبه منابع انسانی


کارشناسان منابع انسانی یک پای فعال مصاحبه های استخدامی هستند. آنان علاوه بر اینکه باید از عادلانه بودن توزیع فرصت استخدامی مطمئن شوند، وظیفه دارند با پرسیدن پرسشهایی و یا انجام تستهایی میزان تناسب کاندیدای شغل با الزامات سمت خالی را از برخی جنبه ها بسنجند. آنان با این کار، زوایای ناروشن شخصیتی و نگرشی متقاضی استخدام را نیز برای مدیر عملیاتی که در حال تکمیل پازل افراد تیم خود است مشخص کرده و به او کمک می کنند تا مناسبترین فرد را انتخاب کند.

در ادامه دو دسته از پرسشهایی که در این موارد به کارشناسان منابع انسانی شرکت کننده در مصاحبه های استخدامی کمک می کنند آمده است. دسته اول از پرسشها برای افرادی مناسبتر است که سابقه قبلی استخدامی ندارند و دسته دوم که به برخی از دستاوردها و پیشینه فرد نیز می پردازد، برای افراد با سابقه مناسبتر است.

دسته اول: سؤالات مصاحبه منابع انسانی مناسب برای تازه کارها
1. در مورد خودتان بگویید.
2. چرا باید شما را استخدام کنیم؟
3. نقاط قوت و ضعف شما کدامند؟
4. چرا علاقه مند به کار کردن در شرکت ما هستید؟
5. چه تفاوتی بین اعتماد به نفس و گستاخی وجود دارد؟
6. تفاوت بین سخت کار کردن و هوشمندانه کار کردن در کجاست؟


ادامه نوشته

چگونه در سه گام ساده یک کمپین بازاریابی موفق راه بیندازیم؟


اجرای صحیح یک کمپین تبلیغاتی مستلزم پیمودن گام‌هایی چند از جمله تدوین برنامه بازاریابی و تبلیغاتی، تعیین بودجه تبلیغاتی و به تناسب آن انتخاب روش مناسب برای انجام تبلیغات، شناسایی مخاطبان و رسانه مناسب، نوآوری و وجود انسجام و ثبات و تناوب در اجرای کمپین و فعالیت‌های تبلیغاتی می‌باشد. برای برنامه‌ریزی دقیق یک کمپین نیاز است تا ابتدا موقعیت خود در بازار را بسنجیم و سپس به رصد محیط رقابتی پرداخته و پس از اجرای کمپین یک ارزیابی دقیق از اثربخشی آن صورت دهیم. کمپین‌های تبلیغاتی کاربردهای فراوانی در عرصه‌های تجاری، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارند و نقش آگاهی‌بخش آن‌ها غیرقابل انکار است.

چگونه یک کمپین تبلیغاتی راه‌اندازی کنیم؟
شناسایی و درک مخاطبان هدف یکی از مهم‌ترین وجوه بازاریابی باشد. این مهم در بطن یک کمپین موفق بازاریابی قرار دارد و چنان‌چه این موضوع جدی گرفته نشود، می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری داشته باشد.
گام‌های سه‌گانه اصلی در خلق و راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی به ایجاد این زیربنا کمک بسزایی می‌کند و می‌تواند تضمین‌گر موفقیت در اجرای کمپین‌های بازاریابی باشد. در ادامه به بررسی سه گام در ایجاد و راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی می‌پردازیم:

•    گام اول: مخاطب هدف‌مان چه کسی است؟
شناخت بازار هدف چه از طریق انجام تحقیقات بازار و چه ارزیابی مشتریان موجود، الفبای بازاریابی به شمار می‌رود. به محض آن‌که بازار هدف‌تان را شناسایی کردید، باید عمیقاً آن‌ها را بشناسید و از علاقمندی‌ها و تصورات‌شان آگاه باشید و مهم‌تر از هر چیز دانستن طرز فکر آن‌ها در خصوص برند شما است.
نمونه موردی: کمپین خیریه


ادامه نوشته

چگونه به روش Bootstrap Financing با کمترین سرمایه ممکن کسب‌وکار جدیدی را شروع کنید؟


وقتی در فکر تامین مالی و جذب سرمایه هستیم سه استراتژی پیش روی ماست:

استراتژی اول: چون 1 میلیون هم نداریم! پس ریسک نمی کنیم و بی خیال ایده ی کسب و کار شویم.

استراتژی دوم: بی خیال نشویم ولی منتظر منابع مالی بمانیم (wait and see strategy) وام بانکی ، سرمایه گذار خطر پذیر VC و یا هر احتمالی که منابعی را تهیه کند.

استراتژی سوم: از منابع داخلی استفاده کنیم. چشم امید از آسمان برداریم و کمی به خود و دوروبرمان نگاه کنیم. به این روشهای خلاقانه ای که کارآفرینان برای تامین مالی از منابعی غیر از بانک و سرمایه گذار استفاده می کنند می گویند: روش تامین مالی خودراه انداز یا  Bootstrap Financing.
من پول ندارم. ولی … منابع نامشهود و غیر مادی من کدامند؟


ادامه نوشته

خرید خوشبختی


خوشبختی را با پول می‌توان خرید، آنهم بسیار ارزانتر از آنچه فکرش را می‌کنید.

بله درست است، شادی و خوشبختی را می توان خرید! اگرچه هیچگونه مرکز خرید وب سایت و یا فروشنده ای برای آن وجود ندارد.

یک ضرب المثل چینی می گوید: اگر خوشبختی را برای یک ساعت می خواهید، چرت کوتاهی بزنید. اگر خوشبختی را برای یک روز می خواهید به ماهیگیری بروید. اگر خوشبختی را برای یک ماه می خواهید ازدواج کنید. اگر خوشبختی را برای یک سال می خواهید وارث ثروتی شوید، اما اگر خوشبختی را برای یک عمر می خواهید به دیگران کمک کنید.
برای رسیدن به خوشبختی و پول در کنار هم:

دنبال آنچیزی باشید که روح شما را تغذیه می کند. هنگامی که چنین چیزی را بیابید خودتان متوجه خواهید شد زیرا هیجان آن را با تمام وجود حس خواهید کرد. کمک به کودکان مورد بی سرپرست، بی خانمان ها، و انجام کارهای خیرخواهانه و داوطلبانه از این کارها هستند. هریک ازین تجربیات شما را به سمتی سوق خواهد داد که حتی تصورش هم برایتان مشکل خواهد بود.


ادامه نوشته

سه درس‌ از آخر دنیا برای رونق کسب و کار


اگر دارید ‌این نوشته را می خوانید، یعنی خوشبختانه هنوز دنیا به آخر نرسیده و پیش بینی نوسترآداموس و مایاها، برای پایان دنیا در 21/12/2012 درست از آب در نیامده است. این موضوع چیزی نبود که هر کسی در هر گوشه از‌این جهان به هر سن و نژاد و جنسیتی از آن بی خبر مانده باشد.

روز جمعه، 21 دسامبر– روز موعود — هزاران نفر در کنار معبد مایاها در شهر چیچن‌ایتزا گرد هم آمدند، تا پایان یک سیکل 5125 ساله مایایی را جشن بگیرند. حضور ‌این همه توریست یک فرصت تجاری تکرارنشدنی برای دست فروشان صنایع دستی بود که تولیدات خود را به معرض فروش گذاشته بودند. البته نه تنها دست فروش های معبد بلکه صدها شرکت کوچک و بزرگ در گوشه و کنار جهان ‌این فرصت را غنیمت شمرده و آن را به موتور محرکی برای کسب و کار خود تبدیل کردند.

با نگاهی دقیقتر و تحلیل اثرات رسانه‌ای و اقتصادی‌ این موضوع، سه درس مفید برای رونق کسب و کارها به شرح زیر است:
1. قدرت ماورایی شبکه‌های اجتماعی راجدی تر بگیرید:
در روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی درباره این پیش بینی طوفان خبر و لطیفه و عکس به پا بود. در چند روز مانده به 21 دسامبر، در توییتر برچسب EndoftheWorld همواره جزو پراستقاده ترین‌ها بود.


ادامه نوشته

هفت سوالی که هر کسی که می خواهد کار جدیدی را شروع کند باید از خود بپرسد.


تصمیم گرفتم این کتاب را که در لیست پرفروشترین کتاب ها به انتخاب مجله نیویورک تامیز قراردارد، خلاصه کرده ومطالب اصلی آنرا برای شما مخاطبان عزیز خوشفکری بازگو کنم ،امیدوارم مفید واقع شود.

1. چه کسی هستید؟
نویسنده ضمن مطرح کردن این پرسش به عنوان پرسش اول بیان می کند: در طی جستجوی مسیر شغلیتان نحوه ای که شروع می کنید بر جایی که از آن سر در می آورید تاثیر می گذارد.
مبنا و نقطه شروع شما متکی بر شناخت این است که کیستید وخواهان چه هستید.

ضروری است اول از همه دریابید به چه پایبندید و باورهایتان چیست؛ در غیر اینصورت همواره این ریسک وجود دارد که گرفتار آن مسیر شغلی شوید که هرگز خواستار آن نبودید.
ببینید چه چیزی شما را بر می انگیزاند، در صبح شما را به بیرون از رختخواب می پراند و با روز جدیدی به شوق می آورد. نه اینکه زندگیتان را تسلیم قضاوت های دیگران بکنید و فقط برای اثبات لیاقتتان به دیگران کاری را انجام دهید که هر روز احساس کنید کمی به سوی مرگ پیش می روید!

نگرش محدود از تعریف خودتان، با لحاظ کردن گذشته، مثلا اینکه «من پسر فلانی هستم» ، «اهل فلان جا هستم»، «در فلان جا کار کرده ام» وسعت زندگیتان را در بر نمی گیرد، این امر می تواند شما را از ایجاد ارتباط با اهداف متعالیتان باز دارد.


ادامه نوشته

بررسی مدل کسب و کار Freemium


با رشد تکنولوژی و فراگیر شدن استفاده از اینترنت به عنوان ابزار انجام کارها توسط کاربران، Marginal Cost محصولات تولید شده در سازمان‌های فعال در حوزه IT با توجه به آنکه هزینه حمل و نقل، بسته بندی، تبلیغات و مانند آن از طریق استفاده از بستر ارتباطات مبتنی بر فناوری اطلاعات بسیار کاهش یافته و در برخی موارد به صفر میل پیدا کرده است. از سوی دیگر این شرایط فضای رقابت را جذاب نموده و سازمان‌های متعددی وارد صنعت IT گردیده‌اند. دو مورد ذکر شده منجر به متولد شدن سبک جدیدی از مدل کسب و کار با عنوان Freemium گردید. نام این مدل برگرفته از دو مدل کسب و کار Free و Premium بود و مفهوم آن نیز ترکیبی از همین دو مدل می‌باشد.

 در این مدل کسب و کار، هسته محصول یا محصول پایه (Core Product) به طور رایگان عرضه می‌شود و محصولات و خدمات جانبی یا تکمیلی یا سایر موارد مرتبط با محصول به صورت مالی به فروش می‌رسد. این مدل را می‌توانید در شیوه کسب و کار Skype مشاهده نمایید که تلفن اینترنتی را رایگان ارائه کرده و ایمیل صوتی، تماس با تلفن ثابت و سایر محصولات را به صورت مالی عرضه می‌کند.

بنابراین منطق این مدل را به این شیوه می‌توان تعریف نمود: از آنجا که با بهره گیری از کامپیوتر و اینترنت بسیاری از هزینه های سازمان‌ها مانند هزینه فروش، توزیع و مانند آن کاهش یافته و یا از بین رفته است، سازمان می‌تواند، بر این اساس، بخشی از محصولات و خدمات خود را که هزینه تمام شده آن‌ها قابل سرشکن در سایر محصولات و خدمات است، را با هدف افزایش Market share رایگان عرضه نماید.
به عنوان مثال محصول Skype زمانی که در سال 2003 به بازار معرفی شد، 1 میلیارد بار به صورت رایگان دانلود گردید. در پاییز سال 2008، شانزده میلیارد دقیقه تماس تلفنی Skype به Skype انجام شده بود. در همان زمان فقط بابت 2.2 میلیارد دقیقه پول پرداخت شده بود. به عبارت دیگر از مجموع 18.2 میلیون دقیقه فقط بابت 12% آن پرداخت توسط کاربران انجام شده بود.


ادامه نوشته

چگونه به ایده های استارتاپی برسیم؟


بهترین راه پیدا کردن ایده های استارتاپی، این است که دنبال «ایده استارتاپی» نباشید و دنبال حل کردن مشکلاتی باشید که خودتان هم دارید.

