ضعف مدیریت


پیتر دراکر ، پدر علم مدیریت نوین ،  معقتد است :

"كشور توسعه نیافته نداریم آن چه هست ضعف مدیریت است"

حکایت :  فرعون و شیطان



فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه
انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن. فرعون
یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان
عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟
ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست.
سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت من با
این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی
می کنی؟ پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه
خدا رانده شدی. شیطان پاسخ داد زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می
آید.

چگونه تبلیغات دهان به دهان را هدایت کنیم؟


در صورتی که شرکتی از بازاریابی از طریق توصیه‌های زبانی به خوبی استفاده کند، نتایج بسیارموثری به بار می‌آورد و می‌تواند چنان تاثیری در زمینه رقابت ایجاد کند که نتایج روش‌های دیگر بازاریابی به ندرت به پای آن می‌رسد. با این حال بسیاری از نمایندگان بازاریابی از توسعه روش‌های بازاریابی دهان به دهان پرهیز می‌کنند.

برخی معتقدند که این روش در مقابل روش‌های پیچیده و مطالعه شده مدیریت بازاریابی، در رسانه‌هایی مانند تلویزیون و روزنامه‌ها، بسیار پیش پا افتاده و ابتدایی است. برخی دیگر از این نگرانند که نمی‌توان برای آن از داده‌های دقیق یا ابزارهای پیچیده بازاریابی که با ده‌ها سال تجربه شکل گرفته‌اند، استفاده کرد. کسانی که در مورد مدیریت مستقیم توصیه‌های زبانی تردید دارند، بهتر است این نکته را در نظر بگیرند که: کسب برتری در رقابت با شرکت‌هایی که برای مثال از آگهی‌های بزرگ تلویزیونی استفاده می‌کنند، نتایج چندان عمده و قابل توجهی ندارد. علت این است که همه شرکت‌ها به طور دائم، فعالیت‌های رایج تبلیغاتی خود را مدیریت می‌کنند و دانش آنها درباره تبلیغات تقریبا یکسان است؛ اما تعداد شرکت‌هایی که به توصیه‌های زبانی که از مهمترین انواع بازاریابی است، توجه می‌کنند هنوز کم است. به این ترتیب نتیجه کار قابل‌توجه است.

ادامه نوشته

روش ضرب اعداد بدون ماشین حساب


پس از یاد گرفتن این شیوه قادر خواهید بود تمام اعداد را چه بزرگ و چه کوچک، چه تک رقمی و چه چند رقمی براحتی در یکدیگر ضرب کرده و پاسخ آنها را براحتی و بدون استفاده از ماشین حساب پیدا کنید. برای این کار هم فقط کافی است چند تا خط ناقابل رسم کنید و تمام…
توضیح این روش با جملات بسیار دشوار است بنابراین اجازه بدهید کار خود را با تصاویر شروع کنیم.

اولین مثالی که برای شما در نظر گرفته ام بسیار ساده است. عدد ۲۱ را در ۱۳ ضرب کرده ایم. مراحل انجام ضرب به صورت زیر بوده است:
۱- عدد ۲۱ از ۲ و ۱ تشکیل شده پس ابتدا ۲ خط در بالا و ۱ خط در پایین آن به صورت افقی رسم کرده ایم.
۲- عدد ۱۳ از ۱ و ۳ تشکیل شده پس ابتدا ۱ خط و سپس ۳ خط به نحوی رسم کرده ایم که خط هایی که قبلا به صورت افقی رسم کرده بودیم را قطع کنند.
۳- به ترتیب از چپ به راست ابتدا در راس مربع سپس در قطر آن و بعد در راس سمت راست تعداد نقطه هایی را که خط ها در آنها یکدیگر را قطع کرده اند، شمرده ایم و ارقام به دست آورده را به همان ترتیب از چپ به راست به عنوان صدگان، دهگان و یکان عدد قرار داده ایم تا به پاسخ برسیم.
روش این کار بسیار ساده بود ولی اجازه بدهید با دو رقم بزرگتر آنرا تکرار کنیم، این بار قصد داریم عدد ۱۲۳ را در ۳۲۱ ضرب کنیم :
این بار با بالا رفتن ارقام کار کمی سخت تر شد. روش دقیقا مثل قبل است با این تفاوت که این بار بجز قطر مربع دو قسمت دیگر هم میبایست شمرده شوند که برایتان دور آنها خط کشیده ام. اما یک نکته وجود دارد، اگر تعداد نقطه هایی که میشمارید دو رقمی شود، همانطور که میبنید باید دهگان آن را به رقم قبلی بسپارید، دقیقا مثل جمع و ضرب عادی.

ادامه نوشته

بــــــــاران

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

هرزه گی دو سو دارد  


بودا به دهی سفر كرد . زنی كه مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد . بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد . كدخدای دهكده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : «این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید » بودا به كدخدا گفت : « یكی از دستانت را به من بده» كدخدا تعجب كرد و یكی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آنگاه بودا گفت : «حالا كف بزن» كدخدا بیشتر تعجب كرد و گفت: « هیچ كس نمی‌تواند با یك دست كف بزند»
 بودا لبخندی زد و پاسخ داد : «هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این كه مردان دهكده نیز هرزه باشند . بنابراین مردان و پول‌هایشان است كه از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .»

شناخت و نفوذ افراد فقط با يك سوال


دنیای امروز دنیای ارتباطات است و افرادي موفق هستند كه ارتباطات قوي وقدرتمندي دارند. شاید بتوان گفت بيش از 80درصد از موفقیتهای ما به كيفيت روابطمان بستگي دارد . وقتی ما بتوانیم ارتباطی قوي  و صمیمانه برقرار کنیم ؛ بالطبع ما سريع تر و راحت تر  به اهداف و آرزوهاي خود مي رسيم.

فکر می کنم خود شما بارها شاهد بوده اید که اشخاصی در کمترین زمان ، چنان در دیگران تاثیر مثبت و خوبی گذاشته اند که به راحتی برای در خواستهایی بزرگ پاسخ مثبت دریافت کرده اند و حال آنکه افراد دیگری ، علی رغم ارتباط طولانی چنین شانسی نداشته اند !!!فكر مي كنيد چرا نتايج متفاوت بوده  است؟ نوع برقراري ارتباط آنها با هم متفاوت بوده است.
بطور كلي افراد از نظر ارتباطي به سه دسته 1-بصري 2-سمعي3-لمسي تقسيم مي شوند .

افراد بصری :
افرادی هستند که بیشتر به کیفیتهای دیداری توجه دارند و تصاویر برایشان بیشتر جلب نظر می کند . از آنچه دیده اند و مي بينند صحبت می کنند . هیجانی تر و سریعتر از افراد ديگر صحبت می کنند . از حرکات دست بسیار استفاده می کنند و می کوشند سخنان خود را با حرکات به تصویر بکشند. چون سرعت کلامشان با سرعت تصاویر متحرک ذهنی شان برابر نیست ، معمولا ً برای بیان اندیشه های خود شتاب دارند ، برخی کلمات را حذف می کنند و آنچه را می گویند به گونه ایست  که مخاطب تصویر آن را در ذهن خود ببیند . افراد بصری به رفتار و ظاهر ما و هر آنچه را كه  به چشم می آید ، بیشتر توجه می کنند .و ظاهری آراسته برایشان بسیار با اهمیت است . بصری ها عاشق گل اند . دوستدار هدیه اند . و در آرشيو كردن عكس و فيلم استعداد خارق العاده اي دارند.
ذهنشان بر اساس تصاوير مي انديشد و آنچه را كه ببيند در الويت قرار مي دهد نه آنچه را كه بشنوند.
تكيه كلام آنها هميشه بر اساس تصاوير هست مثل"چه منظره زيبائي ،چه غروبي،قشنگ،زيبا،خوش تيب و.."
ادامه نوشته

دوازده  راهكار مفيد براي كاهش استرس


1-نفس عميق بكشيد
نفس عميق بجز داشتن اثرات حيات بخش ،مي تواند در آرام نمودن شما نيز بسيار موثر باشد.هنگام استرس نفس عميق بكشيد و خود را ار لحاظ جسماني و رواني آرام كنيد
 
2-شمارش كنيد
يك روش موثر براي برخورد با موقعيت هاي استرس آور شمارش تا عدد 10 است اين عمل باعث مي شود  تا خودتان را براحتي كنترل  كنيد

3-سخت نگيريد
وقتي بنا به دليلي خاصي دچار استرس مي شويد از خودتان سوال كنيد آيا اين موضوع ارزش اينرا دارد كه بخاطر آن خود را پريشان كنم؟ كمي راحت گرفتن مسائل باعث كاهش چشمگير استرسهاي شما مي شود

4- تلقينات
تلقينات مثبت مربط به زمان حال اثرات اعجاز انگيزي روي روح و روان شما دارد آنها را فراموش نكنيد تلقيناتي همانند.من هر لحظه آرام و آرام تر مي شوم،من انساني قوي و قدرتمندي هستم،من توانايي سازگاري با هر شرايطي را دارم

5-آرام و ريلكس كردن خود
ابتدا يك ليوان آب سرد بنوشيد و به راحت ترين حالت ممكن نشسته يا دراز بكشيد و بعد از نوك انگشتان پا تا سرتان ماهيچه ها را بترتيب منقبض و بعد رها كنيد اگر اينكار همراه با آهنگ ملايمي (صداي طبيعت) باشد كارايي بيشتر دارد

6-مديريت زمان
هميشه براي انجام دادن كارها  و مراجعه به قرار ملاقات ها و... يك زمان اضافي براي طي مسر در نظر بگيريد تا در صورت اتلاف وقت شما دچار فشار روحي و رواني نشويد

ادامه نوشته

شیرپوینت چیست؟


با پیشرفت تکنولوژی های تحت وب و نیاز سازمانها و شرکت های دولتی و خصوصی به توسعه عملکردها و فعالیت های درون سازمانی به خارج سازمان و فراهم کردن راهکاری ساده و انعطاف پذیر جهت مدیریت منابع انسانی، اسناد، مدارک، فایلها و به اشتراک گذاری آنها توسط پرسنل و مدیریت و همچنین ایجاد وب سایت های شخصی و وبلاگ های اطلاعاتی برای تبادل اطلاعات درون سازمان با محیط خارج، نیاز به ابزاری کارآمد، جامع و توسعه پذیر جهت تأمین اهداف فوق برای یک سازمان را قوت بخشید.

ابزاری که علاوه بر فاکتور های فوق باید توانایی آرشیو سازی اطلاعات، جستجوی سریع در اطلاعات، ارائه محیط های یکپارچه تحت وب و اینترانت، توانایی پیاده سازی سیستم های مدیریت اطلاعات، مدیریت پروژه، مدیریت آموزش را داشته و همچنین توانایی ثبت تاریخ ایجاد و تغییرات اسناد و اطلاعات، ایجاد دسترسی ها و امنیت برای کاربران، مدیریت و... را نیز داشته باشد. این ابزار را می توان با توجه به موارد فوق به صورت یک سیستم مدیریت محتوا تولید نمود. اما اینکه بتوان از ابتدا محصولی جامع، کامل و از همه مهمتر Integrate شده ایجاد نمود، کاری زمان بر و هزینه بر خواهد بود.
تمام نیازهای فوق و صدها نیاز سازمانی و مدیریتی دیگر، مایکروسافت را بر آن داشت تا محصولی کامل، جامع، Integrate در تمامی بخشها و یکپارچه با محصولات آفیس از جمله : Word, Excel, Outlook, Infopath و ... و همچنین متفاوت با سایر محصولات متفرقه موجود در بازار نرم افزاری تولید و روانه بازار نماید.
نام این محصول Microsoft Office SharePoint Server 2007 می باشد که پلت فرم این محصول و قابلیتهای اصلی آن در شکل زیر مشخص شده است:
استفاده از این محصول متمایز و دارای قابلیت های استثنایی در سازمان ها و ارگان های تحت مدیریت شما، می تواند شما را از لحاظ اتوماسیون سازی سیستم داخلی و مدیریت سیستماتیک درون سازمانی، نسبت به سایر سازمانها و شرکتها متمایز نماید.
شیرپوینت در درون خود قابلیت ایجاد و توسعه web part ها، business Intelligence ها، جریان های کاری یا workflow ها و همچنین پروسه های تجاری را دارا می باشد. این توسعه پذیری ها براساس نیازهای درونی سازمان و افزایش توانمندی های سیستم صورت می گیرد.
 شیرپوینت قابلیت توسعه و سفارشی سازی توسط افراد با نقشهای مختلف را دارا می باشد. شما به عنوان یک کاربر عادی می توانید سایتهای آماده و با امکانات بالا را به سرعت ایجاد کنید و یا به عنوان یک طراح و دیزاینر به طراحی فرمهای InfoPath و صفحات وب ASP.NET توسط ابزار SharePoint Designer 2007 بپردازید! و یا اگر برنامه نویس حرفه ای هستید، می توانید توسط ابزار های Visual Studio 2005,2008 به توسعه و سفارشی سازی شیرپوینت بپردازید! موارد فوق بخشی از تواناییهای این محصول استراتژیک و قدرتمند مایکروسافت می باشد.. محصولی که 5 سایت از 10 سایت برتر اینترانت سال 2009 توسط آن پیاده سازی شده و کاربرانی بین 3000 تا 40000 نفر را به راحتی و بدون کوچکترین مشکلی مدیریت می نماید.
ادامه نوشته

تست سبک خلاقیت


يكي از پاسخ‌هاي(الف) يا (ب) را كه بيشتر بيان‌گر رفتار شماست، انتخاب كنيد.

 1. وقتي مشغول كاري مي‌شوم:الف) استوار و ثابت قدم هستم.ب) اغلب توانايي و انرژي بالايي دارم اما در بعضي مواقع انرژي و توانايي كمتري دارم.   

2. وقتي مشكلي پيش مي‌آيد، معمولا:الف) راه‌حل‌هاي مختلفي را ارائه مي‌دهم و بعضي از آنها غير معمول است.ب) يكي دو راه حل پيشنهاد مي‌كنم كه اغلب قابل پذيرش و مطابق روش‌هاي معمول است.

 3. وقتي چيزي را ثبت، ضبط يا بايگاني مي‌كنم:الف) به اسناد و مدارك بسيار دقت مي‌كنم.ب) به اسناد و مدارك مانند ساير موارد توجه مي‌كنم و اگر دقت زيادي به آنها بكنم به‌طور اتفاقي است.

 4. در جلسات معمولا چنين به نظر مي‌آيم:الف) مراقب و كنترل‌كننده وظايف و دستورالعمل‌هاي گروه.ب) مبارز، مقاوم و رقابت‌كننده

 5. سبك فكري من:الف) خطي (Liner Thinking) است. رفتن از نقطه A به B و بعد به C.ب) غير خطي مانند جرقه‌هاي آتش‌بازي است. رفتن از يك ايده به ايده ديگر.

ادامه نوشته

آزمون سنجش خلاقيت تورنس


پرسشنامه‌اي را كه در پيش رو داريد حاوي 60 سؤال است كه هر سؤال مشتمل بر سه گزينه يا پاسخ مي‌باشد.
لطفاً هر يك از سؤالات را با دقت مطالعه نموده، سپس يكي از پاسخ‌هاي ارائه شده در زير هر سؤال را با علامت ( * ) انتخاب نماييد. بديهي است اظهار نظر واقعي و دقيق شما مد نظر مي‌باشد.

 1- وقتي با يك مساله خيلي مشكلي روبرو مي‌شويد معمولاً چه مي‌كنيد؟
الف- گـــريه مي‌كنم، چون فكر نمي‌كنم بتوانم مسأله را حل كنم.
ب- گريه نمـــي‌كنم، اما ناراحت مي‌شوم.
ج- سعي مي‌كنم راه مناسبي بـــراي حل مسأله بيابم.

 2- اگر سرگرم ساختن وسيله‌اي باشيد، ناگهان دريابيد قطعه مهمي از آن گم كرده‌ايد، چه مي‌كنيد؟
الف- كار ار متوقف مي‌كنم.
ب- سعي مي‌كنم قطعه گم شده را پيدا كنم و اگر نتوانم آن را پيدا كنم كار را متوقف مي‌كنم.
ج- قطعة گم شده را پيدا مي‌كنم و اگر نتوانم آن را پيدا كنم به جاي آن قطعة ديگر مي‌سازم.

3- وقتي در مكاني عمومي هستيد، آيا سعي مي‌كنيد حدس بزنيد افرادي كه دور شما هستند دربارة چه چيزي بحث مي‌كنند؟
الف- هرگز علاقه‌مند نيستم حدس بزنم ديگران درباره من چه چيزي بحث مي‌كنند.
ب- گاهي دوست دارم حدس بزنم ديگران درباره من چه چيزي بحث مي‌كنند.
ج- هميشه دوست دارم حدس بزنم ديگران درباره من چه چيزي بحث مي‌كنند.

4- آيا از حل مسائل دشــــوار لذت مي‌بريد؟
الف- خيــــــــر، از حل مسائل دشوار لذت نمي‌برم.
ب- به ندرت از حل مسائل دشوار لذت مي‌برم.
ج- اغلب از حل مسائل دشوار لذت مي‌برم.

5- اگر عضو گروهي باشيد كه بايد مسأله‌اي را با همكاري حل كنند، چه مي‌كنيد؟
الف- خودم كاري نمي‌كنم و مي‌گذارم ديگر اعضاي گروه مسأله را حل كنند.
ب- گاهي در آنچه گروه انجام مي‌دهد، شركت مي‌كنم.
ج- به طور فعال در آنچه گروه انجام مي‌دهد، شركت مي‌كنم.

ادامه نوشته

ثروتمندترین ایرانی جهان


در حال حاضر ای‌بی در حدود 15500 کارمند دارد. درآمد آن در سال 2009 درآمدی بیش از 72/8 میلیارد دلار و درآمد خالصی در حدود 39/2 میلیارد دلار برآورد شده بود. ای‌بی در سال 2009 بیش از 84 میلیون کاربر داشت.

پیر امیدیار بنیانگذار و رییس ایرانی-آمریکایی سایت حراج ای‌بی است و با ثروت 2/5 میلیارد دلار صد و چهل و هشتمین میلیاردر جهان است.
وی این شرکت را در سال 1995 تاسیس کرد. پیر مراد امیدیار در 21 ژوئن سال 1967 در پاریس متولد شد. پدر و مادر او ایرانیانی بودند که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند.
مادر او الهه میرجلالی امیدیار مدرک دکترای زبانشناسی خود را از دانشگاه سوربن دریافت کرده بود و پدرش یک جراح بود. خانواده پیر زمانی که او 6 ساله بود به آمریکا مهاجرت کردند و پیر در واشنگتن بزرگ شد.
 وی در ۱۴ سالگی با نوشتن دومین برنامه رایانه‌ای برای کتابخانه مدرسه پا به دنیای بیتها گذاشت.
امیدیار به دبیرستان سنت اندرو در مریلند رفت و در سال 1984 فارغ‌التحصیل شد. وی سپس به دانشگاه تافتز رفت و در سال 1988 با مدرک علوم کامپیوتر از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. امیدیار کمی ‌بعد برای کار به شرکت کلاریس، یکی از شرکت‌های زیرمجموعه شرکت اپل رفت. او در این شرکت برای نوشتن برنامه مک همکاری می‌کرد.
 وی در سال 1991 یکی از افرادی بود که شرکت توسعه اینک، یک شرکت نرم‌افزاری، را تاسیس کردند. این شرکت بعدها تبدیل به یک شرکت تجارت الکترونیک شد و به ای‌شاپ تغییر نام پیدا کرد.
پیر امیدیار زمانی که 28 ساله بود در یکی از تعطیلات خود یک برنامه کامپیوتری نوشت که نهایتا تبدیل به یک سوپربرند اینترنتی به نام سایت حراج ای‌بی شد. او که در زمینه برنامه‌نویسی کامپیوتری تخصص داشت در اتاق‌نشیمن خانه‌اش چند سایت اینترنتى را تحت یک مجموعه واحد و با آدرس www.ebay.com گرد آورده و اداره می‌کرد.
امیدیار در یکی از تعطیلاتش تصمیم گرفت جایى را براى برگزارى حراج در اینترنت شکل دهد. وى این کار را انجام داد و آن را «حراج شبکه» نامید. براى آنکه کارآیى سایت خود را امتحان کند یک دستگاه سوراخ کن لیزرى را که ایراد فنى هم داشت به حراج گذاشت. دو هفته بعد این دستگاه به قیمت ۱۴ دلار حراج شد. به این ترتیب اولین کالا در این سایت حراج شد و رسما سایت مذکور آغاز به کار کرد.

