حراج وسایل شیطان


به روایت افسانه‌ها، روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد.

او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود.

ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد.
کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟»
شیطان پاسخ داد: «این نومیدی و افسردگی ا‌ست.»
آن فرد با حیرت گفت: «چرا این قدر گران است؟»


ادامه نوشته

حکایت : سبدگردو


حکایت میکنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هر کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می‌رسد."
مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد. به این ترتیب هر کسی یک گردو برمی‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی می‌کرد با خود گفت: "نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمی‌رسد."
او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: "من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد." این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد.

ادامه نوشته

تغییر حال بد به حال خوب با 13 راهکار اسرار آمیز!!!


به عنوان مثال آیا می دانید كه خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا اینكه آیا می دانید سفید شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآیندی در بدنتان است.

بدن انسان در تمام طول عمر به شیوه ای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه های زیركانه و هشدار دهنده را بروز می دهد اما اكثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغام های حیاتی بدن را نادیده می گیرند كه حاصل آن به خطر افتادن سلامتی است.
روزنامه «دیلی میرور»، در گزارشی به چند راهكار جالب و شگفت انگیز به عنوان اسرار زندگی اشاره كرد كه بی تردید در زندگی روزمره، قابل استفاده و مفید خواهند بود:

1- دردناك شدن مچ پا می تواند نشان دهنده مشكلات كلسترولی باشد.
به گفته متخصصان دردناك شدن مچ پا می تواند نشانه ابتدایی از افزایش ارثی سطح كلسترول بد خون باشد. در واقع تشكیل كلسترول در اطراف زردپی آشیل، موجب بروز این درد می شود.

- راه حل چیست؟
اگر احساس كردید كه مچ پایتان مدت سه روز یا بیشتر به طور مداوم درد می كند، حتما برای چكاپ كلسترول به پزشك مراجعه كنید، بویژه اگر سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی را دارید.

ادامه نوشته

ارزش من در چیست؟


یک سخنران مشهور، سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد. او پرسید: «چه کسی این بیست دلار را می‌خواهد؟» دست‌های بسیاری بالا رفت. او گفت: «من این بیست دلار را به یکی از شما می‌دهم، اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم.»

او اسکناس‌ را مچاله کرد و پرسید: «چه کسی هنوز این را می‌خواهد؟»
باز هم دست‌ها بالا بودند. او جواب داد:  «خوب. اگر این کار را کنم چه؟»
سپس اسکناس را روی زمین انداخت و با کفش‌هایش آن‌ را لگد کرد.
بعد آن‌ را برداشت و گفت: «مچاله و کثیف هستند. حالا چه کسی آن‌ را می‌خواهد؟»


ادامه نوشته

با چه سلاحی به مبارزه تنبلی برویم؟


در كلام روز امروز بر سر سفره انمه معصومين(ع) مي‌نشينيم، تا پاسخ سوالات زير را بگيريم كه تنبلی، آفت چیست؟ چه كسی از تنبلی به دور است؟ نتیجه تنبلی چیست؟ با چه سلاحی باید به مبارزه تنبلی برویم؟

به گزارش ايسنا حضرت اميرمومنان علي(ع) در باره اينكه چه كسی از تنبلی به دور است، مي‌فرمايند: ‌"مؤمن به آنچه ماندنى است راغب است و از آنچه رفتنى است رويگردان ... از تنبلى به دور است و پيوسته سرزنده و كوشاست1".

نشانه تنبلی چیست؟
آن حضرت درباره نشانه تنبلي اينگونه مي‌فرمايند: "تَأخيرُ العَمَلِ عُنوانُ‏الكَسَلِ"2.
"به تأخير افكندن كار، نشانه تنبلى است".

نتیجه تنبلی چیست؟
امام صادق عليه‏‌السلام به يكى از فرزندان خود مي‌فرمايد:" از تنبلى و بي‌حوصلگى، بپرهيز؛ زيرا كه اين دو خصلت، تو را از بهره دنيا و آخرتت باز مي‌دارند"3.


ادامه نوشته

قرار نبود ...


قرار نبوده تا نم باران زد، دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم. قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی. ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی، خنده های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی...
هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم، این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم، از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم، بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود. باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود. یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند.
قرار نبوده این ‌همه در محاصره سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا، قرار نبوده این تعداد میز و صندلی‌ِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد، بی شک این همه کامپیوتر...و پشت های غوز کرده آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده...


ادامه نوشته

من پرویز پرستویی هستم


روزی كه از روستا آمدیم 
> من پرویز پرستویی هستم؛ متولد 1334. 3سال بعد از تولدم بود كه خانواده‌مان، از روستا به تهران آمدند. وقتی به تهران آمدیم به دروازه غار رفتیم؛ جنوب شهر. تا سال 48 آنجا بودیم؛ خانه قمرخانم، از این خانه‌های كندویی و كارگری. مستأجر بودیم. وضعیت‌مان خوب نبود. سختی می‌كشیدیم. مادرمان، بیشتر از همه سختی می‌كشید. پدرم دستفروش بود. از همین بلوری‌های اینجا، جنس‌های بلوری می‌گرفت و می‌رفت كرج. با درشكه می‌برد آنجا. آنجا هم كارتن را روی سرش می‌گذاشت و بلور می‌فروخت. هر روز این كار را می‌كرد تا اینكه یك روز مادرم، به پدرم گفت: «نمی‌خواهد بروی سركار.» بعد از مدتی، فهمیدیم كه مادر، پولدار شده است. قرار بود برویم خانه بخریم. اما با كدام پول؟ مادر پس‌انداز كرده بود، 11هزار تومان. از همان پول‌های خرجی كه پدرم می‌داد. هیچ كدام‌مان خبردار نشدیم. آمدیم ته یكی از كوچه‌های خیابان عباسی و خزانه بخارایی، نرسیده به ترمینال، خانه‌ای گرفتیم 2 طبقه که 5  اتاق داشت. هیچ‌كس از این كار مادر خبردار نشده بود، همه پول‌ها را بدون اینكه كسی خبردار شود، در متكا قایم می‌كرد. این‌جوری بود كه ما خانه‌دار شدیم.


ادامه نوشته

حکایت : همسایه بد


روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بودکه صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش می داد .
یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. سطل را تمیز کرد ، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد .وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه های تازه و رسیده داد
 
و گفت: " هر کس آن چیزی را با دیگری
قسمت می کند که از آن بیشتر دارد  .


حکایت :  چرخه زندگی


پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله اش زندگی کند.دستان پیرمرد میلرزید،چشمانش تار شده بودو گام هایش مردد و لرزان بود.
اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع میشدند،اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را تقریبا برایش مشکل می ساخت. نخود فرنگی ها از توی قاشقش قل می خوردند و روی زمین می ریختند، یا وقتی لیوان را می گرفت غالبا شیر از داخل آن به روی رومیزی می ریخت.پسر و عروسش از آن همه ریخت و پاش کلافه شدند.
پسر گفت: ” باید فکری برای پدربزرگ کرد.به قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سر و صدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده ام.‌” پس زن و شوهر برای پیرمرد، در گوشه ای از اتاق میز کوچکی قرار دادند.در آنجا پیرمرد به تنهایی غذایش را میخورد،در حالی که سایر اعضای خانواده سر میز از غذایشان لذت میبردند و از آنجا که پیرمرد یکی دو ظرف راشکسته بود حالا درکاسه ای چوبی به او غذا میدادند.
گهگاه آنها چشمشان به پیرمرد می افتاد و آن وقت متوجه می شدند هم چنان که در تنهایی غذایش را می خورد چشمانش پر از اشکاست.اما تنها چیزی که این پسر و عروس به زبان می آوردند تذکرهای تند و گزنده ای بود که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او میدادند.


ادامه نوشته

واقعیت های جامعه مدرن


ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر داريم؛ راحتی بيشتر اما زمان کمتر
 
we have more degrees, but less common sense;
more knowledge, but less judgment
مدارک تحصيلی بالاتر اما درک عمومی پايين تر ؛ آگاهی بيشتر اما قدرت تشخيص کمتر داريم
 
We have more experts, but more problems;
more medicine, but less wellness
متخصصان بيشتر اما مشکلات نيز بيشتر؛ داروهای بيشتر اما سلامتی کمتر
 
We spend too recklessly, laugh too little, drive too fast, get to angry too quickly, stay up too late, get up too tired, read too little, watch TV too often, and pray too seldom
بدون ملاحظه ايام را می گذرانيم، خيلی کم می خنديم، خيلی تند رانندگی می کنيم، خيلی زود عصبانی می شويم، تا ديروقت بيدار می مانيم، خيلی خسته از خواب برمی خيزيم، خيلی کم مطالعه می کنيم، اغلب اوقات تلويزيون نگاه می کنيم و خيلی بندرت دعا می کنيم


ادامه نوشته

چمران ؛ مرد روزهای سخت انقلاب


من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، وارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند. علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است، و زینب کبری را ببینید که با درد و رنج انس گرفته است.


درد دل آدمی را بیدار می کند، روح را صفا می دهد، غرور وخود خواهی را نابود می کند. نخوت و فراموشی را از بین می برد، انسان را متوجه وجود خود می کند.

انسان گاهگاهی خود را فراموش می کند، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف وناتوان که در مقابل عالم و زمان کوچک و ناچیز و آسیب پذیر است. فراموش می کند که همیشگی نیست وچند صباحی بیشتر نمی پاید، فراموش می کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود، لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و غرور و قدرت می کند، سرمست پیروزی واوج آمال و آرزوهای دور و دراز خود، بی خبر از حقیقت تلخ و واقعیتهای عینی وجود، به پیش می تازد و از هیچ ظلم وستم رو گردان نمی شود. امام درد آدمی را به خود می آورد، حقیقت وجود او را به ادمی می فهماند و ضعف و زوال وذلت خود را درک می کند ودست از غرور کبریایی برمی دارد و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی و غرور را می فهمد و آن را توجه نمی کند.

خدایا ترا شکر می کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم .

خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.

ادامه نوشته

وقتی من عوض نشوم


خاتمی و هاشمی و احمدی نژاد و … چه فرقی دارند وقتی ما خودمان مردمان آگاه و درستی نیستیم؟
یک ملت دلال مسلکِ ناآگاه ، با آن حماقت آشکار در هنگام رانندگی یا توحش علنی برای برداشتن یک شیرینی از جعبه ی تعارفی یا شهوت عجیب برای قرار گرفتن در مقابل دوربین ، با رتبه‌ی نخست جستجوی سکس … چرا باید در پی یک زمامدار رویایی باشد؟
من پیشنهاد می کنم ملت هشت سال انتخابات را تعطیل کنند و اجازه بدهند هر کسی که می‌آید همینجور ادامه دهد . بعد خودشان با حوصله این موارد را تجربه کنند :
اول : ایرانی ها لطفا روزی یک بار(یا دست کم یک روز در میان) حمام بروند.
دوم : ایرانی ها قبل از پرتاب فحش به بیرون ، دهانشان را ببندند و تا بیست بشمرند.بخصوص وقتی توی خیابان و جلوی دیگران هستند.
سوم : هر خانواده‌ی ایرانی هر روز یک روزنامه بگیرد ، اگر شده یالثارات!
چهارم : هر فرد ایرانی تعهد کند که هر ماه یک کتاب تازه بخواند … حتی خلاصه مبانی لوله کشی عمومی!
پنجم : رانندگان به جای فاصله ی بین شلوار و جوراب دختری در آن طرف خیابان به داشبورد جلوی چشمشان نگاه کنند و سرعت از پنجاه کیلومتر در هیچ شرایطی تجاوز نکند.
ششم : همه به خودشان تلقین کنند که این کسی که می خواهیم کلاهش را برداریم تا شب برای عزیزمان هدیه ببریم ، خودش عزیزِ یک نفرِ دیگر است.


ادامه نوشته

پند استاد به دانشجوهای قدیمی....


گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خود آدم هاى موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از استرس زیاد در کار و زندگى شکایت می کردند. استاد به آشپزخانه رفت و با یک کترى بزرگ چاى و انواع و اقسام فنجان هاى جورواجور، از پلاستیکى و بلور و کریستال گرفته تا سفالى و چینى و کاغذى (یکبار مصرف) بازگشت و مهمانانش را به چاى دعوت کرد و از آنها خواست که خودشان زحمت چاى ریختن براى خودشان را بکشند.
پس از آن که تمام دانشجویان قدیمى استاد براى خودشان چاى ریختند و صحبت ها از سر گرفته شد، استاد گفت: «اگر توجه کرده باشید، تمام فنجان هاى قشنگ و گران قیمت برداشته شده و فنجان هاى دم دستى و ارزان قیمت، داخل سینى برجاى مانده اند. شما هر کدام بهترین چیزها را براى خودتان می خواهید و این از نظر شما امرى کاملاً طبیعى است، امّا منشاء مشکلات و استرس هاى شما هم همین است. مطمئن باشید که فنجان به خودى خود تاثیرى بر کیفیت چاى ندارد. بلکه برعکس، در بعضى موارد یک فنجان گران قیمت و لوکس ممکن است کیفیت چایى که در آن است را از دید ما پنهان کند.


ادامه نوشته

مدیریت دانش واکنشی ارزشمند به دنیای پرهیاهوی تغییرات


1.       مزیت­های مدیریت دانش
·         جمع‌آوری، اشتراک و برجسته سازی دانش در سازمان
مدیریت دانش
راه منتهی به بهبود تصمیم‌گیری
·         مسیر افزایش بهره­وری و نوآوری
·         تصرف دانش و تجربیات کارکنان سازمان
·         راهی آسان برای بازیابی دانش
·         مسیری برای تبدیل دانش کارکنان به سرمایه مشترک سازمان
·         گردآوری دانش درباره مشتریان، فرآیندها، محصولات، خدمات و انتقال آن به کلیه سطوح سازمان
v      مدیریت دانش در %80 از شرکت­های بزرگ بکار گرفته شده است.
v      شرکتهایی مانند فورد (Ford)، شل (shell)، کداک (Kodak)، چورن (chevron) و... از مدیریت دانش سود می­برند.
2.      هدف مدیریت دانش

ایجاد یک سازمان یادگیرنده مشارکتی از طریق برقراری ارتباط بین مخازن اطلاعاتی ایجاد شده توسط افراد قسمت­های مختلف سازمان می­باشد.


ادامه نوشته

هفت روش ساده برای افزایش کارایی و بهبود نتایج جلسات


عاملی که وقت کارکنان سازمان را به خود اختصاص می‌دهد جلسات سازمانی است، به طوریکه %50 از زمان در دسترس یک فرد صرف جلسات فردی یا دو نفره می‌شود. مطابق نظر اکثر افراد نیمی از زمان این جلسات بیهوده از بین می‌رود و این بدان معناست که %25 از کل زمان در دسترس فرد در جلسات روزانه از بین می‌رود.

در زیر به 7 روش ساده برای افزایش کارایی و بهبود نتایج جلسات اشاره خواهیم کرد:
 1.       ضرورت تشکیل جلسه:
خیلی از جلسات، پیرو به جلسات گذشته بوده و غیرضروری می‌باشد و می‌توان از راههای دیگری به نتایج این جلسات دست یافت. مثلاً می‌توان از یک یادداشت کوچک استفاده کرد، از یک کنفرانس تلفنی کمک گرفت، می‌توانید با افراد به صورت مجزا و فردی صحبت کنید و یا حتی این موضوع را تا جلسه‌ای دیگر به تعویق انداخته و در آن جلسه مطرح کرد.
 
2.       یک دستور جلسه بنویسید:
چنانچه ضروری بودن جلسه برای شما قطعی به نظر می‌رسد، هدف واضحی را برای جلسه تعیین کرده و آن را در قسمت بالای صورتجلسه بنویسید. یک از ابزارهای عالی مدیریت زمان، نوشتن یک پاراگراف درخصوص هدف برگزاری جلسه می‌باشد. با این جمله شروع کنید «ما این جلسه را برای دستیابی به اهداف زیر برگزار می­کنیم»: سپس به شرح تفضیلی اهداف بپردازید، این کار به صورت چشمگیر و قابل توجهی به جلسه شما نظم می‌بخشد.


ادامه نوشته

کار و کاسبی فوتبالیست های پولدار ایرانی


فوتبالیستهای ایرانی در بازار کار دنبال چه صنفی می­ روند؟ در این گزارش نگاهی انداخته شده است به شغل دوم تنی چند از فوتبالیستهایی که یا دوران بازنشتگی از فوتبال را در حال تجربه کردن هستند یا اینکه در کنار فوتبال به فکر درآمدزایی دیگری افتاده ­اند.
به گزارش عصر ایران، فوتبالیستها را باید قشری دانست که به قول عامیانه "پولدارند" و نه غم نان دارند و نه غم آب! اما این دلیل نمی­ شود تا آنها به قراردادهای چند صد میلیونی فوتبال بسنده کنند و به فکر این نباشند که سرمایه­ های خود را که اتفاقا کم هم نیست, در کارهای دیگر به قول معروف به کار نیاز ندازند.

جواد نکونام؛ دلارهای اسپانیایی در بازار عطر
کاپیتان تیم ملی فوتبال و استقلال یکی از خوش­پوش­ترین چهره­های فوتبالی است و شاید به همین دلیل است که به بازار عطر و ادکلن توجه کرده و حالا در واردات عطرهای خارجی یکی از فعال­ترین­ ها به حساب می ­آید. البته نکونام در کنار این تجارت شیک و البته پولساز با تنی چند از دوستان خود شرکت تولید پوشاک و لوازم ورزشی هم تاسیس کرده است.

کریم باقری؛ بازرگان فرش!
کریم باقری، هافبک صاحب نام سال هالی نه چندان دور  پرسپولیس، که زمانی فوتبالش هم مثل فرش شهرش زبانزد عام و خاص بود در کنار شوت زدن و دویدن و پاس دادن در زمین چمن در امر صادرات فرش و ارز آوری برای کشور تجربه و تبحر بالایی دارد. کریم خان همراه پدر همسرش یکی از تجار معروف فرش ایران و به خصوص تبریز در دنیاست! البته او به دلیل علاقه­ مندی دوران کودکی چند تریلی هم دارد که در شرکت ترابری­اش در حال طی کردن جاده­ های مختالف ایران هستند.


ادامه نوشته

آشنایی با مفاهیم مدیریت استراتژیک، رسالت و چشم‌انداز به زبان کاربردی


دوستی می‌گفت: "هر جا مدیریت استراتژیک را یک جور معنا کرده‌اند؛ تعریف‌های زیادی دیده‌ام ولی دست‌آخر، اگر از من سئوال شود که مدیریت استراتژیک چیست، پاسخ روشنی ندارم. یا اگر از من بپرسند که برای مدیریت استراتژیک موسسه یا گروه خود از کجا باید شروع کنم و چه کارهایی باید انجام‌دهم، روش مشخصی به ذهنم نمی‌رسد. این برنامه‌ریزی استراتژیک چیست؟ برنامه‌ریزی بلندمدت است؟ تحلیل سئوات (SWOT) است؟شما اگر راست می‌گویی، ساده و بدون استفاده از اسم‌های عجیب و غریب به من بگو استراتژی چیست!"

معنای مدیریت استراتژیک، نه برنامه‌ریزی بلندمدت است و نه مدل‌ سئوات! در واقع، مدل‌های مختلف مانند سئوات همه ابزارهایی برای بهتر انجام‌دادن مدیریت استراتژیک هستند نه خود آن. پس مدیریت استراتژیک چیست؟


ادامه نوشته

راه های دوبرابر کردن پول


در 28 مرحله میلیاردر شوید!

همیشه انسان‌های هوشمند دنبال راهی هستند تا سریع‌تر به ثروت برسند و به اصطلاح پول و دارایی‌شان را چند برابر کنند. یکبار به بازار بورس هجوم می‌آورند و یکبار به طلا و ملک!
اما در همه این موارد یک عده پیشتاز هستند و بقیه دنباله‌روی آن‌ها! همیشه آدم‌های پیشتاز که ریسک می‌کنند در اطراف خود و توسط اطرافیان به‌خوبی رصد می‌شوند تا هر کاری که می‌کنند و هر جایی که پول‌های خود را سرمایه‌گذاری می‌کنند، بقیه نیز از آنها پیروی کنند.

اما چه نیروی محرکی در این افراد پیشتاز وجود دارد که باعث می‌شود تا همیشه ذهن آنها در پی یافتن راهی جدید برای پول‌درآوردن باشد؟ در این مقاله می‌خواهم راهی را به شما معرفی کنم که مانند یک بازی شیرین می‌تواند نیروی قوی برای رانده شما به سمت پول‌درآوردن باشد
این ایده اولین بار توسط استوارت گلد اسمیت نویسنده كتاب‌های معروف، بین‌المللی و پرفروش 'The Midas Method'و «هفت راز میلیاردرها» در کتابی با عنوان Double You چگونه در بیست و هشت مرحله و با روش دوبرابر کردن پول به یک میلیون برسیم.

ادامه نوشته

دعا برای شهادت


شهید  باکری  در قسمتی از وصیت نامه خود آورده است:

دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی فرا میرسد که جنگ تمام
می شود و رزمندگان سه دسته می شوند:

۱- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر میخیزند و از گذشته خود پشیمان اند.

۲- دسته ای راه بی تفاوتی را برمیگزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.

۳- دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت غصه ها و مصائب دق خواهند کرد.

پس از خدا بخواهید با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جز دسته سوم ماندن سخت و دشوار خواهد بود.
 
برای شادی روح شهدا، بویژه شهدای هشت سال دفاع مقدس صلوات بر محمد و آل محمد
 

زنـــده بــمـــــون!

 
شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. ..
نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.
زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.
 
هر چند وقت یک بار نقاشی بکش.
در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.
سفید بپوش.
آب نبات چوبی لیس بزن.
بستنی قیفی بخور.
به کوچکتر ها سلام کن.
شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس.
زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
به دوست های قدیمیت تلفن بزن.

شنا کن.

هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.
خواب ببین.
چای بخور و برای دیگران چای دم کن.
جوراب های رنگی بپوش.
مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس.
به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن.
به برگ درخت ها دقت کن. به بال پروانه ها دقت کن.
قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.
از خواب های بد بپر و آب بخور.
به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور.
کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.
خواب هات رو تعریف نکن. خواب هات رو بنویس
بخند. چشم هات رو روی هم بگذار.
شیرینی بخر.
با بچه ها توپ بازی کن.
برای خودت برنامه بریز.
قبل از خواب موهات رو شانه کن.
به سر خودت دستی بکش.
خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!


ادامه نوشته

شمس و مولانا


می گویند:روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟!
شمس پاسخ داد:بلی.
مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
ـ در این موقع شب ،شراب از کجا گیر بیاورم؟!
ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
- با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
- پس خودت برو و شراب خریداری کن.
- در این شهر همه مرا میشناسند،چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟!
ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم ،نه صحبت کنم و نه بخوابم.


ادامه نوشته

امتحان شفاهی فیزیک در دانشگاه


:استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند
شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟

:دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد
. من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد

:اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند
حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید، در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل میشود

:و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید
محاسبه مقا ومت جدید هوا در مقابل قطار؟

تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟
آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری، به چه اندازه؟

.حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد


ادامه نوشته

خداوند از تو . . . .می خواهد!


شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه…!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!