بهترین ایده ها 3 چیز مشترک دارند: 1) ایده مشکلی را حل میکند که خود بنیانگذاران با آن سر و کله میزنند، 2) خود بنیانگذاران میتوانند محصولی بسازند که این مشکل را رفع کند و 3) بقیه زیاد به ارزش حل کردن آن مشکل پی نبرده اند.

چرا توصیه میکنم که مشکلی که حل می کنید، مشکلی باشد که خودتان با آن سر و کله میزنید؟ یکی از دلایلش این است که در آن صورت مطمئن هستید که این مشکل وجود خارجی دارد! به نظر بدیهی می آید، ولی خیلی از کارآفرینان را میشناسم که در پی حل مشکلاتِ تخیلی هستند.

برای مثال فرض کن که من بخواهم یک شبکه اجتماعی برای صاحبان سگ و گربه بسازم. در اولین نگاه، ایده بدی به نظر نمی آید. میلیون ها انسان حیوان خانگی دارند. اغلب به این حیوانات خیلی توجه میکنند و پول خوبی برای نگه داری آنها می دهند. حتی اگر 2 یا 3 درصد از این افراد هم کاربران من شوند، پول خوبی می توان در آورد. به آنها می توان تبلیغات نشان داد، یا ماهانه پول گرفت و ویژگی های منحصر به فرد به آنها ارائه داد.


ادامه نوشته

معرفی نکات مفید برای کارآفرینی موفق


9 نکته مفید برای کارآفرینی عبارتند از1) به کار مورد علاقه تان بپردازید :اگر عمو یا بهترین دوست تان به شما گفت که یک کار خاص درست مناسب شماست و در آن موفق خواهید شد، بهتر است از همان راهی که آمده اید برگردید و پول و وقت خود را بیهوده هدر ندهید. اگر کاری که انتخاب کرده اید مورد علاقه تان نباشد، انرژی کافی برای پیشرفت آن صرف نخواهید کرد. مشتریان نیز این بی علاقگی را می فهمند و دیگر به سراغ شما نخواهند آمد. به جای این کار موضوع مورد علاقه تان را انتخاب کنید و در این باره کسب و کاری به راه بیندازید. ارزش این نکته را هنگامی متوجه می شوید که ببینید مرتباً سود می کنید، ابتکار به خرج می دهید و متوجه گذشت زمان نمی شوید.
2) طرح تجاری خود را بنویسید: حتی اگر صاحب یک کسب و کار کوچک باشید باز هم به یک طرح تجاری نیاز دارید حتی اگر نمی خواهید وام بگیرید. آیا در شرکتی که حتی یک برنامه درست برای کارش ندارد، سرمایه گذاری می کنید و سهم آن را می خرید؟ مسلماً نه. طرح تان را بنویسید. نظر مشاوران را بپرسید و آماده باشید که آن را تغییر دهید. نوشتن باعث می شود جزئیات برنامه روشن شود و به شما کمک می کند بتوانید تمامی نکات آن را بخوانید و بازبینی کنید تا برای تغییر آن آماده باشید.
3) زمان و سرمایه ای که برای شروع کار در نظر دارید در دو یا سه ضرب کنید


ادامه نوشته

دو تحلیل متفاوت از آمار شتغال


مساله نرخ اشتغال خالص و میزان افزایش آن در دولت‌های نهم و دهم، مساله‌ای است که در روزهای اخیر بحث‌ها بر سر آن صورت گرفته است. کارشناسان اقتصادی همچون دکتر نیلی بر آمارهای سرشماری پنج‌‌ساله دست گذاشتند که در آن رقم افزایش اشتغال خالص ظرف سال‌های 85 تا 90، تنها 70 هزار شغل بود؛ امری که مسوولان دولتی منکر آن شدند. دولتی‌ها در پاسخ و برای دفاع از خود به جای ارائه آماری روشن در خصوص آمار اشتغال خالص به ارائه آمارهایي در خصوص فرصت‌های شغلی پرداختند، در حالی که کارشناسان اقتصادی بر این نکته تاکید داشتند که فرصت شغلی با اشتغال تفاوت دارد. دكترمسعود نيلي در اين زمينه به «دنياي اقتصاد» مي‌گويد: ما نیازمند توجه به تفاوت بین دو مفهوم و اصطلاح متفاوت job و employment هستیم. در ادبیات بازار کار، اصطلاح اول به معنای شغل در سطح خرد است و دومی به معنای اشتغال در سطح اقتصاد کلان.  وقتی راجع به اشتغال صحبت می‌کنیم راجع به تغییرات ایجاد شده در تعداد شاغلان کشور صحبت می‌کنیم. یک استخر را تصور کنید که از یک‌طرف آب وارد آن می‌شود و از طرف دیگر هم آب خارج می‌شود. اگر شما فقط راجع به شدت ورود آب به استخر صحبت ‌کنید، اطلاع مفیدی در مورد اینکه مقدار موجودی آب استخر در حال کم شدن است یا اضافه شدن نمی‌دهید. در ادبیات اشتغال هم تعداد شغل ایجاد شده اهمیتی ندارد، بلکه آنچه مهم است تغییرات تعداد کل شاغلان در اقتصاد است؛ چون ممکن است خیلی بیش از آنکه شغل ایجاد شده باشد شغل ازبين رفته باشد.
«دنیای اقتصاد» در گفت‌و‌گو با مسعود نیلی و علی اکبر لبافی بررسي كرد
آمار متناقض اشتغال و ادعاهای دولت
دنیای اقتصاد - مژگان جعفري:‌ مساله نرخ اشتغال خالص و میزان افزایش آن در دولت‌های نهم و دهم، مساله‌ای است که در روزهای اخیر بحث‌ها بر سر آن صورت گرفته است. کارشناسان اقتصادی همچون دکتر نیلی بر آمارهای سرشماری 5 ساله دست گذاشتند که در آن رقم افزایش اشتغال خالص ظرف سال‌های 85 تا 90، تنها 70 هزار شغل بود، امری که مسوولان دولتی منکر آن شدند، اما دولتی‌ها در پاسخ و برای دفاع از خود به جای ارائه آماری روشن در خصوص نرخ اشتغال خالص به ارائه آمارهایي در خصوص فرصت‌های شغلی پرداختند، در حالی که کارشناسان اقتصادی بر این نکته تاکید داشتند که فرصت شغلی با اشتغال تفاوت دارد.


ادامه نوشته

هنر مذاکره : گام‌های پنج گانه مذاکره


برای همه ما بارها پیش آمده که در زندگی روزمره مذاکره کنیم. به آخرین باری که مذاکره کردید فکر کنید. چه شرایطی را تجربه کردید؟ نتیجه مذاکره چه بود؟ آیا به نتیجه دلخواه رسیدید؟
برای مثال، احتمالا پیش آمده است که از همکار خود خواسته باشید که به شما در انجام پروژه‌ای کمک کند و در عوض شما به او قول داده‌اید که در یکی از کارهایش به او کمک خواهید کرد. و یا مثلا، از دوست خود خواسته‌اید که برنامه خود را تغییر دهد تا بتواند در مهمانی همراه شما باشد؛ و یا اینکه در مورد بالا بردن حقوق ماهیانه‌تان مذاکره کرده‌اید. بر اساس نتایجی که به دست آورده‌اید، می‌توانید مهارت‌های مذاکره خود را محک بزنید. نتیجه هر چه باشد، خبر خوش اینکه مهارت‌های مذاکره قابل یادگیری و توسعه است.

مراحل پنج گانه مذاکره:

مرحله اول : آماده سازی
آماده سازی یکی از طولانی‌ترین مراحل مذاکره است چرا که شامل فعالیت‌های مختلفی می‌شود:
- مشخص کردن اهداف: در این مرحله باید مشخص کنید که از انجام این مذاکره "چه هدفی" را دنبال می‌کنید؟ به علاوه باید برای خود روشن کنید که طرف مذاکره در پی چه هدفی است؟ دقت داشته باشید که اهداف مورد نظر، مشخص و توجیه پذیر باشند. در عین حال توجه داشته باشید که مذاکره با درد و دل و راهی برای تخلیه احساسات و عواطف فرق دارد. از این رو شما باید در انجام مذاکره معطوف اهداف طرفین باشید. هدفی که شما برای مذاکره انتخاب می‌کنید باید واقع بینانه باشد؛ با این حال فضایی را برای بلند پروازی ایجاد کنید.
به طور مثال ممکن است که برای مذاکره‌ای جهت دریافت منابع مالی از یکی از حامیان پروژه کارآفرینی اجتماعی خود، میزان آخرین دریافت مالی از این موسسه را با درصدی معقول افزایش، مد نظر قرار دهید. بر اساس این مثال، هدف شما دریافت کمک‌های مالی بیشتر از یک حامی مالی پروژه است. سپس باید به اهداف طرف مقابل بیاندیشید. از خود بپرسید که آیا دلایلی دارید که باعث می‌شود فکر کنید که حامی مالی، توان حمایت بیشتری از پروژه‌تان را دارد؟ چه چیز آنها را برای ارائه منابع مالی بیشتر ترغیب می‌کند؟ مثلا آیا ممکن است که ارائه خدمات گسترده‌تر با کیفیتی بیشتر به مخاطبین پروژه، برای حامی مالی شما انگیزه‌‌ساز باشد؟


ادامه نوشته

پنج  گام برای بازاریابی کسب و کار جدید شما


فارغ از اینکه محصول یا بازار شما چیست، تنها چیزی که تمامی کسب و کارها نیازمند آن هستند، بازاریابی است. به نظر من بازاریابی اساسی‌ترین حوزه تخصصی برای اداره یک کسب‌و‌کار موفق است. اما اگر شما یک متخصص در این حوزه نیستید چه باید بکنید؟ چه اقداماتی را می‌بایست انجام دهید تا برای محصول خود مشتری جذب کنید؟

5 گام مطرح شده در این مقاله، مثالی ساده از بازاریابی یک فروشگاه تازه راه‌اندازی شده در زمینه تجهیزات "ورزش دو" را برای شما بازگو می‌کند. اگرچه این موارد کامل نیستند، ولی در عوض به شما کمک می‌کنند تا کارتان را شروع کرده و یا حداقل چند نکته بازاریابی را به شما می‌آموزد.

 گام اول: مخاطبین خود را تعریف کنید
سریعاً یک پروفایل برای مخاطبین خود بنویسید. برای مثال:

مردان، زنان و بچه‌هایی که از دویدن به عنوان یک ورزش لذت می‌برند. آنها در بازه سنی 15 تا 80 ساله قرار دارند، عموماً در فاصله 20 مایلی از فروشگاه زندگی کرده و ورزش دویدن را به تازگی و برای مدت چند سال است که آغاز کرده‌اند.
در مرحله بعد، ارزشی که شما برای آنها به ارمغان می‌آورید را توصیف کنید. برای نمونه: چرا آنها باید از شما خرید کنند.


ادامه نوشته

چگونه برای یک کشور بازاریابی کنیم؟؛ بازاریابی خلاقانه در گردشگری


خستگی‌ها و کسالت‌های ناشی از روزمرگی و یکنواختی از جمله موانع حرکت آدمی به سمت رشد و تعالی هستند. پیشرفت‌های صنعتی و فنی، هویت انسانی را کمرنگ ساخته و استرس‌ها و تنش‌های عصبی ارمغان عصر جدید بشمار میروند. سفر و گردشگری را می‌توان پادزهر روزمرگی و راهی برای درمان بیماریهای بشر دانست. سفر به غیر از آثار نشاط بخش و تجارب عبرت‌آموز، می‌تواند به ما در یافتن استعدادها و نقاط قوت و ضعفمان یاری رساند.

از طرفی صنعت گردشگری که با عنوان صنعت بدون دود شناخته میشود یکی از برجسته‌ترین و پربازده‌ترین فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی در دنیا است که می‌تواند ارزش افزوده‌ی بالایی تولید کند. توریسم مولفه‌ای حیاتی در بهینه سازی و تنظیم موازنه بازرگانی بوده و نقش مهمی در تولید ناخالص ملی کشورها ایفا می‌کند. گردشگری نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا می کند. توسعه گردشگری یکی از روش های نسبتا کم هزینه برای ایجاد اشتغال است و همین امر موجب آن شده که توریسم یکی از بزرگ ترین کارفرمایان جهانی باشد؛ اگر نگوییم که بزرگ ترین است. ایجاد همبستگی و صلح جهانی و نیز وفاق ملی، تقویت روحیه و شکوفایی استعدادها را نیز می توان از جمله آثار مثبت اجتماعی آن برشمرد.