ادامه نوشته

ویلیام جیم سایدیس، باهوش ترین فرد تاریخ


از آنجا که ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۱۵ است، فردی که ضریب هوشی ۲۵۰ داشته باشد، قطعا نابغه محسوب می شود.
به گزارش برنا، ویلیام جیم سایدیس، باهوش ترین فرد تاریخ بود که توانست در یک سالگی بنویسد، در ۵ سالگی به ۵ زبان رایج دنیا صحبت کند و در ۱۱ سالگی استاد دانشگاه هاروارد شد.
 سایدیس در سال ۱۸۹۸ در آمریکا به دنیا آمد و در سن ۴۶ سالگی نیز از دنیا رفت.
او توانایی خارق العاده ای در یادگیری ریاضیات و زبان داشت. اولین بار به خاطر رشد مغزی زود هنگام نامش بر سر زبان ها افتاد و بعدها به خاطر تمرکز بر روی ذهنش به شهرت رسید اما در نهایت خود را از انظار عمومی دور کرد و از ریاضیات هم دلزده شد ریاضیات نیز عقب کشید و با چندین نام مستعار مطلب می نوشت. از دیگر ویژگی ها او این است که می توانست در ۱۸ ماهگی نیویورک تایمز بخواند و در ۸ سالگی به ۸ زبان صحبت کند. جالب اینکه بعدها خودش زبان دیگری را به وجود آورد که نامش را VENDERGOOD گذاشت.
ناگفته نماند، ضریب هوشی انسان های نابغه بین ۱۵۵ تا ۲۰۰ است ولی سایدس در این زمینه رکورد باهوش ترین های دنیا را شکسته است. برای نمونه بد نیست بدانید که ضریب هوشی گالیله را ۱۸۰ تخمین می زنند و ضریب هوشی بیل گیتس بنیان گذار شرکت نرم افزاری مایکروسافت نیز ۱۶۰ است.

منبع : http://fahim_b.persianblog.ir/

حکایت :  ثروت دولتمردان



زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کورش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد

خلاصه کتاب: نقش دل در مدیریت


علل نوشتن کتاب :
1- در نمایشگاه تهران در غرفه کشور چک در قسمت شرکت اشکودا فرمول
"اشکودا = IQ+♥ " نوشته شده بود چون مدیران این شرکت متوجه شده بودند کارکنان این شرکت انگیزه کار با کیفیت و خلاقیت را از دست داده اند به همین خاطر برای احیای انگیزه (محصول دل ♥) و اندیشه (محصول مغزIQ) این پیام را انتخاب کرده اند
2-پیام پرفسور کندو در دوره ای مدیریتی(در ژاپن):کسانی که دلشان می خواهند کیفیت را بهبود بخشند(عاشق کیفیت اند)بیشتر از کسانی که می توانند کیفیت را بهبود بخشند (متخصص کیفیت اند)باعث بهبود کیفیت می شوند.
3-درپاریس هنگام عبور از یک خیابان متوجه شدم وقتی اهالی منطقه از علائم راهنمایی و مراقبت های پلیسی برای کاهش سرعت رانندگان نتیجه ای نگرفته اند دست به ابتکاری جالب زده اند .بر سر در هر خانه تابلوهایی باعلامت ♥ و عدد 45 با زبانی دوستانه و عاشقانه از رانندگان خواسته اند برای حفظ جان کودکان سرعت 45 را در این خیابان حفظ کنند و از این راه موفق به کاهش حوادث شده اند(موثر تر از قانون , قوی تر از تنبیه)

مباحث مدیریتی با ملاحظات عاطفی:
-چرا ما از بعضی افراد در نگاه اول خوش مان می آید و از بعضی دیگر خوش مان نمی آید؟
-چرا شاگرد اول های کلاس ,ثروتمند نمی شوند ؟
- دانیل گلمن در کتاب هوش عاطفی:نشانه هایی وجود دارد که بگویم، قلبها بر مغزها احاطه دارند.
- ژوزف لودوکس:حلقه هایی در مغز وجود دارد که باعث می شود عواطف قبل از عقل منطقی ،شانس دخالت پیدا کنند و دستورات خود را صادرکنند.
- براین تریسی در کتاب موفقیت های کلیدی:نیرومند ترین عاملی که بر اعمال و رفتار ما اثر دارد نیروی عشق است زیرا هر آن چه که در زندگی انجام می دهیم یا برای کسب عشق است یا برای جبران کمبود عشق.
نتیجه:عقل وهوش منطقی(یا IQ)به قدرت استدلال کمک می کنند، اما توانایی پیش بینی پیامدهای تصمیم تنها از هوش عاطفی(EQ)برمی آید.
"تحلیل با مغز، تصمیم با قلب"

ادامه نوشته

آزمون نقش یابی در تیم ؛  تست بلبین


10 امتیاز را در هر سؤال طوری تقسیم کنید تا رفتار شما را در تیم توجیه کند. این 10 امتیاز را می توانید به چندین جمله یا یک جمله اختصاص دهید. مجموع امتیازات جملات می بایست 10 شود. امتیازی که به هر جمله داده می شود می تواند از صفر تا 10 باشد. دقت کنید که در امتیاز دهی از اعداد اعشاری استفاده نکنید.

1-  زمانی که در یک کار تیمی شرکت می کنم:
الف) من برای نظارت روی یک کار سازماندهی شده مورد اعتماد دیگران هستم.
ب)من همیشه متوجه نکات ظریف و از قلم افتاده ای می شوم که دیگران به آن توجهی نکرده اند.
ج)زمانی که ببینم جلسه گروه از مسیر اصلی و مورد بحث خارج شده است، به شدت واکنش می دهم.
د)دارای ایده ها و افکار نو هستم.
ه) بدون پیشداوری و تعصب می توانم راجع به تمام پیشنهادها(پیشنهادات خوب یا بد) اظهار نظر کنم.
و)من در درک ایده های جدید و گسترش آنها بسیار تیز هستم.
ز) من استعداد سازماندهی کردن افراد را در یک تیم دارم.
ح) همیشه حاضرم از پیشنهادات خوبی که به حل مشکل کمک می کند، پشتیبانی کنم.
 
2-  احساس رضایت من از شرکت در کار گروهی به دلیل زیر است:
الف) می توانم در اتخاذ تصمیمات، تأثیر گذار باشم.
ب) وقتی روی کار تمرکز کنم، احساس می کنم خودِ واقعیم هستم.
ج)کمک به هم تیمی هایم در حل مشکل برایم اهمیت دارد.
د)من خیلی دوست دارم با گزینه های مختلف منتقدانه برخورد کنم.
ه) من تمایل دارم روش خلاقانه ای برای جل مشکلات در تیم بکار ببرم.
و) من از نزدیک کردن نظرات به یکدیگر لذت می برم.
ز) من بیشتر دوست دارم برای مسائل راه حل های عملی ارائه دهم.
ح) از تجزیه و تحلیل نظرات و سبک و سنگین کردن گزینه های مختلف لذت می برم.

3-  زمانی که تیم سعی می کند یک مشکل مشخص و پیچیده را حل کند:
الف) من به مواردی که ممکن است مشکل از آنجا ناشی شده باشد نگاه می کنم.
ب) من در ارزیابی ایده ها، دیدگاه های بلند نظر و دوراندیش را به راه حل فوری و زود گذر ترجیح می دهم.
ج) من دوست دارم قبل از انتخاب، پیشنهادها را کاملاً بررسی کنم.
د) من توانایی تعیین نقش و بکارگیری افراد را در گروه دارم.
ه) علی رغم وجود فشارها و مشکلات با ثبات به پیش می روم و از مقصد اهدافم منحرف نمی شوم.
و) جهت رسیدن به ایده های جدید و ایجاد تحرک، بحث های جدیدی را دامن می زنم.
ز) اگر لازم باشد حاضرم برای پیشبرد نظراتم در مقابل مخالفت های دیگران تأکید و اصرار کنم.
ح) آماده ام تا هر زمانی که کمکی از دست من بر می آید انجام دهم.

ادامه نوشته

تمرین خلاقیت


 تمرین های زیر را انجام دهید.
-         فکر می کنید از جوراب نایلونی چه استفاده هایی می توان کرد؟
-         اگر همه ساعت های دنیا از کار بیفتد چه اتفاقی می افتد؟
-         گوسفند پشمالوی اسباب بازی را تصور کنید. آن را طوری تغییر دهید که برای بازی کودکان تفریحی تر باشد. سعی کنید ایده هایی بگویید که دیگران فکرش را نکنند. صورتی از ایده های خود را بنویسید. سه دقیقه وقت صرف کنید

.                                  
-         داستان زیر را ادامه دهید.

ادامه نوشته

معرفی یک کار آفرین ایرانی : بختیاری


از دوران نوجوانی علاقه زیادی به كسب درآمد فراوان داشتم به طوری كه دور از چشم خانواده رو‌به‌روی مدرسه محله بساط پهن می‌كردم و كیك و نوشابه می‌فروختم. مخالفت خانواده به آنجا رسید كه یك روز هنگام كار، با دیدن خانواده، فرار را بر قرار ترجیح دادم. در سال 1357 دوران دبیرستان را در مدرسه موسی‌بن‌جعفر (ع) تهران به پایان رساندم. همان سال در رشته عمران وارد دانشگاه شدم، اما بعدها به دلیل مشغله فراوان پس از اتمام 110 واحد درسی ترك تحصیل كردم و مدرك فوق‌دیپلم گرفتم.


داستان كسب‌وكار من از آنجا شروع شد كه در اوایل سال 1376 با كمك خانواده یك دستگاه پیكان به مبلغ دومیلیون تومان خریدم و یك روز در میان با یكی از دوستانم با آن كار می‌كردم.
پس از مدتی به دلیل علاقه زیاد به فروش مواد غذایی با فروش پیكان و همكاری شوهرخاله‌ام و مقداری قرض، كنج‌برگر را در پاساژ گلستان راه انداختم. اما به دلیل مشكلات مالی فراوان بعد از یك سال، با بدهی دومیلیون تومانی مجبور به كنار گذاشتن این كار شدم. لذا به فكر راه‌اندازی كسب و كاری با هزینه كمتر افتادم.
از آنجا كه از دوران دبیرستان علاقه زیادی به خوردن ساندویچ داشتم و می‌دانستم بچه‌ها نیز از خوردن ساندویچ در مدرسه لذت می‌برند.
پس از مذاكره با مدیران سه مدرسه توانستم بوفه‌ای را برای مدت یك سال تحصیلی اجاره كنم و با سرمایه بسیار اندك، سه یخچال دست دوم و كهنه و با مبلغ صدوپنجاه هزار تومان، بوفه این مدرسه‌ها را راه‌اندازی كردم. این كار درآمد خوبی داشت. در تابستان به دلیل تعطیلی مدارس به دنبال كار دیگری بودم.
یك روز پدرم به دلیل تعویض لوازم اداری محل كار خود از من خواست تا لوازم فرسوده را بفروشم، من هم در مدت كوتاهی با قیمت مناسب موفق به فروش آنها شدم. وقتی دیدم درآمد خوبی از این راه می‌شود به دست آورد به خرید و فروش لوازم دست دوم روی آوردم به طوری كه از طریق آگهی‌های روزنامه لوازم دست دوم خریداری كرده و در طبقه دوم خانه رنگ می‌كردم و پس از آن وارد بازار می‌كردم.
ادامه نوشته

سخنانی کوتاه اما جاودانه


اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید، این اشتباه شما است.

در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید، می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت می‌کنید.

سه جمله برای کسب موفقیت:
الف) بیشتر از دیگران بدانید.
ب) بیشتر از دیگران کار کنید.
ج) کمتر انتظار داشته باشید.
 

ادامه نوشته

چند نکته برای کار کردن با خانم ها


اگر رئیس جدیدتان یک زن است، یا اگر به قسمتی از اداره مـنـتـقل شـده ایدکـــه مجبورید با همکاران خانم کار کنید،اگر منشی خانم دارید  ، اگر درفروشگاه یا کارگاه با  خانم ها همکار هستید ، زمـانـش رسیـده است که

مهارت هایی را برای کار کردن با آنها یاد بگیرید.مـردهـا و زن هـــا در یک محیط اجتماعی به طرق مختلفی فکر و عمل می کنند.اما بـا مسـائـل کـــاری چگونه برخورد مینمایند؟
همه ما تغییر کرده ایم
ـــــــــــ
مرد ها و زن ها از قالب های پیشین خود درآمده اند، اما بعضی از این خلق وخو ها هنوز به جا مانده است. مهم نیست چقدر زن ها جدی، خشن و جاه طلب باشند، کار تعلیم و تربیت فرزندان و بار آوردن بچه از قدیم بر عهده آنهاست. مردها معمولاً هدفمند و اهل رقابت اند. هر چند باید راه درازی پیمود تا احساسات آن ها نیز نشان داده شود. آگاه بودن از تفاوت های بین دو جنس برای پیشرفت شغلی شما بسیار ضروری است.
در اینجا به چند نکته اساسی در روابط کاری با خانم ها اشاره می کنیم:
1-    برای صحبت کردن با آنها وقت بگذارید
مردها برای تبادل اطلاعات صحبت و مذاکره می کنند، البته زن ها هم همینطورهستند. اما آنها از این گفتگو ها به عنوان یک رابطه متقابل برای برقراری ارتباط استفاده می کنند. اگر رئیس خانم شما گفتگوی کوتاهی را آغاز می کند، با او صحبت کنید هر چند که خیلی مشغول باشید. ممکن است فکر کنید که وقت خود را تلف خواهید کرد اما نتایج آن ارزشش را خواهد داشت.

ادامه نوشته

چگونه یک مدیر موثر باشیم ؟


بدون در نظر گرفتن سن يا تجربه می توان با در نظر داشتن فنون ضروری، مديری موثر بود. يك مدير خوب هميشه چند راه ويژه برای ايجاد روابط كاری تاثيرگذار با گروه خود دارد. امروز استفاده از اين فنون را در دفتر خود آغاز كنيد و كارمندانتان از شما سپاسگزار خححزواهند بود.


 1. انگیزه فردی افراد یا آنچه را برایشان ویژگی دارد دریابید. این مساله می تواند شامل اقدامات گوناگون از خرید بلیت های مسابقات ورزشی برای علاقمندان به ورزش گرفته تا كشف ساده علایق آنان باشد.

2. ایجاد این گونه روابط شخصی با همكاران و مراجعان موجب كار گروهی بیشتر در بین آنان می شود. استیو كارنی، نویسنده كتاب "وقایع نگار كار گروهی"می گوید: " امروزه كار گروهی مهم ترین مهارت در محل های كاری به شمار می رود و همه مدیران و كارمندان باید بازیكنان یك تیم باشند."كارمندانتان را فعالانه از طریق گفتگو به كار بگیرید، جریان نظرات را تشویق كنید و تفكرات گروهتان را در نظر بگیرید.

ادامه نوشته

بدگویی


خداوند علني كردن سخن درباره بدي ديگران را دوست ندارد
مگر كسي كه بر او ستم رفته باشد
خداوند شنوا و داناست

سوره نساء آيه 148

سولون حكيم، كرزوس پادشاه و كوروش بزرگ


آورده‌اند که: وقتی، سولون[**] آمده بود به شهر «ساردیس»، پایتخت دولت «لیدی»، که از دولت‌های واقع در آسیای صغیر بوده است. پادشاهی که در آن موقع در ساردیس سلطنت می‌کرد، «کرزوس» نام داشت و بسیار متمول بود. گنج‌ها و ذخایر بسیار داشت و به تموّل خود می‌بالید. چون سولون، مردی حکیم و معروف بود، کرزوس، او را بخواند و نوازش و احترام کرد و گفت: او را ببرید که گنج‌ها و خزینه و ذخاير مرا ببیند، بردند و دید. چون برگشت، کرزوس پرسید: چه دیدی و چگونه بود؟ سولون تحسین کرد، ولی نه آن‌سان که کرزوس متوقع بود. پس کرزوس پرسید: آیا خوشبخت‌تر از من کسی را در عمر خود دیده‌ای؟ سولون گفت: در ولایت ما شخصی تلوس نام، مرد نیکی بود و فرزندان صالح داشت و دست تنگی نکشید و در جنگی که برای ‏دفاع از وطن خود می کرد، کشته شد. من آن شخص را خوشبخت می‌دانم. کرزوس از بی‌عقلی سولون متعجب شد و گفت: پس از او، که را خوشبخت‌تر از من دیدی؟ سولون حکایت کرد: از دو جوان که مادر پیری داشتند و در موقعی که آداب مذهبی بزرگی در معبد شهرشان به عمل می‌آ‌مد، پیرزن میل داشت آنجا حاضر شود، قدرت نداشت که پیاده برود، وسیله‌ای هم برای رفتن نبود، یعنی چهارپا حاضر نداشتند که به ارابه ببندند و او را ببرند، چون اظهار تأسف از ناتوانی خود به رفتن به معبد کرد، پسرها گفتند اسب نداریم، اما خود، از اسب کمتر نیستیم.

ادامه نوشته

کوتاه ترین داستان کوتاه !


حتما تا حالا داستانهای کوتاه زیادی خوندید، اما تاحالا فکر کردید که کوتاه ترین داستان کوتاه دنیا چیه و نوشته ی کی ؟
کوتاه ترین داستان کوتاه جهان توسط ارنست همینگوی نوشته شده :
For Sale: Baby Shoes, Never Worn.
برای فروش: کفش بچه، هرگز پوشیده نشده .

گفته میشود ارنست همینگوی این داستان ۶ کلمه ای را برای شرکت در یک مسابقه ی داستان کوتاه نوشته است و برنده ی مسابقه نیز شده است. همچنین گفته میشود که وی این داستان کوتاه را در یک شرط بندی با یکی از دوستانش که ادعا کرده بود که با ۶ کلمه نمیتوان داستان نوشت، نوشته است.
کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا نیز داستان زیر میباشد که نویسنده ی مشخصی ندارد !
The last man on earth is sitting alone in his room and all of a sudden a Knock on the door.
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند.

مقایسه افراد باهوش و خلاق


باهوش   
                                                                     خلاق
پرداختن به مسائل آشنا با روش تکراری   
                                                              پرداختن به مسائل نو با روش های تازه
تخصص در یک زمینه   
                                                             علاقه و تسلط به چند حوزه دانایی
روحیه خشک و جدی   
                                                             روحیه بازیگوشانه
ختم مسئله با یک راه حل
                                                             ارتقای مسئله به معمایی پیچیده تر


منبع : http://srndpt.blogfa.com

راز پيشــــرفت


راز پيشــــرفت، در آغــاز كـــردن است. راز آغـــاز كــــردن در آن است كه وظايـــف سخت و پيچيده خـود را به وظايــف كوچكـــی كه قـابل مديـــريت كــــردن باشند، بشكنيد و سپس از اوليـن آنهــا آغـــاز كنيـــد.

" مـــــارک تــــوایــــن "

مدل  BCG (گروه مشاوران بوستون)


این مدل جزو اولين مدل‌هاي تدوين استراتژي در عرصه اقتصاد و برنامه‌ريزي توسعه جوامع به شمار مي‌رود. در اين مدل ساده‌ترين راه شناسايي وضعيت سرمايه‌‌گذاري معرفي شده است. مدل BCG براساس محور مختصات يک جدول چهارخانه‌اي (شکل زیر) زير را تشکيل مي‌دهد که روي محور X ها موقعيت رقابتي نسبي و روي محور Yها نرخ  رشد صنعت نشان داده مي‌شود. هر يک از خطوط توليد يا واحدهاي کسب و کار براساس نرخ رشد صنعت و نيز سهم نسبي آن در بازارهاي مربوط روي اين ماتريس ترسيم مي‌شوند. موقعيت رقابت نسبي شرکت عبارت است از سهمي که آن واحد در بازار صنعت دارد تقسيم بر سهم بازار واحد مشابه که به بزرگترين رقيب تعلق دارد. نرخ رشد صنعت عبارت است از درصد رشد بازار يعني درصد افزايش فروش محصولات يک واحد تجاري خاص. در اين ماتريس فرض بر جذابيت بازار تحت بررسي است. براساس موقعيت شرکت مورد بررسي در يکي از چهارخانه (1ـ  رشد بالاــ سهم بالا 2ـ شد بالا ــ سهم پائين 3ـ رشد پائين ــ سهم بالا 4ـ رشد پائين ــ سهم پائين) قرار مي‌گيرد که به ترتيب:

1ـ خانه ستاره‌ها  2ـ خانه سوال‌ها 3ـ خانه گاوهاي شيرده 4ـ خانه سگ‌هاي هار نام مي‌گيرند.
* قرار گرفتن در موقعيت ستاره‌ها بدين معناست که محصولات برتر و پر طرفدار در اوج حيات خود قرار دارند. شرکت به اندازه کافي پول براي سرمايه گذاري دارد تا بتواند سهم خود را در بازار حفظ کند.

ادامه نوشته

بیست مدیر ثروتمند جهان

) جک ولش
نشریه فورچون در سال 1999 وی را «مدیر قرن» نامید. عمده شهرت خود را مدیون بازسازی و سازمان‌دهی شرکت جنرال الکتریک است که سطوح مدیریتی را از 29 سطح به 6 سطح کاهش داده، برخی حوزه‌های کسب‌وکار را تعطیل کرده و ‌درصد زیادی از زیردستان خویش را اخراج نمود. به‌رغم تاکتیک‌های قوی و بی‌پروای وی (به خاطر اخراج تعداد زیادی از کارکنان شرکت، به او «جک نوترونی» مشابه با بمب نوترونی لقب داده بودند)، توانست ارزش جنرال الکتریک را از 12‌میلیارد دلار به 280‌میلیارد دلار رساند که بزرگ‌ترین افزایش ارزش در هر شرکتی در زمان هر مدیرعاملی بوده است.

2) استیو جابز
از بنیان‌گذاران شرکت اپل و رییس پیکسار که به عنوان یاغی و هنرمند و به همان اندازه مدیر تجاری، توانست یک سر و گردن بالاتر از سیلیکون ولی قرار گیرد. مجله فورچون او را «مرشد فرهنگی جهانی» نامید که مسوول تغییر شیوه‌ کار و اجرای موسیقی در جهان بوده است. با این‌حال او را به خاطر کارهایی از این قبیل هدف انتقاد قرار داده‌اند: گرایشات برتری‌جویانه، اعتبار زیردستان را برای خود خرج کردن، مدیریت خرد کسب‌وکار، ‌اخراج کارکنان از روی خشم و هر تعداد خلاف‌های اندک مثل پارک کردن مرسدس بنز خود در مکان مخصوص معلولان. ارزش خالص دارایی وی بیش از 20‌میلیارد دلار برآورد می‌شود.