ادامه نوشته

ریسمان ذهنى


شيوانا به همراه تعداد زيادى از شاگردان خود صبح زود عازم معبدى در آنسوى کوهستان شدند. ساعتى که راه رفتند به تعدادى دختر و پسر جوان رسيدند که در کنار جاده مشغول استراحت بودند. دختران و پسران کنار جاده وقتى چشمشان به گروه شيوانا افتاد شروع کردند به مسخره کردن آنها و براى هر يک از اعضاى گروه اسم حيوانى را درست کردند و با صداى بلند اين اسامى ناشايست را تکرار کردند. شيوانا سکوت کرد و هيچ نگفت.
وقتى شبانگاه گروه به آنسوى کوهستان رسيدند و در معبد شروع به استراحت نمودند. شيوانا در جمع شاگردان سوالى مطرح کرد و از آنها خواست تا اثر گذارترين خاطره اين سفر يک روزه را براى جمع بازگو کنند. تقريبا تمام اعضاى گروه مسخره کردن صبحگاهى جوانان کنار جاده را به شکلى بازگو کردند و در پايان خاطره از اين عده به صورت جوانان خام و ساده لوح ياد کردند.


ادامه نوشته

هدایت جلسه‌های کاری به بهترین شکل


"تکنیک‌هایی برای پیش از جلسه، حین جلسه و بعد از جلسه"

برگزاری "جلسات" برای انجام هر فعالیت گروهی و با هدف همفکری، اطلاع رسانی و یا هماهنگ نمودن کارها لازم است. اداره‌ موثر جلسات کاری، مهارتی است که تاثیر زیادی در پیشرفت گروه دارد. بی‌شک اگر به تجربه‌های خود رجوع کنید، جلسات خوب و موثری را به یاد می‌آورید که بعد از تمام‌شدن، همه موضوعات به خوبی بررسی شده‌ بودند و هر کس وظیفه‌اش را می‌دانست. همچنین، جلسات خسته‌کننده و بی‌حاصلی را هم به یاد می‌آورید که بعد از صحبت‌ فراوان، ابهام زیادی باقی ماند، مسئولیت‌های فردی مشخص نشد و یا تصمیمی که لازم بود، گرفته نشد. اصولا یک جلسه‌ موثر، اهداف مشخصی را برآورده ساخته، منجر به جریانات مثبتی در روند کار شده و در حداقل زمان ممکن برگزار می‌شود. در این مقاله مهم‌ترین تکنیک‌ها و نکته‌های لازم، برای برگزاری یک جلسه‌ کاری موثر آمده‌ است.
در سال‌های ۸۸ تا ۹۰، حسام مسئول هماهنگی جلسات در گروه داوطلبانه‌ «مترجمان سپهر» بوده‌است؛ در طول این مدت، جلسه‌های خوبی برگزار می‌شد. ابهام‌های کار به صورت گروهی برطرف می‌شد، اعضا مشارکت خوبی در تصمیم‌ها داشتند و معمولا هماهنگی‌ها مختصر و مفید انجام می‌گرفت. ابتدای سال ۹۱ حسام اعلام کرد که پذیرش تحصیلی گرفته و از اول تابستان باید به کارهای آمادگی سفر بپردازد و از ابتدای پاییز هم به صورت اینترنتی با گروه همراه خواهدبود.


ادامه نوشته

بازاريابي در محيط خصمانه و آشوبناك


پيتر دراكر مي نويسد:‌مؤسسه‌ي بازرگاني فقط دو وظيفه دارد: بازاريابي و نوآوري؛ چرا كه بازاريابي و نوآوري، توليد‌كننده‌ي نتايج هستند و بقيه‌ي فعاليتها هزينه‌آورند. اما مديران ارشد شركتها و صاحبان كسب و كار از كاركرد واحدهاي بازاريابي رضايت چنداني ندارند و تقريباً بخش عمده‌اي از وقت و كوششهاي خود را صرف بازاريابي مي‌كنند. آنها انتظار دارند كه بخش بازاريابي با چالشهاي اصلي شركت برخورد فعالانه‌تري داشته باشد و فراتر از چارچوبهاي سنتي 4‌پي، به كشف فرصتها و تهديداتي اقدام كند كه موجوديت كسب‌وكارشان را تهديد مي‌كند.

اين چالشها خصوصاً براي مديران و صاحبان كسب‌وكار در ايران نسبت به همتايانشان در ساير كشورها بسيار بيشتر است؛ چرا كه ما با تحريمها و فشارهاي سخت و روزافزون دشمنان نظام روبه‌رو بوده و هر روز به گونه‌اي با چالش مهم و جديدي روبه‌رو مي‌شويم؛ چالشهايي كه نه تنها فراتر از حيطه‌ي كنترل مديران به روندها و رويدادهاي بازار شكل مي‌دهند بلكه، حتي مسئولان كشور هم در بسياري موارد براي مديريت كردن آنها با مشكلات زيادي روبه‌رو مي‌شوند، مشكلا‌تي كه به آشفته كردن بازار ارز، بازار كالا، بازار پول و سرمايه منجر شده و ميزان تلاطم و نوسانات محيطي را افزايش مي‌دهد. يقيناً در چنين شرايطي، با روشهاي مرسوم توصيه شده در كتابهاي درسي بازاريابي نمي‌توان مديريت اثربخشي در اين محيط پيچيده و آشوبناك داشت و ضرورت دارد كه راهبردهاي جديدي متناسب با اين شرايط تدوين كنيم.


ادامه نوشته

با «مدیریت زمان»، سالم‌تر و شاداب‌تر زندگی کنید!


مدیریت زمان شاید اسم دهان‌پُرکنی داشته باشد و شما را به هراس بیندازد که چه کار سخت و دشواری است؛ اما به شما مژده می‌دهیم که انجام دادنش بسیار ساده و خوشایند است و نه‌تنها باعث می‌شود کارها را سریع‌تر و موثرتر انجام بدهید، بلکه شما را سالم‌تر و شاداب‌تر نیز می‌کند. حتما می‌پرسید چگونه؟ ادامۀ مطلب را بخوانید تا ببینید چطور با انجام کارهایی به‌ظاهر ساده، می‌توانید از وقت خود بهتر استفاده کنید. و این کارها را در عمل انجام بدهید تا ببینید هم چقدر کارهایتان بهتر و سریع‌تر انجام می‌شود و هم چقدر حالتان بهتر می‌شود!

 آیا شما خودتان را در تعداد و پیچیدگی پروژه‌ها و فعالیت‌هایی که باید هر روز انجام دهید غرق می‌بینید؟ آیا در پایان روز احساس می‌کنید که به علت فشار کاری زیاد نتوانسته‌اید توجه کافی به هر یک از فعالیت‌ها داشته باشید و آن را با کیفیت مناسب انجام دهید؟ آیا اطرافیانتان بدون توجه به کارهای زیاد شما، از شما توقع دارند و مدام به فعالیت‌های شما می‌افزایند؟ (و یا خودتان توقع زیادی از خودتان دارید و مدام به فهرستِ ذهنیِ کارهای نکرده‌تان اضافه می‌کنید؟)

احتمالا شما خودتان تا به حال متوجه شده‌اید که مدیریت زمان چقدر می‌تواند در زندگی شما موثر واقع شود. ولی این را نیز بدانید که منافعی برای سلامت شما نیز دارد. با به‌کارگیری مدیریت زمان به‌صورت هوشمندانه‌‌تر، می‌توانید استرس خود را به حداقل برسانید و به بهبود کیفیت زندگی خود کمک نمایید.


ادامه نوشته

مراقب آنچه که می‌گویید باشید


هنگامی که جوان بودم زندگی خانوادگی وحشتناکی داشتم. تنها به این دلیل به مدرسه می‌رفتم که بتوانم چند ساعتی از خانه دور باشم و خودم را میان بچه‌های دیگر گم کنم. عادت کرده بودم مثل یک سایه، بی‌سر و صدا به مدرسه بیایم و به همان شکل به خانه برگردم. هیچ کس توجهی به من نداشت و من نیز با کسی کاری نداشتم. ترجیح می‌دادم هیچ توجهی را به خود جلب نکنم زیرا باور داشتم همه از من بدشان می‌آید. گرچه در خلوت خود تمنای دیده شدن و توجه را داشتم.

زندگی سایه‌وار من به همین شکل می‌گذشت تا این که لنی  (Lenny)به مدرسه ما آمد. لنی دبیر ادبیات انگلیسی در دبیرستان ما بود. ۴٢ ساله، با ریش کم پشتی که تمام صورتش را پوشانده بود و لبخند دلنشینی که همیشه بر لب داشت. ریز نقش و پر جنب و جوش بود و اصرار داشت او را با نام کوچک صدا کنیم. برای اولین بار در زندگی‌ام کسی به من توجه کرد و با من مهربان بود. برای اولین بار در زندگی‌ام کسی مرا می‌دید، لنی!


ادامه نوشته

مصائب سفره ایرانی


چرا ایرانی‌ها چاق و مریض می‌شوند؟ رفتار غذایی ایرانی نه از مواهب سنت برخوردار است و از منافع غذاهای مدرن، و البته معایب و آفت‌های هر دو را هم دارد، این وضعیت باعث شده است بیماری‌های قلبی و عروقی و گوارشی و بدن‌های چاق ارمغان این وضعیت برای ایرانیان باشد.
عادت غذایی ایرانیان نیز همانند دیگر ابعاد زندگی آنها، ملغمه‌ای از سنت و مدرنیسم است، این رفتار غذایی که نه از مواهب سنت برخوردار است و از منافع غذاهای مدرن، و البته معایب و آفت‌های هر دو را هم دارد، این وضعیت باعث شده است بیماری‌های قلبی و عروقی و گوارشی و بدن‌های چاق ارمغان این وضعیت برای ایرانیان باشد.
نوشتار زیر، به بررسی علمی رفتار غذایی مرسوم ایرانی پرداخته است
 
١) زرشک پلو با مرغ و باقلا پلو با ماهی
هر دوی این غذاها، بسیار سرد هستند و به مرور زمان در صورت مصرف زیاد، غلظت خون ایجاد کرده و مقدار زیادی اخلاط نابجا و مضر بلغم و سودا در بدن تولید می‌کنند. ماهی، مرغ، برنج، زرشک، باقلا، روغن نباتی همگی سرد و بلغم زا هستند. حال اگر همراه این غذاها، سالاد، ماست یا ترشیجات هم مصرف گردد، مشکل چند برابر خواهد شد. در صورت مصرف چنین غذاهایی، حتما بایستی ادویه‌ها و مواد غذایی گرم مثل فلفل سیاه، زنجبیل، آویشن، سیاه دانه، عسل، کنجد و خرما مصرف نمایید.
 
٢) خوردن ماست و دوغ همراه با غذاهای گوشتی
مصرف همزمان ماست و غذاهای گوشتی، یکی از ممنوعات طب سنتی به حساب می‌آید. طبق گفته حکما، مصرف همزمان ماست با غذاهای گوشتی علاوه بر این که تولید بلغم می‌کند، موجب فساد گوشت در معده و در برخی موارد بروز لک و پیس می‌شود.
 


ادامه نوشته

تغییر شغل صورتگر به طبابت


در عهد دیوجانس( یا همان دیوژن کلبی؛ حکیم بنام یونانی که در حیات مادی به خم شکسته ای بسنده کرده بود) مردی صورتگر از پیشه اش دست شست و به سراغ طبابت رفت! دیوجانس به او گفت احسنت بر تو که ای رند که نیک دانستی که اگر خبطی بر الواح مرتکب شوی همگان بر آن علم می یابند و مستحق شماتت مردم می شوی اما خطایت در طبابت را خاک گورها مستور می سازد.