درست همانند یک تکه جواهر قیمتی یا هر چیز دیگری، کشورها نیز باید برای خود بازاریابی کنند. کشورها (مقاصد گردشگری) را می‌توان از یک بعد به عنوان محصولی در نظر گرفت که گردشگران مخاطب هدف آن بوده و فروش غایت آن به شمار می‌رود. لذا اگر دولتها بر آن هستند تا از منافع متعدد ورود توریست به کشور خود بهره‌برداری کنند، میبایست با یک برنامه جامع بازاریابی و انجام تحقیقات بازاریابی و تحلیل‌های مورد نیاز، جریان ورود بازدیدکنندگان را حفظ و ارتقا دهند.


ادامه نوشته

چگونه یک بریف خلاق (Creative Brief) بنویسیم؟


این روزها مدیران برند به هر دری می زنند تا رضایت کارفرمای خود را جلب کنند و در این راه از انتخاب بهترین آژانسهای تبلیغاتی و برگزاری جلسات Pitch گرفته تا جستجوی دیوانه وار در سایتها، همایشها و سمینارها و... تا احیانا چیزی را از قلم نیندازند!

از آنسو چه بسیارند تیمهای خلاق که به محض دریافت یک سفارش نصفه نیمه از مشتری (که عموما مدیران برندها هستند)، دور خودشان می چرخند تا کاری خلاق برای ارائه به مشتری انجام دهند.

گاهی هم اتفاق جالب تری می افتد؛ یعنی مدیران برند و گروههای خلاق منتخب باهم در جلسات «اتاق فکر» سعی می کنند ایده هایی خلاق، متمایز و جذاب برای مالکان برند بیافرینند و هنگامی که از آنها می پرسی: «آیا می توانم «بریف»تان را ببینم؟» به سرعت پاسخ می دهند که وقتی برای نوشتن و تنظیم «بریف» ندارند!

البته که برای «بریف» باید زمان گذاشت و حتی چندین بار آنرا بازنگری کرد ولی این کار از انجام کارهای زیاد یا تولید ایده های خلاق بدون داشتن بریف به مراتب منطقی تر است. شکل زیر را ببینید:

«بریف» چیست؟
بریف توضیحاتی مکتوب، اساسی و چکیده درباره یک پروژه (برند) است که در حقیقت صورت مساله را با تمام جزئیات ممکن (اما مختصر) تشریح می کند. من آنرا پیش نیاز چهارپایه برندینگ (Pre-Branding) می دانم. به عبارتی یک Pre-Branding خلاصه شده است که همه عناصر لازم و مورد نیاز برای تدوین استراتژی های ارتباطی و برندینگ یک برند را توصیف می کند.


ادامه نوشته

نكات مديريتي1975: راز موفقیت در ایجاد ارتباطات موثر در کنفرانس‌ها


اکثر مدیران حرفه‌ای هر ساله مدتی را برای شرکت در کنفرانس‌ها و سمینار‌ها صرف می‌کنند.من در ۱۵ سال گذشته در بیش از ۲۰۰ کنفرانس سخنرانی کرده یا شرکت کرده‌‌ام.
به دست آوردن ایده‌های جدید و آموختن تجربیات دیگران از دل این کنفرانس‌ها بسیار ارزشمند است ولی در واقع ارزشمند‌ترین و مهم‌ترین دارایی موجود در هر کنفرانس اشخاصی هستند که شما می‌توانید در طی یک کنفرانس با ایشان ملاقات کنید و ارتباطی اثربخش را با آنها برقرار سازید.
1.      پیش از شروع کنفرانس در خصوص سخنرانان و افراد شرکت‌کننده تحقیق کرده و اطلاعاتی از ایشان به دست آورید:
سعی کنید یک یا دو هفته قبل از آغاز هر کنفرانس نگاهی به لیست اسامی سخنرانان بیندازید. همچنین اگر به اسامی افراد شرکت‌کننده نیز دسترسی داشتید بد نیست که آن لیست را هم چک کنید. در خصوص کسانی که می‌خواهید حتما با ایشان ملاقاتی داشته باشید اطلاعات بیشتری به دست آورید و از طریق ایمیل و شبکه‌های اجتماعی  تماسی با آنها برقرار کنید. در طی این فعالیت‌ها سعی کنید دریابید که چگونه می‌توانید واقعا به ایشان کمک کنید و سپس آمادگی خود را برای کمک به آنها اطلاع دهید. تلاش كنيد در طی بازه‌ زمانی کنفرانس فرصت ۱۰-۱۵ دقیقه‌ای را برای نوشیدن چای یا قهوه با آنها هماهنگ کنید و با این روش از گرفتار شدن در میان انبوه جمعیت جهت صحبت کردن با آنها خلاص شوید.


ادامه نوشته

چگونه ایزو بگیریم؟


در این نوشته سعی شده است توضیحاتی در خصوص مراحل و چند و چون اخذ گواهینامه های ایزو ارائه گردد. امید است این مطالب برای آن دسته سازمان ها وشرکت هایی که علاقه مند به اجرای سیستم مدیریت کیفیت یا هر استاندارد سیستم دیگری می باشند ، مفید واقع گردد.
·    شناسایی استاندارد: در اولین گام می بایست مشخص نمود که سازمان ما به چه استانداردی نیاز دارد. به عنوان مثال چنانچه ما یک شرکت تولید لبنیاتی را مد نظر قرار دهیم ، استاندارد سیستمی که می بایست جهت اخذ آن اقدام نمود، ایزو ۲۲۰۰۰ می باشد. اما آیا پیاده سازی ایزو ۹۰۰۱ هم الزامی است؟ در پاسخ باید گفت خیر الزامی نیست اما بهتر است برای اجرای هر استاندارد سیستمی، سیستم مدیریت کیفیت ایزو ۹۰۰۱ به عنوان بستر  و پایه سیستم های مدیریتی سازمان پیاده سازی گردد. این نکته لازم به ذکر است که چند استاندارد را می توان به صورت یکپارچه (IMS) اجرا نمود.
 
·    پس از شناسایی و انتخاب استانداردها ، نوبت به شناسایی و انتخاب مشاور می رسد. چنانچه ما در سازمان کارکنان توانمندی در زمینه اجرای استانداردهای ایزو داشته باشیم، لزومی به انتخاب مشاور نداریم. اما پیشنهاد می گردد به دلیل مزایای استفاده از مشاور (مانند نگاه بیطرفانه به مزایا و معایب سیستمی سازمان، حرف شنوی کارکنان از مشاور، توانایی آموزش و افزایش اطلاعات کارکنان، عدم اتلاف وقت کارکنان و  حفط راندمان کاری آنها و ...) حتما از یک مشاور حرفه ای جهت پیاده سازی استاندارد های ایزو استفاده شود. چرا که اگر طراحی سیستم در یک سازمان به صورت ناقص و ضعیف انجام شود، به مصداق مثل تا ثریا می رود دیوار کج، سیستم مدیریتی که چه بسا هزینه گزافی بابت استقرار آن پرداخته ایم، کارایی چندانی برای سازمان نداشته و حتی از راندمان سازمان کاسته و باعث کندی کار نیز گردد.
·    پس از شناسایی و انتخاب مشاور (حقیقی یا حقوقی) که از روش های رایجی همچون برگزاری مناقصه، فراخوان از طریق آگهی ، معرفی مشاور توسط اهل فن ، انتخاب مشاور از طریق اگهی های اینترنتی و رسانه ای صورت می پذیرد، نوبت به عقد قرارداد می رسد. این مرحله بسیار مهم می باشد. نوع قرارداد، مدت زمان قرارداد، مفاد قرارداد ، تعهدات مشاور ، تعهدات سازمان ، تناسب مبلغ قرارداد با حجم کار  و برخی نکات دیگر می بایست در زمان بستن قرارداد مورد توجه قرار گیرذ. لازم نیست جهت اجرای هر سیستم مدیریتی ایزو در هر سازمانی ، از شرکت های مشاوره بهره گرفت و با آنها قرار داد بست. چرا که به جز برخی سازمان های دولتی و نیمه دولتی ، سایر سازمان ها و شرکت ها در عقد قرارداد با مشاوران حقیقی آزاد هستند. عقد قرارداد با مشاور حقیقی برای مدیرانی که هزینه کمتر برایشان مهم است یک فرصت به شمار می آید. دیگر مزیت عقد قرارداد با مشاور حقیقی ، تعهد و دلبستگی مشاور به سازمان هدف به عنوان خانواده کاری اش می باشد.
·    پس از تعیین مشاور ، زمان شناسایی و انتخاب شرکت صادر کننده گواهینامه ایزو فرا می رسد. شرکت های بسیاری در کشور ما به صدور گواهینامه  های ایزو مشغولند. اعتبار و شهرت شرکت ها ، کیفیت ارائه خدمات ممیزی ها و نوع تعامل و ارتباط آنها با مشتریان، می تواند ملاک انتخاب قرار گیرد. توجه به راهنمایی های مشاور کمک شایانی به انتخاب درست می نماید.


ادامه نوشته

ابزارهای ذهن:ابزار ارزيابی تامين‌کنندگان


در هر کسب‌وکاری که باشيد، با تامين‌کنندگانی مواجه هستيد، اما چگونه مطمئن می‌شويد آنها استانداردهای شما را برآورده می‌سازند؟
تاکنون برای شما پيش آمده است که با تامين‌کننده‌ای شروع به همکاری کنيد و بعد از مدتی به اين نتيجه برسيد که انتخاب نادرستی داشته‌ايد؟
برای مثال ممکن است تامين‌کننده‌ای پيدا کنيد که قيمت پيشنهادی مناسبی ارائه کرده است اما بعدا متوجه می‌شويد که استانداردهای کيفی پايينی داشته است يا از نظر نحوه ارتباط و پاسخگويي ضعيف عمل می‌کند. عدم تطابق ميان نيازهای شما و عرضه يک تامين‌کننده می‌تواند منجر به ايجاد هزينه‌های اضافی، تاخير و حتی آسيب به شهرت سازمان شما شود. در اين نوشتار ابزار ارزيابی و شناسايي تامين‌کنندگان به روشی مناسب ارائه می‌شود.

معرفی ابزار 
استفاده از اين ابزار به صورت يک چک ليست می‌تواند در ارزيابی تامين‌کنندگان مفيد واقع شود. با اين ابزار می‌توانيد جنبه‌های مختلف کسب‌وکار يک تامين‌کننده را تجزيه و تحليل کنيد و درک گسترده‌ای از اثربخشی و توانايي عرضه تامين‌کننده مورد نظر به دست آوريد. اين ابزار قدرت چانه زنی شما برای قيمت را نيز بالا می‌برد؛ بعيد به نظر می‌رسد تامين‌کننده‌ای در تمامی موارد چک ليست ارزيابی قوی داشته باشد و دقيقا با استفاده از همين نکته می‌توانيد برای چانه‌زنی از قيمت پيشنهادی استفاده کنيد، به ويژه اگر احساس کنيد نقاط ضعف شناسايي شده می‌تواند برای کسب‌وکار شما ريسک ايجاد کند.  برای ارزيابی تامين‌کنندگان اين مولفه‌ها را بايد بررسی کنيد:


ادامه نوشته

اهميت مديريت احساسات در محيط‌كار: در برابر ناراحتی شدید کارمندان چگونه رفتار کنیم؟


افراد خبره چه می‌گویند
بسیاری از مدیران با رفتارهای احساساتی چندان راحت نیستند— فرقی ندارد که این رفتار مثبت باشد یا منفی. جفری سانچز بورکس به‌عنوان استادیار مدیریت و سازمان در دانشکده بازرگانی راس در دانشگاه میشیگان می‌گوید: «افراد فکر می‌کنند برای آنکه حرفه‌ای جلوه کنند باید احساسات خود و اطرافیانشان را نادیده بگیرند» و این طرزفکر در بسیاری از شرکت‌های آمریکایی نیز تفکر غالب است، اما در هر صورت نمی‌توان تاثیر احساسات را بر افراد انکار کرد. او ادامه می‌دهد: «ما نمی‌توانیم انسانیت خود را نادیده بگیریم.» آن‌کریمر، نویسنده: «نقش احساسات در محیط کار جدید» نیز در موافقت با این موضوع می‌گوید: «بدون دخالت احساسات حتی نمی‌توانیم تصمیم بگیریم در محیط کار چه بپوشیم تا چه رسد به اینکه به انجام معاملات بپردازیم یا یک ارائه مهم را به انجام رسانیم.» گریه کردن یک عکس‌العمل بیولوژیک نسبت به استرس است. یک روش بازسازی احساسی است(و به دلایل روانشناسی در خانم‌ها زودتر فعال می‌شود). پس به جای نادیده گرفتن اشک‌های کارمندانتان، به آن پاسخ دهید. در اینجا چند اقدام عملی ذکر می‌شود.
 
