در كشورهاي توسعه يافته، "كانون‌هاي تفكر" يا "انديشگاه‌ها" اصلي‌ترين مراكز تصميم‌سازي و سياست‌پژوهي به‌شمار مي‌روند.
اين كانون‌ها در واقع حلقه مفقوده برنامه‌ريزي‌‌ و سياست‌گذاري‌‌هاي مديران و دولت‌مردان در كشورهايي همچون ايران مي‌باشند.
بايد مديران كشور بپذيرند كه قادر به درك و تحليل تمامي فرصت‌ها و موقعيت‌هاي تصميم و برنامه‌ريزي نيستند و مي‌بايست افراد تحليل‌گر و انديشمند گردآمده در انديشگاه‌ها و كانون تفكرها, به تحليل اوضاع، تصميم‌سازي‌ و خلق ايده‌هاي نو بپردازند. در اين مدل، فرآيند تصميم‌گيري از تصميم‌سازي تفكيك شده و تصميم‌گيران تنها بخشي از تصميم‌سازي را برعهده خواهند داشت و هر تصميمي برآيند نظرات كارشناسان، نخبگان و مديران و حاصل اجماع نسبي بين اين گرو‌ه‌ها خواهد بود.
كانون‌هاي تفكر با ماموريت اصلي "پشتيباني فكري و مشاوره‌اي از سياست‌گذاران و تصميم‌گيران" و با هدف ”سياست‌پژوهي“ متولد شده‌اند.
وظايف کانون‌هاي تفکر
كانون‌هاي تفكر در حد فاصل همكاري‌هاي دولت، دانشگاه و صنعت شكل مي‌گيرند و با ايجاد شبكه‌ ارتباطي بين مديران، نخبگان صنعت و اقتصاد و نيزكارشناسان دانشگاهي و تجميع نظرات و ايده‌هاي اين سه گروه، به تحليل مسائل و ارائه پيشنهادات بر مبناي حداكثر نظرات مي‌پردازند.
از وظايف اين نهادهاي مولد انديشه مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:
1- ايفاي نقش به منزله يک "مرجع مستقل" و "نقاد" در بحث‌هاي مربوط به سياست‌گذاري و ارزيابي نقادانه سياست‌ها و برنامه‌هاي دولت و نهادهاي سياست‌گذار؛
2- تبديل ايده‌هاي کلي و شکل‌نگرفته و پيشنهادهاي خام به سياست‌ها و برنامه‌هاي دقيق و قابل اجرا در عمل؛
3- جهت‌دهي به سياست‌هاي‌ رسانه‌اي در حوزه صنعت، تكنولوژي و اقتصاد، ترويج و القاء سياست‌ها و گزاره‌هاي معطوف به توسعه كشور در اين سه حوزه در بين افکار عمومي، با استفاده از رسانه‌هاي عمومي؛
4- انجام مطالعات تطبيقي و مرور تجربة کشورهاي توسعه يافته و يافتن نقاط قوت و ضعف سياست‌هاي آن‌ها؛
5- "بومي‌سازي" الگوهاي انديشه‌اي به‌دست آمده از ترازيابي‌ها و مطالعات تطبيقي؛
6- شناسايي و تربيت نيروهاي صاحب‌نظر در قلمرو تحقيقات مربوط به سياست‌گذاري؛
7- شناسايي و شناساندن فرصت‌هاي آينده و مسير دستيابي‌ به آن و نيز چگونگي خلق آينده )آينده‌شناسي (future study) و آينده‌نگاري(Foresight)

منبع : http://www.itan.ir/?Set=about