اخلاق تشکیلاتی


رشد دادن مسئولیت‌پذیری سازمان درقبال حقوق همه عناصر محیط‌‌، چه محیط داخلی و چه محیط خارجی‌‌، و رشد پیش‌بینی‌پذیری رفتار و عملکرد یک سازمان از سوی همه عناصر محیط‌‌، بزرگترین شاخص رشد اخلاقی وسلامت اداری یک سازمان و تشکیلات است‌.
سازمان‌ها‌‌ی ما در دست‌یابی به ‌این وضعیت مطلوب با موانع نگرشی‌، ساختاری و محیطی روبرو بوده‌‌اند‌. فرافکنی و پارادوکس "‌من به شرط او‌"‌، نمونه‌ای از موانع نگرشی‌، دولت‌سالاری و فقدان منشور اخلاقی‌، نمونه‌ای از موانع ساختاری و فضای رقابتی نابرابر جهانی نمونه‌ای از موانع محیطی برای رشد سلامت اداری سازمان‌هاست‌.
در اینجا برای رشد جهشی سلامت اداری چهارگام راهبردی به اختصار تبیین شده است‌:
نخست آنکه‌: اخلاق حرفه‌ای‌، گرچه دربرگیرنده اخلاق فردی و اخلاق شغلی است اما از هر دو فراتر رفته و به سازمان به عنوان یک مجموعه حقوقی ناظر است‌. بنابراین باید از فروکاستن سلامت اداری به اخلاق فردی و حتی اخلاق شغلی پرهیز کرد‌ه و جز به اخلاق حرفه‌ای رضا نداد‌.
دوم آنکه‌: امروزه رویکردی استراتژیک به اخلاق حرفه‌ای پیدا شده است‌ و به همین دلیل مسئولیت معنوی شرکت‌ به مدیران استراتژیست سپرده می‌شود ‌، نه به واحد پرسنلی و نه حتی به مدیران اجرایی .             
سوم آنکه‌: در حوزه اخلاق باید دو نوع رویکرد "‌فضیلت‌گرایانه‌" و "‌مسأله‌محور‌" را از یکدیگر تفکیک کرد‌. نگرش سنتی به معضلات اخلاقی صرفاً "‌فضیلت‌محور‌" است‌، نه "‌مسأله‌محور‌"؛ درحالی که آنچه از معضلات اخلاقی سازمانی گره‌گشایی می‌کند رویکرد‌"مسأله محور‌" است‌. چون معضله اخلاقی‌، یک مسأله است‌ و برای حل اثربخش آن نیازمند کسب تخصص و مهارت هستیم‌.
 چهارم آنکه‌: اخلاق سازمانی نه لزوماً فرد ـ وابسته و نه حتی سازمان ـ وابسته است‌، بلکه علل و عواملی برون فردی‌: محیطی و ساختاری هم دارد‌. غفلت از این دسته عوامل درمقام تبیین و تحلیل معضله اخلاقی تصمیم گیری ما را از واقع بینی دور خواهد کرد.


ادامه نوشته

کاربرد مصاحبه در استخدام


یکی از فعالیتهای جاافتاده در بحث استخدام، مصاحبه است. فرض بر این است که در مصاحبه های استخدامی، مصاحبه کننده درکی عمیق تر و مستقیم تر از داوطلب استخدام خواهد یافت که این درک میتواند سازمان را در جهت توفیق در جذب نیروهای جدید یاری کند. اما آیا همیشه و همه جا مصاحبه شدنی و قابل استفاده هست؟
ابتدا لازم است با چند نکته در مورد مصاحبه آشنا شویم:
- مصاحبه با داوطلب استخدام، بر اساس اطلاعات موجود از فرد داوطلب و مهم تر از آن بر اساس شاخصه های مورد نظر برای شغل، باید انجام شود.
- یافته های مورد انتظار از مصاحبه باید روشن باشد، یعنی قبل از مصاحبه، باید روشن باشد که این مصاحبه در پی کشف چه نقاط روشن نشده ای در مورد داوطلب است.


ادامه نوشته

چگونه استعدادهایمان را کشف کنیم؟


بر کسی پوشیده نیست که همه ما با استعدادها و توانایی های خاصی به این  دنیا می آییم. این استعدادها در واقع هدیه هایی از طرف خداوند هستند و نشان می دهند که خداوند در روی کره زمین چه ماموریتی را برای ما در نظر گرفته است. به عبارت دیگر کره زمین مانند خانه ای بزرگ است که متعلق به همه انسان هاست و هرکسی باید به سهم خودش برای آباد کردن این خانه مشترک و خدمت به ساکنان آن بکوشد. در این میان یکی مانند ادیسون روشنایی را به خانه ها می آورد و یکی مانند گراهام بل تلفن. یکی اتومبیل را اختراع کرده و یکی کامپیوتر را توسعه می دهد و یکی واکسن بیماری های کشنده را می سازد وهزاران شخص دیگر هزاران خدمت کوچک و بزرگ دیگر را انجام  می دهند.

آنچه اهمیت دارد این است که ما هم در این دنیا نقشی داشته باشیم و صرفا یک مصرف کننده نباشیم.ممکن از خود بپرسیم ما به درد چه کاری می خوریم؟آیا باید حتما مخترع باشیم یا حتما باید کار بزرگی را انجام دهیم تا بتوانیم مفید باشیم؟جواب این سوال ها را استعدادهای برجسته ی ما می دانند!همان استعدادهایی که مشخص می کنند در انجام چه کاری می توانیم بهترین باشیم.در اینجا لازم است بدانیم که ما در انجام هیچ کاری کاملا بی استعداد نیستیم و با تلاش زیاد می توانیم در هر زمینه ای موفقیت هایی را بدست بیاوریم مثلا کسی که می گوید استعداد ریاضی ندارد هرگز در این درس نمره صفر نمی گیرد بنابراین  گرفتن نمره ای مانند 7 هم خود نشان از مقداری استعداد است!همین شخص باتلاش بیشتر می تواند قبول شود هرچند که گرفتن نمره بیست ممکن است برای او بسیار بسیار سخت باشد.


ادامه نوشته

پندهای‌تکان‌دهنده امیرالمؤمنین(ع)


نفس خویش را در عبادت فریب ده (همان‌گونه که اطفال را با وعده وعیدها به خیر و صلاح می‌کشانند) و با آن مدارا کن و مجبورش مساز و در وقت فراغت و نشاط او را به‌کارگیر، مگر در واجبات که چاره‌ای از انجام آن و پی‌گیری آن در وقت آن نیست.
نامه‌ای از امیرالمؤمنین(ع)به همه عالمان دینی:
 
یکی از سنت‌های زیبا و سودمند که در گذشته بیش‌تر مورد توجه بود، سنت توحید و رهنمودهای چاره‌ساز به صورت مکاتبه و نامه است که بزرگان، برای ره‌جویان در موقع نیاز و یا به درخواست آنان، بیان می‌کرده‌اند. این نوشته‌های مهم نقش ماندگاری برای مخاطب و آیندگان در پیمودن راه سعادت دارد.

یکی از همین نامه‌ها، رهنمودهای حکیمانه و حیات‌بخش امیر‌المؤمنین(ع)است که برای یار باوفای خویش حارث همدانی نوشته و نکات بسیار مهم و حساس را با بیان شیوا تذکر داده‌اند که می‌تواند ره‌توشه همه‌ی مسلمانان در همه عمر و به ویژه دست‌مایه‌ی عالمان دینی جهت هدایت معنوی مردم باشد، اینک به متن کلام نورانی آن حضرت توجه می‌کنیم:
 
 
1. به ریسمان قرآن چنگ بزن و از او خیرخواهی نما، حلال آن را حلال و حرام آن را حرام شمار.
 
2. به آن‌چه از حق در گذشته بود، تصدیق کن.


ادامه نوشته

دوازده نکته از دوازده عارف


یک سال دیگر از عمر ما گذشت.شما جوانان رو به پیری و ما پیران رو به مرگ پیش می رویم.در این یک سال تحصیلی شما به تحصیلات و اندخته های علمی خود واقفید؛ می دانید چه مقدار تحصیل کرده و تا چه اندازه پایه های علمی خود را بالا برده اید؛ لکن راجع به تهذیب اخلاق ، تحصیل آداب شرعیه، معارف الهیه و تزکیه نفس چه کرده اید؟ و چه قدم مثبتی برداشته اید؟ هیچ به فکر تهذیب و اصلاح خود بوده اید؟ و در این زمینه برنامه ای داشته اید؟

مقام معظم رهبری
مسئله ی دیگر در نظام اخلاقی و رفتاری حوزه ها فیض بردن از معنویات است، تهذیب است.این خیلی مهم است.جوان امروز بیش از گذشته به تهذیب نیازمند است.امروز در همه دنیا اینجور است که وضع نظام مادی و فشار مادی و مادیت جوانها را بی حوصله می کند؛ جوانها را بی حوصله می کند.در یک چنین وضعی دستگیر جوانها توجه به اخلاق و معنویت است.
ما قله های تهذیب داریم.در همین قم حاج میرزا جوای آقای ملکی، علامه طباطبایی، آیه الله بهجت، مرحوم آقای بهاءالدینی قله های تهذیب بوده اند.رفتار اینها، شناخت زندگی اینها، حرفهای اینها خودش یکی از شفابخش ترین چیزهایی است که می تواند انسان را آرام کند.به انسان آرامش دهد و دلها را نورانی کند.

    آیه الله شاه آبادی
    تا قوای جوانی و نشاط آن باقی است ، بهتر می توان قیام کرد در برابر مفاسد اخلاقی و خوب تر می توان وظایف انسانیه را انجام داد و مگذارید این قوا از دست برود و روزگار پیری پیش آید که موفق شدن در آن حال مشکل است و بر فرض موفق شدن زحمت اصلاح خیلی زیاد است.


ادامه نوشته

پنج استراتژی برای مدیریت بر محیط کاری


اختلاف نظر در فضای کار به مشکلات زیادی دامن می‌زند. هر مناقشه‌ای در فضای کار به استرس و فشار روانی در کارمندان دیگر راه می‌برد. این مشکلات روانی به کاهش بهره‌وری سرتاسر کسب و کار شما منجر می‌شوند، چراکه هر مناقشه‌ای در فضای کار باعث می‌شود که عده‌ای از کارمندان همکاری مناسبی با یکدیگر نداشته باشند و طرفین درگیر، از توافق با یکدیگر خودداری کنند.

آمار پژوهشی نشان می‌دهد که مدیران مختلف نزدیک به 24 تا 60 درصد از زمان حضورشان در شرکت را به حل مشکلات بین کارمندان می‌گذرانند تا از عدم همکاری آنها و کاهش بهره‌وری شرکت جلوگیری به عمل آورند.

 بنا به آمار انستیتو مناقشات کاری آمریکا (WBI) نزدیک به 35 درصد از نیروی کار در آمریکا از مناقشه‌ها و جدل‌های بین کارمندان در فضای کاری گله می‌کنند، چراکه بی‌دلیل پایشان به برخی از این دعواها و بحث‌ها کشیده شده است و در بسیاری از موارد، از کار اخراج شده‌اند. البته نباید گمان کرد که صرف این جدل‌ها مشکل‌زا هستند. مساله‌ مهم عملا بر سر اختلاف عقیده و تعارض‌های شخصیتی است. ما در اینجا نکاتی را برای مدیریت بر محیط کاری و مناقشات آن مطرح می‌کنیم. مدیران می‌توانند از این نکات در جهت دست‌یافتن به بهترین کارکرد نزد کارمندان سود برند.

1. صدای همه‌ طرفین مناقشه را خوب بشنوید. شما به عنوان مدیر یک شرکت باید به طرفین مناقشه فرصت بدهید تا بخشی از ماجرا را از جانب خودشان تعریف کنند. وقتی همه حرف بزنند، هیچ صدایی شنیده نمی‌شود. اما وقتی نکات را روی میز بیاورند و همه چیز مکتوب شود، آنگاه راه حل مشکلات نیز مشخص می‌شود. اغلب کارمندان احساس بهتری خواهند داشت اگر مطمئن باشند که به سخنان و نوشته‌هایشان توجه خواهد شد. اگر به کارمندانتان فرصت مشارکت در حل مشکل را بدهید، آنها نیز دغدغه‌ بیشتری نشان خواهند داد. کارمندان باید حس کنند که می‌توانند آزادانه در حضور مدیران مشکلات کاری‌شان را مطرح کنند.