خودتان باشید
وقتی با یک کارمند گریان روبه‌رو می‌شوید، اولین عکس‌العمل طبیعی تان باید کمک کردن باشد. سانچز بورکس توصیه می‌کند با آن شخص طوری رفتار کنید که گویی فردی از شبکه اجتماعی شما در خارج از محیط کار است. او می‌گوید: ‹‹این قابلیت در همه ما وجود دارد، اما باید بدانیم چگونه در محیط سازمان از آن استفاده کنیم.››
آنچه شما انجام می‌دهید، مثل تعارف کردن دستمال کاغذی، پرسش از دلیل ناراحتی، در آغوش گرفتن یا پیشنهاد پیاده روی در خارج از شرکت، به رابطه شما بستگی دارد و اینکه چه مدت با هم کار کرده‌اید و اینکه فرهنگ سازمان شما چیست. مهم این است که به فرد اهمیت بدهید و بگذارید گریه کند نه اینکه موضوع را نادیده بگیرید و درباره شخص قضاوت کنید.


ادامه نوشته

اهميت مديريت احساسات در محيط‌كار؛در برابر ناراحتی شدید کارمندان چگونه رفتار کنیم؟


افراد خبره چه می‌گویند
بسیاری از مدیران با رفتارهای احساساتی چندان راحت نیستند— فرقی ندارد که این رفتار مثبت باشد یا منفی. جفری سانچز بورکس به‌عنوان استادیار مدیریت و سازمان در دانشکده بازرگانی راس در دانشگاه میشیگان می‌گوید: «افراد فکر می‌کنند برای آنکه حرفه‌ای جلوه کنند باید احساسات خود و اطرافیانشان را نادیده بگیرند» و این طرزفکر در بسیاری از شرکت‌های آمریکایی نیز تفکر غالب است، اما در هر صورت نمی‌توان تاثیر احساسات را بر افراد انکار کرد. او ادامه می‌دهد: «ما نمی‌توانیم انسانیت خود را نادیده بگیریم.» آن‌کریمر، نویسنده: «نقش احساسات در محیط کار جدید» نیز در موافقت با این موضوع می‌گوید: «بدون دخالت احساسات حتی نمی‌توانیم تصمیم بگیریم در محیط کار چه بپوشیم تا چه رسد به اینکه به انجام معاملات بپردازیم یا یک ارائه مهم را به انجام رسانیم.» گریه کردن یک عکس‌العمل بیولوژیک نسبت به استرس است. یک روش بازسازی احساسی است(و به دلایل روانشناسی در خانم‌ها زودتر فعال می‌شود). پس به جای نادیده گرفتن اشک‌های کارمندانتان، به آن پاسخ دهید. در اینجا چند اقدام عملی ذکر می‌شود.
 
خودتان باشید
وقتی با یک کارمند گریان روبه‌رو می‌شوید، اولین عکس‌العمل طبیعی تان باید کمک کردن باشد. سانچز بورکس توصیه می‌کند با آن شخص طوری رفتار کنید که گویی فردی از شبکه اجتماعی شما در خارج از محیط کار است. او می‌گوید: ‹‹این قابلیت در همه ما وجود دارد، اما باید بدانیم چگونه در محیط سازمان از آن استفاده کنیم.››


ادامه نوشته

نکات مدیریتی1973:برای افزایش بهره‌وری، عادت‌های سازمان خود را تعریف کنید


ما اغلب به نحوه عملکرد خود در محل کار فکر نمی‌کنیم، اما توانایی ما در بهبود روش انجام کارها به تعریف و شکل عادات ذهنی و عملی روزانه ما بستگی دارد که «کار استاندارد» ما را تشکیل می‌دهد.
 
به عنوان مثال، به تجربه دوستم لین کلی توجه کنید. اوحدود دو سال قبل  به عنوان رییس بخش بهبود مستمر به راه‌آهن یونیون پاسیفیک پیوست که بزرگ‌ترین شبکه ریلی ایالات متحده با بیش از 46000 کارمند است. وقتی او وارد این کار شد، به سرعت دریافت که بخش بزرگی از نیروی کار شرکت طی دهه آینده بازنشسته خواهند شد. به همین خاطر سازمان شروع به مستندسازی روش‌های عملیاتی استاندارد کرد تا دانش حرفه ای و تخصص کارمندان را بدست آورد. او به من گفت ‹‹ در ابتدا من فکر می‌کردم کار استاندارد، افراد را به روبات تبدیل خواهد کرد. اما نه تنها اینگونه نبود، بلکه ما یاد گرفتیم از کار استاندارد برای مشارکت کارکنان در مستندسازی و بهبود کارشان استفاده کنیم. مدیران فکر می‌کنند باید بهترین روش را پیدا کنند و سپس آن را اجرایی کنند. بنابراین ما به دنبال یافتن گروه‌هایی بودیم که برای پیشرفت در کار استاندارد خود تلاش کنند و آن را در بخش خود اجرایی کنند››.


ادامه نوشته

نکات مدیریتی1970 :چگونه شناخت بهتری از افراد داشته باشیم


چه در کسب و کار و چه در زندگی، مهم‌ترین انتخاب‌های ما به انسان‌ها ارتباط پیدا می‌کند.
اما با این وجود، قضاوت درباره افراد کار آسانی نیست. چگونه می‌توانیم قضاوت اولیه خود را درباره افراد بهبود بخشیم و از استخدام افراد نامناسب پیشگیری کنیم و درعین حال فرصت رشد بهتری را برای افراد لایق فراهم کنیم.
آسان‌ترین راه این است که به ویژگی‌های  اکتسابی افراد توجه کنیم، مثل تحصیلات دانشگاهی، سرمایه شخصی، موقعیت اجتماعی یا عناوین شغلی. در عین حال، شبکه‌های اجتماعی نیز ابعاد بیشتری از شخصیت فرد را برای ما روشن می‌کنند.
اما این عوامل و نشانه‌های خارجی تنها بخش کوچکی از شخصیت فرد را روشن می‌کنند، البته داشتن این شناخت لازم است اما کافی نیست. برای شناخت افراد لازم است جزئیات بیشتری را درباره آنها بدانیم که ابعاد شخصیت آنها را برای ما روشن‌تر کند. مهارت با آموزش به دست می‌آید، اما شخصیت و رفتار و منش، به طور کامل با آموزش قابل حصول نیست.
قضاوت درباره ابعاد خارجی و مهارت افراد اغلب هدفمند است و روش خاص خود را دارد. اما ارزیابی ویژگی‌های جزئی‌تر افراد مانند نیات یا رفتار و منش آنها بسیار بسیار مشکل‌تر است و نیاز به ارتباط تک به تک، گوش دادن فعال و مشاهده دقیق دارد. به همین خاطر، بهتر است یک مصاحبه کاری را بیشتر یک ارزیابی رفتاری در نظر بگیریم تا یک جلسه پرسش و پاسخ درباره مهارت‌ها.
من طی سال‌ها به گردآوری پرسش‌هایی مشغول بوده‌ام که به بهبود قضاوت افراد کمک کند، به خصوص در زمینه شخصیت و رفتار. در اینجا ده سوال مطرح می‌شود که به شما کمک می‌کند برای استخدام افراد در پست‌های کلیدی به «چرا»ها و «چگونگی»‌هایی که در پس ذهن افراد نهفته است پی ببرید:
1-    نسبت حرف زدن به گوش دادن چقدر است؟ شما نیاز به افرادی دارید که دارای اعتماد به نفس هستند و از بیان نظراتشان واهمه‌ای ندارند، اما اگر نسبت حرف زدن به گوش دادن بیش از 60 درصد باشد باید از خودتان بپرسید چرا. آیا به این خاطر است که این شخص خود- محور بوده و علاقه به یادگیری از دیگران ندارد یا تنها به این علت است که تحت فشار بوده و این امر ناشی از اضطراب او است.
2-     آیا این شخص انرژی می‌دهد یا انرژی می‌گیرد؟ افراد خاصی وجود دارند که هر کجا باشند از خود انرژی منفی منتشر می‌کنند. حتما تاکنون به این گونه افراد بر خورده اید. برعکس، افرادی هم هستند که همواره با انرژی مثبت و خوش بینی به زندگی نگاه می‌کنند. یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید بهترین راه گرفتن انرژی، دادن آن است. افرادی که انرژی می‌دهند، افراد غمخوار، دلسوز و بخشنده هستند و از نوع انسان‌هایی هستند که دوست دارید با آنها وقت بگذرانید.


ادامه نوشته

مدیران تمرین کنید جهانی بیندیشید


این روزها مدیران کسب و کارها در بازارهای چند فرهنگی شدیداً نیازمند تخصص و دانش مرتبط می باشند. خوشبختانه برای تأمین این نیاز لزومی ندارد که تجربۀ گستردۀ بین المللی و یا تسلط به چند زبان خارجی داشته باشیم. در اینجا تنها به سه نکتۀ مدیریتی برای افزایش کارآئی در این بازارها اشاره می شود:
    مشاهده : نگاهی کنجکاوانه به نحوۀ عملکرد بازارهای خارجی، از همکاران خارجی تا می توانید بپرسید و هیچوقت فکر نکنید که جواب این پرسشها را می دانید.
    مطالعه و تحقیق: آموزش رسمی و آکادمیک می تواند به وسعت بخشیدن دیدگاه انسان کمک کند اما مطالعه و آموزش های دوره ای و غیر رسمی نیز بسیار مهم هستند. با فرهنگ های دیگر آشنا شوید، ادبیات، فیلم و ... مهم هستند.

    ذهن باز:
    از قضاوت بپرهیزید. اهمیت درک و شناخت افراد پر تلاش و موفق فارغ از اینکه چه فرهنگ، زبان، مذهب، و یا رفتاری دارند، می تواند بسیار کمک کننده باشد. به آنها احترام بگذاریم، به تجربه های جدید خوشامد بگوئیم و آمادۀ همکاری با آنها باشیم تا فرصتهای جدید را از آن خود کنیم.


ادامه نوشته

زندگی خیلی کوتاه است...


زندگی خیلی کوتاهه، زمان زود میگذره
            هیچ کسی نمیدونه فردا چه اتفاقی میافته
            هرگز همدیگر را تنها نگذارید
            همدیگر را دوست داشته باشید
            تحت تاثیر تبلیغات منفی دیگران نباشید

اوا اکوال (Eva Ekvall) در سن27 سالگی و در سال 2001 به عنوان زیباترین زن ونزوئلا در سال 2001 انتخاب شد و اسم او در لیست زیبا ترین و جذاب ترین زن جهان قرار گرفت...
            او با تهیه کننده رادیو به نام John Fabio Bermudez ازدواج کرد و به این زوج خوشبخت یک دختر نیز اضافه شد
            اما در سال 2010 زمانی که آنها جشن تولد فرزندشان رو گرفته بودند متوجه شدند که اوا دچار سرطان سینه پیشرفته شده و شیمی درمانی را آغاز شد
            سال گذشته نیز عکس او روی یک مجله چاپ شد با عنوان :سرطان زیباست...
            و همسر او نیز عکسی رو منتشر کرد که در آخرین لحظات دست اوا را در دستان خود گرفته

            و سر انجام در 17 دسامبر 2011 او این دنیا رو ترک کرد


حق انتخاب
        به خاطر سه چیز هیچگاه کسی را مسخره نکنید : چهره،والدین(پدرومادر) و زادگاه
        چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد.