ادامه نوشته

طـنـز :  کارگاه آموزشی مدیریت زمان - ویژه کارکنان دولت!!!

 

همکاران محترم واقفند که کار اداری صرفاً وسیله ای برای تأمین زندگی فعلی و آتی در حد بخور و نمیر است و حقوق مختصری که دریافت میکنند حق مسلم آنان بوده، آب باریکه حقوقشان وظیفه ای را متوجهشان نمیکند. با اینحال، هشت ساعت حضور فیزیکی در محل کار را نمیشود ندیده گرفت و در این وضعیت باید به فکر راهکارهایی بود تا از این زمان به نحو احسن استفاده نموده، تهدیدها را به فرصتها تبدیل کرد. این کارگاه قصد دارد راهکارهای لازم برای استفاده بهینه از وقت اداری را آموزش دهد (صدور گواهینامه تضمینی است و آزمون نهائی فرمالیته است!).

ادامه نوشته

نکته ها 35 - مدیریت :


وجود يك مدير بي ارزش در محيط كار مانند وجود يك ميمون در شيشه فروشي است.((مثل چيني))

يك مدير، به سبب كاري كه انجام مي‌دهد، كامياب نيست؛ بلكه اين كاميابي را مديون توان خود در واگذاري امور به ديگران است.((پرمودا باترا))

تفاوت اصلي بين رهبري و مديريت اين است كه رهبران با استفاده از نفوذ خويش ديگران را به پيروي وامي دارند، اما كار اصلي مديران، حفظ سيستم ها و فرايندها است.((جان ماكسول))

توانايي شما در مديريت زمان براي دستيابي به بالاترين نتايج، مهارت اصلي در كارآيي فردي است.((برايان تريسي))

مديران امروز بايد ناپيوستگي ها را مديريت كنند.((پيتردراكر))


ادامه نوشته

هفت علت مهمی که همیشه مانع خلاقیت شماست!!!


آیا تا به حال در شرایطی بوده اید که به خودتان بگویید «من هر چه قدر تلاش کنم باز هم موفق نخواهم شد؟» وقتی همیشه با وجود تلاش فراوان شکست بخورید یعنی یک جای کارتان از ریشه خراب است. یکی از این «جا های کار» قوه خلاقیت است! اگر در هر کاری هیچ خلاقیتی از خود نشان ندهید در آن کار موفق نخواهید بود.هر عنوانی که داشته باشید (خصوصآ وبلاگ نویس) در کارتان به خلاقیت نیاز دارید پس منتظر معجزه نباشید و از همین حالا با همین مطلب دوران خلاقیت و موفقیت در زندگی تان را شروع کنید ، روی علت های زیر دقیق فکر کنید. هر کدام که راجع به شما صادق است را به خاطر بسپارید و در طی زمان مرحله به مرحله راه حل های آن را کشف کرده و سعی کنید حلش کنید.


علت ۱: شما به کار خود علاقه ندارید.
این مشکل را خیلی از افراد دارند. همیشه دوست داشته اید طراح اتومبیل شوید اما چشم به هم زده اید و می بینید آن چه دارید فوق لیسانس مهندسی نساجی است و نزدیک سی سال سن!خوب در این شرایط نمی شود انتظار داشت شما صبح به صبح با ایده های نابی در رابطه با نساجی از خواب برخیزید و با شوق و ذوق سر کار روید. از من انتظار نداشته باشید راه حل دقیق را جلوی پای شما بگذارم چون هیچ کس به خوبی خودتان نمی تواند برای آینده تصمیم گیری کند اما در این حد بگویم که یا باید سراغ طراحی اتومبیل بروید یا باید به نساجی علاقه مند شوید.

«من حتی یک روز هم در زندگی ام کار نکردم ، آنها همش تفریح بود.» (ادیسون)
ادامه نوشته

ما چقدر زود باور هستیم



دانشجویی که سال آخر دانشگده خود را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت . او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی " دی هیدروژن مونوکسید " توسط دولت را امضا کنند و برای این دادخواست خود دلایل زیر را عنوان کرده بود :
۱)مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.
۲)یک عنصر اصلی باران اسیدی است.
۳)وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است.
۴)استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.
۵) باعث فرسایش اجسام می شود.
۶)حتی روی ترمز اتومبیل ها تاثیر منفی می گذارد.
۷)حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.

از ۵۰ نفر فوق ۴۳نفر دادخواست را امضا کردند. ۶ نفر بطور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما یک نفر می دانست که ماده شیمیایی " دی هیدروژن مونوکسید " در واقع همان آب است.

عنوان پروژه دانشجوی فوق " ما چقدر زود باور هستیم " بود.

هفت نكته كليدي براي مديران تازه‌ كار


شما چه براي اولين بار است كه مدير مي ‌شويد و چه قبلاً مدير بوده‌ايد بايد با انتقال به پست جديد محتاطانه برخورد كنيد كه اين با يك برنامه قدم به قدم آغاز مي ‌شود. براي اين كار چند توصيه عملي در زير پيشنهاد مي ‌شود:

1 – رهبران غيررسمي را شناسايي كنيد: رهبران غيررسمي مي توانند كمك حال شما باشند يا اين كه به اعتبار شما لطمه بزنند. آن ها در پست هاي رسمي قدرت قرار ندارند اما توانايي تاثير بر رفتار كاركناني را دارند كه در سازمان شما كار مي كنند. به ياد داشته باشيد كه در دوره انتقال، آن ها قدرت بيشتري از شما دارند. گاهي اوقات رهبران غيررسمي از محركان عمده هستند. بنابراين آن ها را به سمت خود جذب كنيد تا در كاري كه مي خواهيد انجام دهيد كارشكني نكنند.

2- موفقيت هاي گذشته را مطالعه كنيد: آن چيزهايي كه منشاء موفقيت هاي عمده در گروه تحت نظارت شما بوده است و غرورآفرين نيز است را شناسايي كنيد. يك رهبر جديد وقتي از موفقيت هايي كه در گذشته براي گروه تحت نظارت خود رخ داده است، قدرداني كند، سريع تر مورداحترام قرار مي ‌گيرد. شناخت موفقيت هاي گذشته، اساس محكمي را براي آينده خواهد ساخت.

3- تأخير در تصميم ‌گيري هاي عمده: اجازه ندهيد كه در تصميم‌ گيري براي تغييرات عمده يا تصميمات بزرگ تحت فشار قرار بگيريد. محتاطانه عمل كنيد تا اين كه كاملاً آماده شويد. اطلاعات را جمع آوري كنيد و ببينيد كارها چگونه انجام شده است. كاركنان خود را قبل از اين كه تغييرات عمده ايجاد كنيد، در جريان قرار دهيد. وقتي شما در ابتداي دستيابي به«پذيرش جمعي كاركنان» هستيد به دنبال اين باشيد كه آن ها چه كاري را و چرا انجام مي دهند، آن ها نيز بعداً مشتاق به حمايت از شما و تصميمات شما و سبك رهبري شما خواهند بود.
ادامه نوشته

استراتژی در مدیریت


امروزه بسياري از مديران ارشد در سازمان ها و مجموعه هاي فرهنگي در سخنراني هاي مختلف از استراتژي سازمان خود به عنوان يک برنامه از پيش تعيين شده و قابل اجرا صحبت مي کنند و کمبود منابع و بودجه هاي محدود فرهنگي را به دليل انتخاب اين استراتژي اعلام مي کنند و گاهي هم در مصاحبه هاي اختصاصي با رسانه ها از استراتژي به عنوان يک برنامه برگشت ناپذير خبر مي دهند. اين در حالي است که اصولا استراتژي در مديريت يک برنامه نيست؛ بلکه براي ظهور و رشد و اثربخشي در مديريت نيازمند برنامه هستيم. اگر چه تدوين استراتژي اولين مرحله از مديريت استراتژيک است و برنامه ريزي مدون نيز زيربناي اداره هر سازمان است؛ ولي تقريبا هيچ سازماني را نمي توان صرفا با استراتژي اداره کرد.


در واقع استراتژي و برنامه دو ابزار مديريتي هستند که مکمل يکديگر به کار مي آيند از اين رو در بسياري از سازمان ها مي توان از دو مديريت؛ در کنار يکديگر جهت هدايت و کنترل بر پروژه ها استفاده نمود. مسلما با اين روش فرصت و امکان نظارت عاليه بر تمامي فعاليت ها بي آن که وارد اجرا و جزييات آن شوند توسط مديران ارشد فراهم خواهد شد و در موارد لزوم مديريت بر اطلاعات به خوبي پشتيباني و سازماندهي مي شود و در صورت کمبود منابع؛ با استراتژي جديد بودجه ريزي مطلوبي پايه ريزي خواهد شد. از طرفي در برنامه ريزي هاي فرهنگي و در اجراي آن نگاه مديران ما سال هاست به يک سبک مديريتي و مدل استراتژيک معطوف شده است و آن هم مدل يک طرفه اي است که صرفا بايد هميشه براي برنامه هاي فرهنگي هزينه کرد و هيچ گاه نبايد در کارهاي فرهنگي انتظار بازگشت سرمايه و بازدهي اقتصادي داشته باشيم. اما بايد بپذيريم که در رويکرد استراتژي اثربخش خصوصا در حوزه فرهنگ و مسايل فرهنگي هيچ گونه الگوريتمي براي دستيابي قطعي به يک استراتژي وجود ندارد در مقابل اين ايجاد بصيرت نسبت به چگونگي تکوين استراتژي است که استراتژيست را در جهت بهره برداري از تفکر خود هدايت مي کند. بنابراين مديريت استراتژيک که يک فرايندي پويا است؛ و هر بخش از اين فرايند پرسش اساسي را به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال براي يک مدير اين سوال به وجود مي آيد؛ که براي رسيدن به بهره وري و استفاده صحيح از منابع بايد به همين ترتيب ادامه داد. يا نياز به تغيير مدل استراتژي وجود دارد؟
ادامه نوشته

نکته ها 34


اگر دستِ بگير داشته باشيد از ديگران جدا مي شويد، اما اگر دست بده داشته باشيد به آنها نزديك مي گرديد.((سَنت فرانسيس))

همه چيز بستگي به شما دارد؛ اگر شما بزرگ باشيد مسئله كوچك و اگر كوچك باشيد مسئله بزرگ است.((اوريسون اسوت ماردن))

هرگز درباره چيزي نگو [ آن را ] از دست داده ام، بلكه فقط بگو آن را پس داده ام.((اپكتوس رومي))

هرگز مردي ولو بسيار نادان را نديدم که از وي چيزي نتوانم بياموزم.((گاليله))

چنان باش كه بتواني به هر كس بگويي : مثل من رفتار كن.((ايمانوئل كانت))

وقتي كه پر كاهي به چشمتان مي رود، آن را بيرون مي آوريد، وقتي عادتي بد وارد روح شما مي شود، مي گوييد : سال ديگر معالجه اش مي كنم.((هوراس))

اگر روزي شأن و مقامت پايين آمد نااميد مشو، زيرا آفتاب هر روز هنگام غروب پايين مي رود تا بامداد روز ديگر بالا بيايد.((افلاطون))

رياست و مقام مثل كوه است؛ بالا رفتن از آن دشوار، ولي پايين آمدن از آن بسيار آسان است.((ريواردل))

شخصيت افراد را مي توان با نفوذي كه آنها بر دوستان خود دارند، سنجيد.((اسكار وايلد))

صورت شما كتابي است كه مردم مي توانند از آن چيزهاي عجيب بخوانند.((ويليام شكسپير))


ادامه نوشته

بهترین دین کدامست ؟


    لئوناردو باف یک پژوهشگر دینى معروف در برزیل است. متن زیر، نوشته اوست:
        در میزگردى که درباره «دین و آزادى» برپا شده بود و دالایى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسیدم: عالى جناب، بهترین دین کدام است؟
        خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودایى» یا «ادیان شرقى که خیلى قدیمى‌تر از مسیحیت هستند.»
        دالایى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خیره شد ... و آنگاه گفت:
        «بهترین دین، آن است که شما را به خداوند نزدیک‌تر سازد. دینى که از شما آدم بهترى بسازد.»
        من که از چنین پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسیدم:
        آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چیست؟
        او پاسخ داد:
        «هر چیز که شما را دل‌رحم‌تر، فهمیده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئولیت‌تر و اخلاقى‌تر سازد.
        دینى که این کار را براى شما بکند، بهترین دین است»
        من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او اندیشیدم. به نظر من پیامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنین است:
        دوست من! این که تو به چه دینى اعتقاد دارى و یا این که اصلاً به هیچ دینى اعتقاد ندارى، براى من اهمیت ندارد. آنچه براى من اهمیت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده، در محل کار، در جامعه و در کلّ جهان است.
        به یاد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.
        قانون عمل و عکس‌العمل فقط منحصر به فیزیک نیست. در روابط انسانى هم صادق است.
        اگر خوبى کنى، خوبى مى‌بینى
        و اگر بدى کنى، بدى.
        همیشه چیزهایى را به دست خواهى آورد که براى دیگران نیز همان‌ها را آرزو کنى.
        شاد بودن، هدف نیست. یک انتخاب است.

قیچی ذهن


زندگی پیکار نیست، بازی است; زیرا آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد، چه خوب، چه بد

 قوه تخیل در بازی زندگی نقشی عمده دارد
 برای پیروزی در بازی زندگی باید قوه تخیل را طوری آموزش دهیم که تنها نیکی را در ذهن تصویر کند. زیرا آنچه آدمی عمیقاً در خیال خود احساس کند یا در تخلیش به روشنی مجسم نماید، بر ذهن نیمه هوشیار (ضمیر ناخودآگاه) اثر می گذارد و مو به مو در صحنه زندگی اش ظاهر می شود
 تخیل را قیچی ذهن خوانده اند. این قیچی شبانه روز در حال بریدن تصاویر است. پس بیائید تا تمامی صفحات کهنه و نامطلوب و آن صفحاتی از زندگی را که میل نداریم نگه داریم، از ذهن نیمه هوشیار خود قیچی نموده و صفحاتی زیبا و نوین بسازیم

برگرفته ازکتاب بازی و راه این بازی، نوشتهء خانم فلورانس اسکاول شین

اصل صد به صفردر روابط انسانی


ایثار وازخودگذشتگی در فرهنگ ما عمدتا مفهومی یکسویه دارد. فداکاری می کنی و گاه جانت را پای آن از دست میدهی بدون آنکه پاداش فردی برای تو مطرح باشد. درواقع اگر پاداشی برای خود قائل باشی در این است که ایثارت را به پای کسی میریزی که مقبول توست. درکتابی که میلیون ها نسخه اش در امریکا و دیگر نقاط جهان به فروش رفته است، برداشت متفاوتی از این قضیه به چشم می خورد. نویسنده-ال ریتر-میگوید که در رابطه مان با کسانی که برای ما ارزش فوق العاده دارند، ایثار تنها راه منطقی برای موفقیت دوجانبه است.  دراین پیام، فشرده و جوهر مایه ی این کتاب را با دو متن فارسی و انگلیسی منتشر می کنیم.


فشرده ی کتاب "اصل صدبه صفر" اثر ال ریتر
موثرترین راه برای ایجاد و حفظ روابط والا با دیگران چیست؟ پاسخ در اصل صد به صفر است: شما مسوولیت کامل (100) رادر رابطه می پذیرید ودرمقابل انتظارتان هیچ(0) است.
پیاده کردن اصل صد به صفربرای اغلب ما غیر طبیعی است.از خود صددرصد مایه گذاشتن، نیاز به تعهد در رابطه و مقدار زیادی انضباط اندیشه و عمل دارد.
اصل صدبه صفر در مورد افرادی مصداق پیدا می کند  که رابطه ها مهمتر از آنند که به واکنش خودکارو یا قضاوتمندانه واگذارشوند. هریک از ما باید مشخص کنیم که آن رابطه ها کدامند. برای اغلب ما، این اصل به همکاران، مشتریان،کارپردازان، خانواده و دوستان مربوط می شود.
قدم اول- مشخص کن که برای براه انداختن رابطه چه میتوانی بکنی...و انجامش بده. احترام و محبتت را، صرف نظر از این که لیاقتش را دارد یا نه، به طرف متقابل نشان بده.
قدم دوم- درمقابل هیچ انتظاری نداشته باش.صفر، هرگز، ابدا.
قدم سوم- اجازه نده که حرف یا عمل طرف (هر چندآزاردهنده که باشد) بر تو اثر بگذارد. به عبارت دیگر، به دام نیفت.
ادامه نوشته

هرگز نااميد و ناراحت نشده بودم


براي اولين بار كه براي فروش كالايي دچار مشكل شدم، زماني بود كه در اوايل دهه‌ي 1970 به شيكاگو آمدم و به شركت سيرز مراجعه كردم تا پيراهن‌هاي ما را خريداري كنند. ما قبلاً واردكنندگان امريكايي را تأمين مي‌كرديم، اما من مي‌خواستم كه مستقيماً با فروشگاه‌هاي بزرگ امريكايي وارد معامله شوم. براي يك شركت كوچك، كار آساني نيست كه به درب فروشگاه‌ها رفته و جنس بفروشد، اما من اين كار را كردم. و اين، يكي از هيجان‌انگيزترين دوران زندگي من است.

در آن روزها هيچ‌كس «دوو» را نمي‌شناخت. اطرافيان من تذكر داده بودند كه بايد قبلاً قرار ملاقات بگذارم و بعد به ديدن خريداران بروم. اما اگر منشي يكي از خريداران اعلام مي‌كرد كه دوو قرار ملاقات مي‌خواهد، خريدار مربوطه مسلماً مي‌پرسيد كه: «دوو كيست؟». بدون آن‌كه شركت ما را بشناسند، قطعاً فرصتي به ما نمي‌دادند. بنابراين، تصميم گرفتم شخصاً به همراه نمونه‌ي جنس‌هايم به ديدن شركت سيرز بروم. وقتي كه به آنجا رسيدم، اطمينان داشتم كه فرصت مناسب براي ملاقات با يك خريدار را بدست خواهم آورد.
اولين روزي كه به فروشگاه سيرز رفتم، پاسخ منفي ندادند، ولي گفتند كه بايد صبر كنيم. اگرچه به مدت 2 ساعت صبر كردم، ولي خريدار وقت نداشت. بنابراين روز بعد مراجعه كردم و با متصدي پذيرش صحبت كردم. حتي ملاقات با يك منشي هم كار آساني نبود. چندين روز متوالي به آنجا رفتم تا سرانجام، يكي از خريداران، موافقت كرد كه با من ملاقات كند. هرگز نااميد و ناراحت نشده بودم. اگر لازم بود، ده بار ديگر هم به آنجا مي‌رفتم تا بالاخره خريداري را ملاقات كنم. من به خودم اطمينان داشتم. چرا كه نه؟ فروشگاه سيرز به عرضه‌كنندگان خوب نياز داشت و ما مي‌توانستيم نيازهاي آنان را برآورده كنيم.
ادامه نوشته

تلــه تجربــه


افراد برای تصمیم‌گیری، از منابع داده موجود در ذهنشان که به آنها مدل‌های ذهنی گفته مي‌شود، استفاده مي‌کنند.

