نــه روش متفاوت افراد موفق


چرا شما در رسیدن به برخی از اهدافتان بسیار موفق بوده‌ايد اما در برخی دیگر نه؟ اگر جواب این سوال را نمی‌دانید، ناامید نشوید، زیرا شما تنها فردی نیستید که در این زمینه دچار سردرگمي‌شده‌ايد.

تحقیقات ثابت می‌کنند که حتی افراد نخبه و باهوش نیز تحلیل درستی از علل موفقیت یا شکست‌هایشان ندارند. یک جواب احساسی برای علت موفقیت یا شکست به وجود استعدادهای ذاتی یا فقدان آن اشاره می‌کند که فقط تکه‌بسیار کوچکی از این پازل بزرگ است. تحقیقات گسترده در زمینه موفقیت بیانگر این حقیقت است که دلیل رسیدن افراد موفق به اهدافشان بستگی به چه کسی بودن آنها ندارد، بلکه ارتباط مستقیم با کارهایی که انجام داده‌اند، دارد.

1- برای خودتان اهداف مشخص تعریف کنید. وقتی برای خودتان هدفی تعیین می‌کنید، سعی کنید آن هدف تا حد امکان واضح و مشخص باشد. مثلا «کم کردن 3 کیلوگرم از وزنتان در یک زمان معین» هدف خیلی بهتری از «کم‌کردن مقداری از وزنتان» است برای اینکه هدف اول تعریف مشخصی از موفقیت به شما مي‌دهد. دانستن این موضوع که دقیقا چه چیزی می‌خواهید به دست بیاورید شما را تا رسیدن به آن مرحله باانگیزه نگه می‌دارد. همچنین در مورد کارهای خاصی که برای رسیدن به هدفتان به انجام دادن آنها نیاز دارید، فکر کنید. اگر فقط به خودتان قول بدهید که مثلا از این به بعد «کمتر غذا خواهم خورد» یا «بیشتر خواهم خوابید» اینها هدف‌های بسیار گنگ و مبهمي‌ هستند. سعی کنید همیشه اهداف دقیق و واضح برای خودتان تعیین کنید. به عنوان مثال «من تمام شب‌های هفته ساعت 10 در رختخواب خواهم بود» هدف بسیار واضحی بوده و جای هیچ شک و تردیدی در مورد کاری که برای رسیدن به آن لازم است انجام دهید، باقی نمی‌گذارد.

2- برای رسیدن به هدفتان لحظه‌ها را دریابید. مسلما بیشتر ما سرمان بسیار شلوغ بوده و برای رسیدن به چند هدف در آن واحد، در حال تلاش هستیم و از دست دادن برخی از موقعیت‌ها برای رسیدن به اهدافمان دور از انتظار نیست. آیا شما واقعا امروز هیچ زمانی برای نرمش نداشتید؟ یا هیچ راهی برایتان وجود نداشت تا جواب آن تماس تلفنی را بدهید؟ رسیدن به اهدافتان؛ یعنی چنگ زدن به همین موقعیت‌ها قبل از اینکه از دست شما در بروند.

ادامه نوشته

مستند سازی تجارب مدیریتی و سازماني


تجربه، مهمترین عامل در فراگیری قابلیت های مدیریتی است. بررسی ها نشان می دهد کسب قابلیت های مدیریتی، تا 70 درصد از طریق تجربه صورت می پذیرد. اینکه ما فردی را در سازمان خود مجرب می نامیم و شایسته عهده دار شدن مسئولیتی می دانیم، ناشی از همین موضوع است.

افراد به مرور و با قرارگرفتن در موقعیت های مختلف، به توانایی هایی می رسند که بوسیله آن می توانند با مسایل گوناگون روبرو شده و بر شرایط دشوار غلبه نمایند. اینگونه است که می توان گفت هر ماموریت جدید، مهارت جدیدی را به ما آموزش می دهد که یک تجربه سازنده است.

برای تجربه مدیریتی می توان تعاریفی مختلف و از ابعاد گوناگون ارایه نمود. از یک منظر، تجربه مدیریتی هر اقدام، ماموریت یا پروژه ای است که موجب ایجاد تغییر و یا ارتقاء در سطح عملکرد سازمان از طریق بکارگیری رویکردها، شیوه ها و روش های مدیریتی می شود. همچنین تجربه مدیریتی را می توان فرایند مواجهه و شناخت مساله، اتخاذ تصمیم و اقدام در جهت اجرای آن در جریان حل یک مساله یا مشکل جدید تعریف نمود.

مستندسازی تجربه مدیریتی نيز فرایندی است که طی آن با دیدگاهی جامع، به ثبت یک تجربه مدیریتی می پردازیم به گونه ای که دیگران بتوانند با مراجعه به مستندی که تهیه شده است، به ابعاد گوناگون تجربه و فرایند تحقق آن پی برده و از آن درس آموزی و یادگیری لازم را داشته باشند.