ادامه نوشته

سه پرسشی که هیات مدیره باید پاسخ دهد ؟؟؟


محیط کسب‌وکار بسیار چالش برانگیز است. اکنون هیات مدیره برای تضمین بالاترین استانداردهای حاکمیت شرکتی باید نقش قاطعانه و قوی‌تری ایفا کند. برای رسیدن به این هدف، هیات مدیره نیاز دارد روند مداوم خود ارزیابی را شروع کند. تا زمانی که از خود نپرسیم: امروز داریم چگونه عمل می‌کنیم؟ نمی‌توانیم فردا بهتر عمل کنیم. تنها زمانی که خود اندیشی بخشی از ذات هیات مدیره باشد می‌تواند هدایتی استراتژیک حاصل کند که ماموریت هیات مدیره را تعریف کند در حالي كه سوالات بسياري در مورد خود انديشي وجود دارد،اين روند با سه سوال آغاز مي‌شود:

آیا مستقل هستیم؟
اغلب نشانه‌های هشدار اساسی وجود دارد که نشان می‌دهد هیات‌مدیره، مستقل فکر نمی‌کند و استبداد رای، قضاوت هیات مدیره را تحت تاثیر قرار می‌دهد.هر یک از اعضا چه مدت است که درهیات مدیره حضور دارند؟ امکان دارد به خاطر سال‌های زیاد حضور در هیات‌مدیره، برخی اعضا بسیار کوته بین شوند یا هنگامی که باید تصمیم‌های بزرگی گرفته شود، سرمایه‌گذاری شخصی آنها در شرکت، باعث ایجاد درگیری شود.
براساس یک گزارش از مدرسه کسب‌وکار کلمبیا «طبیعی است که چشم‌اندازهای مدیران پس از چند سال کار مداوم در یک شرکت خاص کهنه شود یا حتی تنزل کند، مشکل است که پس از یک دوره طولانی کار در یک شرکت کسی بتواند بی‌طرف باقی بماند.» در موارد دیگر شرایط به راحتی قضاوت مستقل را ناممکن می‌سازد. اگر یک کسب‌وکار خانوادگی وارد بازار بورس سهام شود برای مثال، اعضای خانواده نمی‌توانند به عنوان اعضای هیات مدیره، مستقل فکر کنند.
روند خوداندیشی که در آن هیات مدیره نیاز دارد به استقلال دست یابد، باید روندی بدون احساسات و بر اساس وجدان كاري باشد.
پرسش‌های سختی باید پرسیده شود وهیات مدیره‌ای که شهامت پرسیدن این پرسش‌ها از خود را دارد، حتما در آینده شهامت رویارویی با مشکلات مهم را نیزدارد.


ادامه نوشته

بنویسید تا هم روان شما آرامش بیابد هم جسمتان!


درد دل و صحبت کردن از تجربه‌های دشوار می‌تواند راهی برای کاستن از رنجِ خاطره‌های ناخوشایند و آسیب‌های روانی باشد، اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید براساس تازه‌ترین پژوهش‌ها، بیان احساسات در قالب کلمات، بهبود جسم را هم می‌تواند سرعت ببخشد!
این پژوهش، یکی از جدیدترین کاوش‌ها دربارۀ ارتباط میان ذهن-جسم است؛ تا نشان دهد که بیان احساسات به‌شکلی منجسم دربارۀ یک تجربۀ ناخوشایند، نه‌تنها برای سلامت روان، که برای سلامت جسم هم مفید و مهم است. این پژوهش نشان داده است که اثر آرامش‌بخش «نوشتن»، می‌تواند زمان بهبود دردهای جسمانی را تا نصف کاهش دهد.
پژوهشگران که تحت نظارت «الیزابت برودبنت» (Elizabeth Broadbent) استاد سلامت روان در دانشگاه اوکلند در نیوزیلند فعالیت می‌کردند، ۴۹ شهروند مسن سالم را که بین ۶۴ تا ۹۷ سال سن داشتند، تحت بررسی قرار دادند. به‌مدت ۳ روز، نیمی از آنها ۲۰ دقیقه در روز را به نوشتن دربارۀ ناخوشایندترین رویدادی که تجربه کرده بودند اختصاص دادند. آنها تشویق می‌شدند که تا حد ممکن دربارۀ افکار و احساسات خود در زمان آن رویداد، باز و صادق باشند و آن‌چه را واقعا حس کرده بودند، بنویسند. همچنین از آنها خواسته شده بود که در صورت امکان، افکار و احساساتی را که هرگز دربارۀ آن رویداد و حس و حال خود به دیگران نگفته بودند، در نوشته‌های خود بیاورند.
اما نیم دیگر شرکت‌کنندگان در مطالعه، به همان مدت دربارۀ برنامه‌های فردایشان می‌نوشتند؛ بی‌آن‌که به احساسات، دیدگاه‌ها و یا باورهای خود اشاره کنند. دو هفته پس از نخستین روزِ نوشتن، پژوهشگران از پوست آنها تحت بی‌هوشی موضعی تکه‌ای بافت را برداشتند که جای زخمی را روی بازوی همۀ شرکت‌کنندگان باقی گذاشت. بافت پوست قرار بود برای مطالعۀ دیگری استفاده شود.


ادامه نوشته

صدایی از درون: چگونه «گفتار درونی» می‌تواند ما را بیشتر به خودمان بشناساند


صدایی از درون: چگونه «گفتار درونی» می‌تواند ما را بیشتر به خودمان بشناساند
الهام‌بخش بسیاری از تحقیقات کنونی، نظریات یک دانشمند روس است که مدت زمان طولانی مورد بی‌توجهی قرار گرفته بودند. «ال. اس. ویگوتسکی» (L. S. Vygotsky) روان‌شناسی بود که فعالیت حرفه‌ایش مقارن با سال‌های آغازین حکومت اتحاد جماهیر شوروی بود. تا زمان مرگ نابهنگام‌اش از بیماری سل در اواخر دهۀ سی سالگی، ویگوتسکی تنها حدود ۱۰ سال در زمینۀ روان‌شناسی مطالعه و تحقیق کرد. (همین موضوع باعث شده برخی او را «موتسارت روان‌شناسی» بنامند.) ویگوتسکی که کارش را با مشاهدۀ کودکانی که در حین بازی با خودشان حرف می‌زدند آغاز کرد، فرضیه‌ای را مطرح کرد مبنی بر این‌که این «گفتار خصوصی» از دل مکالمۀ اجتماعی با والدین و مراقبان شکل می‌گیرد. در طول زمان، این حرف‌های زیرلبی بیشتر درونی می‌شوند تا سرانجام گفتار درونی را شکل می‌دهند.
اگر ویگوتسکی درست گفته باشد، گفتار درونی باید ویژگی‌های خیلی خاصی داشته باشد. چون از دل تعاملات اجتماعی شکل می‌گیرد، باید برخی از کیفیت‌های مکالمه را داشته باشد؛ یعنی تبادل افکار بین دیدگاه‌های مختلف. ویگوتسکی همچنین پیشنهاد کرد که گفتار درونی در فرایند درونی شدن، تغییر و تحول‌های مهمی را از سر می‌گذراند؛ مثلا نسبت به گفتار بیرونی خلاصه‌تر و فشرده‌تر می‌شود. برای نمونه، وقتی صدای برخورد فلز را شب‌هنگام از بیرون می‌شنوید و درمی‌یابید که مقصر گربه است، ممکن است فقط بگویید: «گربه»؛ چون همین خرده‌گفتار، تمام اطلاعات لازم برای شرح ماجرا به شما را در خود دارد.


ادامه نوشته

وقتی مشکلات زندگی هجوم می‌آورند...


حوالی دهی بودم، داشتم پیاده راه می‌رفتم که یک‌هو صدای عوعو شنیدم. متوجه شدم سگ‌های آن ده به حضور یک غریبه پی برده‌اند و دارند به طرف من می‌آیند. من هم با این‌که خسته بودم، سعی کردم گام‌هایم را سریع‌تر کنم که دور شوم. ولی با توجه به این‌که سگ‌ها چهار دست و پا می‌دویدند و کمتر از من خسته می‌شدند، خیلی زود به من رسیدند. من می‌دویدم و سگ‌ها هم دنبال من! هر لحظه احساس خطر می‌کردم: الان پای من را می‌گیرند، می‌پرند دست من را می‌گیرند، لباسم را می‌گیرند،... بین خودمان باشد: خیلی ترسیده بودم!

در این فکر بودم که چه کار کنم؟ دیگر نفسم بند آمده بود و به‌ناچار دنبال سنگی، چوبی، چیزی می‌گشتم که بردارم و از خودم دفاع کنم. به‌ناچار ایستادم. ایستادم و فکر می‌کردم همین الان است که سگ‌ها بریزند به سر و کول من و مرا تکه‌پاره کنند! اما با کمال تعجب دیدم که در شعاع تقریبا یک متری من ایستاده‌اند و مرتب پارس می‌کنند. هِی پارس می‌کردند، نه جلو می‌آمدند و نه کار دیگری انجام می‌دادند. فقط ایستاده بودند و بی‌وقفه پارس می‌کردند.
یک لحظه به خودم جنبیدم. تکه چوبی را در نزدیکی‌ام دیدم و با یک حرکت سریع آن را از روی زمین برداشتم و افتادم دنبال سگ‌ها. دنبالشان کردم، یک سنگ هم به طرفشان پرت کردم... سگ‌ها فرار کردند!
آری، فرار کردند!
بعد از این ماجرا، و وقتی احساس هیجان و اضطرابم فروکش کرد، یاد تمثیلی افتادم که وقتی بچه بودیم، پدرمان برای ما تعریف می‌کرد. ایشان استاد شاهدِ مثال‌اند. هر حرفی را در نهایت زیبایی می‌توانند در یک شاهد مثال فراموش‌نشدنی ارائه کنند. ایشان می‌فرمودند که:

«بابا جان! مشکلات در زندگی مثل سگ‌ها هستند: اگر در بِروی و فرار کنی، دنبالت می‌کنند؛ اگر بایستی، می‌ایستند؛ و اگر حمله کنی، فرار می‌کنند! پس از مشکلات در نرو، از آنها فرار نکن، بایست و نگاهشان کن!


ادامه نوشته

آشنايي با فنون كار و كاريابي؛50 گام اساسي براي راه‌اندازی يك کسب و کار


آیا در فکر راه اندازی یک کسب و کار تازه هستید؟ هیچ اشکالی ندارد، مطمئن باشید که تنها نیستید. همه ساله هزاران نفر برای فروش محصولات و خدمات خود به همین فکر می افتند. بعضی ها موفق می شوند و برخی هم شکست می خورند. هر چه بیشتر در مورد راه اندازی یک کسب و کار جدید مطلب بدانید، قدرت شما در خلق مجموعه ای که پایدار بماند و به سوددهی و رضایت خاطر شما بینجامد، بیشتر خواهد شد. فهرست زیر بهترین کمک برای شروع مراحل ابتدایی یک کسب و کار تازه است:

ارزشیابی و ایجاد یا توسعه یک ابتکار اقتصادی
1- آیا نوع کسب و کار متناسب با شما هست؟؛
2-از تحلیل نقطه سر به سر برای اطمینان از سوددهی ایده اقتصادیتان بهره ببرید؛
3- یک برنامه مدون کسب و کار شامل بررسی سود و زیان حجم نقدینگی را تهیه کنید؛
4- منابع مالی را برای شروع و راه اندازی کسب و کار تعیین کنید؛
5- برنامه بازاریابی تهیه کنید؛

در مورد ساختار قانونی کسب و کارتان تصمیم گیری کنید
6- مالکیت یک نفره؛
7- شرکت با مسوولیت محدود؛
8- شرکت تضامنی یا تعاونی؛
9- شرکت سهامی خاص و.... ؛
10- قبل از تصمیم گیری در مورد ساختار سازمان خود از منابع مختلف به ویژه از یک کارشناس استفاده کنید؛
11 - برای سوالاتی که در ذهنتان است پاسخ تهیه کنید؛


ادامه نوشته

مديريت زمان12


چکیده: یکی از اصول مهم مدیریت زمان اصل 20 - 80 است، یعنی از %20 زمان برای انجام %80 کارهایت استفاده کن. موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است. در این مقاله قصد داریم تا تعدادی از راهکارهای مدیریت زمان را به شما معرفی کنیم.

از نظر مدیریت زمان کارها به چند دسته تقسیم می‌‌شوند:
    ۱- کارهای مهم و فوری: این کارها خود به خود انجام می‌‌گیرد.
    ۲- کارهای مهم و غیر فوری: این دسته کارهایی هستند که افراد موفق و ناموفق را از هم جدا می‌‌کنند و معمولا افراد ناموفق آن را به تعویق می‌‌اندازند.
    ۳- کارهای فوری و غیر مهم: این کارها در جهت اهداف انسان نیستند اما انجام می‌‌شود.
    ۴- کارهای کم اهمیت و غیر ضروری: بعضی افراد به خاطر ناتوانی در انجام کارهای مهم و فوری ( گاهی برای تفنن و گاهی برای فرار از تمرکز حواس ) خود را به این کارها سرگرم می‌‌کنند.


ادامه نوشته

مديريت زمان11


آیا شما زمان را مدیریت میکنید یا زمان شما را؟!
    شما باید از خود چهار سوال ساده بپرسید:
    شما با کارهایی که اصلا نباید انجام شود، چه بوسیله شما چه بوسیله هر فرد دیگر، چه میکنید؟
    شما با کارهایی که دیگران مانند شما و یا بهتر از شما میتوانند انجام دهند چه میکنید؟
    شما با کارهایی که وقت دیگران را هدر میدهند چه میکنید؟
    شما با کارهایی که وقت خود را هدر میدهند چه میکنید؟
    اگر شما جوابی برای این سوالات ندارید، یا بسیار کامل هستید که در نتیجه به این مدیریت احتیاجی ندارید، یا اینکه با خودتان صادق نیستید.
    در اینجا به هدر دهنده های وقت و دزدان زمان اشاره میشود. شما بدون فکر کردن زیاد میتوانند مواردی را هم خود اضافه کنید.
    اتلاف کننده های زمان – راهایی که شما نمیتوانید بهترین بهره را از زمان ببرید.