ادامه نوشته

حکایت : روی سکه


در خلال یک نبرد بزرگ، فرمانده قصد حمله به نیروی عظیمی از دشمن را داشت. فرمانده به پیروزی نیرو‌هایش اطمینان کامل داشت ولی سربازان وی دو دل بودند.

فرمانده سربازان را جمع کرد، سکه‌ای از جیب خود بیرون آورد، رو به سربازان کرد و گفت:
«سکه‌ای را بالا می‌اندازم، اگر رو بیاید پیروز می‌شویم و اگر پشت بیاید شکست می‌خوریم.»
بعد سکه را به بالا پرتاب کرد. سربازان همه به دقت به سکه نگاه کردند تا به زمین رسید.

سکه به سمت رو افتاده بود.
سربازان نیروی فوق‌العاده‌ای گرفتند و با قدرت به دشمن حمله کردند و پیروز شدند.
پس از پایان نبرد، معاون فرمانده نزد او آمد و گفت: «قربان، شما واقعا می‌خواستید سرنوشت جنگ را به یک سکه واگذار کنید؟»


ادامه نوشته

شعور جمعی


شصت سال قبل، در سال 1952 دانشمندان ژاپني درباره رفتار ميمون‌هاي وحشي در يک جزيره تحقيق مي‌کردند. غذاي اصلي ميمون‌ها, سيب‌زميني شيرين بود. ميمون‌ها سيب‌زميني را خاک‌آلوده مي‌خوردند. يک روز پژوهشگران متوجه شدند، ميموني کاري جديدي مي کند : او سيب زميني را قبل از خوردن شست! شايد اتفاقي يادگرفته بود مثلا سيب‌زميني از دستش به آب افتاده و بدون خاک مزه بهتري داشته. به هرحال او اين رفتار را روزهاي بعد هم تکرار کرد، و به‌تدريج ميمون‌هاي ديگر اين کار را ياد گرفتند.
در سال 1958، زماني که صدمين ميمون به اين رفتار جديد روي آورد، دانشمندان جزيره‌اي در سيصد مايلي نيز گزارش دادند که ميمون‌هاي آن جزيره نيز شروع به شستن سيب‌زميني‌ها کرده‌اند!!


ادامه نوشته

کمی از بوعلی سینا بیاموزیم


بعید می‌دانم کسی از مخاطبان عزیز باشد که نام حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی یعنی ابوعلی سینا را نشنیده باشد؛ شخصیت بزرگی که اگر او را در عرصه دانش بی‌نظیر ندانیم، کم نظیر خواهد بود. او را که با آن عمر اندکش، چنان خدمات مهمی به دانش بشری کرده است، می‌توان بحق نابغه دهر نامید و مثل او را دنیا شاید کمتر به خود ببیند.

او کسی است که در رشته‌های گوناگون علمی به صورت اجتهادی قلم زده است در طب، فلسفه، علوم عقلی و نقلی ید طولایی دارد، به گونه‌ای که تمام آثار وی راهگشای اندیشمندان و دانشمندان عصر کنونی شده و نظریات و ایده‌ها و طرح‌های او مقدمه بر کشفیات و اختراعات امروز بشری بوده است.

آنچه بیان شد همه از وجنات علمی و پژوهشی این اندیشمند مسلمان بود که شما خواننده عزیز، بهتر از من بدان اشراف و آگاهی دارید؛ اما گویا بخش مهمی از زندگی حکیم ابن سینا مغفول مانده و کمتر بدان توجه و التفات شده است و آن‌‌ همان بخش اخلاقی وی و به ویژه دو اقرار ابن سیناست، که در آن ناگفته‌ها و سخنان نغز زیادی وجود دارد.

دو اقرار بزرگ و مهم ابن سینا برای طالبان علم در هر رشته علمی و در هر جای دنیا که باشند پندآموز خواهد بود. نخستین اقرار این اندیشمند اسلامی مربوط به حل مسائل مشکل علمی است. خود ابن سینا می‌گفت، وقتی در مسأله‌ای علمی کارم گره می‌خورد و درمانده می‌شدم، به مسجد و محراب و عبادت پناه می‌بردم، وضو می‌گرفتم و در برابر خدای متعال سر به سجده می‌گذاشتم و از آن عالم مطلق و حلال هر مشکلی مدد می‌گرفتم و از درگاه خدای متعال حل آن مسأله را مسألت می‌کردم. البته این عمل ابن سینا هم باز طبق آیه قرآن است که خداوند می‌فرماید: «ادعونی استجب لکم» بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. این را می‌توان نخستین اقرار مهم ابن سینا دانست که در آن ابن سینایی که در نزد ما اینقدر عالم و حکیم و بزرگ است، خود را در برابر خدای متعال خوار و ذلیل و حقیر می‌داند و از وی حل مسائلش را می‌خواهد.


ادامه نوشته

سند راهبردي فروش


شكي نيست كه فروش يكي از بخشهاي مهم در كسب و كار است. شايد به همين علت باشد كه در اكثر سيستمها، با ساماندهي اين بخش از فعاليتها، توجهي مهم شده است.
ما در سازمانمان، غير از حقوق احتمالاً بهتري كه براي بخش فروش در نظر گرفته ايم، چه كار سيستماتيكي انجام داده ايم؟
به نظرم، دير يا زود، هم مديران (چه سازماني و چه بخشي) و هم كاركنان بخش فروش بالاخره ميدانند كه "چه ميكنند" و چه هدفي را دنبال ميكنند.
اما اگر ما يك سند راهبردي فروش داشته باشيم، ميتوانيم مثمرتر حركت كنيم.

سند راهبردي فروش چيست؟
سند راهبردي فروش، سندي است كه خيلي ساده اما جامع تمام فعاليتهاي ما در بخش فروش را تبيين ميكند. يعني ما ميدانيم كه هر كاري را چرا و چطور انجام ميدهيم و براي فروش خود چه فعاليتهايي انجام ميدهيم؟
همين الان اگر از همكاران خود بپرسيم كه ما در بخش فروش چه ميكنيم، بي ترديد همه جوابهايي خواهند داد، اما آيا تمام اين پاسخها درست است؟ آيا اينها با هم و با اهداف سازمان هم جهت هستند؟ انتقال اين موارد به يك همكار جديد، چقدر طول ميكشد؟

كار سند راهبردي فروش همين است:
- تمام تلاشها را هم سو ميكند.
- معيارهاي سنجش موفقيت را تعريف ميكند.
- شروع به كار همكاران جديد را به شدت تسريع و تسهيل ميكند.
- سازمان را از اهداف بخش فروش و همكاران اين بخش را از اهداف سازمان مطلع ميكند.
- از تعارضها جلوگيري ميكند.
- از دادن وعده هايي كه قابل تحقق نباشند،‌جلوگيري ميكند و


ادامه نوشته

آیا شما هم نیمکت...دارید؟

 
روزی لویی شانزدهم در محوطه ي کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!
لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟ افسر گفت قربان افسر قبلی نقشه ي قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم! مادر لویی او را صدازد وگفت من علت را میدانم،زمانی که تو 3سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود! و از آن روز 41 سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند!
فلسفه ي عمل تمام شده، ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!
آیا شما هم این نیمکت را در سازمان خود مشاهده میکنید؟
 

قدرت پنهان شبکه‌های اجتماعی


قدرت چیست و منشأ قدرت کجاست؟ این پرسش، در هر عصری می‌تواند پاسخ خاص خود را داشته باشد. چرا که مؤلفه‌های قدرت، اهرم‌ها و روش اعمال آن، بر اساس واقعیات جاری در بستر جامعه تعریف می‌شود. در عصر حاضر، تحت تأثیر جریان رشدیابنده فناوری‌های نوین اطلاعات و ارتباطات، مقوله «قدرت»، مفهوم و ماهیتی نوین یافته است. اظهارنظر در مورد قدرت همیشه به «زمینه» بستگی دارد، و فضای سایبر یک حوزه‌ جدید و مهم از قدرت است.

در چنین وضعیتی، پاسخ ما به پرسش آغازین این نوشتار چه خواهد بود؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، کافیست به یکی از پدیده‌های مولود فناوری‌های نوین اشاره کنیم: «شبکه‌های اجتماعی فضای سایبر».

شبکه‌ های اجتماعی، پیشینه‌ای به قدمت حیات بشر داشته و پیوندی آشکار با هم‌زیستی اجتماعی انسان‌ها در کنار یکدیگر دارند. آنچه قابلیت شبکه‌های اجتماعی عصر کنونی را از گذشته متمایز می‌سازد،  بستر شکل گیری شبکه‌ های اجتماعی و مکانیزم‌های ارتباطات درونی آنها است. این قابلیت‌ها، توانایی تغییر در معادلات سنتی قدرت را نصیب این شبکه‌ها نموده است. کاستلز[۱] ویژگی‌های عمده شبکه‌های اجتماعی فضای سایبر را  در انعطاف‌پذیری (بازسازی و واکنش‌پذیری در برابر تغییرات محیطی)، مقیاس‌پذیری (کوچک و بزرگ‌ شدن) و توانایی تداوم حیات، بدون وابستگی به مرکزیتی واحد ذکر می‌کند.


ادامه نوشته

من روزه ام را از روی هوس نشکستم - منصور حلاج


همه می دونید که بیماری جزام ذره ذره گوشت و تن را می خوره و یهو می بینید که یکی یک طرف از صورتش کاملا ریخته و نه لپ داره نه گونه ....و از بیرون صورت دندوناش معلومه ....یا یک تیکه از استخوان دستشون معلومه و گوشتاش همه ریخته ....بیمارای جزامی چهره های خیلی خیلی دردناکی دارند .طوری که هر کسی نمی تونه بهشون نگاه کنه ....
الان این افراد خیلی کم شدن و جلو این بیماری داره گرفته میشه ... یه دهکده ای است نزدیک تبریز که اون ادمها را توش نگه داری می کنند ....باورتون میشه وقتی در خواست دادن برای این که چند تا پرستار استخدام کنند تا به اونها غذا بده هیچ کس حاظر نشد ...چرا خیلی ها اومدند تا کار کنند ولی وقتی از نزدیک اون جا را دیدند همه جا زدند .....
در خواست را جهانی دادند .....چند تا راهبه از فرانسه و ایتالیا بلند شدند اومدند واسه پرستاری از این ادما ....
چند تا راهبه !!! اون هم از کشور های دیگه  ! .

به هر حال ...
داستان از اون جایی شروع میشه که ...


ادامه نوشته

چگونه یک متفکر استراتژیک شوید؟


 تفکر استراتژیک چیست؟

تفکر استراتژیک یعنی هم‌زمان هم خلبان باشید، هم لوکوموتیو‌ران. هم نقاش باشید، هم مهندس.
تفکر استراتژیک یعنی مثل یک خلبان از بالا به فرصت‌ها و مشکلات نگاه کنید که در زندگی گهی زین به پشت است و گهی پشت به زین. بدانید کارهای شما چه تاثیری بر دیگران دارد.
تفکر استراتژیک یعنی مثل یک نقاش تصویر آینده را ترسیم کنید.
تفکر استراتژیک یعنی مثل یک مهندس پای‌تان روی زمین باشد و با چالش‌ها عمل‌گرا برخورد کنید.
تفکر استراتژیک یعنی مثل یک لوکوموتیو‌ران پیوس‌تَه ادامَه دادن. لوکوتیو در سربالایی‌ها یا سرپایینی‌ها از حرکت نمی‌ایستد. چون رهرو آن است که تا تَه خط، آهس‌تَه و پیوس‌تَه رَود.

چرا تفکر استراتژیک مهم است؟
تفکر استراتژیک مزایای شخصی و حرفه‌ای ارزشمندی دارد. مثلا اعتماد و همکاری همکاران با هم، مدیران و افراد تحت سرپرستی. یا موارد دیگری مثل هماهنگی. هارمونی برای انسان لذت‌بخش است و هماهنگی نیز از جنس هارمونی است. هماهنگی لذت‌بخش است. هم‌سویی و آینده‌نگری. هیچ کس از ساز مخالف خوشش نمی‌آید. تعهد. بهبود عملکرد. و مهم‌تر از همه این که در اثر تفکر استراتژیک فرهنگی متولد می‌شود که در آن تفکر ناب ارزش پیدا می‌کند. ذهن ما پر است از تاریخ تفکر و خالی از خود تفکر. حالا وقت بالا زدن آستین‌هاست.
مارسل پروست نویسنده کتاب در جست و جوی زمان از دست رفته می‌گوید:
سفر اکتشافی تنها جست و جوی سرزمین‌های تازه نیست. نگاهی متفاوت نیز کشفی شگرف به دنبال خواهد داشت.