بخش عمده این منبع داده از ارتباطات علی معلولی در محیط به وجود آمده است. مردم زمانی که مي‌بینند تصمیماتشان چه نتایجی به دنبال دارد، چیز‌های جدیدی مي‌آموزند و در مورد ارتباطات محیطی کشف‌های جدیدی مي‌کنند. کشف‌هایی که افراد صورت مي‌دهند، یا به عنوان شاهدی از یکی از پیش فرض‌هایشان به آن افزوده مي‌شود، یا خودش شکل جدیدی را در ذهنشان ایجاد مي‌کنند که تصمیمات بعدی را با توجه به آن بگیرند. به نظر مي‌رسد که این رویکرد کاملا علمي‌است.
اینکه افراد بر اساس ارتباطات علی معلولی که در ذهنشان وجود دارد برخی تصمیمات خاص را مي‌گیرند، بر اساس آن عمل مي‌کنند و سپس نتیجه کارهایشان را مي‌بینند که در نهایت منجر به این مي‌شود که صحت تصمیم‌شان تایید یا رد شود. مشکل اینجا است که این روند علمي‌تنها در محیط‌های ساده به این شکل انجام مي‌شود. محیط‌هایی که در آن کشف روابط علی، کار نسبتا ساده‌ای است. در محیط‌های پیچیده‌تر، این چرخه‌های یاد‌گيری معمولا در هم مي‌شکند. تحقیقات نشان مي‌دهد که سه نوع پیچیدگی در دنیای واقع وجود دارد که منجر به این در هم شکستن مي‌شود.
تفاوت زمانی میان علت و معلول: در دنیای واقع، میان علت و معلول اختلاف زمانی وجود دارد و این اختلاف ممکن است به گونه ای باشد که یافتن ارتباط میان آنها را دشوار کند. برای دیدن اینکه مدیران ارشد با این مورد چگونه روبه‌رو مي‌شوند، در تحقیقی از مدیران ارشد خواسته شد که در یک بازی شبیه‌سازی شده شرکت کنند. به این‌ترتیب که آنها یک سازمان برنامه‌نویسی با سایز متوسط را مدیریت مي‌کردند که با افزایش خواسته‌های مشتریان بزرگ‌تر مي‌شد. مدیران باید هر پروژه جدیدی را که مي‌آمد، در یکی از چهار نوع پروژه بر اساس فاصله زمانی لازم برای استخدام کارکنان جدید و چگونگی پیشرفت کار دسته‌بندی مي‌کردند. مدیران در فاصله‌های زمانی دو ماهه برای پروژه‌ای که 18 ماه به طول مي‌انجامید، کارمند جدید استخدام مي‌کردند، سپس توانایی این مدیران برای در دست گرفتن فاصله‌های زمانی را با تصمیمات یک مدیر ضعیف در همین مورد مقایسه کردیم.
فارغ از میزان تاخیر میان فاصله استخدام‌ها تقریبا همه مدیران تصمیمات مشابهی در این زمینه گرفتند. به این معنا که آنها در به حساب آوردن تاخیر میان عمل و نتیجه ناتوان بودند و اینکه مدل‌های ذهنی آنان بر اساس محیط‌های ساده‌ای که در آن بین تصمیمات آنها و نتایج آن تصمیمات تاخیری وجود نداشت بنا گذاشته شده بودند. مسلما میزان این تاخیر هم بسیار مهم بود. هر چه اندازه تاخیر میان عمل و نتیجه در این شبیه‌سازی بیشتر بود، مدیران برای دست و پنجه نرم کردن با آن مشکلات بیشتری داشتند. جالب اینجا است که بسیاری از این مدیران در حالی در زمان بازی در زمان پایانی یک پروژه نیروی جدید استخدام مي‌کردند که پس از بازی و در زمان مصاحبه مي‌گفتند که یک مدیر خوب هرگز چنین کاری نمي‌کند. در ادامه زمانی که مدیران نتیجه بازی را دیدند، از آنها خواسته شد که پس از مدت زمانی دوباره این بازی را انجام دهند. نتایج جالب بود: اینکه بار دوم هم مدیران همان رفتار دفعه اول را تکرار کردند. به این معنا که حتی زمانی که افراد دانش لازم را در مورد خاصی به دست آورده اند، لزوما یاد نمي‌گیرند که بر اساس آن چگونه عمل کنند.
ادامه نوشته

سندروم ملكه زنبور


زناني كه موظف به اجراي دستورات يك رئيس زن هستند، احساس استرس بيشتري دارند. محققان دانشگاه تورنتو اعلام كردند در حاليكه جنسيت رئيس براي كارمندان مرد مهم نيست، زناني كه رئيس زن دارند بيشتر از افسردگي، سردرد و بيخوابي رنج مي برند. علت مي تواند اين باشد كه زنان موفق دوست ندارند در ميان رقباي هم جنس خود باشند. اين در حالي است كه زنان بيشتر ترجيح مي دهند تحت رياست يك مرد كار كنند. اين رفتار به سندروم ملكه زنبور معروف است.

منبع(با سپاس ازاقای دبیری)

ایستگاه تفکر و تامل


چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!

*چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!
*چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!
*چقدر خنده داره که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می‌کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
*چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایشطولانی‌تر از حدش می‌شه شکایت می‌کنیم و آزرده خاطر می‌شیم!
*چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!
*چقدر خنده داره که سعی می‌کنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
*چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی می‌کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می‌کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می‌کنیم!
*چقدر خنده داره که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
ادامه نوشته

مشورت با جوانان


امام علی (ع):  هر گاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار، زیرا جوانان تیز هوش تر و از سرعت حدث بیشتری برخوردارند، سپس درباره آن با میانسالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند،چرا که آنان از تجربه بیشتری برخورداند.

شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید 20/337

آيا مي‌توان وظايف يك مدير را در قالب مشخص قرار داد؟


یک صدای مردانه از درون موبایلی که در دست «آنی»، مدیر بخش نیروی انسانی سازمان بارکر فودز بود گفت: «او دارد ساختمان را‌ترک مي‌کند.» آنی به مدیر عامل سازمان «کالین» نگاه کرد که آن طرف میز رو به روی او نشسته بود و او دستش را به نشانه «بگذار برود» تکان داد.

آنی پیغام را به مرد پشت تلفن داد. داگ، مدیر فروش تازه اخراج شده سازمان با همراهی دو نیروی حراستی، سازمان را‌ترک مي‌کرد، در حالی که عکس قاب شده دو موجود انیمیشنی را که از آنها در تبلیغات دهه 1950 استفاده کرده بودند و مدیران برگزیده آن در سال 2004 جايزه گرفته بودند، در دست داشت. تابلویی که بسیار ارزشمند بود، چرا که تنها ده عدد از آنها وجود داشت.
کالین گفت: «فقط امیدوارم آن را روی ebay نبینم» و سپس توجهش را به مشکل فروش سازمان برگرداند. داگ توانسته بود با نمایش فروش جسورانه‌اش توجه مدیرانش را جلب کند و آنها او را پس از گذراندن برخی دوره‌های مدیریتی به سمت مدیریت فروش ارتقا داده بودند. پس از شش سال فعالیت در این نقش، معرفی هشت محصول جدید به بازار و ... داگ داشت به سمت مدیریت فروش ملی ارتقا مي‌یافت. جایی که خلاقیت و جسارت او در عین اینکه نقطه قوت محسوب مي‌شدند، نقطه ضعف هم بودند. یک سال بعد از این ارتقا سازمان تصمیم گرفته بود دوباره برخی شکلات‌های قدیمي‌را برای احیای برند سازمان تولید کند. در همان زمانی که همه به شدت روی این استراتژی کار مي‌کردند، دمدمي‌بودن داگ کار دستش داد. برخی تصمیمات او در مورد چگونگی توزیع این محصولات به بازار اشتباه بود و بدین‌ترتیب اعتماد مشتریان و تیم فروشش را از دست داد و در نهایت کارش هم قربانی این اشتباهاتش شد.
ادامه نوشته

چگونه نگراني را از ذهن خود دور كنيم


هیچ‌گاه آن شب را که یکی از شاگردان من در کلاس شبانه جریان نگرانی‌اش را برایم تعریف کرد فراموش نمی‌کنم. چند سال قبل، این شاگردم که بنا به خواسته‌ي خودش نام واقعی او را نمی‌گویم و در این‌جا با نام مستعار (ماریون داگلاس) نامیده شده، دو بار گرفتار حادثه‌هایی ناگوار شد. اولین واقعه، مرگ دختر 5 ‏ساله‌اش بود، او شدیداً به فرزندش علاقمند بود. دو ماه پس از مرگ دخترش خدا دختر دیگری به او داد که او نیز 5 ‏روز پس از تولدش مرد و غمی سنگین بر غم پدر افزود.

‏بنابر گفته‌ی خودش: «این مصیبت‌ها بالاتر از توان و ظرفیتم بود. نه قادر به خوابیدن بودم، نه اشتهایی به غذا داشتم، بطور کلی غذا از گلویم پایین نمی‌رفت. به شدت مضطرب و هیجان‌زده بودم. اعصابم شدیداً تحریک شده بود، تا جايی که اعتماد به نفسم را از دست داده بودم. به ناچار به پزشک مراجعه کردم. اولین پزشک برایم قرص خواب‌آور تجویز کرد و دیگری دستور داد که به یک سفر تفریحی بروم. با وجود این‌که هر دو کار را انجام دادم، ولی تغییری در وضعیتم ایجاد نشد. احساس می‌کردم که تمام بدنم مابین لبه‌های فولادی یک گیره‌ي آهنی قرار گرفته و دم به دم این لبه‌ها به هم نزدیک می‌شوند و به من فشار می‌آورند. چنان‌چه شما در زندگی دچار فشارهای روحی - روانی و استرس و افسردگی نشده باشید، هرگز قادر به درك وضعیت من در آن روزها نخواهید بود.»
ادامه نوشته

حکایت : طوطی مدیر


مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و در خواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.
مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟
صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.
مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینکه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای که در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد.
و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: ۴۰۰۰ دلار.
مشتری: این طوطی چه کاری می تواند انجام دهد؟
صاحب فروشگاه جواب داد: صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند.

حکایت : قلیان وماه



شاردن ، سیاح معروف فرانسوی می نویسد : " شاه عباس جهت تنبیه متملقان درباری ، امر کرد در مجلسی سر قلیانها را به جای تنباکو از پشکل الاغ پر ساخته و آتش روی آنها قرار دادند .
پس از آن که در باریان مشغول پک زدن به قلیانها شدند شاه عباس گاه و بیگاه می گفت :این تنباکوها را حاکم همدان برایم فرستاده است . کیفیت آن چگونه می باشد ؟ و هر یک از درباریان حاضر در حالی که به شدت سرفه می کردند در پاسخ با لحنی چاپلوسانه جواب می دادند :قربان این تنباکو فوق العاده عالی و خوش عطر و بو است و در جهان بهتر از آن پیدا نمی شود ! "

از جناب ساعد پرسیدند :"آفتاب مفیدتر است یا ماه ؟"
گفت :" مطلب به این واضحی که پرسیدن ندارد ! آفتاب روز روشن بیرون می آید که وجودش چندان مفید نیست . ولی ماه شبهای تاریک را روشن می کند ، پس معلوم است که نفعش هزار برابر آفتاب است.

قفل بزرگ


اگه روزي به دري بزرگ با قفل بزرگي بر خورد کردي نا اميد نشو چون

اگرقرار بود باز نشه به جاي آن ديوار بلندي مي ساختند ......

عميق تر بيانديشيم


یک سخنران معروف در یک جلسه‌ای یک اسکناس از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.

سخنران گفت: بسیار خوب! من این اسکناس را به یکی از شماها خواهم داد ولی قبل از آن می‌خواهم کاری بکنم.
سپس در برابر نگاههای متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز حاضر است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز دستهای حاضرین بالا رفت.این بار مرد، اسکناس را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟باز دست همه بالا رفت.سخنران گفت: دوستان من!‌ با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم چیزی از ارزشهای اسکناس کم نشد و همه شما خواهان آن هستید و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همینطور است.
ادامه نوشته

حکایت : درسي به ياد ماندني


روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که بهش یه درس به یاد موندنی بده

راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه .
شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .
استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "
شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "
پیر هندو از شاگردش خواست یه مشت نمک برداره و اونو همراهی کنه . رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .
ادامه نوشته

معنای کلمات

پرمعني ترين کلمه "ما" است

آن را بکار ببنديم

عميق ترين کلمه "عشق" است
به آن ارج بنهيم

بي رحم ترين کلمه "تنفر" است
آن را از بين ببريم

سرکش ترين کلمه "هوس" است
با آن بازي نکنيم

خود خواهانه ترين کلمه "من" است
از آن حذر کنيم

ناپايدارترين کلمه "خشم" است
آن را فرو ببريم
ادامه نوشته

شکيبائي....


گفت :" واقعاً عجيب است، درست بعد از اينکه تصميم گرفتي مرد خداترسي شوي، زندگي ات بد تر شده. نميخواهم ايمانت را ضعيف کنم، اما با وجود تمام تلاش هايت در مسير روحاني، هيچ چيز بهتر نشده." آهنگر بلافاصله پاسخ نداد: او هم بار ها همين فکر را کرده بود و نفهميده بود چه بر سر زندگي اش آمده. اما نميخواست دوستش را بي پاسخ بگذارد، شروع کرد به حرف زدن، و سرانجام پاسخي را که ميخواست يافت. اين پاسخ آهنگر بود: "در اين کارگاه، فولاد خام برايم مياورند و بايد از آن شمشيري بسازم. ميداني چطور اين کار را ميکنم؟ اول تکه فولاد را به اندازه جهنم حرارت ميدهم تا سرخ شود. بعد با بي رحمي، سنگين ترين پتک را بر ميدارم و پشت سر هم به آن ضربه ميزانم، تا اينکه فولاد، شکلي را بگيرد که ميخواهم .  بعد آن را در تشت آب سرد فرو ميکنم، و تمام اين کارگاه را بخار آب ميگيرد. فولاد به خاطر اين تغيير ناگهاني دما، ناله ميکند و رنج ميبرد. بايد اين کار را آنقدر تکرار کنم تا به شمشير مورد نظرم دست يابم. يک بار کافي نيست"

ادامه نوشته

چهره مدیریت ژاپنی: آموزه هایی از مدیریت در ژاپن


حرکت ازفقرتا رفاه ،ازجهل تا کمال دانش و از وابستگی تا آزادی و استقلال و پیشتازی در دنیا ،مسیری بود که ژاپن طی کرد. با فرونشستن شعله های جنگ جهانی دوم ،در ژاپن چیزی بجز خرابی وغرورهای زخم خورده باقی نماند.اما ژاپنی ، از پشت پرده اشک های خود به فکر ساختن آینده بود. آینده ای که در واقع سرنوشت فرزندان او بود و سرنوشت تمامی نسل هایی که در مورد او می بایست قضاوت کنند.

کشوری شکست خورده، ورشکسته و اشغال شده که جز مردمان آهنین اراده هیچ نداشت، برپای خواست، ایستاد، به جلوگام برداشت، حرکت کرد، به جنبش درآمد، اوج گرفت و بر صدرنشست، زیرا که خواست وچون خواست، توانست. ژاپن امروز عنوان "کشور شماره دو" را بدست آورده و در مسیری پیش می رود که مقصد نهائیش رسیدن به مقام "کشور شماره یک "جهان است. ژاپن میدان رقابت را با پیروزی پشت سر نهاده وبه جایی  رسیده است که از این پس این کشورهای صنعتی ورشدیافته هستند که باید با آن رقابت کنند و پشت سرش بدوند.سرزمین آفتاب تابان به راستى بدون هیچ تردیدى یکی از اعجاب هاى توسعه وپیشرفت را به وجود آورده است.
علی رغم تمام محدودیت هاى حاصل از جنگ واشغال کشور،ژاپن توانست اززیر ویرانه هاى جنگ کمرراست کند و بازسازى کشور ویران شده را آغاز کند و تنها طى دو دهه توانستند به سطح کشورهاى پیشرفته جهان برسند. این کامیابی همه جهانیان را برآن داشته که به بررسی دقیق این نوع مدیریت بپردازند و تجربه ای ازآن حاصل کنند. نظرشمار زیادی ازکارشناسان و متخصصان مدیریت غیرژاپنی به روش انجام کارها برای بدست آوردن موفقیت درکسب وکارجهانی به " مدیریت به سبک ژاپنی " جلب شد ، وباید گفت که هیچ چیزبه اندازه موفقیت خریدارندارد.
ادامه نوشته

شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی  خیلی زود تر از آنچه می شد ، تصور کرد جایی بسیار جدی در فضای مجازی برای خود باز کردند .
برخی معتقدند گسترش فناوری اطلاعات و تکنولوژی به شکلی بشر را به سمت تنهایی بی دغدغه برد و انسان قرن 21 به شکلی ناخودآگاه کار ، تفریح و حتی تنهایی خود را در اینترنت و فضای جدید جامعه اطلاعاتی معنا کرد .
اما نیاز او به اجتماع،  انگیزه ی تولد و توسعه ی شبکه های اجتماعی شد .
شبکه های اجتماعی در واقع امکانی است برای ایجاد اجتماع های کوچک و بزرگ در فضای دنیای مجازی .
امکانی که به شما اجازه میدهد دوستان خود را از بین تمام کاربران اینترنت انتخاب کنید در هر کجای دنیا که باشند ! هر آنچه می خواهید بگویید و اطلاعات و دانش خود را با دوستان خود به اشتراک بگذارید .
مرزهای جغرافیایی و بسیاری از چارجوب های ذهنی درشبکه های اجتماعی به تمامی فرو ریخته است .
شبکه های اجتماعی این روزها به عنوان یک رسانه ی جدید و بسیار بسیار قدرمتند محسوب می شوند .
در این نوع جدید جامعه ، نوعی خاص از دموکراسی حاکم است.
 یک جامعه ی جهانی آزاد که هر کس به اختیارخود عضوی از آن می شود و به میزانی که می خواهد در آن سهم می یابد و دقیقا به همین دلیل به سرعتی عجیب و شگفت انگیز پیشرفت کرده است .
 گاهی چنان با آنچه تاکنون تجربه کرده ایم متفاوت است که باعث هراس می شود و متاسفانه گاهی این هراس باعث می شود که بجای درک و استفاده از این فرصت های جدید به آن به عنوان یک تهدید نگاه شود .
چرا که همانگونه که امیر المومنین می فرمایند : "انسان دشمن آن چیزی است که نمی داند !"

ادامه نوشته

چهار دلیل به‌تعویق انداختن کارها

همیشه شروع کردن یک کار سخت‌ترین قسمت آن است. وقتی قرار است شروع به یک کار جدید کنید، ترس‌ها و نگرانی‌ها به سراغتان می‌آید و شما هر روز کار مورد نظر را به عقب می‌اندازید. برای این عقب انداختن کارها می‌توان چند دلیل آورد.

۱- موضوع مبهم است
خیلی وقت‌ها برای کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم فقط یک تصویر ذهنی داریم و کار مورد نظر بیشتر از یک رویا نیست. به همین دلیل همیشه در سردرگمی این موضوع گیر می‌کنیم که از کجا باید شروع کرد. مثلا وقتی راجع به این کاری که در ذهنمان است با کسی صحبت می کنیم کافی است طرف یک سوال کمی دقیق بپرسه تا جوابی برای پاسخ وجود نداشته باشه.

ادامه نوشته

تست آلزایمر

آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید.


1- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.

ادامه نوشته

پرفروشترين كتاب تاريخ

بر اساس فهرستي كه توسط گاردين اعلام شده است تاكنون 4 ميليون و 522 هزار و 25 نسخه از كتاب "كد داوينچي" نوشته "دن براون" نويسنده آمريكايي فروش رفته و به اين ترتيب اثر مذكور با كسب رقم 22 ميليون و 857 هزار و 837 پوندي فروش عنوان پروفروشترين كتاب تاريخ را كسب كرد.

به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از روزنامه گاردين، اين روزنامه انگليسي با ارائه مطلبي حاوي آمار و اطلاعات مبسوط، عناوين 100 كتاب پرفروش تاريخ را اعلام كرد كه كتاب "كد داوينچي" نوشته دن براون در صدر اين فهرست قرار گرفته و نكته جالب توجه‌تر اينكه نامي از برندگان جايزه نوبل در فهرست مذكور به چشم نمي‌خورد.
بر اساس فهرست اعلام شده كتاب "كد داوينچي" با 4 ميليون و 522 هزار و 25 نسخه فروش رقم 22 ميليون و 857 هزار و 837 پوندي را كسب و به عنوان پروفروشترين كتاب تاريخ انتخاب شد.
قيمت پشت جلد اين كتاب حدود 8 و ميانگين قيمت هر جلد فروخته شده آن كمي بيش از 5 پوند بوده است.
گاردين در حالي عناوين اين كتاب‌ها را اعلام كرده است كه در اين فهرست تنها اشاره به 100 كتاب پرفروش مابين سال‌هاي 1377 تا 1388 شده و به نظر مي‌رسد اگرچه رقم فروش كتاب‌هاي كه در فهرست مذكور قرار دارند، نسبت به سال‌ها و دهه‌هاي قبل بسيار بالاست، در هر حال اين فهرست تنها عناوين 100 كتاب پرفروش دهه گذشته است.

ادامه نوشته

بی‌خانمان دیروز، میلیاردر امروز

جان پل دوجوریا فردی خانه به دوش بود كه در نهایت تبدیل به یكی از میلیاردرهای جهان شد. او با ثروت 4 میلیارد دلار در سال 2010 از سوی مجله فوربز به عنوان دویست و دوازدهمین فرد ثروتمند جهان معرفی شد.
جان پل جونز دوجوریا در 13 آوریل سال 1944 همسایگی اكوپارك در لس‌آنجلس در ایالت كالیفرنیا متولد شد. پدر او مهاجری ایتالیایی و مادرش مهاجری یونانی بود. والدین جان پل زمانی كه او دو ساله بود از هم جدا شدند. جان پل در 9 سالگی به همراه برادر بزرگ‌ترش برای اینكه كمك خرج خانواده باشند، شروع به فروش كارت‌های كریسمس و روزنامه كردند. این دو برادر حوالی ساعت 3 صبح از خواب بیدار می‌شدند تا بتوانند روزنامه‌ها را به درب منزل مشتریان تحویل دهند. زمانی كه معلوم شد مادر آنها قادر نیست زندگی فرزندانش را تامین كند،‌ آنها را به پرورشگاه فرستادند.
به نوشته «دنیای اقتصاد»، دوجوریا بیشتر دوران جوانی خود را در دسته‌های خیابانی در شرق لس‌آنجلس گذراند، اما زمانی كه معلم ریاضی‌اش در دبیرستان جان مارشال به او گفت هرگز در هیچ كاری در زندگی موفق نخواهد شد، تصمیم گرفت تغییر كند.
جان پل دوجوریا در سال 1962 از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد. او دو سال را در نیروی دریایی ایالات متحده‌گذراند و پس از آن در شغل‌های مختلفی چون سرایداری، لوله‌كشی گاز، تعمیر دوچرخه تا فروش دائره المعارف‌ها، ماشین‌های فتوكپی و حتی فروش بیمه‌های عمر مشغول به كار شد. جان پل كه در دهه دوم زندگی خود بود و بیش از آن مغرور بود كه دست كمك به سوی كسی دراز كند، ناگهان خود را فردی بی خانمان و فقیر یافت كه قوطی‌های نوشابه و كنسرو را می‌فروخت تا پول اندكی به دست آورد و كمی‌ غذا برای خود بخرد.