ادامه نوشته

مديريت زمان 10


زمان از جمله نعمتهای گرانبهایی است که نیازمند برنامه ریزی دقیق می‌باشد. این امر ملاحظاتی را می‌طلبد و افرادی که قصد دارند وقت خود را برای انجام امور متنوع زندگی سازماندهی کنند، باید به چند نکته اساسی توجه نمایند:
    توجه به مفهوم فراطلایی زمان
    از بین بردن عوامل مخرب زمان
    تقسیم بندی و تفکیک زمان
    هدف گذاری امور زندگی
    سازماندهی فعالیتها و برنامه‌های زندگی
    عزم و اراده برای اجرای برنامه‌ها
نکته حائز اهمیت اینکه ، هر یک از موارد فوق ، مکمل مورد قبلی بوده و توجه به یک مرحله و غافل ماندن از مراحل بعدی ، نمی‌تواند فرد را به موفقیت در عرصه‌های زندگی برساند.


ادامه نوشته

روش های غلط مدیریت


اولین نکته در مورد روش های غلط مدیریت اینست که یک مدیر وقتی کارکنان،خوب کار می کنند، اصلا به آنها توجه نمی کنند، ولی در صورت خطا، آنها راسرزنش و بعضا تنبیه می کنند. و در ادامه باید گفت:

▪ مدیران ناکارآمد، واقعیت ها را برای کارکنان بازگو نمی کنند. آنها در حالیکه اخبار خوشایند را بزک کرده و به شکل بزرگنمایی شده به کارکنان خود نشان می دهند، سعی می کنند اخبار ناگوار را کوچک یا پنهان کنند.

▪ ارزیابی عملکرد افراد را عموما براساس عملکرد انفرادی آنان محاسبه می کنند، ولی برای سینرژی و فرهنگ توان افزایی و هم افزایی ارزشی قائل نیستند.


ادامه نوشته

ده نكته برای شروع یك كار جدید


در زیر به 10 نكته برای ایجاد تاثیری فوق العاده روی رئیس و همكارانتان اشاره می كنیم :

 1- بین كارها كمی استراحت كنید.
اگر قبل از رفتن به سراغ یك كار جدید كمی به خودتان استراحت دهید، می توانید برنامه های كاری قبل را از ذهنتان پاك كرده و خودتان را برای برنامه های جدید آماده كنید. انسانها مخلوقات عادت هستند. هر شغلی، مخصوصاً كاری كه مدت زمان زیادی در آن بوده باشید، یك نوع عادت و روتین در زندگیتان ایجاد می كند و باعث می شود بدون اینكه خودتان بخواهید، میلی به تغییر نداشته باشید. حیت چند روز استراحت بین كار قدیم و كاری كه تازه می خواهید شروع كنید میتواند به شما كمك كند خودتان را برای روتین كاری جدید و محیط كارتان آماده كنید.

 2- تحقیق كنید.
احتمالاً طی دوره مصاحبه ها و مقدمات شروع كار روی كارفرمای جدیدتان خوب تحقیق كرده اید. الان وقتش رسیده كه تحقیقاتتان را تمام كنید و درك خودتان را درمورد كارفرمای جدید تكمیل كنید. اگر بین كار قدیم و كار جدیدتان چند روز استراحت بیندازید می توانید از آن زمان برای این منظور استفاده كنید. برای تحقیق كردن درمورد كارفرمای جدید، هر نوشته ای در مورد این شركت جدید به شما كمك می كند، از جمله كتاب راهنمای كارمندان. هدف شما دو جنبه دارد: یكی فهمیدن در مورد كاری كه شركتتان انجام می دهد و اینكه شما به چه درد آن می خورید و یكی برای دانستن اینكه چه انتظاری از محیط كارتان داشته باشید. اگر شما یا كسی در شبكه تخصصیتان كسی را در آن شركت می شناسد، برنامه بریزید و قبل از روز اول قرار ملاقاتی برای ناهار یا یك قهوه با او بگذارید و با این روش از او اطلاعات بگیرید.

 3- حرفه ای لباس بپوشید.
نشان دادن یك ظاهر مرتب، تاثیر مثبتی بر كلاس و عادات كار شما دارد. درنتیجه، وقتی كار جدید را شروع می كنید، باید یك تا دو درجه بالاتر از سطح كارتان لباس بپوشید. وقتی چند روز مهم و حیاتی اول تمام شد، می توانید كمی راحت تر لباس بپوشید بدون اینكه نگران باشید دیگران تصور كنند وضعیت مالیتان خوب نیست.

 4- زود بیایید، دیر بروید.
اگر قرار باشد دیرتر از همه وارد شركت شوید و زودتر از همه خارج شوید، باعث می شود دیگران تصور كنند علاقه ای به بودن در آن محیط ندارید. این میتواند خیلی خطرناك باشد، مخصوصاً در چند هفته اول شروع كارتان. درعوض، سعی كنید همیشه كمی زودتر از بقیه به محل كارتان برسید و برای ترك آنجا هم عجله نداشته باشید. این كار باعث می شود همه تصور كنند به كارتان علاقه مند هستید و بعدها اگر یك روز دیر سر كار برسید همه فكر می كنند كه حتماً مشكل مهمی داشته اید.


ادامه نوشته

ده خصلتی که عقل را کامل می‌کند


عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد.
فرهنگ نیوز: امام علی بن موسی الرضا المرتضی(ع) در حدیثی گهربار ده خصلت و نشانه کامل بودن عقل را بیان فرموده‌اند.

امام هشتم حضرت رضا(ع) فرمودند:
عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد:

۱ـ از او اميد خير باشد
۲ـ مردم از بدى او در امان باشند
۳ـ خير اندك ديگرى را بسيار شمارد
۴ـ خير بسيار خود را اندك شمارد
۵ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود


ادامه نوشته

مراقب این مدل «دوستت دارم» باشیم


- زبان آدم که خوب بشود اخلاق آدم هم خوب می​شود اگر یک کلماتی که خوب نیست و انسان خوشش نمی​آید که بشنود رااز گنجینه لغاتتان حذف کنید و اصلا بر زبان جاری نکنید به همان اندازه اخلاقتان بهتر می​شود، شادی تان بیشتر می​شود و تهذیب نفس می​شوید.


- هر شب خودتان را محاکمه کنید که آیا امروز یک کاری کردید که دل کسی شاد بشود و نفع شخصی نداشته باشد و صرفا بخاطر دل دیگری بوده باشد آیا یک لبخندی زدید و یا محبتی کردید که دل کسی را گرم کرده باشید و یا دستی برای کمکی دراز کردید که صرفا بخاطر خدا بوده باشد.

- ان الله غنی عن العالمین در اصل ناز خداوند است، و ناز برای این می​کنند که ببینند طرف چقدر خریدار است ناز می​کنند که یک عده ای که مدعی اند بگذارند و بروند.

- دوست داشتن را باید دید از چه نوع دوست داشتنی است، آیا مانند شیر است که آهو دوست دارد و گربه که موش دوست دارد، باید دید وقتی کسی می​گوید دوستت دارم آیا معنی اش این است که می​خواهد ما را خرج خودش کند و ما را بخورد و ما را به مصرف خودش برساند یا دوستت دارم به این معنی است که تو دوست من هستی و خاطرت پیش من عزیز است و اگر کاری داشتی برایت انجام می​دهم اگر بیمار شدی تاصبح برای تو بیدار می​مانم.

- اصل افطار ما سخن پروردگار ماست یاد خدا بهترین غذاست غذای روح ما، غذای جان ما یاد پروردگار و جمال پروردگارمان است اگر او را دیدید (آن وقت) افطار است تا او را ندیدید خودتان را روزه بدانید.

- بیشتر مردم به خاطر کارهای بد دیگران عصبانی می​شوند و چون یک آدم جاهلی چیزی نفهمیده عصبانی می​شوند در صورتیکه هر وقت خودتان کار بدی کردید باید عصبانی شوید.


ادامه نوشته

نقش فرهنگ سازمانی درعملکرد کارآفرینی سازمانی


کارآفرینی حوزه وسیعی از تحقیق است که در سالهای اخیر گسترش رو به رشد و فزاینده ای داشته و نیازمند تحقیقات بیشتر نیز میباشد .فرهنگ سازمانی نشان دهنده مجموعه ای از ارزشها، باورها وهنجارها یی است که سازمان در آنها با کارکنان وجوه مشترک دارد.از ویژگیهای سازمانهای کارآفرین داشتن فرهنگ انعطاف پذیر یا کارآفرینی است. بطورکلی فرهنگ سازمانی بعنوان مجموعه ای ارزشها، اعتقادات، هنجارها و مفروضاتی است که در اعضای سازمان است، که تعیین کننده افکار، احساسات و اعمال آنهاست . کارآفرینی سازمانی مربوط به سازمان های بزرگ و متوسط است کارآفرینی سازمانی بعنوان یک مزیت رقابتی مناسب سازمانهاست. بنابراین، سازمان ها نگران بقای کارآفرینی سازمانی خود هستند. مفهوم کارآفرین سازمانی از یک مفهوم واحد برخوردار نیست. این شامل ساختارهایی است که ذاتاً جایگزین نیستند اما ممکن است که بعنوان ابعاد جداگانه فعالیت کارآفرینانه درون یک سازمان همزمان وجود داشته باشند فرهنگ سازمانی نقش اساسی در انگیزش و شکل گیری فعالیت های کارآفرینانه دارد. خلق سیستم های حمایتی قوانین رسمی و اصول سازمان را تغییر می دهد. تمامی این سیستم ها باید براساس ویژگی های فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بوده و دیدگاه های لازم را شکل دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر ایجاد ارتباط بین اهمیت فرهنگ سازمانی به عملکرد سازمانی و پیچیدگی آن در سه سطح از متغیر های(محیطی،سازمانی و فردی) که کارآفرینی سازمانی را پشتیبانی میکنند در سازمان ها می باشد

کليد واژگان: کارآفرینی،کارآفرینی سازمانی، فرهنگ سازمانی،عملکرد سازمانی


مقدمه :
کارآفرینی حوزه وسیعی از تحقیق است که در سالهای اخیر گسترش رو به رشد و فزاینده ای داشته و نیازمند تحقیقات بیشتر نیز میباشد . مطالعه در مورد کارآفرینی با مطالعه در مورد تئوریهای کارافرینی شروع شده اما با این وجود ، کارآفرینی در دهه 1980 تنها در سطوح تجاری یا سازمانی معنی پیدا  میکرد.                      
      پیشرفت ناگهانی صنایع در عرصه رقابتهای جهانی اهمیت تفکر و فراینده کارآفرینانه را در شرکتهای بزرگ،بیش از گذشته مورد تایید قرار داد و محققان کانون توجه خود را به چگونگی القای کارآفرینی در ساختار اداری شرکتهای بزرگ معطوف ساخت.(اسینونسون و گامپرت،1985).
سازمان تاسیس شده بر اساس ایده کسب و کارش زنده بوده و توسعه می یابد و از منابع سازمانی برای اجرای فعالیتهایش استفاده می کند. آغاز سازمان، با یک سازمان کارآفرینانه معمول است. چنین کسب و کارهای کوچکی انعطاف پذیر و انطباق پذیر بوده و بنابراین نیازمند مزایای رقابتی در مقابل سازمان های بزرگ بوروکراتیک هستند.
اما وقتی کسب و کاری رشد می کند، سازمان هم رشد کرده و تغییر می کند- همچنانکه رشد می کند فرایندهای مدیریتی و ساختارها پیچیده تر شده چون تعداد این فرایندها بیشتر می شود. بنابراین، مدیریت سازمانی باید به روشنی تعریف و استانداردسازی شده و قانونمند شود اما با این کارها انعطاف سازمانی، انطباق پذیری و بنابراین کارآفرینی آن کاهش می یابد. چون کارآفرینی سازمانی ارتباط نزدیکی با موفقیت سازمانی دارد، سوال در مورد بقا همچنان از اهمیت برخودار است.