ادامه نوشته

پنج روش درست تحسین کارمندان!!!


ماری کِی اش Mary Kay Ash صاحب لوازم آرایش معروف ماری کِی گفته است، "دو چیز هست که مردم بیشتر از پول و درامد بالا می خواهند ... یکی شناخت و دیگری تحسین." یکی از مهمترین عوامل انگیزه دهنده به کارمندان همیشه تحسین و تشویق بخاطر درستی انجام کار بوده است. این همیشه از پول مهمتر بوده است.

اما چرا مدیران، مالکان و کارفرمایان از آن زیاد استفاده نمی کنند؟ بعضی می گویند چون نمی دانند چطور باید از کار کارمندان خود قدردانی کنند. بعضی نمی دانند برای تشویق و قدردانی از کارمندان خود در محیط کار چه می توانند بدهند. و خیلی ها هم آنقدر مشغله دارند که اصلاً حواسشان به این نیست.

این یکی از بدترین گناهان مدیران است که آنقدر مشغله داشته باشند که قدردانی از کارمندانشان و تشویق و تحسین آنها بخاطر کارهای خوبشان را فراموش کنند.

در زیر به 5 راز انگیزه دهنده برای قدردانی صمیمانه که تیم کاری شما را برای رسیدن به سطح موفقیت بالاتر تشویق می کند، اشاره می کنیم:

* جزئی بیان کنید

برای اینکه رفتار و عملی را دوباره از کارمندتان ببینید، باید به او نشان دهید که دقیقاً قدردان کدام عمل او هستید. بعنوان مثال، قدردانی های معمول اینطور هستند:

مدیر: "علی، امروز کارت فوق العاده بود. همینطور ادامه بده."

علی: "ممنون" (علی به این فکر می کند که مدیر از کدام کار او قدردانی می کند)


ادامه نوشته

خاطـره ای تفـکربرانگیـز از پـروفسور حسـابی


پروفسور حسابی؛ ملقب به پدر فیزیک ایران بعد از ملاقاتی كه با انیشتین داشتند و پس از آنكه انیشتین به ایشان نوید می دهند كه نظریه شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیك را در جهان متحول خواهد كرد، به پروفسور پیشنهاد می دهد كه برای تكمیل نظریه خود در آزمایشگاه مجهز دانشگاه شیكاگو به كار خود ادامه دهد. در ادامه ایمیل خاطره ای بسیار آموزنده از ایشان در دانشگاه شیکاگو نقل شده كه هر ایرانی را به فكر وا می دارد. امیدوارم شما دوستان هم فرصت خوندنش رو از دست ندهید ...
دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.
من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.
نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.
از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!


ادامه نوشته

چرا جوانان از کارآفرینی می‌ترسند؟


جوانان معمولاً به خاطر ترس از شکست و ناکامی و نداشتن سرمایه یا فشاری که روی آن‌هاست، یک کار مستقل را شروع نمی‌کنند و محققان بر این باورند که مهمترین دلیل این ترس این است که جوانان امروز الگوی مناسبی از کارآفرینان جوان گذشته ندارند که از آن‌ها پیروی کنند‎.

بررسی‌ای که سازمان انگلیسی‎ Enterprise Insight ‎انجام داده درباره این نکته بحث کرده که ادبیات کارآفرینی در دهه ۱۹۸۰ شروع شده ولی دیگر تغییری نکرده و در آن دوره کارآفرینان قدیمی سعی کردند راهی برای نسل بعدی باز کنند. این سازمان می‌گوید کارآفرینان جوان اغلب تمایل دارند که جایگاه خود را در دنیا پیدا کرده و اثری از خود باقی بگذارند اما این ادبیات که مناسب دوره کنونی نیست و ترس از شکست و فشاری که از سوی خانواده، معلم و دوستان برای پیدا کردن شغل بر جوانان وارد می‌شود، باعث شده که آن‌ها از محقق کردن ایده‌هایشان چشم‌پوشی کنند‎.
در اینجا این فرض وجود دارد که اکثر جوانان فاقد مهارت‌های تجارتی و کاری هستند از این رو باید کسی مستقیماً آنان را هدایت کند و به آن‌ها یاد دهد که چگونه در این عرصه فعالیت کنند و سیاست گذاران باید بدانند که اگر جوانان حمایت شوند و به کارآفرینی تشویق شوند، بسیاری به شروع یک کسب و کار جدید تشویق می‌شوند‏‎.

این به آن معنی است که باید شبکه‌ای منسجم برای جوانان ایجاد شود که بر تحقق ایده‌های جوانان، ارتقای الگوی موجود و خلق فرصت‌های کاربردی و عملی تأکید و تمرکز دارد‎.


ادامه نوشته

اصل پنیر سوئیسی ( swiss cheese ) در مدیریت زمان


روش پنیر سوئیسی : در این روش سوراخی درکار ایجاد می کنید درست مانند سوراخی که در یک نقطه  پنیر سوئیسی وجود دارد. یعنی 5 تا 10 دقیقه روی پروژه ای کار می کنید و بعد آن را رها می کنید و سراغ پروژه ی  دیگری می روید.این روش را حتما اجرا کنید به خصوص اگر اهل مسامحه کاری هستید هیجان دارد.

اصل پنیر سوئیسی ( swiss cheese  ) در مدیریت زمان : اصل پنیر سوئیسی در مدیریت زمان بدین معناست که حتی اگر وقت کمی دارید آن را صرف کارهای جزئی و کم اهمیت نکنید، بلکه به انجام بخشی ( ولو کوچک ) از کار مهمتان بپردازید . ( پنیر سوئیسی : پنیر زرد رنگی است که داخلش حفره هایی است . )

فرض کنیم نیم ساعت به پایان وقت اداری مانده و دو کار داریم که از نظر اولویت بندی کار اولویت اول مهمتر است ولی بیش از نیم ساعت وقت می طلبد، لذا براساس این اصل کار اولویت دوم را انجام نمی دهیم و همین نیم ساعت را به کار اولویت اول می پردازیم ، که هر از مدتی این کار کردن حالت حفره ای است که در مجموع ، کار به اتمام می رسد.

یک فرصت فوق العاده برای افزایش هوش مالی شما


ابزاری برای آموزش چگونه ثروتمند شدن/ یک فرصت فوق العاده برای افزایش هوش مالی شما
رابرت کیوساکی می گوید: «علت عمده ای که باعث می شود غالب مردم در تنگناهای مالی بسر ببرند این است که آنان سال های سال از عمر خود را در مدارس بسر می برند اما در خصوص پول هیچ چیز یاد نمی گیرند. نتیجه این است که مردم فقط یاد می گیرند برای پول کار کنند... اما هیچگاه یاد نمی گیرند چه کنند تا پول برایشان کار کند».
رابرت با گذر از فراز و نشیب های بسیار در زندگی توانست در سال 1996 در سن 47 سالگی به استقلال مالی رسیده و خود را بازنشسته کند. وی در این سال کتاب «پدر پولدار ، پدر بی پول» را نوشت که به مدت سه سال پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال بود.

در این کتاب رابرت در مورد دو پدر خود توضیح می دهد و به تفاوت دیدگاه های آن دو می پردازد. یکی بی پول و دیگری پولدار ، اولی بسیار باهوش ، تحصیلکرده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه استنفورد و دیگری تا هشت کلاس تحصیل کرده بود. هر دوی آنها در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند اما یکی وقتی مرد ، ده ها میلیون دلار برای خانواده اش ، سازمان های خیریه و کلیسایش به جا گذاشت ، حال آنکه دیگری پس از مرگش مقروض بود.


ادامه نوشته

اصل قورباغه‌ای


اگر يک قورباغه تيزهوش و شاد را برداريد و داخل يک  ظرف  آب جوش بيندازيد قورباغه چه کار مي کند؟
بيرون مي پرد! در واقع قورباغه فورا به اين نتيجه مي‌رسد که لذتي در کار نيست و بايد برود!

حالا اگر همين قورباغه يا يکي از فاميل‌هايش را برداريد و داخل يک ظرف آب سرد بيندازيد وبعد ظرف را روي اجاق بگذاريد و به تدريج به آن حرارت بدهيد قورباغه چه کار مي کند؟
استراحت ميکند...چند دقيقه بعد به خودش مي گويد: ظاهرا آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنيد يک قورباغه آب پز آماده است.

نتيجه اخلاقي داستان!
زندگي به تدريج اتفاق مي افتد.ماهم مي توانيم مثل قورباغه داستانمان ابلهي کنيم وبه گرمای تدریجی آب عادت کنیم و وقت را از دست بدهيم وناگهان ببينيم که کار از کار گذشته است .همه ما بايد نسبت به جريانات زندگي مان آگاه وبيدار باشيم.


ادامه نوشته

قرائتی چگونه خدا را نشان کودکان می دهد


حجت الاسلام محسن قرائتي صبح امروز در ششمين گردهمايي دانشجويان فعال خارج از كشور در خصوص مسائل مختلف ديني از قبيل حكم قتل مرتد، اهميت علم، امام زمان(عج)، دردسرهاي مومنين، ازدواج با كافر، حجاب و ساير سئوالات دانشجويان به ايراد سخنراني پرداخت كه مشروح آن در ادامه آمده است:


چرا مرتد را می کشند؟
چرا مُرتد را مي‌كشند؟ حق فرد مهمتر است يا حق جامعه. پياز و سير شايد براي فرد مفيد باشد، اما موقعي كه کسی مي‌خواهد به مسجد برود نبايد پياز و سير بخورد.

حق خانه متعلق به انسان است، اما موقعي كه در مسير راه سازي باشد، بايد خراب شود.

مرتد را هم زماني اعدام مي‌كنند که تضعيف امت و مكتب مي‌كند و گرنه مي‌توان مرتد بود و به كسي نگفت.

چرا خداوند خودش امام زمان را حفظ نكرده است؟
قرار نيست خداوند كارهايش را با غيب انجام دهد، خدا در مورد قرآن هم مي‌گويد آن را حفظ مي كند، اما چگونه حفظ كرده است با فرمول و حساب و كتاب.


ادامه نوشته

چرا كاركنان سازمان را ترك مي كنند


( 7 دليل پنهان كه پول هيچيك از آنها نيست )

جرقه هاي تصميم قطع ارتباط چه زمان در ذهن كاركنان پديد مي آيد؟
بعد از اينكه ...
• براي ارتقاء در سازمان ناديده گرفته مي شوند
•درمي يابند كه شغلشان مطابق انتظاراتشان نيست
•از زمزمه هاي انتقالشان به بخش هاي ديگر سازمان آگاهي مي يابند
•با خواسته انجام كاري غيراخلاقي مواجه مي شوند
•با آزار جنسي يا تبعيض نژادي روبرو مي شوند
•از تبعيض در پرداخت حقوق و مزاياي مشاغل مشابه خود در سازمان آگاهي مي يابند
•احساس مي كنند اختياراتي ناچيز و بي اهميت در شغل خود دارند
•با رئيس خود به اختلاف نظر مي رسند
•با همكاران خود به تعارض مي رسند
•در ارزيابي عملكرد، به ناحق رتبه اي پائين كسب مي كنند ...


منبع : مدیریت دانش سازمانی – شماره 18
منبع واسطه : www.Modiriran.ir

حکایت :وقتی دیگران درکتون نمی کنند


یکی از دوستام تعریف می کرد : "با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء 5-6 ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم.یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی. خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم...سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی...رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت...! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!
                
  نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!!


گلـواژه های عـالی از انـسان های عـادی‎ !


کلامی از شیخ بهایی:
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.

نظر گاندی در مورد هفت چیزی که بدون هفت چیز دیگر خطرناک هستند:
ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
و عبادت بدون ایثار


ادامه نوشته

آشـنایی با زبـان بـدن


حتماً این جمله را شنیده اید که "صدای عمل بلندتر از کلمات است." این مسئله مخصوصاً در مورد "زبان بدن" صحت دارد. "زبان بدن" نوعی ابزار ارتباطی قدرتمند است که با استفاده از آن می توان دوست پیدا کرد و یا دیگران را به انجام کاری متقاعد نمود.

آشنایی با "زبان بدن" به شما کمک می کند مسائلی مثل جذابیت، حقیقت، اعتمادبه نفس و شرم را تشخیص دهید. شما با دقت در حرکات طرف مقابل می توانید به حقایق زیادی دست یابید. در واقع تمام ما آگاهانه یا ناآگاهانه از "زبان بدن" استفاده می کنیم. برای آشنایی بیشتر با این زبان به موارد زیر توجه کنید:

1. تماس چشمی
اجتناب از نگاه کردن به چشمان دیگران و یا تغییر ناگهانی مسیر نگاه حکایت از پنهانکاری یا دروغگویی دارد و در ضمن می تواند نشانه شرم یا عدم اعتمادبه نفس باشد.

2. لبخند زدن
لبخند زدن می تواند نشانه اعتمادبه نفس، دوستی و رفتار مثبت باشد و این حس را منتقل می کند که مردم در کنار شما بودن را دوست دارند. از سوی دیگر مفهوم لبخند تصنعی و یا توأم با دستپاچگی کاملا ضدمفهوم ذکر شده است.


ادامه نوشته

تحصیل 300 رهبر دنیا در دانشگاه‌ های آمریکا


بسیاری از رهبران کشورها آموزش‌های آمریکایی فرا گرفته‌اند که منجر به افزایش قدرت نرم واشنگتن می‌شود.
به گزارش فارس «واشنگتن‌تایمز» با ارائه آماری از تعداد دانشجویان‌خارجی و فارغ‌التحصیلی تعداد زیادی از رهبران جهان از دانشگاه‌های آمریکا، می‌نویسد: بسیاری از رهبران کشورها آموزش‌های آمریکایی فرا گرفته‌اند که منجر به افزایش قدرت نرم واشنگتن می‌شود.

این روزنامه در مطلبی با عنوان «بسیاری از رهبران جهان، مسلح به آموزش‌های آمریکایی، درباره دنیا تصمیم‌گیری می‌کنند»، می‌افزاید: هنگامی که مقامات آمریکایی تلاش داشتند برای رسیدن به توافقی به منظور خاتمه جنگ داخلی 20 ساله میان سودان و سودان‌جنوبی در سال 2005 میانجی‌گری کنند، با فرد جنگجویی که رهبری شورشیان را در جنوب این کشور به عهده داشت، طرح دوستی ریخته بودند.
پیش از آنکه «جان گارانگ» فرماندهی ارتش آزادی‌بخش مردم سودان را در دست بگیرد، چهار سال در دانشگاه «گرینل» ایالت آیوا درس می‌خواند و مدرک کارشناسی خود را در رشته اقتصاد دریافت کرد. یک دهه پس از فارغ‌التحصیل شدن در سال 1969، وی به این ایالت بازگشت تا مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را از دانشگاه ایالتی آیوا، در رشته اقتصاد کشاورزی بگیرد.


ادامه نوشته

 ضرورت مستندسازي


در 17 دسامبر 1903، در كيتي هاك در كاروليناي شمالي در ايالات متحده، هواپيماي شكننده اورويل و ويلبر رايت، با موفقيت به پرواز درآمد و نام اين دو برادر را به عنوان پايه گذاران علم هوانوردي نوين در تاريخ ثبت نمود. اكنون پس از گذشت يكصد سال هوانوردي مدرن در مورد اينكه اين دو برادر چگونه موفق شده اند نمي توان با قاطعيت نظر داد. تاكنون چهار تيم خبره متشكل از دانشمندان علم هوانوردي و متخصصان ساخت هواپيما گرد هم جمع شده اند تا چيزي شبيه هواپيماي برادران رايت از روي مدلي كه آنها دنبال كرده بودند، بسازند اما هر بار با ساختن آن، اين حقيقت رخ نمود كه اين تيم ها قادر به ساختن هواپيمايي مشابه با هواپيماي برادران رايت نيستند و از به پرواز درآوردن هواپيمايي مشابه عاجزند و اين در حالي است كه برادران رايت [به تكنولوژي صد سال پيش دسترسي داشتند]، دوچرخه ساز بودند و تحصيلات دانشگاهي هم نداشتند.

اين چهار تيم تمام تلاش خود را به خرج داده بودند تا در يكصدمين سالگرد پرواز انسان مدلي شبيه هواپيماي برادران رايت را به پرواز درآورند. اين طراحان اعتراف كردند: "اين كه آنها [برادران رايت] چگونه شروع كردند اصلاً روشن نيست. وقتي كه امروزه به عادي بودن پرواز با هواپيما نگاه مي كنيم باورمان نمي شود كه شروع آن چگونه بوده است".
تام نورتن يكي از اعضاي انجمن "رايت ردوكس" كه ساخت هواپيماي مدل مشابه با هواپيماي برادران رايت را در شهر شيكاگو برعهده گرفته مي گويد: "با وجود آنكه اين طراحان از كليه امكانات كامپيوتري و تمامي ابزارهاي تست دقيق استفاده مي كنند، نفس هاي خود را در سينه حبس كرده اند و به هيچ وجه از اينكه هواپيماي آنها قادر به پرواز باشد اطمينان ندارند.


ادامه نوشته

حکایت : سلف سرویس


داستانی است درمورد اولين ديدار "امت فاكس"، نويسنده و فيلسوف معاصر، ‌از آمريكا، هنگامی كه برای نخستين بار به رستوران سلف سرويس رفت.
وی كه تا آن زمان هرگز به چنين رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با اين نيت كه از او پذيرايی شود.
اما هرچه لحظات بيشتری سپری ميشد، ناشكيبايی او از اينكه ميديد پيشخدمتها كوچكترين توجهی به او ندارند، شدت گرفت.
از همه بدتر اينكه مشاهده ميكرد كسانی كه پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
وی با ناراحتی به مردی كه بر سر ميز مجاور نشسته بود، نزديك شد و گفت: من حدود بيست دقيقه است كه در ايجا نشسته ام بدون آنكه كسی كوچكترين توجهی به من نشان دهد. حالا ميبينم شما كه پنج دقيقه پيش وارد شديد، با بشقابی پر از غذا در مقابل من، اينجا نشسته ايد! موضوع چيست؟ مردم اين كشور چگونه پذيرايی ميشوند؟


ادامه نوشته

برنامه تدبیر در رادیو


 برنامه تدبیر

برنامه تدبیر ( برنامه تخصصی دانش مدیریت منابع انسانی رادیو اقتصاد ) این هفته به موضوع " بازرسی و مدیریت منابع انسانی " با حضور آقای مهندس جلال وطن دوست می پردازد.
 
موج اف ام ردیف 98 مگا هرتز 
شنبه تا چهار شنبه ساعت 1100  به مدت 35 دقیقه و تکرار آن ساعت0030 بعد از خبر سراسری
  اطلاعات برنامه را می توانید بر روی وبلاگ برنامه مطالعه نمائید :
http://www.hrtadbier.blogfa.com/
در ضمن موضوعات هفته های آینده نیز عبارتند از:‌
مدیریت منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان
الگوهای مدیریت منابع انسانی کشور هند
آشنایی با قوانین تامین اجتماعی
 
علاوه بر اینکه به منظور انتشار برنامه های تدبیر ، تصمیم گیری هایی در حال صورت گرفتن است . می توانید از طریق لینک زیر ما را یاری دهید  
http://doodle.com/me9u8i6kmn5g9n5n
 
رامبد باران دوست

بر کدام پله مشارکت ایستاده‌ایم؟


انسان‌ها اجتماعی زندگی می‌کنند و این زندگی اجتماعی همواره نیازمند فعالیت‌های گروهی و مشترک انسان‌هاست. بدون این مشارکت فعال و آگاهانه شهروندان یک اجتماع، امور آن به خوبی به پیش نمی‌رود.
پرسش‌های بسیاری در باره مشارکت وجود دارد: اصولاً مشارکت چیست ؟ چه مراحلی دارد؟ چه روش‌هایی برای مشارکت وجود دارد؟ چگونه می‌توان روحیه‌ای مشارکت‌جو داشت؟ و هر یک از ما در کدام پله مشارکت ایستادهایم؟

مشارکت واژه‌ای عربی و بر وزن مفاعله به معنای شرکت دوجانبه و متقابل افراد برای انجام امری می‌باشد. در زبان انگلیسی معادل این لغت Participation است که فرهنگ انگلیسی آکسفورد آن راا، کنش یا واقعیت شرکت داشتن و سهم داشتن معنی کرده است. یکی از دانشمندان علوم اجتماعی، مشارکت را سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن یا در گروهی شرکت جستن و با آن همکاری داشتن تعریف کرده است.

مشارکت یک حق است. یعنی هر یک از شهروندان یک جامعه حق مشارکت در مدیریت آن را دارند.این حق، دادنی نیست که به شکل یک هدیه یا لطف به شهروندان اعطا شود، بلکه ذاتی است. هر کسی که در یک اجتماع زندگی می‌کند، حق دارد در تعیین سرنوشت خود دخالت داشته باشد و مسئولین یک جامعه در برابر حق شهروندان بر مشارکت، این تکلیف را دارند تا مشارکت شهروندان را تسهیل کنند.


ادامه نوشته

پنج حسرت بزرگ انسان‌ها در پایان زندگی


پرستاری در یکی از بیمارستان‌های استرالیا که ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بوده، بر اساس گفته‌های بیماران در آخرین لحظات عمر، عمده‌ترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دسته‌بندی کرده است. به‌گفتۀ وی، متداول‌ترین مورد پشیمانی افراد این بوده که «ای کاش آن‌قدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.»

این پرستار به نام «برونی ویر» آخرین گفته‌ها، آرزوهای بربادرفته و حسرت‌های این افراد را ابتدا در وبلاگ خود منتشر کرد. مطالب این وبلاگ چنان مورد توجه قرار گرفت که وی براساس آن کتابی نوشته است به‌نام «پنج پشیمانی عمده در لحظه مرگ».

«برونی ویر» در کتاب خود اشاره می‌کند که اکثر افراد در لحظاتی که در انتظار مرگ هستند، دید بسیار دقیق و روشنی راجع به زندگی خود و زندگی به‌طور کلی پیدا می‌کنند و کسانی که هنوز عمری برای آنها باقی مانده با توجه به این مطالب شاید بتوانند از تجارب دیگران بیاموزند.

ای کاش شهامت داشتم زندگی خود را به شکلی سپری کنم که حقیقتا دوست داشتم؛ و نه به شیوه‌ای که دیگران از من انتظار داشتند.
این موضوع، یکی از عمده‌ترین موارد پشیمانی درمیان اکثر افراد بوده است. وقتی که لحظات پایانی زندگی فرا می‌رسد، بسیاری از افراد به‌روشنی درمی‌یابند که بخش عمده‌ای از آمال و آرزوهای خود را عملی نکرده‌اند. آنها درمی‌یابند که دلیل مرگ آنها تا حد زیادی به تصمیم‌هایی که در طول زندگی گرفته‌اند بستگی داشته است. سلامت شاید بزرگ‌ترین منبع آزادی و آزادی انتخاب است؛ و معمولا افراد تا زمانی که زندگی آنها به خطر نیفتاده قدر این نعمت را نمی‌دانند.