ادامه نوشته

هفت نکته که به شما کمک می‌کند کارمند نباشید

شاید این آرزوی خیلی از کسانی باشه که وقتی وارد محیط واقعی کار می‌شوند، روزی کسب و کار خودشان را راه بیاندازند. یکی از دلایل مهم این نوع تفکر که به خودی خود بد نیست این است که این باور غلط وجود دارد که زندگی کارمندی یعنی یک زندگی یکنواخت با سقف درآمد مشخص. یعنی اینکه کسی که کارمند باشه باید همیشه حرف شنوی داشته باشه، نمی‌تونه استقلال تصمیم‌گیری داشته باشه، نمی‌تونه با اون روشی که دوست داره کار کنه و موارد این‌گونه. همونطور که اشاره کردم کارمندی بیشتر از اینکه صرفا برای جایی کار کردن باشد یک باور فکری است که بعد از ۵ سال اول کار در ذهن شخص شکل می‌گیرد. در بسیاری از موارد هم تجربه خانوادگی به شکل گیری این موضوع کمک می کنه. کارمند بودن شخص را دریک سطح نگه می‌دارد و به او اجازه پیشرفت نمی‌دهد. الزاما این نوع تفکر، درست نیست و معنی آن این نیست که هرکسی باید کار خود را رها کند و به دنبال کسب و کار خود برود. یک شخص می‌تواند در یک شرکت و سازمان کار کند و به موفقیت‌هایی دست پیدا کند که کسی که کسب و کار خود را دارد هرگز نتواند به آن برسد.
بنابراین اگر شما کمتر از ۵ سال سابقه کاری دارید موارد زیر به شما برای به‌دست آوردن باورهای درست کمک می‌کند و اگر بیش از ۵ سال است که کار می‌کنید، نکات زیر نقطه‌ای خواهد بود برای بازنگری دوباره‌ی روش کار کردن.

۱- تخصص
تخصص اولین نقطه‌ای است که در زندگی کاری به آن می‌رسید. اگر در رشته کاری خود متخصص نباشید، این به این معنی است که شما از حدی بیشتر نمی‌توانید پیشرفت کنید چون این اولین معیار سنجش خواهد بود. خیلی از شرکت‌ها هم به همین صورت شکل می‌گیرند. موسس شرکت در کاری متخصص و شناخته شده است و بعد یک موقعیت مناسب را در بازار شناسایی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که کسب و کار خود را راه بیاندازد. تخصص همیشه اولین معیار سنجش افراد در محیط کار است.

ادامه نوشته

مصاحبه استخدامي و گزينش نيروي انساني

اغلب مديران با گزينش افراد نامناسب براي تصدي موقعيتهاي شغلي، روبرو بوده‌اند. اين انتخاب نادرست باعث مي‌گردد تا اولاً زمان و انرژي سازمان در طول فرآيند استخدام و آموزش هدر رود، ثانياً سرمايه‌گذاري‌هاي مستقيم و غير مستقيم بعدي بر روي مستخدم جديد همگي بر باد داده شوند. بهترين راه براي پرهيز از اين اشتباه انتخاب افراد مناسب و بالطبع انجام يك مصاحبه هدف‌دار و از قبل طراحي شده است. جهت دستيابي به اين منظور، بايد فهرستي از نيازهاي شغلي و ويژگي‌هاي جايگاه سازماني را به ترتيب اولويت طبقه‌بندي كرد و با در نظر داشتن روشهاي مصاحبه، افراد مناسبي را انتخاب كرد.

2- هدف از مصاحبه استخدامي
هدف از انجام مصاحبه استخدامي،  سنجش داوطلب براي تصدي شغل و جايگاه سازماني موردنظر و تناسب مصاحبه‌شونده با شرايط تعريف شده براي تصدي آن شغل و جايگاه سازماني است. بطور خلاصه مصاحبه‌كننده اطلاعاتي را از مصاحبه‌شونده كسب و اطلاعاتي در رابطه با سازمان، شغل و جايگاه سازماني به داوطلب استخدام ارائه مي‌دهد.

 3- اقدامات قبل از مصاحبه
قبل از انجام مصاحبه، مصاحبه‌كننده بايد از تعداد مصاحبه‌شوندگان، شرح شغل موردنياز، نيازهاي جايگاه سازماني مورد بحث، زمان كل مصاحبه، اسامي (احتمالاً) ساير مصاحبه‌كنندگان، مداركي كه احتمالاً مصاحبه‌شوندگان بايد همراه داشته باشند، زمان شروع هريك از مصاحبه‌ها و چك ليست سئوالات عمومي و اختصاصي كه از مصاحبه‌شونده پرسيده خواهد شد را تهيه كرده و همراه داشته باشد. همچنين پرسشنامه استخدامي متقاضي (فرم متداول و معمولي که جهت کسب اطلاعات اوليه متقاضيان در اغلب سازمان‌ها وجود دارد) را کاملا مطالعه و حتي الامکان مواردي را بخاطر سپرده باشد.

ادامه نوشته

حسابداری منابع انسانی

يكي از مباحث جديد در دانش حسابداري، نگرش نوين به منابع انساني به عنوان يكي از موثرترين عوامل مولد در ايجاد درآمد موسسات است. در اين مبحث، ارزش اقتصادي منابع انساني به مثابه دارايي با اهميت موسسه تلقي و امكان ارايه آن در صورت‌هاي مالي مطرح مي گردد.
حسابداري منابع انساني عبارت‌ است از: شناسايي و ارزيابي منابع انساني موسسه و گزارشگري به اشخاص ذينفع در اين تعريف سه بخش اساسي پيرامون منابع انساني وجود دارد:
شناسايي: تشخيص كميت و كيفيت آن و تهيه آمار مناسب.
ارزيابي: اندازه گيري ارزش اقتصادي و تعيين ميزان مالي آن.
گزارشگري : تنظيم و ارايه گزارش‌هاي مالي مناسب در مورد آن.

انواع شیل
حسابداری در صدد گزارش وضعیت مالی و عملکرد اقتصادی اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی است، زمانی که پارامتر انسان در گزارش وضعیت مالی و نتیجه عملیات مد نظر قرار نگیرد، ارزشهای انسانی نیز جایی در حسابداری ندارد. به نظر میرسد به منظور حصول اهداف ذیل باید حسابداری منابع انسانی جنبه های کمی و عملی پیدا کند:
۱) ثبت ارزش اقتصادی انسان در گزارشهای مالی
۲) احتساب سرمایه گذاری یک سازمان در منابع انسانی خود
۳) افزایش کارآیی مدیریت منابع انسانی و ایجاد امکاناتی برای ارزشیابی خط مشی های پرسنلی نظیر برنامه های آموزشی و توجیهی
۴) ارزیابی منابع انسانی یک سازمان از نظر حفظ شدن، تحلیل رفتن و یا توسعه یافتن .
۵) شناسایی سود غیر عملیاتی و بهره وری ایجاد شده ناشی از سرمایه گذاری در منابع انسانی.
۶) محاسبه میزان ارزشی که منابع انسانی در سایر منابع مالی و فیزیکی یک سازمان ایجاد میکند.
با توجه به نیاز مدیریت به اطـــلاعات برای تصمیمگیری، حسابداری منابع انسانی (HUMAN RESOURCE ACCOUNTING) اطــــلاعاتی فــــراهم میآورد که مدیران هر چه بهتر و مفیدتر بتوانند از منابع انسانی تحت اختیارشان استفاده کنند

ادامه نوشته

امیرکبیر؛ مرد تمام عیار تاریخ ایران

محمد تقی فرزند کربلایی محمد قربان است که به آشپزی خاندان میرزا عیسی قائم مقام بزرگ درآمد و به مقام آشپزی رسید و در زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام دوم و صدر اعظم محمدشاه مقام نظارت در آشپزخانه را احراز کرد.
امیرکبیر مرد تمام قد تاریخ کشوری است که در مسموم ترین فضای حکومت وابسته قاجار، کمر به همت و تلاش بست تا ایران را بسازد و آن را در مسیر پیشرفت قرار دهد دریغ که چهار سال بیشتر مهلت نداشت و تیغ خیانت را بر رگهایش کشیدند.
به گزارش مهر، تاریخ ناصرالدین شاه و شاهان قاجار تاریخ خودفروختگی و سیاهی است و تاریکترین نقطه حکومت ناصرالدین شاه زمان مرگ امیر است صبحگاهی که قاصد خیانت به کاشان، تبعیدگاه امیررسید و رگ‌های دست او را باز کرد تا آخرین نفسهای ایران، مرگ را تجربه کند و شاید حمام تعبیری از پاکی امیر بود.
محمد تقی که بعدها میرزا تقی خان امیرکبیر نام گرفت مردی چیره در عرصه اقتصاد و سیاست بود وی جدی ترین مخالف حضور بیگانه اعم از روسیه و انگلیس در ایران و تصمیم گیری‌های داخلی بود و به همین علت بود که مزدوران داخلی با همدستی بیگانگان دست به دست هم دادند تا او را از میان بردارند.
ادامه نوشته

حکایت : بازرگان وسرمایه


 
روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالا های گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد امده است .

فکر می کنید آن مرد چه کرد؟!
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود :
مغازه ام سوخت ! اما امیدم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد!

هشت رمز موفقیت

همه اش یک روزدر هواپیمایی که مراهفت سال پیش به تی.ای.دی(شرکت بزرگ امریکایی که به اختصار تد تلفظ می شود) می برد، شروع شد. در صندلی کنار من دختر دانش آموزی دبیرستانی از یک خانواده ی به راستی فقیرنشسته بود که می خواست زندگی اش را بسازد واز من پرسش ساده یی داشت. اوپرسید:"چه چیزی به موفقیت منجر می شود؟"  من به واقع احساس بدی داشتم، چراکه نمی توانستم پاسخ خوبی به او بدهم. بنابراین، از هواپیماکه پیاده شدم، رفتم به تی.ای.دی وباخودم گفتم من وسط اتاقی پر ازآدم های موفق هستم. چطور است که از آن ها به پرسم چه چیزی باعث موفقیت شان شده است و آن رابه جوانان منتقل کنم. حالا، هفت سال بعد و پس از 500 مصاحبه، می خواهم به شما به گویم که رموز موفقیت کدامند.
ریچارد سینت جان

اشتیاق
"اشتیاق محرک من است."
 فریمن تاماس-طراح اتومبیل و صنایع

کار
"همه اش سخت کوشی است. هیچ چیز آسان به دست نمی آید. اما یک دنیا لذت می برم."
روپرت مورداک-مالک ومدیر اجرایی نیوز کرپ(بزرگترین شرکت رسانه های گروهی در جهان).

ادامه نوشته

وابستگی و وارستگی



روزی گدایی به دیدن صوفی درویشی رفت و دید که او برروی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طناب هایش به گل میخ های طلایی گره خورده اند، نشسته است. گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید: این چه وضعی است؟ درویش محترم! من تعریف های زیادی از زهد و وارستگی شما شنیده ام اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم
درویش خنده ای کرد و گفت : من آماده ام تا تمامی اینها را ترک کنم و با تو همراه شوم . با گفتن این حرف درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد . او حتی درنگ هم نکرد تا دمپایی هایش را به پا کند
 بعد از مدت کوتاهی، گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت: من کاسه گداییم را در چادر تو جا گذاشته ام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم
صوفی خندید و گفت: دوست من، گل میخ های طلای چادر من در زمین فرو رفته اند، نه در دل من، اما کاسه گدایی تو هنوز تو را تعقیب میکند

 در دنیا بودن، وابستگی نیست. وابستگی، حضور دنیا در ذهن است و وقتی دنیا در ذهن ناپدید میشود _ این را وارستگی میگویند

نکات  قابل تامل درباره فقر

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
 فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما از تاریخ کشورت هیچی ندونی؛
فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی؛
فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی خوششششگلهههه؛
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و گرسنگی و درموندگی همسایه بغلیت رو ندونی
فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛

ادامه نوشته

پرطرفدارترین مشاغل در آمریکا

در این مقاله لیستی از مشاغل را مشاهده مي‌کنید که شاید در نگاه اول به نظر برسد نقاط اختلاف زیادی با هم دارند مثل اختلاف دامنه حقوقی سالانه از 18،000 هزار دلار تا 110،000 دلار یا عدم نیاز به داشتن دیپلم برای انجام برخی و در مقابل نیاز به داشتن مدرک کارشناسی یا بالاتر برای به دست آورن برخی دیگر، اما علت قرار گرفتن آنها در این لیست یا همان نقطه مشترک، میزان فراگیری این مشاغل در آمریکا است که بنا به گزارش دفتر آمار کار آمریکا BLS، این لیست 15 شغله، بیش از 25 درصد اشتغال کل ایالات متحده را پوشش مي‌دهد.

مثلا بزرگ‌ترین دسته شغلی- خرده‌فروشی- 21/4 میلیون نفر شاغل دارد یا به‌عبارت دیگر 2/3 درصد نیروی کار را پوشش مي‌دهد (مقایسه کنید با 660 نفر دندانساز‌، 1170 جغرافیدان و 870 نفر اپراتور رادیو در سراسر کشور).
خب این کارهای پرخواهان چه هستند که بسیاری از مردم در آن فعالیت مي‌کنند. بر طبق BLS، پرطرفدارترین کارها در آمریکا عبارتند از:
1. خرده فروشان: فروشندگان خرده فروشی دارای رتبه 1 در لیست مشاغل مي‌باشند که شاید شاهدی بر آمار مصرف باشد. این افراد در کنار مهارت‌های ارتباطی و خدمات به مشتری‌، باید بدانند که فروش را چگونه ببندند و اینکه درآمد این افراد مبتنی بر کمیسيون مي‌باشد.
جمعیت شاغل: 21/4 میليون نفر‌، درآمد سالانه‌:630/24 دلار.
نیازمندی‌ها: برای ورود به کار ترجیحا دیپلم و برای کسانی که تمایل به مدیريت خرده‌فروشی دارند، مدرک مدیریت بسیار مفید است.
2. صندوق‌دار‌: صندوق‌دار‌ها مسوول ثبت وقایع، نظارت بر پول صندوق و دریافت پرداختی‌ها مي‌باشند که در همه جا از سوپرمارکت‌ها‌، پمپ بنزین‌ها، خرده فروشی‌ها گرفته تا شهربازی‌ها حضور دارند. همانند افراد خرده فروشی‌، صندوقدار‌ها باید دارای مهارت‌های خدمات پس از فروش و مشتری‌مداری باشند؛ چرا که تمام وقت در ارتباط و مواجه با مردم هستند.
جمعیت شاغل: 44/3 میلیون نفر‌، درآمد سالانه:030/19 دلار
نیازمندی‌ها: آموزش حین کار

ادامه نوشته

ارائه چارچوبي جهت پياده سازي مديريت دانش در كسب و كارهاي كوچك و متوسط

تعریف دقیق و یکسانی از صنایع کوچک و متوسط (SME ها) وجود ندارد و معیار تعریف ارائه شده برای آنها در کشورهای مختلف، متفاوت است. طبق تعریف مرکز آمار ایران، صنایع کوچک با تعداد کارکنان کمتر از 9 نفر تعریف می شوند؛ اگرچه صنایع با تعداد کارکنان زیر 50 نفر را نیز می توان SME دانست. تعداد SME ها در مقایسه با کل صنایع درصد بالایی را تشکیل می دهد و این یکی از دلایل اهمیت آنها در اقتصاد کشورها است. برای مثال 99.8 درصد از کسب و کارهای موجود در اتحادیه اروپا و 99 درصد از کسب و کارهای فعال در امریکا و ژاپن را SME ها شامل می شوند.

نقش SME ها در اقتصاد نقش SME ها در اقتصاد در موارد زیر آشکار می شود:
1. بستری برای بروز و ظهور توانایی ها و قابلیت هایی برای راه اندازی کسب و کار و کارآفرین شدن
2. اشتغال زایی و ایجاد فرصت های شخصی
3. ایجاد نوآوری در محصولات و خدمات
4. نفوذ SME ها در بازارهای ویژه و فعالیت در نقاطی مشخص
5. SME ها پایه اقتصاد تولیدی هستند و در نقش شرکت های پیمانکار، افزایش کارایی صنایع بزرگ را موجب می شوند.
6. ایجاد رقابت سالم و جلوگیری از انحصار

ادامه نوشته

حفظ كارمندان كليدی در زمان تغييرات

بسياری از شركت‌ها در زمان تغييرات به مديران ارشد و كاركنان درجه يك خود تشويق‌های مالی ارائه مي‌دهند، در حالی كه راه كم هزينه‌تر و بهتری وجود دارد.
طی دوره آشفته تغییرات سازمانی بسیاری از شرکت‌ها به ارائه تشویق‌های مالی به مديران ارشد، کارکنان درجه یک یا سایر مدیران موفق روی مي‌آورند. این پول به ندرت به خوبی مصرف مي‌شود. به تجربه ما، برای بسیاری از دریافت‌کنندگان، این تشویقی‌ها تاثيری ندارد و مابقی اظهار مي‌دارند که پول به تنهایی کافی نیست. به علاوه، شرکت‌ها با تمرکز تنها روی کارمندان ممتاز و عالی رتبه، اغلب پرسنل عادی را نادیده مي‌گیرند، در حالی که این پرسنل عادی نیز در رسیدن به هرگونه موفقیتی نقش مهمي‌ ایفا مي‌کنند.
کار با شرکت‌ها در بسیاری از بخش‌ها از جمله انرژی، خدمات مالی، سلامت، داروسازی و خرده فروشی به ما نشان داده است که راه‌ کم‌هزینه‌تر و موثرتری برای حفظ کارمندان وجود دارد. این راه باید به گونه‌ای باشد که به هنگام ادغام، تجدید ساختار و سازماندهی مجدد شرکت‌ها بهترین استفاده را در زمان رونق اقتصادی ببرد.
در ابتدا باید کارمندان کلیدی را شناسایی کرد، البته تنها باید آنهایی را هدف قرار داد که ریسک خروج آنها از شرکت بیشتر است. مطابق با انتظارات و شایستگی‌های این افراد، ‌ترکیبی از مشوق‌های مالی و غیر مالی به آنها پیشنهاد مي‌شود. یک شرکت صنعتی در اروپا، طی سازماندهی مجدد اخیر خود این شیوه را به کار برد و متوجه شد که تنها 25 درصد بودجه‌ای را هزینه کرده که قبلا صرف طرح‌های قدیمي‌خود مي‌کرده است. برای شرکت‌هایی که خواستار حفظ کارمندان ممتاز خود بدون صرف هزینه‌های سنگین هستند، سه راهکار پیشنهاد مي‌شود:

1. «جواهرات پنهان» را بیابید
طی دوره تغییرات سازمانی، مدیران منابع انسانی و مدیران خط برای شناسایی کارمندانی که حفظ آنها ضروری است، باید باهم همکاری کنند. اما بسیاری از شرکت‌ها شیوه‌های مرسوم را به کار مي‌گیرند، یعنی به دنبال کارمندان ممتاز و مدیران ارشد هستند. بد نیست که گوشه چشمي‌به قسمت‌های کم اهمیت‌تر و کارمندان متوسط بیندازیم که ممکن است مهارت یا نقش این افراد در پیشبرد موفقیت مهم و ضروری باشد.
این «جواهرات پنهان» ممکن است در هرجایی از شرکت یافت شوند: به عنوان مثال، مدیر توسعه تولیداتی را در نظر بگیرید که در بخش تحقیق و توسعه شرکتی کار مي‌کند و نزدیک به سن بازنشستگی است و دیگر جزو «کارکنان با توانایی بالا» در شرکت به حساب نمي‌آید، در حالی که برای تضمین خط تولید سالم حضور وی ضروری است.
حتی اگر عملکرد و پتانسیل کاری کارمندان مورد قبول نیست، دانش یا تخصص فنی آنها ممکن است حفظ این افراد را ضروری سازد. در ادغام دو شرکتی که اخیرا مشاهده کردیم، برخی پرسنل پشتیبانی فروش که انجام سفارشات و صورت‌برداری بر عهده آنها بود، به گونه‌ای عمل مي‌کردند که اهمیت کار آنان با کارکنان فروش ممتاز برابری مي‌کرد.

ادامه نوشته

راهبرد دلفینی

همه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روش‌های منحصر به فردی داریم. بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد.
اما چگونه می‌توانیم كلیدی پیدا كنیم كه روابط خانوادگی، عاطفی و حرفه‌ای ما را تسهیل كند؟ و چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم كه برای همه اشخاص راضی‌كننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟
نویسندگان كتاب راهبرد دلفینی كلید این امر را تنها در همكاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند. آنها معتقدند كه به طور كلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی می‌توان به 3 طبقه تقسیم كرد: ماهی‌های كپور، كوسه‌ها و دلفین‌ها.

دسته اول: ماهی‌های كپور هستند كه همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌ زیرا پیوسته توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند. در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ یعنی برخی از انسان‌ها در زندگی خود نقش ماهی كپور را بازی می‌كنند. آنها كم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن  شخص می‌شوند و حتی ممكن است قربانی روابط غلط و تفكرات منفی خود شوند.