ادامه نوشته

نامه حجت‌الاسلام قرائتی به اهل سیاست


حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در نامه‌ای خطاب به اهل سیاست می‌گوید: هدفم این است که با خواندن چند صفحه، عزیزان را به وجود صدها آیه سیاسی در قرآن راهنمایی کنم و اگر کسانی فرصت خواندن آن کتاب را ندارند، از خواندن این چند آیه محروم نشوند. این نامه پاسخی است به طرفداران فکر سکولار که می‌گویند: دین مربوط به مسائل شخصی، عبادی و معنوی است؛ پاسخی است به کسانی که می گویند: دین از سیاست جداست؛ پاسخی است به مقدسین متحجر که به عبادات شخصی دلخوشند. متن کامل این نامه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
در بهار قرآن سال 92 کتاب «سیمای سیاست در قرآن» برگرفته از تفسیر نور از چاپ خارج شد. به نظرم آمد، بعد از 40 سال معلمی و تبلیغ که نامه های متعددی برای گروه های خاص نوشته ام، در آستانه شب قدر و شب نزول قرآن، یک نامه برای عموم فرهیختگان به ویژه سیاسیون بنویسم.
هدفم این است که با خواندن چند صفحه، عزیزان را به وجود صدها آیه سیاسی در قرآن راهنمایی کنم و اگر کسانی فرصت خواندن آن کتاب را ندارند، از خواندن این چند آیه محروم نشوند.
این نامه پاسخی است به طرفداران فکر سکولار که می گویند: دین مربوط به مسائل شخصی، عبادی و معنوی است.
پاسخی است به کسانی که می گویند: دین از سیاست جداست.
پاسخی است به مقدسین متحجر که به عبادات شخصی دلخوشند.امید است این چند سطر برای خواننده عزیز یک پیام و الهام الهی برای متن قرار دادن قرآن و نهج البلاغه در مسائل سیاسی باشد تا از خودباختگی و تقلید کورکورانه از سیاست های غیر الهی و غیر اولیائی دوری کنیم و در جهان امروز با نگاه عقلانی و وحیانی، الگوی دیگران باشیم؛ چنانکه که قرآن یکی از دعاهای "عباد الرحمن" را این می داند که از خدا می خواهند الگوی صالحان باشند: " و اجعلنا للمتقین اماماً"(فرقان/74).


ادامه نوشته

خواستن توانستن است


پس از اتمام تحصيل در رشته کشاورزی بين المللی در سال 71 به ايران برگشته پيشنهاد طرح کمپوست کرمانشاه را به مسئولين استان کرمانشاه نموده اند  اما شرايط فراهم نبود.لذا  ایشان تصميم گرفته در رشته اکولوژی حفاظت محيط زيست (شاخص مديريت پسماند) ادامه تحصيل بدهند  تا بتوانند موضوع را بهتر توجيه نمايند. در همان دانشگاه کاسل رشته اکولوژی حفاظت محيط زيست را به اتمام رساندند، تمامی تحقيقاتش را در خصوص مديريت پسماند ايران تحقيق نمودند، و به اين نتيجه رسيدند که راه کارهايی که برای کشورهای درحال توسعه بعنوان مثال ايران مطرح می شود فقط برای کشورهای صنعتی می باشد. کاربرد آن بصورت عمومی برای ايران ممکن نيست، بنابراین با راهنمایی اساتید تصمیم گرفتند موضع پایان نامه دکتری خویش را در این زمینه نگارش نمایند پس از بررسی تحقيقاتشان  با توجه به اينکه شهرداری کرمانشاه هنوز آمادگی اجرای چنين طرحی را نداشته به شهرهای ديگر از جمله تهران و شهرهای شمال که مشکل زباله داشت مراجعه کردند اما  هيچ ميسر نگرديد. به لحاظ اهميت زيست محيطی موضوع برای ايران تصميم گرفتند خود شروع کنند لذا در سال 137۵ درخواست مجوز احداث واحد بيوکمپوست را از صنايع استان نمودند. ایشان در این رابطه می گویند:« خوب سرمايه من در واقع علمی بود که کسب نموده بودم علم را به ثروت يعنی سرمايه تبديل نمودن آسان نبود. شعار «خواستن توانستن است» هميشه همراه من بود. توانستم اين موضوع را تا حدودی توجيه نمايم. درخواست وام نموده با پيگيری های فراوان موفق به دريافت وام شده، سهم آورده را دانشم قبولاندم.
با پيگيری های فراوان در سال 1377 مسئولين وقت شهرداری کرمانشاه تصميم به مشارکت در اجرای طرح نموده و شرکت بازيافت مواد و توليد کودآلی کرمانشاه را تأسيس نموده در سال 1380 بهره برداری طرح را شروع نمودم.


ادامه نوشته

حکایت :  سنگ تراش


روزي سنگ تراشي كه از كار خود ناراضي بود و احساس حقارت مي كرد؛
 از نزديكي خانه بازرگاني رد مي شد در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوكران بازرگان را ديد و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت : اين بازرگان چقدر قدرتمند است و آرزو كرد مانند بازرگان باشد.در يك لحظه، او تبديل به بازرگاني با جاه و جلال شد.

 تا مدت ها فكر مي كرد كه از همه قدرتمندتر است. 

تا اين كه يك روز حاكم شهر از آنجا عبور كرد، او ديد كه همه مردم به حاكم احترام مي گذارند حتي بازرگان.مرد با خودش فكر كرد: كاش من هم يك حاكم بودم، آن وقت از همه قوي‌تر مي‌شدم.
در همان لحظه او تبديل به حاكم مقتدر شهر شد. در حالي كه روي تخت‌رواني نشسته بود همه مردم به او تعظيم مي‌كردند.


ادامه نوشته

هنر مذاکره ؛ سبک‌های رفتاری مذاکره


بعضی از کارشناسان این علم، "مذاکره" را به این صورت تعریف کرده اند: " مذاکره شناسایی دقیق موقیعت خود و دیگران در زمانی است که آنچه شما می‌خواهید با آنچه دیگری می‌خواهد تضاد دارد و یا ناهماهنگ است. مذاکره روشی اجرایی برای حل اختلافات است. روندی است که با اجرای آن، سازش و یا توافق حاصل شده و از بحث و درگیری جلوگیری می‌شود ". جالب اینجاست که در بسیاری از مواقع، نقطه نظر افراد آنطور که در ابتدا به نظر‌ می‌آید در تضاد نیست و مذاکره موثر می‌تواند به دو طرف یاری کند تا به شرایط و جایگاه طرفین را درک کرده و در مورد یک راه حل موثر، به توافق برسند. در زمانی که اختلاف نظر پیش می‌آید، افراد قصد دارند به بهترین نتیجه ممکن به نفع خود، دست پیدا کنند. اما کارشناسان مذاکره بر این باورند که تنها راه دسترسی به نتیجه "موفقیت آمیز پایدار"، در نظر داشتن منافع طرفین و احترام به خواسته‌های متقابل است. مذاکره در شرایط مختلفی معنا و قواعد خاص خود را ایجاد می‌کند؛ مثلا در امور بین الملل، سیستم‌های قضایی و قانونی، دولت، اختلافات صنعتی و یا روابط داخلی و خصوصی؛ هر کدام از این شرایط ، اشکال خاصی از مذاکره را می‌طلبد. با این وجود، مهارت‌های کلی مذاکره می‌تواند در بازه گسترده ای از فعالیت‌ها به کار گرفته شود. آموختن و به کارگیری این مهارت‌ها می‌تواند به حل اختلافات ما با دیگران کمک شایانی کند.


ادامه نوشته

پاسخ‌های صریح روحانی به سوال‌‌های ویژه


اگر بخواهید نسل جوان دوران خودتان را توصیف کنید، چگونه توصیف می‌کنید؟ جوان‌های آن موقع چطوری جوانی می‌کردند؟ فرق جوانی کردن آن موقع با الان چیست؟
می‌دانید که مفهومی مثل جوانی و جوانی کردن، همواره محتوای یکسانی نداشته و با شرایط زمانی تغییر کرده است. جوانی کردن تابع شرایط زمانی، امکانات هر دوره و ابزارهایی است که در اختیار افراد قرار می‌گیرد. در دوره‌ای که جوانی من گذشت، امکانات و ابزارهای امروز و البته برخی مشکلات امروز وجود نداشت. احساس کلی نسل من این است که هزینه زندگی خیلی پایین‌تر بود و افراد راحت‌تر می‌توانستند به خواسته‌های جوانی نظیر شغل یا ازدواج دسترسی پیدا کنند.

برخی در مورد جوانان نسل چهارم امروز (دهه هفتادی‌ها) می‌گویند که جوان‌هایی سطحی و بی‌خیال و بی‌ریشه‌اند. شما چقدر به این اتهام یا توصیف نسلی باور دارید؟ نوه‌های شما هم ظاهرا باید در همین سن و سال باشند. آن‌ها را چگونه می‌بینید؟
من فکر می‌کنم سرعت تغییرات جهان و به دنبال آن تغییر دیدگاه‌های افراد در نسل‌های مختلف چنان زیاد شده است که نسل قبلی خیلی از آرمان‌ها و آرزوهای نسل جدید را نمی‌فهمد. در دنیای جدید همه نسل‌های قدیمی‌تر از نسل جدید ناراضی‌ و شاکی‌اند. تفاوت داشتن دو نسل به معنای بی‌ریشگی نسل جدید نیست. برای مثال، نسل جدید دنبال آزادی، عدالت، سرافرازی بیشتر در جهان، پیشرفت فنی و علمی، وضع اقتصادی بهتر و بسیاری از آرمان‌هایی است که در سال‌های دولت اصلاحات بیشتر می‌شد بروز آن‌ها را دید. کدام یک از این‌ها نشان بی‌ریشگی است؟ هیچ‌کدام.


ادامه نوشته

همه تحریم‌های غرب علیه ایران


تدبیر و امیدی که روحانی از یاد می‌کند در صورتی به رفع تحریم‌ها یا ایستادگی و مقاومت در برابر آنها منجر خواهد شد که به معنای حقیقی کلمه مدیریت صحیح بر آن حاکم باشد و فارغ از سیاست‌بازی‌ها و خودرأیی‌ها کشور را در مسیر پیشرفت داخلی و خارجی حرکت دهد. کاری که دولت پیش در بُعد بین‌المللی چندان توفیقی در آن نیافت و نیاز امروز ما بازنگری در این امر است تا دولت آینده بتواند با حداکثر توان خود در این زمینه تلاش کند. کج دار و مریض، چهار سال دوره دهم ریاست جمهوری احمدی نژاد در میانه‌‌های مرداد به پایان می‌رسد و بی‌شک بزرگترین میراثی که حسن روحانی در اختیار خواهد گرفت، حجم گسترده‌ی تحریم‌های آمریکا و متحدانش بر بنگاه‌های اقتصادی، صنعت نفت ایران، بانک مرکزی و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی است.

با این اوصاف، بهتر است به اصل قضیه تحریم‌ها نیز بپردازیم. تحریم‌هایی که طی چند سال اخیر بر علیه جمهوری اسلامی ایران شدت یافته است در حوزه‌های مختلفی دسته بندی و زمان‌بندی می‌گردد که به صورت خلاصه در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

سال
تاریخ اعمال تحریم
نهاد/ کشور تحریم کننده
جزئیات تحریم

سال 1389

89/3/19   
شورای امنیت سازمان ملل   
* ایران نبایستی نفعی در هیچ فعالیت اقتصادی در یک کشور دیگر شامل، استخراج معدن­ اورانیوم، تولید یا استفاده از مواد و فناوری هسته­ای کسب نماید.* تمام دولت­ها باید از ارائه، فروش یا انتقال تانک­های جنگی، وسایل نقلیه زرهی، سیستم­های توپخانه­ای کالیبربالا، هواپیما­های نظامی، بالگردهای تهاجمی، کشتی­های جنگی، موشک یا سیستم­های موشکی جلوگیری کنند.* دولت­ها باید تمام اقدامات لازم را برای جلوگیری از انتقال فناوری­ها یا مساعدت­های تکنیکی مربوط به موشک­های بالستیک قادر به حمل تسلیحات هسته­ای، را اتخاذ نمایند.* همچنین قطعنامه مشتمل بر مقرراتی برای کمک به قطع استفاده ایران از نظام مالی بین­المللی است. علی­الخصوص بانک­های ایرانی که ممکن است برای تامین مالی فعالیت­های اشاعه و هسته­ای مورد استفاده قرار گیرند.* قطعنامه به دولت­ها در رابطه با ارتباط بالقوه میان درآمدهای بخش انرژی ایران و فناوری­های مربوط به انرژی و اشاعه هشدار داده و پانلی را برای کمک به نظارت و تضمین اجرای تحریم­ها تاسیس می­نماید.


