حکایت: هم زیستی
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات براثر سرمای ناگهانی وشدید یخ زدند و می مردند.
می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند ؛تصمیم گرفتند دورهم جمع شده و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند...
وقتی به هم نزدیکتربودند گرمتر میشدند؛ ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد.
بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ؛ ولی از سرما یخ زده و می مردند...
ازاینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند؛ یا نسلشان منقرض شود.
درآخر دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند و آموختند که : با زخم های کوچکی که همزیستی با نزدیکان بوجود می آوردخودرا سازگارکرده و زندگی کنند ؛ چون بهره مندی از گرمای وجود دیگری مهم تراست...
و این چنین توانستند خودرا ازانقراض نجات داده و زنده بمانند .
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم بیاورید؛ بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآمده و خوبیهای آنان را تحسین نماید...
سخن روز : سختی های روزگار اين حسن را دارد که دوستان حقيقي را به ما مي شناساند .