ادامه نوشته

اصحاب ایرانی امامان شیعه را بشناسید


مدینه از جمله شهرهایی بود که به دلیل حضور علویان و یاران خاص پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی(ع) جزو پایگاه‌های شیعیان به شمار می‌رفت اما به دلیل اینکه این شهر در دسترس ظالمان و غاصبان قرار داشت به ناچار باید شهرها و مناطق دیگری توسط شیعیان انتخاب می‌شد تا آسایش بیشتری داشته باشند زیرا بیشتر ائمه معصوم(ع) در همین شهر زندگی می‌کردند و آزار و اذیت‌های بی شماری علیه آنان در جریان بود.عراق عرب و بعدها عراق عجم جزو مناطقی بودند که شیعیان به تدریج پایگاه‌های خود را در این مناطق مستقر کرده، به مبارزه علیه حکومت جور امویان و بعدها عباسیان پرداختند اما حوادث زمانه موجب شد که این پایگاه به تدریج به داخل ایران کشیده شود و این سرزمین ملجاء پیروان شیعه باشد.
این تبدیل و تغییر نیازمند زمینه سازی‌های بسیار از جمله تربیت یاران و دوستان نزدیک و شیعیان مخلص از میان ایرانیان توسط ائمه معصوم(ع) بود؛ به همین دلیل آن بزرگواران با توجه به شور و اشتیاق خاص ایرانی‌ها به پیروی از مذهب شیعه، شاگردان زیادی را از میان آنها انتخاب و آنها را به عنوان معتمد خود به شهرهای ایران گسیل می‌داشتند تا در غیاب امام، امور مربوط به دین و مذهب را بر عهده گرفته، چراغ راهی باشند برای دوست داران اهل بیت پیامبر(ص).
در طول تاریخ برخی از ایرانیان موفق شدند به محضر امامان شیعه رسیده و حضور ایشان را درک کنند و تعدادی از آنها نیز جزو یاران خاص آن ائمه معصوم قرار گیرند.

یاران ایرانی حضرت علی(ع)
در میان نام‌های گوناگونی که جزو یاران خاص ایرانی امیرالمؤمنین(ع) بودند نام «ابوالاسود دوئلی» همواره به چشم می‌خورد. دلیل ایرانی بودن ابوالاسود، حمایت‌های وی از موالیان در بصره است. این شخصیت مهم تاریخی اقدامات فراوانی از جمله نقطه گذاری قرآن کریم، تدوین علم نحو، دفاع از مکتب تشیع، توجه ویژه به شعر و ادبیات و قضاوت را در کارنامه خود دارد؛ ضمن اینکه در برهه ای از زمان، فرماندار بصره نیز شد. ابوالاسود دوئلی در سال 69 هجری وفات یافت.


ادامه نوشته

نکته ها 714


بزرگترین درس زندگی اینست که گاهی احمق ها درست می گویند. " چرچیل

هیچ گاه عشق را گدایی نکن چون معمولا به گدا چیز با ارزشی بخشیده نمی شود

هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری، آرزوی دیگران است؟! . جک لندن


ادامه نوشته

ده کتاب برای کمک به بهتر فکر کردن، کارآفرینی و ارتباط برقرار کردن


در مورد بهبود فزاینده و پیوسته شخصی، من تعدادی کتاب را در زیر لیست کرده‌ام که در سال گذشته آنها را یا خواندم و یا بازخوانی کردم و ممکن است شما هم بخواهید به عنوان بخشی از سیر پیشرفت پیوسته خودتان آنها را بخوانید.

۱٫ مغز شما در کار: استراتژی‌هایی برای غلبه بر حواس‌پرتی، بازیابی تمرکز و دقیق‌تر کار کردن در تمام طول روز. در طول ده بیست سال گذشته دانشمندان کشفیات مهمی در مورد مغز و اینکه مغز چطور کار می‌کند انجام داده‌اند. دیوید راک عصب شناس نیست اما مفسر عصبی خوبی برای شواهد علمی است و به خوبی و با اصطلاحات ساده توضیح می‌دهد که مغز چطور کار می‌کند و اینکه چطور درک و فهم خودمان از مغز می‌تواند ما را در مدرسه، محل کار و دیگر جاها کمک کند.

۲٫ برای چگونگی یادگیری مردم طراحی کنید: این کتاب ساده و خوشخوانی است. اگر شما درباره یادگیری الکترونیکی، مغز و حافظه زیاد مطالعه کرده‌اید شاید این کتاب چیز جدید زیادی برای گفتن به شما نداشته باشد اما محتوای خوبی برای متخصصان و دانشجویان دارد که می‌تواند به آنها کمک کند تا بفهمند مردم چگونه یاد می‌گیرند و اینکه چطور آزمون‌های آموزشی (مثل سخنرانی) که به بهتر درگیر کردن شونده‌گان کمک می‌کند طراحی کنند.


ادامه نوشته

کاهش وزن و بازاریابی اینترنتی، دو روی یک سکه!


من در دو حوزه متفاوت دست به تحقیقات گوناگونی کرده ام: یکی در مورد شیوه های کاهش وزن و رسیدن به اندامی زیبا، و دیگری در خصوص بازاریابی اینترنتی و پول در آوردن از طریق وب.
این تحقیقات نتایج جالبی به دنبال داشته و آن این که هر دو مورد (یعنی هم رژیم های لاغری و هم بازاریابی آنلاین) سرشار از ایده های نادرست، راهکارهای نسنجیده و نظریه های بی سر و تهی است که از سوی کارشناسان از خود متشکر صادر می شود.
در این ایده های خام، یک قانون اصلی محور قرار می گیرد: تجربه بهترین معلم انسان است.
برای این که شما هم با این راهکارهای نامناسب آشنا شوید، ادامه مقاله را بخوانید.

به دنبال میان بر نباشید
من نمی دانم چرا بسیاری از کسانی که روش های کاهش وزن و بازاریابی اینترنتی را ارائه می دهند، معتقدند این کارها بسیار آسان و سهل الوصول است؟!
اگر رسیدن به وزن ایده آل یا نیل به اهداف بازاریابی اینترنتی اینقدر آسان باشد، پس این همه مشاوره، تکنیک، دوره آموزشی و غیره برای چیست؟
تا حالا دیده اید در مورد شیوه آب خوردن هم کلاس و مشاوره گذاشته باشند؟!
مردم با چه زحمت و دردسرهایی و پس از چقدر رژیم گرفتن و ورزش کردن و هزار کار دیگر، وزن کم می کنند
و یا آمار بازدیدکنندگان سایت شان را بالا می برند.


ادامه نوشته

حكايت: کاردان


‏مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار رفت که دواکن بیطار از آنچه در چشم چارپای می‌کند در دیده ‏او کشید و کور شد حکومت به داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن‌که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آن‌که ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رأی منسوب گردد.

ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر

بورياباف اگرچه بافنده‌ست
نبرندش به كارگاه حرير
سعدي


ده نکته در باره آداب معاشرت - دست دادن


در فرهنگ‌های مختلف آداب معاشرت دست دادن، متفاوتند ولی بعضی از نکات مشترک وجود دارند. با رعایت این نکات، به عنوان شخصیتی محترم شناخته می‌شوید و دیگران خود را ملزم به رعایت احترام نسبت به شما می‌نمایند. با نشر و گسترش آداب معاشرت، در گسترش صمیمت و ادب و احترام در این مرز و بوم سهیم خواهید بود.
   
01- دست دادن حامل پیام است .
هنگامی که دست می دهید سعی کنید تا مدت کوتاهی دست طرف مقابل را لمس نمایید تا اشتیاق و محبت شما  به قلب مخاطب مخابره شود.
روانشناسان معتقدند پیش دستی در دست دادن نشانه اعتماد به نفس شماست .
برای تفهیم پیام همدلی توصیه می شود دست طرف مقابل را به اندازه ای که او دست شما را فشار می دهد فشار دهید.  اگر دست طرف مقابل را محکم تر بفشارید بدان معنی است  شما تسلط  و یا قصد مسلط شدن به مخاطب را دارید . شما با دست دادن می خواهید عشق و محبت خود را به مخاطب منتقل نمایید .

02- دست دادن در اولین برخورد:
در اولین برخورد با کسی که تازه با وی آشنا می شوید، دست دادن باید کوتاه باشد . در غیر این صورت این احساس به طرف مقابل القاء می گردد که در دام شما افتاده است و یا اینکه شما قصد سوء استفاده از وی را دارید.
با حالت شاداب و سرزنده به دیگران دست بدهید و در همه حال خنده رو باشید . افرادی  که با  حالت بی حال و سست دست می‌دهند حامل پیام بی تفاوتی هستند که مخاطب این حس را به خوبی تجربه می کند.


ادامه نوشته

تکنیک‌هایی موثر برای مدیریت زمان


معمولا چقدر وقت آزاد دارید؟ چقدر زمان به کارهای مورد علاقه‌تان اختصاص می‌دهید؟ آیا از حجم زیاد کارها احساس فشار و استرس دارید؟

همه ما علاقه ‌داریم که زمانمان را به بهترین شکل مدیریت کنیم تا استرس انجام کار در لحظه آخر را نداشته باشیم؛ برای خود و خانواده به اندازه کافی فرصت داشته باشیم و فعالیت‌هایی از جنس سرمایه‌گذاری برای آینده انجام دهیم. آنچه معمولا مدیریت زمان را برایمان مشکل می‌کند، عدم آشنایی با روشی اصولی و سیستماتیک است. این مقاله به صورت مختصر و مفید مهم‌ترین تکنیک‌های لازم برای مدیریت زمان را شرح می‌دهد.

۱) از زمان چگونه استفاده کنیم؟ (ارزیابی وضعیت فعلی)
به یاد داشته باشید که نحوه مدیریت و استفاده ما از زمان، بخشی از عادت‌های ما شده است. از این جهت، تغییر آن نیاز به حوصله و زمان دارد. برای شروع، خوب است نگاهی به خودمان داشته باشیم و ببینیم چطور از زمانمان استفاده می‌کنیم. برای این کار، جدولی مطابق شکل زیر درست کنید و به مدت یک هفته فعالیت‌های روزانه‌تان را خیلی خلاصه در آن نوشته و ببینید در پایان هر روز چند ساعت کار کرده‌اید و چقدر برای خانواده، تفریح و یادگیری زمان صرف کرده‌اید.
برای تحلیل آنچه نوشته‌اید، زمان‌هایی که در طول هفته برای کارهای مختلف گذاشته‌اید را جمع کنید. مثلا شایان جدول زیر را برای تحلیل مدیریت زمانش درست کرده است:
بعد از کامل کردن جدول، شایان متوجه شد که زمان مفیدی که روزانه به کارهای شرکت اختصاص می‌دهد حدود ۷ الی ۸ ساعت است و برایش جای تعجب بود که وقت زیادی صرف مواردی مثل ترافیک، صحبت با دوستان، اینترنت و تلویزیون می‌شود که عملا برای او کار مفیدی محسوب نمی‌شود. شما هم به مدت یک هفته کارهایی که انجام می‌دهید را بنویسید و در پایان ببینید برای فعالیت‌های مختلف چقدر وقت گذاشته‌اید. برای تحلیل مهارت مدیریت زمان خود به این سوال‌ها پاسخ دهید:

• آیا مقدار وقتی که برای هر یک از موارد صرف شده است مطابق برنامه‌ و انتظار شماست؟
• آیا هر فعالیت را در زمان مناسبی از شبانه‌روز انجام می‌دهید؟ (مثلا آیا صبح وقت زیادی را صرف اینترنت و صحبت با دوستان می‌کنید و عصر ناچار هستید بیشتر کار کنید؟)
• آیا فعالیتی وجود دارد که بتوانید با اثربخشی بیشتر، سرعت بالاتر، ساده‌تر و با جزییات کمتر انجامش دهید؟
• آیا عوامل مزاحمی وجود دارد؟ فعالیت‌های بی‌فایده چقدر از زمان شما را به خود اختصاص می‌دهد و چطور می‌توانید آن فعالیت‌ها را محدود کنید؟


ادامه نوشته