ادامه نوشته

من بعنوان یک شرکت


در کسب و کار ایده‌های زیادی است که مي‌توان آنها را برای افراد نیز به کار برد‌. اما تصور خود به عنوان یک شرکت کار ساده‌ای نیست و لازمه آن یک تفکر جدید و تغییر رفتار ماست. به هر حال اگر این کار را انجام دهیم یک امتیاز روشن و برجسته‌ای در انتظار ماست‌. ما در جهانی شدن رشد کرده و کامیاب خواهیم شد. ما هم شبیه شرکت‌ها بایستی جهانی شویم چون این تنها راه بقای شرکت‌ها است.جهانی شدن مهارت‌های مارا شبیه یک کالا به جهان عرضه خواهد کرد و شغل ما را به ماورای دریاها خواهد برد‌. با در نظر گرفتن خود به مثابه یک شرکت شما نیز مثل یک شرکت حرفه‌ای با چالش‌ها مواجه خواهید شد و مثل یک بنگاه آزاد‌، به یک کارفرما وابسته نیستند.من زمانی به این واقعیت رسیدم که کتاب The World is Flat نوشته Thomas Friedman را مطالعه کردم‌. او در این کتاب مي‌گوید که ما حالا در مرحله سوم جهانی شدن هستیم در مرحله اول جهانی شدن بازیگران اصلی‌، کشورها بودند‌. در مرحله دوم جهانی شدن‌، بازیگران اصلی شرکت‌های چندملیتی بودند. اما در مرحله سوم جهانی شدن‌، بازیگران اصلی افراد توانمند هستند؛ یعنی نقش اصلی را به افراد توانمند مي‌دهد. باید از تکنولوژی‌ها به ویژه اینترنت تشکر کرد که در مرحله سوم جهانی شدن به افراد اجازه این را مي‌دهد که هر چه بیشتر خود را به جهان عرضه نمایند. به عنوان مثال، اکنون برای افراد این امکان وجود دارد تا تولیدات و خدمات خود را به مشتریان جهان عرضه نمایند‌، چیزی که قبلا فقط توسط شرکت‌ها مي‌توانست صورت گیرد.

در اینجا به مواردی اشاره مي‌شود که شما بایستی آنها را انجام داده تا خود را مثل یک شرکت تصور کنید :

1-: Think of your employer as your customer (فکرکنیدکارفرمای شما مشتری شما است.)
اگر شما حالا برای یک شرکت کار مي‌کنید اولین کاری که بایستی انجام دهید تغییر فکر تان است‌. شما کارمند یک شرکت نیستید، بلکه شرکت مشتری شما است‌. شما خود به تنهایی مثل یک شرکت هستید و کارفرما فقط یک مشتری است که مي‌خواهد تولید شما را مصرف کند‌. این تفکر به شما نگرش دیگری را خواهد داد‌. این موضوع بسیار مهم است‌. کمي ‌درباره آن فکر کنید و آنگاه مورد بعدی را مطالعه کنید.


ادامه نوشته

مدیریت منابع انسانی از دیدگاه امام علی علیه السلام


از سوی صاحب‏نظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادی ارئه شده است که ما به اقتضای بحث، به ارائه دو تعریف از این تعریف‏ها بسنده می‏کنیم.
دکتر اسفندیار سعادت می‏نویسد: «مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده‏اند و منظور از منابع انسانی یک سازمان، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول به کارند» . (4)
دکتر سیدجوادین به نقل از درانا و تیچی (5) بعنوان جدیدترین تعریف از مدیریت منابع انسانی می‏نویسد، «مدیریت اداره کارکنان و منابع انسانی عبارت است از، شناسایی اهمیت نیروی کار سازمان بعنوان یک عنصر حیاتی در کسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیت‏ها و کارکردهای منابع انسانی به گونه‏ای که به طور مؤثر و منصفانه‏ای منافع فردی کارکنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید» . (6)
وظایف مدیریت منابع انسانی:
هر چند در تعریف اول، به نحوی به وظایف مدیریت منابع انسانی اشاره شده است ولی برای تصریح و تاکید بیشتر بطور جداگانه به آنها اشاره می‏کنیم. شایان ذکر است که فصل بندی این تحقیق نیز بر اساس وظایف مندرج در کتاب دکتر سعادت صورت گرفته است که عبارتند از:
1- تجزیه و تحلیل و شرح شغل
2- برنامه‏ریزی نیروی انسانی
4- فرایند آموزش
5- ارزشیابی عملکرد
6- حقوق و دستمزد و پاداش
7- انضباط و اصلاح رفتار کارکنان
8- بازنشستگی


ادامه نوشته

همانند یک مدیر عامل سطح بالا فکر کنید


-١  تصویر بزرگ را ببینید
اسیر کارهای روزمره تان نشوید. اگر هر روزتان مثل دیروز است، باید فکری به حال آن کنید. همیشه به خود یادآوری کنید که دلیل کار کردنتان چیست. برای خود هدف بسازید. (و وقتی به اهداف خود رسیدید برای خود جایزه تعیین کنید.) سعی کنید مسئولیت های مختلفی در اداره بگیرید تا کارتان از یکنواختی در بیاید.