دسته دوم: كوسه ماهی‌ها هستند كه روش (برنده – بازنده) را به كار می‌گیرند. برای اینكه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی و این كار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد. برای كوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن به حساب می‌آید. هر ماهی یك وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی كرده باشیم ‌یا حداقل در زندگی حرفه‌ای یا شخصی خود با كوسه‌هایی برخورد كرده باشیم.

دنیای سازمان‌ها و دنیایی كه ما در آن كار می‌كنیم از دیرباز دنیای كوسه‌ها تلقی می‌شود كه گاه صحبت از كاركنانی می‌شود كه برای رسیدن به مقام‌های بالا یكدیگر را می‌درند. در دنیای پررقابت امروز، حتی سازمان‌ها گاهی اوقات به طور موذیانه به سازمان‌های دیگر حمله می‌كنند. به طور خلاصه انسان‌هایی را می‌توان یافت كه كم و بیش در حال رقابت دائمی از نوع برنده- بازنده هستند.

دسته سوم: نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفین‌ها هستند. این پستاندار آبزی بزرگ به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همكاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است.

ادامه نوشته

نرم افزار كامفار چيست؟

كلمه COMFAR اختصار عبارت انگلیسی COmputer Model for Feasibility Analysis and Reporting  «مدل كامپيوتري براي آناليز امكان سنجي و گزارش گيري» مي‎باشد. اين برنامه توسط واحد ارزيابي اقتصادي بخش عمليات یونیدو در سال 1979 در نيويورك تهيه و تدوين شده است. مدل اصلي اين برنامه با استفاده از زبانهاي برنامه نويسي پاسكال و C كه قريب به 50.000 خط (معدل يك كتاب 2500 صفحه‎اي) مي‎شود توسط يك تيم 7 نفره در مدت يك سال و نيم طراحي شده است.
در تهيه اين برنامه كامپيوتري از تجربيات بيش از 30 كميته ازريابي اقتصادي كشورهاي مختلف بهره گرفته شده است و پس از طي 3 سال دوران آزمايشي؛ و رفع اشكالات؛ براي اولين بار در سال 1983 به بازار عرضه گرديده است. هزينه تهيه اين برنامه بالغ بر يك و نيم ميليون دلار بوده و هم اكنون بيش از نيم ميليون نسخه از آن در سراسر جهان و به 15 زبان (از جمله انگليسي؛ فرانسوي؛ آلماني؛ چيني؛ هلندي؛ ايتاليايي؛ عربي؛ روسي؛ پرتغالي؛ اسپانيايي و ...) در حال بهره‎برداري مي‎باشد.
نسخه اول COMFAR سال 1983 و نسخه 1.1 آن در نوامبر 1984 به بازار عرضه شد و به دليل استقبال از آن؛ نسخه 2 و 2،1 آن در سال‎هاي 1986 و 1989 ارائه گرديد. این برنامه هم اکنون توسط نظم پویان صنعت نوین تحت نظارت یونیدو به فارسی برگردانده شده است و آخرین نسخه آن در اختیار متقاضیان قرار می گیرد.

اهداف برنامه
زماني كه ايده‎هاي متفاوت جهت سرمايه‎گذاري و انتخاب مطرح گرديد؛ سرمايه گذاران به دنبال راه حل‎هاي مختلفي بودند تا بتوانند بهترين تصميم را بگيرند. اما وجود پارامترهاي فراوان (بيش از 4000 متغير) محاسبات را گاهاً آنقدر پيچيده مي‎كرد كه تصميم گيرندگان از نتايج آنها اطمينان لازم را نداشتند. از طرف ديگر نگرش‎هاي متفاوت به يك موضوع خاص؛ باعث مي‎شد تا نتايج يكسان حاصل نشود. به عبارت ديگر در مورد يك طرح؛ برخي از محاسبات طرح را اقتصادي جلوه مي‎داد و بعضي ديگر كلاً آن را رد مي‎كرد. اين موضوع سبب شد تا دست‎اندكاران به فكر استاندارد نمودن تعاريف و محاسبات افتادند. اما مشكل اصلي يعني پيچيدگي عمليات محاسباتي هنوز باقيمانده بود. براي حل اين مشكل؛ كميته‎اي در UNIDO براي استاندارد و كامپيوتري كردن همزمان ارزيابي اقتصادي طرح‎ها تشكيل شد و نهايتاً برنامه COMFAR تهيه و به بازار عرضه گرديد.

ادامه نوشته

فرهنگ کار تیمی؛بازی بهترین آموزشه


در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی. بچه ها هم همدیگر رو  هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.
با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.
در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین. لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که  كل تيم  10 نفره  روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلي، بعد 10 نفر روی 7 صندلي و  همینطور تا آخر.
با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن.

گوشه ای ازسخنرانی همایش کیفیت

قدردانی

 یک شخص جوان با تحصیلات عالی برای شغل مدیریتی
در یک شرکت بزرگ درخواست داد. در اولین مصاحبه پذیرفته
 شد؛ رئیس شرکت آخرین مصاحبه را انجام داد. رئیس شرکت از شرح
 سوابق متوجه شد که پیشرفت های تحصیلی جوان از دبیرستان تا پژوهشهای
  پس از لیسانس تماماً بسیار خوب بوده است، و هرگز سالی نبوده که نمره نگرفته باشد.
رئیس پرسید: ((آیا هیچ گونه بورس آموزشی در مدرسه کسب کردید؟))
جوان پاسخ داد: ((هیچ.))
رئیس پرسید: ((آیا پدرتان بود که شهریه های مدرسه شما را پرداخت کرد؟))
جوان پاسخ داد: ((پدرم فوت کرد زمانی که یک سال داشتم، مادرم بود که شهریه های
مدرسه ام را پرداخت می کرد.))
رئیس پرسید: ((مادرتان کجا کار می کرد؟))
جوان پاسخ داد: ((مادرم بعنوان کارگر رختشوی خانه کار می کرد.))
رئیس از جوان درخواست کرد تا دستهایش را نشان دهد.
جوان دو تا دست خود را که نرم و سالم بود نشان داد.

ادامه نوشته

میلیاردر متخصص در خریدهای اهرمی

تخصص سیمونز در امور بانکداری به وی کمک کرده مفهومي‌در خرید شرکت‌ها به نام خرید اهرمي‌را توسعه دهد و به ‌اين شکل بتواند شرکت‌های مختلفی را خریداری کند. وی مالکیت شرکت «کونتران و والهی» (شرکتی که 90 درصد آن تحت کنترل «کونتران» است) را در اختیار دارد. کونتران یک مجموعه شرکت است که شرکت‌های زیرمجموعه آن در زمینه‌های مختلفی چون مواد شیمیایی‌،‌ فلزات (شرکت فلزات تیتانیوم)، بخش مدیریت زباله‌ها، سیستم‌های پشتیبانی کامپیوتری و غیره فعالیت مي‌کنند. کونتران همچنین سهام کنترلی شرکت کی‌استون‌، تولیدکننده محصولات سیم و حصار را در اختیار دارد.
هارولد کلارک سیمونز در سال 1931 در «گولدن» در «وود کانتری» در‌ايالت تگزاس آمریکا متولد شد. والدین او، لئون و فرس سیمونز،‌ هر دو معلم بودند و بسیار بر ارزش تحصیلات خوب تاکید داشتند. پدر‌هارولد مدیر مدرسه و مادرش معلم انگلیسی بود.‌هارولد سيمونز به دانشگاه تگزاس در اوستین رفت و در سال 1951 و 1952 به ترتیب با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد کشاورزی از‌اين دانشگاه فارغ التحصیل شد.
هارولد سیمونز پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه برای کار به عنوان متخصص بانکداری به دولت‌ايالات متحده پیوست. وی سپس در بانک جمهوری ملی در دالاس مشغول به کار شد. سیمونز در سال 1960 با استفاده از پس انداز 5000 دلاری‌اش و همچنین دریافت وامي ‌به مبلغ 95000 دلار یک داروخانه کوچک به نام داروخانه دانشگاه در خیابان هیلکرست و در نزدیکی دانشگاه متدیست جنوبی تاسیس کرد. سیمونز‌اين داروخانه را خرید و آن را تبدیل به زنجیره‌اي از 100 داروخانه کرد که در سال 1973 آن را به قیمتی بیش از 50 میلیون دلار به شرکت اکرد فروخت. ‌اين کار نقطه شروعی برای جهش او و آغاز کارش به عنوان یک سرمایه‌گذار بود. سیمونز با استفاده از منافع‌ اين فروش شروع به سرمایه‌گذاری در صنعت خدمات مالی کرد.
سیمونز فلسفه‌اي برای خود در مدیریت سرمایه‌ داشت و آن هم فلسفه خرید بدون سرمایه و فقط با قرض بود. او با استفاده از همین فلسفه شرکت «و الهی» را به دست گرفت. وی در سال 1974 پس از خرید ‌اين شرکت، مجموعه بنگاه خود‌،‌ به نام کونتران را راه‌اندازی کرد که کنترل سهام والهی را به دست گرفت. سیمونز سپس با استفاده از و الهی شروع به خرید شرکت‌های دیگر کرد و به زودی توانست گروهی از شرکت‌ها را برای خود جمع کند. او در سال 1982 شرکت صنایع کی‌استون را به قیمت 25 میلیون دلار خرید. خرید عمده بعدی او خرید شرکت صنایع ان ال بود که فروشی بیش از 2 میلیارد دلار داشت. سایمون به همین شکل به خرید شرکت‌های بزرگ ادامه داد.

ادامه نوشته

پای درس امام عدالت

در  خطب‌ «نهج‌ البلاغة‌» خطبه‌اي‌ است‌ دربارۀ حقّ والي‌ بر رعيّت‌ و رعيّت‌ بر والي‌. اين‌ خطبه‌ با اينكه‌ مفصّل‌ نيست‌ أمّا بسيار عميق‌ است‌، و با جملات‌ مختصر و موجز، محتوي‌ معاني‌ بسيار راقي‌ و عالي‌ است‌؛ و حقّاً از مصدر توحيد صادر شده‌ است‌ و رموز عرفاني‌ و ولائي‌ محض‌ و حقوق‌ حقّه‌اي‌ را كه‌ والي‌ بر رعيّت‌ و رعيّت‌ بر والي‌ دارد إجمالاً بيان‌ مي‌فرمايد.
وَ أَعْظَمُ مَاافْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْكَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِي‌ عَلَي‌ الرَّعِيَّةِ، وَ حَقُّ الرَّعِيَّةِ عَلَي‌ الْوَالِي‌. فَرِيضَةٌ فَرَضَهَا اللَهُ سُبْحَانَهُ لِكُلٍّ عَلَي‌ كُلٍّ؛ فَجَعَلَهَا نِظَامًا لاُِلْفَتِهِمْ، وَ عِزًّا لِدِينِهِمْ.
«عظيم‌ترين‌ چيزي‌ را كه‌ از اين‌ حقوق‌ خداوند واجب‌ فرمود، حقّ والي‌ است‌ بر رعيّت‌ (حقّ حاكم‌ بر اُمّت‌)، و همچنين‌ حقّ رعيّت‌ است‌ بر والي‌. اين‌ دو حقّ از أعظم‌ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْكَ الْحُقُوقِ هستند. اين‌ حقوق‌ فريضه‌ و واجب‌ است‌؛ حقوقي‌ نيست‌ كه‌ إنسان‌ از زير بار آن‌ بتواند شانه‌ خالي‌ كند. خداوند اين‌ حقوق‌ را بر همۀ أفراد لِكُلٍّ عَلَي‌ كُلٍّ واجب‌ فرموده‌ است‌.
اين‌ حقوق‌ را نظامِ براي‌ اُلفت‌ آنها و عزّتِ براي‌ دين‌ آنها قرار داده‌ است‌ كه‌ اگر طرفين‌ (والي‌ و رعيّت‌) حقوق‌ نسبت‌ به‌ هم‌ را رعايت‌ بنمايند، اُلفت‌ فيمابينشان‌ بر أساسي‌ استوار منظّم‌ خواهد شد، و مِهر و وِداد و محبّت‌ از سراپاي‌ والي‌ و اُمّت‌ خواهد باريد؛ و دين‌ و إيمان‌ و عزّ و شرف‌ آنها در أعلي‌ درجۀ از تمكين‌ و عزّت‌ خواهد بود. و ديگر ثُلمه‌ و شكاف‌ و ذلّت‌ به‌ هيچ‌ طرف‌ وارد نمي‌شود.»

وَ لَيْسَ امْرُؤٌ وَ إنْ عَظُمَتْ فِي‌ الْحَقِّ مَنْزِلَتُهُ وَ تَقَدَّمَتْ فِي‌ الدِّينِ فَضِيلَتُهُ، بِفَوْقِ أَنْ يُعَانَ عَلَي‌ ما حَمَّلَهُ اللَهُ مِنْ حَقِّهِ. وَ لَا امْرُؤٌ وَ إنْ صَغَّرَتْهُ النُّفُوسُ وَ اقْتَحَمَتْهُ الْعُيُونُ، بِدُونِ أَنْ يُعِينَ عَلَي‌ ذَلِكَ أَوْ يُعَانَ عَلَيْهِ.
«هيچ‌ كس‌ بالاتر از اين‌ نيست‌ ـ ولو اينكه‌ در نزد پروردگار و حقّ منزله‌اش‌ رفيع‌ باشد، و در دين‌ فضيلتش‌ عالي‌ و قويم‌ باشد، و در إسلام‌ و إيمان‌ و جهاد و فضائل‌ روحي‌ و أخلاقي‌ تقدّم‌ داشته‌ باشد ـ كه‌ در آنچه‌ خداوند بر او تكليف‌ كرده‌ و از حقوق‌ خود بر عهدۀ او گذاشته‌ است‌، نياز به‌ معاونت‌ نداشته‌ باشد. و هيچكس‌ پائين‌تر از اين‌ نيست‌ ـ اگر چه‌ آن‌ شخص‌ در نزد مردم‌ حقير و ضعيف‌ است‌ و مردم‌ با چشمهاي‌ حقارت‌ و پستي‌ به‌ او مي‌نگرند ـ كه‌ بتواند به‌ اين‌ حكومت‌ كمك‌ كند؛ يا كسي‌ به‌ او كمكي‌ كند.»
مي‌فرمايد: من‌ كه‌ أميرالمؤمنينم‌! ولو اينكه‌ چنين‌ و چنانم‌، ولو عَظُمَتْ في‌ الْحَقِّ مَنْزِلَتي‌ وَ تَقَدَّمَتْ في‌ الدّينِ فَضيلَتي‌... با تمام‌ اينها من‌ محتاج‌ به‌ شما هستم‌، و يك‌ يك‌ از أفراد شما بايد بيائيد و كمك‌ كنيد. تمام‌ أفراد شما ولو پست‌ترين‌ شما، حتّي‌ غلام‌ بيني‌ بريدۀ شما، و آن‌ كسيكه‌ تازه‌ إسلام‌ آورده‌ است‌ و أصلاً در نزد أنظار و عيون‌ و نفوس‌ داراي‌ شأن‌ و اعتباري‌ نيست‌، داراي‌ شخصيّت‌ إسلامي‌ است‌ و بايستي‌ كه‌ كمك‌ كند؛ و مردم‌ هم‌ بايد به‌ او كمك‌ كنند. تمام‌ أفراد در ولايت‌ إسلامند و همه‌ مانند يك‌ پيكره‌ همديگر را دربردارند؛ و براي‌ برقراري‌ صلاح‌ لازم‌ و ملزوم‌ و به‌ يكديگر پيوسته‌اند.

ادامه نوشته

چالش‌هاي جانشيني يك مدير قدرتمند

تشییع جنازه به خوبی برگزار شد. «جک دونالی» آدم بزرگی بود و احترام زیادی معطوف به او بود. استفانی، جانشین او در سازمان با خودش فکر کرد که نشستن بر جای او کار بسیار دشواری خواهد بود.
احتمالا ماریا همسر جک بسیار ناراحت است و احساس یتیم شدن مي‌کند. ولی تنها او و پنج فرزندش نیستند که چنین احساسی دارند. همه گیج به نظر مي‌رسیدند. استفانی به عنوان مدیر عاملی که درست قبل از مرگ ناگهانی «جک» به جایگزینی او انتخاب شده بود مي‌دانست که افراد زیادی از او پاسخ خواهند خواست.

یک برنامه با یک مجری
افسانه جک خیلی ترسناک به نظر مي‌رسید. سازمان اینوستت تا حد زیادی از خلاقیت خود جک به وجود آمده بود. او سازمان را از یک تولیدکننده محلی لوازم جراحی به یکی از مشهورترین تولیدکننده‌های اعضای مصنوعی بدن تبدیل کرده بود. فروش به بیش از 2 میلیارد دلار رسیده بود. جک که پسر یک داروفروش بود، به عنوان فروشنده به سازمان پیوسته بود و کم کم به مدیر عاملی سازمان ارتقا پیدا کرده بود.
تحت نظر جک سازمان شهرتی از نوآوری و کیفیت تولید برای خودش ایجاد کرده بود. این موضوع عجیب به نظر مي‌رسید چرا که رشته تحصیلی جک در دانشگاه، تاریخ بود و او همیشه مي‌گفت که علاقه‌ای به مسائل تکنولوژیکی ندارد. ولی در واقع او از صحبت کردن با جراحان و محققین لذت مي‌برد و مهارتی خاص در فهمیدن نیازهای مشتریان داشت. او معمولا با ایده‌های زیادی برای محصولات جدید از سفر بر مي‌گشت و مستقیم سراغ مدیر بخش تحقیق و توسعه سازمان مي‌رفت و هرگز مدیران دیگر را درگیر ایده‌های جدیدش نمي‌کرد. به همین دلیل هم بازاریابی سازمان هرگز آن‌طور که باید و شاید رشد نکرده بود و بخش تحقیق و توسعه سازمان هم با وجود پیچیدگی تکنولوژیکی هرگز مهارت بازاریابی را نیاموخته بودند.

جک علاوه بر تمرکز کردن بر محصولات جدید، مي‌دانست که کیفیت محصولات در صنایع پزشکی بسیار مهم هستند و همیشه بخش تولیدی سازمان را از نزدیک زیر نظر داشت. «فرانک» که مدیر بخش تولیدی سازمان بود و از تویوتا آمده بود، همیشه ایده‌های جدیدی برای دستگاه‌های تولیدی داشت و به پیشرفت سازمان بسیار کمک کرده بود.

ادامه نوشته

بزرگ مردان کارآفرینی ایران بهروز فروتن  - 25

جناب آقای فروتن لطفاً خودتان را معرفی کنید و از وضعیت کلی  تحصیل و خانواده  خود برای ما بگویید.
من بهروز فروتن ، متولد 11 فروردین 1324، اهل تهران هستم. در رشتة مدیریت دانشگاه تهران تحصیل کرده ام و مدت 24 سال است که ازدواج کرده ام و دو دختر و دو نوه دارم.

از مهمترین موفقیتهای خود برای ما توضیح دهید.
 من فکر می کنم معلمی برای من موفقیت بزرگی  بوده است . افتخار و عزت من این است که معلم باشم و معتقدم معلم کسی است که بتواند شاگرد باشد و بتواند یاد بگیرد.
در راه رسیدن به موفقیت کنونی، کدامیک از عوامل زیر دخیل بوده ویا بیشتر از بقیه مؤثر واقع شده است؟ صبر، پشتکار، مدیریت، روحیه و احساسات و ...
به نظر من هر 4 تا مؤثر بوده اند. چون هرکدام در جایی کاربرد دارند. با پشتکار استمرار موفقیت خود را ثبت می کنی و
« احساسات در مسیر موفقیت بسیار مؤثر است و مانند روغن در بین چرخ دنده های ماشین می ماند، که باعث گردش روان آن می شود. »
 بهروز را پایانی نیست ! من جز موفقیت چاره دیگری ندارم !

برای رسیدن به هدفتان چند سال تلاش کردید؟ و چه سختیها و موانعی را پشت سر گذاشتید؟
به نظر من یک انسان موفق هیچ گاه به هدفش نمی رسد، بلکه همیشه در مسیر هدفش است . برای تلاشگر هدف معنای پیشرفت دارد. من سختیهای راهم را نعمت دانستم و نبودها را به بودها تبدیل کرده ام. من در کودکی سیم کشی، چدن کاری، نجاری، پیراهن دوزی و دکمه دوزی را در تابستان یاد گرفتم.
درست است که من معلم بودم و آن را کنار گذاشتم و در زمانی پیمان کار بودم و آن را کنار گذاشتم و درست است که صنایع غذایی را از آشپزخانة کوچک منزلم شروع کردم، اما در همة این وجوهات خودم را گول نزدم و تلاشم را باور داشتم.(اگر کمتر از آب نباشیم، آب راه خود را پیدا می کند!)

برای ما از شکست هایتان و چگونگی مواجه با آنها بگویید.
من در زمانی که پیمان کاری را تجربه می کردم ورشکست شدم. و البته بهتر است به جای شکست بگوییم ناموفقیت. من آنچه که امروز هستم بیشتر حاصل ناموفقیت هایم  است. تجربة آنها باعث شده است که به گونه ای دیگر بیاندیشم. اگر در کارم و تحقیقاتم ناموفق شوم برایم عین موفقیت است. چون می گویم یک قدم  از انجام کار اشتباه دور شده ام.
    