ادامه نوشته

برای نشان دادن خودم چند کارمتفاوت را قبول کنم؟


در ادارات دولتی گاهی افرادی که دارای پتانسیل های مختلف هستند،اما به دلیل جایگاه سازمانی خود قادر به بروز و ارائه این استعداد ها ندارند،با قبول کردن کارهای متفاوت که ارتباطی با قرارداد آن ها ندارند سعی بر نشان دادن توانایی های خود به مدیر و سیستمی که در آن مشغول به کار هستند می باشند.

به شما دوست عزیز پیشنهاد می کنم به دلایل زیر این کار را نکنید و به هیچ عنوان کارهای مختلف را در یک سیستم اداری به عهده نگیرید.
1.      پس از مدتی کاری که شما به صورت داوطلبانه در جهت نشان دادن استعداد های خود به سیستم انجام می دادید و کار شما نبوده،به عنوان وظیفه ی شما شناخته می شود و می بایست در مورد کاستی های آن پاسخ گو باشید!


ادامه نوشته

جدول مقایسه‌ای میزان حقوق در 11 کشور


به تازگی سازمان جهانی کار گزارشی از وضعیت حقوق و دستمزد ماهیانه 10 کشور جهان منتشر کرد که براساس بررسی ها و مطالعات صورت گرفته در سال 2010 میلادی بوده است. در این گزارش وضعیت دستمزد ماهیانه شاغلان در برخی کشورها اعلام شده است.

بر اساس جدولی که سازمان جهانی کار برای وضعیت دستمزدهای ماهیانه کارگران در 10 کشور دنیا ارائه کرده است، هر فرد اندونزیایی با وضعیت سال 2010 ماهیانه 250 دلار درآمد دارد که با قیمت امروز دلار آزاد در بازار ایران این رقم معادل 800 هزارتومان و با دلار سال 88 به میزان 250 هزار تومان بوده است.

هرچند میزان درآمد افراد در هر کشوری با میزان هزینه ها و قیمتها در آن کشورها دارای تطابق نسبی است و نمی توان چنین تصور کرد که افراد ساکن در کشورهای دیگر تنها درآمدهای به مراتب بالاتری از کارگران ایرانی دارند (با اینکه در مقایسه با ریال ایران ارقام درآمدی بالایی نیز در برخی کشورها دیده می شود) اما هزینه های آنها نیز با یک کارگر ایرانی متفاوت است، با این حال مقایسه ظاهری درآمدهای ماهیانه برخی کشورها مانند ترکیه که در همسایگی ایران قرار دارد با کارگران ایرانی قابل توجه است.

آیا درآمدها با هزینه متناسب است؟


ادامه نوشته

آیا با «پول» می‌توان «خوشبختی» خرید؟


داستان «پول» و «خوشبختی» داستانی دیرینه است. آیا پول خوشبختی می‌آورد؟ آیا با پول می‌توان خوشبختی خرید؟ آیا همۀ پولدارها خوشبخت‌اند؟ اصلا «پولداری» یعنی چه؟ یک نفر چقدر پول داشته باشد به او می‌گوییم «پولدار»؟ «خوشبختی» یعنی چه؟ یک آدم چه نوع زندگی‌ای داشته باشد به او می‌گوییم «خوشبخت»؟ جالب است که سر این داستان دیرینه، کلی کلمات قصار و کاریکاتور هم ساخته شده است. بعضی از اینها  را در ادامۀ مطلب می‌خوانید و می‌بینید.

مثلا گفته‌اند:
    با پول می‌توان غذا خرید، اما اشتهای خوردن نه؛
    با پول می‌توان دارو خرید، اما سلامتی نه؛
    با پول می‌توان چهاردیواری خرید، اما خانه (جایی که در آن احساس راحتی و لذت می‌کنی) نه؛
    با پول می‌توان تختخواب خرید، اما خواب نه؛
    با پول می‌توان ساعت خرید، اما وقت نه؛


ادامه نوشته

در برابر ناراحتی شدید کارمندان چگونه رفتار کنیم


دلایل زیادی برای ناراحتی افراد در محیط کار وجود دارد؛ این دلایل می‌توانند شخصی باشند (مثل طلاق، بیماری و مشکلات فرزندان) تا کاری (مثل شکست پروژه، عملکرد نامناسب در محیط کار یا همکاران نامطبوع). با توجه به مدت زمانی که در شرکت سپری می‌شود، شکی نیست که کارمندان در مواردی دچار احساسات منفی می‌شوند، اما شما به‌عنوان یک مدیر چگونه باید با یک کارمند پریشان و ناراحت رفتار کنید؟

افراد خبره چه می‌گویند
بسیاری از مدیران با رفتارهای احساساتی چندان راحت نیستند— فرقی ندارد که این رفتار مثبت باشد یا منفی. جفری سانچز بورکس به‌عنوان استادیار مدیریت و سازمان در دانشکده بازرگانی راس در دانشگاه میشیگان می‌گوید: «افراد فکر می‌کنند برای آنکه حرفه‌ای جلوه کنند باید احساسات خود و اطرافیانشان را نادیده بگیرند» و این طرزفکر در بسیاری از شرکت‌های آمریکایی نیز تفکر غالب است، اما در هر صورت نمی‌توان تاثیر احساسات را بر افراد انکار کرد. او ادامه می‌دهد: «ما نمی‌توانیم انسانیت خود را نادیده بگیریم.» آن‌کریمر، نویسنده: «نقش احساسات در محیط کار جدید» نیز در موافقت با این موضوع می‌گوید: «بدون دخالت احساسات حتی نمی‌توانیم تصمیم بگیریم در محیط کار چه بپوشیم تا چه رسد به اینکه به انجام معاملات بپردازیم یا یک ارائه مهم را به انجام رسانیم.» گریه کردن یک عکس‌العمل بیولوژیک نسبت به استرس است. یک روش بازسازی احساسی است(و به دلایل روانشناسی در خانم‌ها زودتر فعال می‌شود). پس به جای نادیده گرفتن اشک‌های کارمندانتان، به آن پاسخ دهید.


ادامه نوشته

فوتبال؛ مسیری پر از جنب و جوش برای کارآفرینی اجتماعی


صعود تیم ملی فوتبال کشورمان به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، جشن و سرور گسترده‌ای را در نقاط مختلف ایران به همراه داشت؛ از سیستان و بلوچستان تا آذربایجان و از اهواز تا خراسان همه غرق در شادی بودیم. حس سرور و اتحادی که بُرد تیم ملی فوتبال به همراه خود به سراسر کشور به ارمغان آورد نمایانگر تاثیر گذاری این ورزش محبوب در میان هموطنانمان بود. فوتبال می تواند ما را بیانگیزاند، ما را پر از امید و شادی کند و یا به ما یاد دهد که چطور از شکست هایمان درس بگیریم. همین قدرت خیره کننده فوتبال بود که یکی از کارآفرینان اجتماعی - "یورگن گریسبک" را به فکر تاسیس سازمان "جهان فوتبال خیابانی" انداخت. به عقیده یورگن ، فوتبال می تواند افراد را حول یک هدف مشترک متحد سازد و تغییرات اجتماعی ایجاد کند؛ افکار او منجر به تاسیس سازمان غیردولتی "جهان فوتبال خیابانی" در سال ۲۰۰۲ شد. "جهان فوتبال خیابانی" سازمانی است که از ابزار فوتبال برای ایجاد تغییرات اجتماعی و بهبود شرایط جوامع محلی استفاده می‌کند و موسساتی که از فوتبال برای تغییر اجتماعی استفاده می کنند را حمایت می‌نماید. هم اکنون این سازمان شبکه‌ای متشکل از ۹۰ سازمان را در ۶۰ کشور جهان تحت پوشش دارد و تنها در سال ۲۰۱۱، ۶۰۰ هزار نفر را از طریق فوتبال توانمند ساخته‌ است.

این سازمان، اعضای شبکه ارتباطی خود را از طریق برنامه‌های ظرفیت سازی توانمند می‌کند، برای آنها منابع و حامیان مالی پیدا کرده و تجربه‌های دیگر سازمان‌ها را در اختیار آنها قرار می‌دهد و بین اعضای خود فرصت‌های همکاری ایجاد می‌نماید. سازمان‌هایی که عضو شبکه "جهان فوتبال خیابانی" هستند، روی پروژه‌های خلاقانه‌ای کار می‌کنند که به حل مشکلات مردم در حوزه های آموزش پرورش، استخدام جوانان، محیط زیست، سلامت و بهداشت و ادغام اجتماعی کمک کرده و منجر به رفع تنش و گسترش صلح می‌شوند.


ادامه نوشته

آماده سازي ، مشاوره و آموزش كارمندان


آيا کارمندان جوان شما، آموزش، مشاوره و راهنمايي لازم را براي هدايت شرکت تان در حرکت به سوي آينده به دست مي آورند؟

    يک بررسي درباره پيشگامان نسل بعد نشان مي دهد که مديران دغدغه هاي زيادي درباره اشخاص جواني دارند که به کار مي گمارند. يکي از اين دغدغه ها آن است که اين نيروهاي جوان، آماده سازي و آموزش مورد نياز براي تجهيزشان به قصد هدايت تحت شرايط پيچيده را فرا نمي گيرند.
    بسياري از صاحبان کسب و کارها هيچ استراتژي اي براي آماده سازي اين پيشگامان آينده ندارند. تحقيقات نشان مي دهد تنها يک شرکت از هر هشت شرکت، داراي يک برنامه مکتوب براي استمرار رهبري و پيشگام بودن است.
    بسياري فکر مي کنند نوشتن يک برنامه،وراي احتياج و بسيار آسان است. بودجه هاي آموزشي اندک و منابع محدود نيز از عوامل دخيل در غفلت از چنين جنبه هاي تعيين کننده اي در هر کسب وکار است. وقتي برنامه ريزي هاي جايگزين، اهميت ناچيزي نسبت به عمليات روزانه پيدا مي کند، ماه ها و سال ها بدون پرداختن به اين الزام استراتژيک به پيش مي رود. اين مساله، به نحوي اجتناب ناپذير، شما را با تيمي از پيشگامان و مديران وامي نهد که آماده پذيرش مسووليت نيستند.
    چه کاري از دست مان برمي آيد؟ پاسخ ما، «آماده سازي، مشاوره و آموزش» است. اين يک روش اکيدا موثر و کم هزينه براي آماده سازي رهبران آينده در نخستين گام ها است. آموزش و مشاوره، به سادگي، همان هل دادن در جهت درست است. همچنين روشي است براي حفظ دارايي هاي غيرعيني و رويت ناپذير شرکت شما. ذهن ها و امکانات اشخاص جوان و کليدي شرکت، که چهره آينده تيم کاري شما هستند.


ادامه نوشته

بهترين ابزار برای تعامل با ديگران چيست؟


تعريف دقيق از جرات و ابرازوجود هميشه آسان نيست چون مرز باريکی بين جسارت و پرخاشگری وجود دارد. شايد اين دو تعريف تشخيص اين دو واژه را آسان تر کند:
مبنای جسارت تعادل است - وقتی نيازی واقعی و برحق وجود داشته باشد، فرد از خود جسارت نشان می‌دهد و درخواست خود را بازگو می‌کند، اما اين به اين معنا نيست كه لزوما آنچه مطالبه می‌کند، دريافت خواهد کرد.
مبنای پرخاشگری برنده شدن است- فرد در وضعيت پرخاشگری بدون در نظر گرفتن شرايط و ملاحظات و در نظر گرفتن حقوق ديگران، بيشترين منافع را برای خود می‌خواهد و به هر قيمتی آن را به دست می‌آورد.
 
موردکاوی: ریيسی که عصر روز قبل از تعطيلات حجم زيادی کار به کارمند خود ارجاع می‌کند، ابراز وجود کرده است؟ يا کارمندی که به ریيس خود می‌گويد انجام اين کارها را به بعد از تعطيلات موکول می‌کند، ابراز وجود کرده است؟!
ریيس رفتاری پرخاشگرانه از خود نشان داده است؛ او بدون در نظر گرفتن نياز و احساس کارمند خود در زمانی نامناسب، حجم نامعقولی کار ارجاع داده است.
از سوی ديگر کارمند، با به رسميت شناختن درخواست ریيس خود و با  موکول کردن کار به بعداز تعطيلات، از خود رفتاری جسارت‌آميز نشان می‌دهد.
ابراز جسارت به ساخت اعتماد به نفس و بهبود روابط شما در محيط کار و جنبه‌های ديگر زندگی کمک می‌کند. به طور عمومی مردم جسور چنين ويژگی‌هايي دارند:
•          نگاه «برنده-برنده» دارند- به سرعت زمينه‌های مشترکی بين خود و طرف مقابل پيدا می‌کنند.
•           در حل مسائل بهتر عمل می‌کنند- احساس می‌کنند توان حل هر مساله‌ای با بهترين روش ممکن را دارند.


ادامه نوشته