در هنگام تجربه عدم موفقیت ها چه گفتگوی ذهنی در شما شکل می گرفت؟ و شما چه واکنشی در برابر آنها دارید؟
به خود می گویم:« بهروز  بازی شروع شد! » یادمان باشد ما بودن را در زندگی مان اصل می بینیم و از نبودن بودن را ساختن . این شعار من است : « من از هیچ چیز همه چیز می سازم.»

وقتی یک ناموفقیتی در پروژه ها و یا  خط تولیدتان رخ می دهد،  در لحظة اول چه عکس العملی نشان می دهید؟
من در لحظة اول می خندم و می گویم خوب اتفاق افتاده است ، مدیر یا مدیرانم  تلاش خودشان را کرده اند و این اتفاق افتاده

ادامه نوشته

15 معرفی کتاب   فرهنگ آموزش و یادگیری

رویکردهای آموزش و یادگیری از مناسبات فرهنگی، فکری و نظری متفاوتی تغذیه می‌کنند. اقتباس رویکردها و روش‌های اندیشه و عمل تربیتی بدون توجه به موقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی زیست و بالندگی آنها آفت زا است و در عمل ناکارآمدی‌های بسیاری را به فرایند آموزش و یادگیری تحمیل می‌کند. داستان‌های غم انگیز ناکامی‌های پیاپی اصلاحات آموزشی فراگیر، اقتدار- بنیاد[2] و تقلیدی، نظام‌های آموزشی بخشی از جهان سوم ازجمله ایران در دهه‌های گذشته را به اصلاح هراسی یا امتناع از اصلاحات آموزشی کشانده است[3]. بنابر این بازبینی ساختار وچارچوب اندیشه و عمل آموزش، یادگیری و پرورش با رویکرد فرهنگی و تاکید بر تربیت ضرورتی است که باید بر مبنای مطالعات بین فرهنگی، پژوهش‌های تطبیقی و با استفاده از روش های پژوهش کیفی و مردم نگارانه انجام و ترویج شود.
رویکرد فرهنگی به آموزش، رهیافتی تازه برای ترویج گفتمان انتقادی در علوم تربیتی به ویژه روش‌های آموزش و یادگیری، مطالعات برنامه درسی و پژوهش‌های نظری و عملی این حوزه از دانش بشری است. این رویکرد با ارائه چارچوب نظری برای تبین فهم فرهنگی آموزش، یادگیری و برنامه درسی به ترویج عینی انگاره "آموزش به مثابه فرهنگ" می پردازد. این اثر کوششی اثربخش در این زمینه است و تلاش می‌کند درک عمیقی از تفاوت های فرهنگی "آموزش و یادگیری" در ژاپن و آمریکا ارائه دهد
.
در ذهن شرقی‌ها (چین و ژاپن) یادگیری امری فرهنگی تلقی می‌شود که همیشه در جریان است و به طور مستمر در حال تکوین و شدن است. مطالعه و تمرین پیاپی در مفهوم یادگیری از نظر شرقی‌ها تاکید بر توانایی در فرایندی است که به خود نوسازی انسان می‌انجامد. کلمه یادگیری در زبان چینی و ژاپنی با دو نشانه - کانجی- (gakusyu) به تصویر کشیده می‌شود. اولین نشانه (gaku) معنی "مطالعه کردن[4]"می‌دهد و دارای دو قسمت است. قسمت اول به معنی انباشت دانش است و در روی قسمت دوم که کودکی را در آستانه در نشان می‌دهد قرار دارد. دومین نشانه (syu) به معنی "تمرین پیاپی[5]" است و نشان دهنده رشد پرنده‌ای است که در حال به دست آوردن توانایی برای ترک آشیانه است. این نشانه نیز از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت اول به معنی پرواز است و در روی قسمت دوم که بیانگر جوانی است قرار دارد
.
به نظر پیترسنگه(1994) ریشه انگلیسی کلمه یادگیری نیز ناظر برهمین مفهوم است و اساساً از اسمی با منشاء هندواروپایی به معنی راه و مسیر یا شیار گرفته شده است[6]. بنابر این، یادگیری به معنی افزایش توانایی از طریق کسب تجربه است و قاعدتاً فرایندی است که درسرتاسر زندگی آدمی جریان دارد، نیازمند تحول بنیادی در ذهن، بینش، نگرش و طرزتفکر انسان است.
چنین تصویری از یادگیری با آنچه در محاوره‌های روزمره، به معنی دریافت و نگهداری اطلاعات، متداول است بسیار تفاوت دارد. انسان نیازمند آموزش و یادگیری است که به توانایی او بیافزاید و اورا یاری دهد تا بخشی از فرایند حیات بخش هستی باشد، یادگیری زاینده‌ای که علاوه بر افزایش توانایی‌های سازگاری انسان با محیط به توسعه خلاقیت و نوآوری در او نیز کمک می‌کند. بنابر این تعریف، فرایند و الگوهای آموزش مدرسه‌ای، برنامه‌های درسی، سبک‌های یادگیری و هدف‌های تربیتی در موقعیت‌های فرهنگی متفاوت تفسیرهای گوناگونی پیدا می‌کنند و متناسب با سازه های فرهنگی-اجتماعی متفاوت دگرگون می‌شوند

ادامه نوشته

خود اشتغالی


بهترین شیوه برای راه اندازی کسب و کاری موفق، این است که کاری کوچک را آغاز کنید، با شور و اشتیاق بسیار به فروش بپردازید و سود حاصل از کسب و کارتارن را برای گسترش دادن همان کار سرمایه گذاری کنید. این چنین اقدامی " خود اشتغالی " نامیده می­شود. در این وضعیت، کسب و کارتان به تدریج رشد می­کند. اما شالوده آن بر سخت کوشی و نقدینگی مناسب استوار است. وقتی به خود اشتغالی می­پردازید، به نظر می­رسد در مقایسه با زمانی که کارتان را با سرمایه­ای بسیار آغاز می­کنید، بسیار سریعتر و از راههای هوشمندانه تر به موفقیت می­رسید.

برایان تریسی، پیش به سوی ثروت، جلد1

گاهی

گاهي گمان نمي كني ولي مي شود،

 گاهي نمي شود، نمي شود كه نمي شود؛

گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است،

 گاهي نگفته قرعه به نام تو مي شود؛

گاهي گداي گداي گدايي و بخت نيست،

گاهي تمام شهر گداي تو مي شود

گاهی بساط عشق بی مقدمه جور می شود

گاهی به صد مقدمه ناجور می شود

ادامه نوشته

زنبور

در عظمت اين موجود به ظاهر کوچک همين بس که در قرآن سوره اي در مورد زنبور عسل داريم و خداوند در آن مي فرمايد:« ان في ذلک لايات لقوم يتفکرون» يعني بي گمان در کار زنبور عسل نشانه هائيست براي مردمي که مي انديشند.
جداي از آن‌که ذات تفکر، در ادبيات ديني ما مدح شده است (و يک ساعت انديشه را معادل هفتاد سال عبادت دانسته اند؛ چنانچه گفته اند کان اکثر عباده ابي ذر التفکر: يعني بيشترين عبادت ابي ذر  تفکر بود، چرا که در تفکر آثار و نتايجي چنين عظيم است که اکنون مجال بحث آن نيست) ولي مي بينيم در مورد زنبور عسل قرآن عنايت ويژه اي دارد، لذا بر خود دانستيم تا بعضي مباحث را تا حدي که توان و ظرفيتش را داشته باشيم از دل قرآن و حديث و ديگر منابع علمي استخراج کنيم.
محيط کار
هر چند ذات عمل و کار و تلاش مهم است، اما در بسياري از موارد، بسترها، کمک مضاعفي به پيش برد کار مي کنند، از جمله اين عومل، عامل محيط کار است که شخص در آن به فعاليت مي پردازد.
اهميت موضوع تا آن حد است که از همان اول در بحث زنبور عسل، خداوند بزرگ مي فرمايد:« و اوحي ربک الي النحل ان اتخذي من الجبال بيوتا و من الشجر و مما يعرشون» يعني: و خدايت وحي کرد به زنبور عسل که از کوهها و درختان و سقفها خانه گزين ،شايد صرف داشتن محلي خاص براي کار موضوعيت داشته باشد تا در آن محيط مخصوص بتوان به کار پرداخت. در مورد زنبور عسل، نحوه ساختن و مدل طراحي آن، مدل و طرحي الهام بخش است.
در مهندسي اين خانه بقدري مهارت به کار رفته که هيچ گاه خراب نمي شوند، زيرا هر خانه اي نگهدارنده خانه‌ي ديگر است و خود نيز از طرف خانه‌اي ديگر  نگاهداشته مي شود.
ساختمان زنبوران عسل بجاي اين که از زمين به سمت آسمان برود، بر عکس از آسمان به طرف زمين ساخته مي شود. اين خانه ها شش ضلعي هستند که هر کدام روي يک هرم قرار گرفته اند و در بناي آنها حداکثر صرف جويي در مصالح و حد اعلاي استحکام به کار رفته است.
اگر خانه ها را دائره شکل مي ساختند ميان دايره ها فاصله ايجاد مي شد و اگر چهارضلعي بنا مي کردند با مصالح بيشتر، استحکام کمتري داشتند، زيرا يک شش ضلعي و يک چهارضلعي که داراي سطح مساوي باشند، شش ضلعي در دايره کوچکتري محاط و از طرف شش خانه اطراف نگاهداشته مي شود ولي چهارضلعي در دائره بزرگتري محاط مي گردد و تنها از چهار خانه اطراف نگاهداشته مي شود.
و بنابراين حجرات است زنبور عسل نسبت به مصالح به کاربرده شده و داراي ظرفيت و استحکام بسيار است.
امام صادق(ع) در توحيد مفضل مي فرمايند: ......انظر الي النحل واحتشاده في صنعه و تهيه البيوت المسدسه وما ذلک من دقايق القطنه....... به زنبور عسل و همکاري گروهي آنها در ساختن عسل بنگر و ببين که چگونه با ذکاوت و مهارت و دقت تمام، اين خانه هاي شش ضلعي را مي سازند. اگر در اين کار بدرستي انديشه کني هر آينه آن را شگفت، ظريف و لطيف مي يابي.

ادامه نوشته

چگونه شغل خود را دوست داشته باشیم؟

  اگر نمی توانی با کسی که عاشقش هستی باشی، لااقل عاشق کسی باش که با او هستی  "
 
 این جمله در مورد شغل شما هم می تواند صدق کند. البته این حرف به معنی تحمل کردن شغل و گذراندن روزهای خسته کننده و پر تنش نیست، بلکه به این معنا است که شما باید کمی بیشتر کار کنید تا شغل فعلی تان برایتان جالبتر شود. رسیدگی و رفع مشکلات کار فعلی تان اصولا ساده تر و همراه با خطرپذيری کمتری است تا اینکه بخواهید دنبال کار جدید باشید و مدتی وقت برای جا افتادن در آن صرف کنید و به محض اینکه چند تغییر بنیادی در رابطه با شغل خود انجام دهید، متوجه می شوید که در حال حاضر، همانجایی هستید که می خواستید. در اینجا 7 راه حل برای بهتر کردن وضعیت موجود به شما پیشنهاد می شود  :
به جای اینکه بر آنچه انجام می دهید متمرکز شوید، به چگونه انجام دادن کار بیاندیشید.
بسیاری از ما تصور می کنیم که رضایت کامل کاری زمانی رخ می دهد که کاری ایده آل داشته باشیم اما این فرضیه چند اشکال دارد. اول از همه، برای انجام دادن کاری که دوست دارید لازم است شخصی باشید که در این کار بخصوص موفق خواهد بود. دوست داشتن یک شغل دلیل بر مناسب بودن برای آن نیست. حالا صفاتی را که در شما موجودند و در پیشبرد شغل رویاییتان مفید خواهند بود نام ببرید. ممکن است شما بسیار لایق و مشوق خوبی برای دیگران باشید. خوب، چرا از این صفات در پیشبرد شغل فعلی خود استفاده نکنید؟ این صفات و قابلیتها کمک می کنند تا در شغل فعلی خود همانقدر موفق شوید که می خواهید در شغل رویایی خود موفق باشید.

ادامه نوشته

اندازه‌گیری بهره‌وری واحدهای تولیدی

یکی ‌از‌‌‌ راههای‌بهبود‌ و پیشرفت‌اقتصادی و روزافزون یک واحد تولیدی‌صنعتی، اندازه‌گیری بهره‌وری آن است و براساس اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل شاخصهای بهره‌وری، فرصتهای بهبود تعریف می شود و چرخه بهبود را می‌توان انجام داد. اما مشکل اصلی که در سنجش بهره‌وری با آن مواجه می‌شویم عدم تعریف صحیح شاخصهای بهره‌وری در عمل و نحوه تعریف و اندازه‌گیری آنهاست.
در این مقاله پس از مرور مختصر ادبیات و مفاهیم و واژه‌های مربوط به بهره‌وری، چرخه بهره‌وری‌، مدار بهبود و ...، به صورت سیستمی اندازه‌گیری بهره‌وری واحدهای تولیدی مورد بررسی قرارگرفته و نتایج به صورت مطالعه موردی تشریح و ارائه شده است.

بهره‌وری استفاده مؤثر و کارآمد از ورودیها یا منابع برای تولید محصول یا ارائه خروجیهاست. ورودیها (نهاده‌ها) منابعی از قبیل مواد اولیه، ابزارآلات و تجهیزات، نیروی کار و زمین و ... هستند که برای خلق خروجی یا ستاده (محصولات تولیدی، خدمات ارائه شده) استفاده می‌شوند. اندازه‌گیری بهره‌وری برای هر سازمان ضروری است و این امر به حدی حائز اهمیت است که می‌توان با برقراری و اجرای یک سیستم اندازه‌گیری بهره‌وری به نقاط قوت و ضعف یک سازمان تولیدی پی برد. این مقوله در مباحث تئوری بسیار ساده است، ولی در زمان پیاده‌سازی و عملیاتی کردن، آنچنان‌که در تئوری سهل می‌نماید، آسان نیست، چراکه تعریف دقیق شاخصها، ایجاد مکانیزمی جهت تولید داده‌ها و اطمینان از صحت داده‌های تولید شده، اندازه‌گیری صحیح شاخصها، همه و همه مواردی هستند که در عمل بسیار دشوار می‌نمایند. بنابراین باید در طراحی و پیاده‌سازی سیستم اندازه‌گیری بهره‌وری به آنها توجه شود.
 

ادامه نوشته

هفت راز و رمز براي شكار شانس

استيو كافمن ، مديرموفق عالم تجارت ميگويد:
هنگامي كه به 45 سال گذشته برميگردم: در مييابم كه بزرگترين عامل تمام موفقيتهاي من به عنوان دانشجو، ديپلمات و يا تاجر و مدير،‌ خوش شانسي بوده و بس.
هنگامي كه از ناپلئون پرسيدند كه آيا او ترجيح ميدهد فرماندهان ارتش وي شجاع باشند يا زيرك،‌ پاسخ داد: هيچ كدام من فرماندهان خوش شانس را ترجيح ميدهم.
سوال اينجاست چگونه شانس بياوريم؟
در اينجا هفت عادتي را كه براي من عامل خوش شانسي بوده اند با شما در ميان مي گذارم:
1- ماجراجو باشيد،‌ اما سر دار و ندارتان شرط نبنديد!
تمام موفقيت هاي من به خاطر روحيه خطرپذيرم بوده است. آسايش تحصيل در دانشگاه شهر خود را رها كرده و براي تحصيل به خارج رفتم. بر سر موضوعي كه واقعاً برايم اهميت داشت در مقابل رئيسم ايستادم. از كار در شركت استعفا داده و كار براي خودم را به وجود آوردم. به فروشنده اي در مقابل وثيقه اندك پول قرض دادم و موارد بي شماري از اين قبيل. اين ها كارهايي بودند كه بيشترين دست آورد را برايم داشتند. اما در تمام اين موارد، شهامت را داشتم كه از عهده پيامدهاي شكست هم بربيايم. البته قرار هم نبود كه در صورت شكست به جزيره آلپ تبعيد شوم،‌ اما بايد همه جوانب كار را سنجيد. يك برنامه عريض و طويل بچينم. بيشتر اوقات تنها از حس دروني خود پيروي مي كنم. اما در تمام شرايط، كاري را انجام مي دهم كه بدانم مي توانم از پس شكست آن برآيم.

ادامه نوشته

ده روش برای اینکه رزومه شما مورد توجه قرار گیرد

نوشتن یک رزومه نیاز به دقت دارد و فرایندی است که باید برای آن زمان کافی گذاشت. ابتدا خوب راجع به آن فکر کنید. سپس تاریخچه کاری و آموزشی خود را بنویسید و چندین بار آن را بازخوانی کرده و نکات لازم را تصحیح کنید تا روزمه شما به شکل کامل و مورد قبولی پیش زمینه ها و توانایی شما را نشان دهد، در آخر رزومه تان را بازخوانی نهایی کنید. نوشتن یک رزومه ممکن است ساعتها وقت شما را بگیرد ولی توجه داشته باشید مدیران و کارفرمایان کمتر از یک دقیقه برای خواندن آن زمان می گذارند. اگر رزومه تان حاوی هر نوع غلط فاحشی باشد، استخدام کنندگان دقت خود را برای اصلاح ان هدر نخواهند داد .
برای مطمئن شدن از این مطلب که رزومه شما نهایت توجه مدیران را به خود جلب کند،‌از این 10 اشتباه رایج ا اجتنباب کنید
:
 1- عدم استفاده از نامه پوششی (همراه) ؛
نامه پوششی نامه‌ای است که همراه با رزومه ارسال می‌شود و در فرایند پذیرش شما از طرف کارفرمایان مساله بسیار مهم است، خیلی از آن ها به طور ناخودآگاه رزومه هایی را که فاقد نامه پوششی باشند رد می کنند بوسیله نامه پوششی و با تاثیری که برای خواندن رزومه تان روی استخدام کنندگان می گذرید، باعث جلب توجه آنها و گاهی چشم پوشی از خطاهای کوچک در رزومه تان می شوید .

ادامه نوشته

اگر بخواهید می توانید اعتماد به نفس داشته باشید


1. انسان های دارای اعتماد به نفس تمایل به ریسک کردن دارند و کسانی که ریسک می کنند اعتماد به نفس را در خود تقویت می کنند .
2. تمرکز کامل در راستای تحقق رؤیاهایتان شور و شوق شما را افزایش می دهد و اعتماد به نفستان را بالا می برد .
3. نگویید که ای کاش زندگی بهتر از این بود. بخواهید که خودتان بهتر از این باشید .
4. اعتماد به نفس شما با این مطلب که تا چه حد احساس می کنید در تحول دنیای پیرامون خود مؤثرید رابطه مستقیم دارد .
5. هر وقت به کسی لطفی می کنید اعتماد به نفس و عزت نفس شما به همان اندازه افزایش می یابد .

ادامه نوشته

آيين نامه اعطاي نشانهاي دولتي

نشان «انقلاب اسلامي» كه براي هر دوره رياست جمهوري يك عدد است و پس از تنفيذ حكم رياست جمهوري به وي تعلق مي­گيرد.
ماده 3- نشان «استقلال» به كساني اعطا مي شود كه با قبول مسؤوليتهاي مهم، تلاش همه جانبه در تبيين اصول و مواضع، ابتكارات شايان توجه در نيل به خودكفايي و استقلال در زمينه هاي مختلف، رهانيدن نظام از خطرات احتمالي، كمك به اشاعه جهاني مباني فكري انقلاب اسلامي و خدمات ارزنده ديگر در مقاطع حساس و سرنوشت ساز، براي به ثمر رساندن اهداف مقدس نظام جمهوري اسلامي ايران نقش اساسي ايفا كرده­اند.
ماده 4- نشان «آزادي» به اشخاصي اعطا مي شود كه داراي يكي از نشانهاي درجه يك عمومي يا تخصصي باشند و همچنان در جهت به ثمر رساندن اهداف مقدس نظام اسلامي ابراز شايستگي مي نمايند.
تبصره – نشانهاي «استقلال» و «آزادي» تنها داراي يك درجه مي باشند. در هر دوره رياست جمهوري از نشان استقلال حداكثر (4) و از نشان آزادي (8) عدد اعطا مي شود.

ماده 5- نشان «جمهوري اسلامي» به رؤسا و ديگر مسؤولان كشورهاي خارجي، عاليترين مقام اجرايي سازمانهاي بين المللي و يا شخصيت هاي برجسته فرهنگي، سياسي، بين المللي كه به يكي از جهات ذيل واجد شرايط شناخته شوند، اعطا مي­شود:
1-    اعلاي كلمه اسلام و گسترش مباني فكري انقلاب اسلامي
2-    دفاع از حقوق مستضعفان جهان
3-    اقدام به رهايي كشور خود از استعمار فرهنگي، اقتصادي و سياسي
4-    حفظ و حراست كشور خود از تجاوز ابرقدرتها يا دست نشاندگان آنها
5-    اكتساب آزاديهاي اساسي و حقوق بشر براي مردم كشور خود
6-    حمايتهاي حساس و شايسته از مواضع ايران در صحنه هاي مهم بين المللي
7-    اتخاذ مواضع ضد استكباري
8-    همكاري صميمانه در ايجاد يا توسعه روابط سالم بين جمهوري اسلامي ايران و كشور متبوع شخصيت مسؤول
9-    تلاش بي­وقفه براي ايجاد صلح و امنيت و آسايش در جهان

ادامه نوشته

TRIZ

دانش TRIZ با نامها و عنوانهای توصیف‌گر مختلفی همانند نوآوری نظام‌یافته ، خلاقیت اختراعی ، فناوری خلاقیت و نوآوری ، روش‌شناسی اختراع ، الگوریتم اختراع ، روش‌شناسی حل مساله‌های ابداعی ، روش‌شناسی حل ابتکاری و ابداعانه مساله ، مهندسی خلاقیت و نوآوری ، روش‌شناسی خلاقیت ، خلاقیت‌شناسی اختراع ، خلاقیت‌شناسی فناوری و مواردی از این قبیل نامیده می‌شود .
دانش TRIZ می‌تواند در دامنه‌ای از یک طیف مفهومی و گستره‌ای از تعاریف قرار گیرد که یک انتهای آن نوعی جهان‌بینی خلاق یا رویکردی جامع به علوم و فناوری و انتهای دیگر آن انواعی از ابزارهای حل خلاق مساله و فنون خلاقیت و نوآوری را شامل گردد .
آلتشولر TRIZ را تحت عنوان علم فناوری خلاقیت و نوآوری می‌داند ؛ با نتیجه‌گیری از دیدگاه آلتشولر می توان TRIZ را نوعی علم خلاقیت‌شناسی (Creatology) دانست .
یکی از دانشمندان برجسته TRIZ به نام سیمون ساورانسکی این دانش را چنین تعریف کرده است :
TRIZ ، یک دانش انسانگرای مبتنی بر روش‌شناسی نظام‌یافته برای حل ابداعانه مساله است .
همچنین برخی صاحبنظران TRIZ را این چنین تعریف می‌کنند :
TRIZ عبارت است از نوعی رویکرد الگوریتمی برای حل ابداعانه مسائل فنی و فناورانه .

ابزارهای TRIZ
اصول و روش های زیادی در TRIZ وجود دارند که اساس و پیکره آن را تشکیل می دهند که در ادامه به طور اجمالی در خصوص برخی از آنها بحث می گردد:
 
4-1 40 اصل ابتکاری و ماتریس تناقضات آلتشولر
آلتشولر با بررسی اختراعات مختلف به ثبت رسیده در دنیا 40 اصل ابتکاری را پیشنهاد کرد. این اصول به مهندسان، جهت دستیابی به راه حل ابداعی مناسب کمک می کند.
وی ماتریسی از تناقضات برای بدست آوردن اصول منطبق با مسئله و تشخیص این که باید از کدام یک از این 40 اصل استفاده شود، ایجاد نمود. وی در این جدول 39 پارامتر مهندسی نظیر وزن، طول، شفافیت و غیره را در ستونها قرار داد (آثار ثانویه نامطلوب) و پارامترهایی که لازم است بهبود یابند را در ردیف ها قرار داد. در خانه هایی که از تقاطع هر سطر و ستون بدست می آمدند، دو یا سه اصل از اصول 40 گانه ابتکاری را که در به دست آوردن راه حل خلاقانه مورد استفاده قرار میگیرند، قرار داد. [5]
در حل مسائل مختلف می توان از این روش استفاده نمود، ولی این روش دارای محدودیتی است و آن این است که کاربران در ابتدا باید مسئله را به صورت پارامترهای 39 گانه مهندسی فرموله کنند. و این روش برای حل مسائل پیچیده کاری وقت گیر و دشوار می باشد.

ادامه نوشته

رموز خودباوری، اعتماد به نفس و موفقیت

روز اول : باور كنید كه موجودی بی نظیر در عالم هستید.
روز دوم : دیگران را همینطوری كه هستند بپذیرید.
روز سوم : به هنر و استعداد دیگران حسادت نورزید.
روز چهارم : هیچگاه خشمگین نشوید و همواره خونسردی خود را حفظ كنید.
روز پنجم : به دیگران احترام بگذارید.
روز ششم : با انسانهای ژرف اندیش معاشرت كنید و از انسانهای عیبجو و بدبین دوری كنید.
روز هفتم : دیگران را دوست بدارید.
ادامه نوشته

حکایت :  مرد جوان و کشاورز

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود
کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.
مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد .جوان پیش خودش گفت : منطق می گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.
سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود.
پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد...
اما.........گاو دم نداشت!!!!

زندگی پر از ارزشهای دست یافتنی است اما اگر به آنها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.

حکایت :شیر تنبل

یک روز آفتابی شیری در بیرون لانه اش نشسته بود و داشت آفتاب می‌گرفت؛ در همین حال روباهی سر رسید
    روباه: مي‌دوني ساعت چنده آخه ساعت من خراب شده.
    شير : اوه. من مي‌تونم به راحتي برات درستش کنم.
    روباه : اوه. ولي پنجه‌هاي بزرگ تو فقط اونو خرابتر مي‌کنه.
    شير : اوه. نه. بده برات تعميرش مي‌کنم.
    روباه : مسخره است. هر احمقي ميدونه که يک شير تنبل با چنگال‌های بزرگ نمي‌تونه يه ساعت مچی پيچيده رو تعمير کنه.
    شير : البته که مي‌تونه. اونو بده تا برات تعميرش کنم.
    شير داخل لانه‌اش شد و بعد از مدتي با ساعتي که به خوبي کار مي‌کرد بازگشت. روباه شگفت زده شد و شير دوباره زير آفتاب دراز کشيد و رضايتمندانه به خود مي‌باليد.
    بعد از مدت کمي گرگی رسيد و به شير لميده در زير آفتاب نگاهي کرد.
    گرگ : مي‌تونم امشب بيام و با تو تلويزيون نگاه کنم؟ چون تلويزيونم خرابه.
    شير : اوه. من مي‌تونم به راحتي برات درستش کنم.
    گرگ : از من توقع نداری که اين چرند رو باور کنم. امکان نداره که يک شير تنبل با چنگال‌های بزرگ بتونه يک تلويزيون پيچيده رو درست کنه.
    شير : مهم نيست. مي‌خواهي امتحان کني؟
    شير داخل لانه‌اش شد و بعد از مدتي با تلويزيون تعمير شده برگشت. گرگ شگفت زده و با خوشحالي دور شد.

ادامه نوشته

    هفت  راه موفقیت در تمام مراحل کاری‌

هرچه در کارتان باتجربه تر و متخصص تر می شوید برای رسیدن به موفقیت به علم، مهارت و استعداد نیاز دارید.

مرحله اول (خود)
    وقتی اولین کارتان را به دست می آورید، اولین چیزی که از شما انتظار می رود مهارت های تکنیکی، درک خوب از تئوری و اصول حیطه کارتان است. از شما انتظار می رود دستورالعمل ها را به درستی و با اطمینان اجرا کنید.
    خیلی زود در کارتان تکنیکی می شوید و علم زیادی در حیطه کارتان پیدا میکنید. متخصصی می شوید که فارغ التحصیلان جدید می توانند به خوبی از شما راهنمایی بگیرند و برای همکارانتان هم مشاور خوبی خواهید بود.

مرحله دوم (ابزارها)
    بعد از چند سال کم کم راه های بهتری برای انجام فعالیت هایتان پیدا می کنید. هدفتان انجام کار بیشتر، در مدت زمان کمتر و با تلاش کمتر خواهد بود. شما جوان، پرانرژی، و بسیار مشتاق به کار هستید. دیگر از کارهای تکراری و یکنواخت خسته خواهید شد.
    از اینرو یا ابزارهای لازم برای آنرا خودتان می سازی و یا از ابزارهای موجود در بازار استفاده می کنید. درنتیجه دانش ابزارآلات موجود، طریقه استفاده و ماهر شدن در آنها بخش بسیار مهمی از لیست مهارت های شما خواهد شد.

ادامه نوشته

حکایت : مصرف كاغذ


    سازمان دستخوش تحول اداری شده بود اما بالاترین مقام آن همچنان دیدگاه سنتی داشت. تصمیم گرفته شد با راه‌اندازی اتوماسیون اداری مصرف كاغذ به طور كل از مجموعه حذف شود. در پی این تصمیم، مقرر شد بخش اعظمی از اسناد غیرضرور مربوط به سال‌های گذشته امحا شود. در این رابطه، مكاتبات عدیده‌ای از سوی كارشناسان امر و رؤسای واحدها انجام گرفت و در آخر، لازم بود كه بالاترین مقام سازمان مجوز امحا را صادر كند. او نوشت: "امحا اسناد پس از تهیه و نگهداری 2 نسخه از هر كدام  بلا مانع است."

اندیشه مدیر شرکت عامل گوگل ؛ اریک اشمیت

شرکتي که 9 سال قبل در همين روزها، با يک ميليون دلار سرمايه در يک گاراژ شروع به کار کرد، حالا 13 هزار نفر پرسنل تمام وقت دارد، گردش مالي‌ سالانه‌اش به 10 ميليارد دلار و سودش به 3 ميليارد دلار مي‌رسد و همه اين کسب و کار را مديون سايتي است که باز کردنش حتي با کندترين خط‌هاي اينترنت هم کمتر از 5 ثانيه طول مي‌کشد.
Google حالا ديگر نه يک شرکت يا يک سايت، که يک فعل است؛ فعلي که خيلي‌ها در شبانه‌روز بيشتر از پرکاربردترين فعل‌هاي زبان مادري، مرتکبش مي‌شوند. روزي که گوگل اعلام کند ديگر دنبال چيزي نمي‌گردد، دنيا کم يا زياد تغيير خواهد کرد.
مدتي پيش، مجله فورچون، ليستي منتشر کرد از 100 شرکتي که بهترين شرايط کار را براي کارمندانشان فراهم مي‌کنند و البته گوگل در رأس اين فهرست قرار داشت: شرکتي که سال گذشته از بين يک ميليون و 100هزار متقاضي کار، 2200 نفر را استخدام کرده‌ است. شنيدن رازهاي موفقيت و محبوبيت اين غول اينترنتي، از زبان مديرعاملش-  اريک اشميت-  مي‌تواند جالب باشد.
48 سال پيش، پيتر دراکر، مفهومي را ابداع کرد که به نظرم ما در گوگل به دنبال پياده ‌کردن هرچه بهترش هستيم: «کارکنان دانش‌محور» با تعريف او کساني هستند که فکر مي‌کنند براي مؤثر بودن حقوق مي‌گيرند، نه براي اين‌که از 8 صبح تا 4 عصر کار کنند.

ادامه نوشته

جایگاه مدیریت منابع انسانی در صنعت

مدیریت منابع انسانی از مقوله هایی است که همواره به مناسبتهای مختلف مورد تاکید سخنرانان، صاحبنظران و کارشناسان این حوزه قرارمیگیرد. اهمیت این مقوله از آنجا ناشی میشود که امروزه نقش داراییهای نامشهود که حاصل تلاش نیروی انسانی یک سازمان است، در ارتقای بهره وری کل سازمان کلیدی، حیاتی و انکارناپذیر است؛ به گونه ای که بر پایه اعلام کارشناسان: از ۳۴۴ میلیارد دلار داراییهای مشهود و نامشهود شرکت مایکروسافت، ۲۹۴ میلیارد دلار آن به داراییهایی نامشهود اختصاص دارد.
به همین مناسبت ششمین سمینار مشترک شرکت پگاه سیستم و دانشکده مدیریت دانشگاه تهران به موضوع جایگاه مدیریت منابع انسانی در صنعت اختصاص یافت و طی آن خانم دکتر نسرین جزنی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و رئیس انجمن علمی بازاریابی ایران، درباره اهمیت و ابعاد گوناگون موضوع سخن گفت.
توجه شما علاقه مندان را به گزارش این سمینار که در محل دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد جلب میکنیم.
دکتر جزنی در ابتدای سخن، مدیریت منابع انسانی را به عنوان سیستمی منسجم و به هم پیوسته، دارای وظایف وعملکردی مشخص درسازمان دانست که فرایندها و سیستم های مختلفی را شامل می شود.
وی گفت: برتری رقابتی یا مزیت رقابتی سازمانها که به دلیل دانش متراکم منابع انسانی آن ایجاد می شود، به طور یقین منحصر به فرد خواهد بود.

ادامه نوشته

چارچوب زاکمن در فرايند معماري سازماني

در دهه اخير، فعاليتهاي زيادي در رابطه با معماري سازماني و نيز روشها و استانداردهاي آن در سطح دنيا صورت گرفته است. معماري سازماني به عنوان راه‌حلي جامع و راهبردي در مديريت توسعه سيستم‌هاي اطلاعاتي از دهه 1990 ميلادي با حركت فزاينده‌اي مورد توجه قرار گرفته است؛ به گونه‌اي كه در حال حاضر، اغلب کشورهاي دنيا، معماري سازماني را به عنوان روشي استاندارد در شناخت و باز مهندسي سازمان شناخته و مورد استفاده قرار مي‌دهند. در معماري سازماني براي طراحي آن و طبقه‌بندي اطلاعات و اجرا نياز به چارچوب است که موضوع بحث مقاله قرار دارد.
از چارچوبهاي مورد بحث، چارچوب زاکمن (Zachman) بدين سبب که به همه جنبه‌هاي سازمان توجه كرده است، بيشتر مورد نظر مي‌باشد و به عنوان چارچوب مادر از آن ياد مي‌شود. در اين مقاله سعي بر آن است تا چارچوب زاکمن، جنبه‌ها و ابعاد آن به طور اجمالي مورد بحث قرار گيرد و مزاياي آن گفته شود.

ادامه نوشته

همه سنگفرش ها طلاست

نقل قولی از «کیم وو چونگ»، رئیس هیات مدیره و موسس تشکیلات «دیوو» و صاحب کتاب «سنگفرش هر خیابان از طلاست» آمده است: اگر کسی به راستی از شایستگی خود، بهره گرفته و سخت کار کند، همه چیز امکان پذیر است.
هر کاری را باید کسی انجام دهد که شایستگی آن را دارد. هر چه که می خواهید انجام دهید، مجسم کنید که انجام داده اید و سپس از خرد خود بهره بگیرید؛ خواهید دید که می توانید آن کار را انجام دهید.
مردمی که منفی باف و ترسو هستند و به آسانی، همه چیز را رها می کنند، هرگز کار مهمی انجام نخواهند داد. امکانات در هر حیطه کاری، پنهان هستند و این شما هستید که باید آنها را کشف کنید.
ناامیدی و شکست حتی در نوآورانه ترین کارها به وجود می آید، ولی مهم این است که اراده کنید و پایان کار خود را در نظر بیاورید، مهم نیست آن کار چه باشد.
فرصت های بالقوه، نامحدود هستند، ولی شما بدون کار سخت نمی توانید آنها را ببینید. اگر خود را باور داشته باشید، هر کاری، شدنی است. هر کاری را با اراده انجام دهید.
عرق ریختن هنگام کار، بسیار بهتر از عرق ریختن در باشگاه است. کار به ستوه آورنده و خسته کننده، برای تندرستی زیان آور است. ولی کاری که از آن لذت می برید، انرژی بیش تری به شما می دهد.
کسی که سخت کار می کند، به هیچ ورزش دیگری نیاز ندارد. نود و نه درصد نبوغ [هوش سرشار]، بستگی به تلاش دارد و برای نابغه شدن در رشته خودتان، باید خود را غرق در کار کنید.
بکوشید در زمینه کار خود بهترین باشید؛ هرچه می خواهد باشد. برای گریز از پشیمانی، فقط یک راه وجود دارد و آن، نهایت تلاش در هر کاری است که انجام می دهید.
تلاش های تردیدآمیز، هرگز هیچ کس را به اوج نرسانده است. اگر گمان می کنید که نمی توانید کاری را انجام دهید، اگر گمان می کنید که شایستگی های انجام کاری را ندارید، پس بدانید که هرگز نمی توانید کار مهمی انجام دهید.

ادامه نوشته

برنامه ريزی منابع سازمانی در ذوب آهن اصفهان Enterprise  Resource  Planning

چرخش سريع و صحيح اطلاعات در سازمانهای بزرگ و سوق دادن فعاليتها و تصميم گيريهای لحظه ای و بعضا" سليقه ای به سمت سيستمهای مبتنی بر استانداردهای متداول و پذيرفته شده ، يکی از مهمترين عوامل موفقيت سازمان به حساب می آيد.اصولا" دامنه اطلاعات و داده هائيکه در کارخانجات و سازمانهای بزرگ بايستی مبادله شوند به حدی است که نميتوان در غياب يک سيستم اطلاعاتی يکپارچه به صحت آن اطمينان داشت و غالبا" گزارشات استحصالی تحت تاثير شرايط خاص و تفسيرهای مختلف تهيه کنندگان متفاوت و مغاير می باشدو احتمالا" مديريت را در تحليل داده ها و اتخاذ تصميم مناسب گمراه می کند.
امروزه پيشرفت فن آوری ارتباطات و اطلاعات ، اقتصاد ديجيتالی و تجارت الکترونيکی را به دنيا هديه کرده و اين پديده جديد عرصه رقابت برای ماندن در چرخه اقتصاد را بسيار تنگ و سخت کرده است. در چنين شرايطی تنها سازمانهايی يارای ماندن و پيروز شدن را دارند که خود را برای اين چالش آماده کرده و با سرعت و زيرکی ابزارهای لازم برای پذيرش تحول را در اختيار بگيرند.
برای مکانيزه کردن سازمان بصورت يکپارچه يعنی ايجاد سيستم های اطلاعاتی جامع راههای مختلفی وجود دارد ، بعنوان مثال ، مطالعه همه جانبه گردش اطلاعات و فرآيندهای کاری در سازمان و سپس طراحی بانک های اطلاعاتی و نهايتا" با برنامه نويسی، سيستم های مورد نياز توليد می شوند. روند فوق بسيار زمانبر وهزينه بر است. اما با انتخاب بسته های نرم افزارهای ERP می توان راه ميانبر را انتخاب کرد و از مزايای آن بهره مند شد. در اين روش به جای برنامه نويسی و ايجاد سيستم های اطلاعاتی مخصوص يک سازمان  ، از سيستم های اطلاعاتی و برنامه های استاندارد از پيش آماده شده استفاده  می شود.
ERP از سه کلمه Enterprise  Resource  Planning  به معنای برنامه ريزی منابع سازمانی تشکيل شده است.
مفهوم ساده اين کلمات عبارت است از «يک راه حل نرم افزاری که می کوشد کليه فعاليت های  واحد های مختلف سازمان (اعم از صف و ستاد) را بطور يکپارچه در يک سيستم نرم افزاری واحد تعريف و ايجاد نمايد، بنحويکه آن واحدها بتوانند نيازهای کاری و اطلاعاتی خود را از آن دريافت نمايند » اما از نظر علمی ERP مجموعه نرم افزار و سيستمی است که فرآيندهای کاری يک سازمان رابابکارگيری محيط کاری يکپارچه ، داده ها و بانک اطلاعاتی يکپارچه  و زبان برنامه ريزی يکپارچه در زمينه های مالی / فروش / خريد / انبارها / توليد ومنابع انسانی مکانيزه می کند.

ادامه نوشته

بازاريابي اعتمادي

اگرچه ممكن است برخي اعتماد را به عنوان يك ايده زيبا بدانند كه در مقابل واقعيت بي رحم كسب و كار دنياي مدرن نمي تواند مقــــــاومت كند، اما خواهيم ديد كه اين كسب و كار است كه نمي تواند در مقابل نيروهاي جديد بي رحمي كه زيربناي اعتماد اجباري قرار گرفته اند تاب بياورند.
مشتريان اينك ابزارهايي دارند كه به آنها كمك مي كنند خود تصميم بگيرند. هفت روندي كه تشريح مي گردد قدرت نسبي مشتريان را افزايش و قدرت نسبي اثربخشي استراتژي بازاريابي مبتنــي بر فشار را كاهش مي دهد. يك همگرايي در بين نيروها وجود دارد كه قدرت مشتري را تشديد و توجه كردن به استـــراتژي هاي مبتني بر اعتماد را الزامي مي سازد. (همان) 1 - افــزايش دستيابي به اطلاعات: امروزه مصرف كنندگان از دستيابي وسيعي به اطلاعات مستقل درخصوص محصولات و خدمات برخوردارند. براي مثال شصت درصد خريداران اتومبيل در ايالات متحده از اينترنت براي جستجوي مدل، ويژگيها و قيمت به طور متوسط از هفت سايت مختلف ديدن مي كنند. بسياري جستجوي آن لاين (ON LINE) خود را دو ماه قبل از اينكه قدم به يك نمايندگي خودرو بگذارنـد شروع مي كنند. شش درصد به طور متوسط 450 دلار در هر خودرو با استفاده از خدمات اينترنت صــــرفه جويي مي كنند.(MORTON,ET AL, 2001) استراتژي فشار در زماني كه مشتريان ابزارهاي مستقلي براي جستجو درمورد ادعاهاي يك شركت دارند كمتر موثر است.
2 - دسترسي به گزينه هاي بيشتر: سايت هاي مقايسه اي و بررسيهاي آن لاين همگي مشتريان را قادر مي سازد كه بهترين محصولات را با نازلترين قيمت بيابند. براي مثال، گردشگران هم اينك مي توانند از تعدادي وب سايت كه دريافتــن ارزانترين خط هوايي به آنها كمك مي كنند بهره گيرند. تعداد شهروندان آمريكايي كه معمولاً خدمات مسافرتي را از طريق سايت خريداري مي كنند به 75 درصد در سال 2001 افزايش يافت. گردشگران مرفه و بازرگانان به طور فزاينده اي از پرداخت هزينه هاي بالا اجتناب مي كنند كه اين امر به بروز مشكلات مالي در خطوط هواپيمايي منجر گرديده است.

ادامه نوشته