برای مثال، اگر چند روز در هفته کار می کنید، این برنامه کاری ممکن است برایتان خسته کننده شود. اما دیدن نتایج مثبت پایانی، و گاه گاهی به خود مرخصی دادن از یکنواختی و خسته کنندگی آن کمتر می کند. نکته اینجاست که در کار همیشه باید تصویر بزرگ را ببینید، نه هیچ چیز دیگری...

-٢ انجام کارها را اولویت بندی کنید
شما نمی توانید همه ی کارها را در یک زمان انجام دهید. بنابراین باید انجام کارهای خود را اولویت بندی کنید. همیشه یک یا دو کار را در راس بقیه بگذارید. برای همه ی کارهای خود زمان تعیین کنید.

-٣ خلاقیت داشته باشید
حتی چند ساعت هم که شده در هفته وقت بگذارید و خلاقانه فکر کنید، سعی کنید برای توسعه دادن کارتان راه های جدیدی پیدا کنید. خلاقیت همیشه خوب است، چه سر کار و چه در خانه. با خلاقیت می توانید دنیای جدیدی بسازید، و دیگر کارها برایتان یکنواخت و خسته کننده هم نخواهد بود.

-۴ مسئولیت پذیر باشید
مسئولیت همیشه به معنای قدرت نیست، به معنای داشتن تصمیم گیری های هم خوب و هم بد است. یک رئیس خوب کسی است که به جای گذشتن از اشتباهات، با آنها سر و کله می زند. اگر شما رئیس هستید و شرکتتان در یک پروژه شکست می خورد، این شکست متعلق به شماست، نه متعلق به افراد پایین دست شما.

مسئولیت پذیر بودن همانقدر که در کار مهم است، در زندگی خصوصیتان هم مهم است. اگر سعی کنید مسئولیت اشتباهاتتان را بپذیرید و در صدد جبران آنها برآیید، همیشه موفق تر خواهید بود و احترام بیشتری نیز کسب خواهید کرد.


ادامه نوشته

مدیریت پول  ؛  مدیریت موفقیت


یکی از عوامل موثر برای دستیابی به استقلال مالی و موفقیت در فعالیت های تجاری، توجه به میزان پول و بودجه ای است که برای امور مختلف خود مصرف می نمایید. به بیان دیگر برای آنکه فرد موفقی در مسیر  اقتصادی زندگی خود باشید؛ لازم است همواره اطلاعات دقیقی از ورودی ها و خروجی های مالی خود در اختیار داشته باشید. عدم آگاهی از این اطلاعات سبب می شود تا برای جبران کسری پول و شکست های تجاری با مشکلات سخت تری مواجه شویم و به دنبال آن مدت زمان "ریکاوری" یا همان بازیابی اقتصادی نیز افزایش خواهد یافت.

در مقابل اگر سرمایه های خود را در مسیر برنامه ریزی و کنترل هدفمند قرار دهیم و یا اصطلاحا پول خود را مدیریت کنیم ، به راحتی می توانیم برای موفقیت های مالی چشمگیر و کسب درآمد در آینده آماده شویم.در ارائه تعریفی ساده و روان از مدیریت پول می توان گفت: مدیریت پول اشراف کامل بر منابع کسب و بخش هائی است که  پول خود را در آنها هزینه  و یا سرمایه گذاری می کنیم،با توجه به این تعریف ساده "برنامه ریزی هدفمند" در  بحث مدیریت پول به عنوان یک فاکتور گزینه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار خواهد بود. اثرات مدیریت پول را می توان در قالب نکات ذیل مورد بررسی قرار داد: 

ادامه نوشته

روش‌هایی برای افزایش راندمان کاری


انسان های موفق همواره درصدد دستیابی به راهکارهایی موثر برای افزایش بازدهی و راندمان کاری خود هستند و در این راستا از تمامی امکانات ممکن بهره می برند. در دنیای مدرن امروز اینترنت شبکه های اجتماعی و وسایل نوین ارتباطی تماما در خدمت انسان قرار گرفته اند تا اثرات مثبتی را بر زندگی شخصی و شغلی موجب شوند.

در کنار  این پیشرفت های چشمگیر تکنیک های ساده ای  نيز  برای افزایش موفقیت و راندمان کاری وجود دارند که  رعایت آنها  تاثیرات محسوسی را درپی خواهد داشت. از این رو با بکارگیری تکنیکهای ساده و بی هزینه ای که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد ،می توانید راندمان کاری خود را افزایش دهید .

چرا کار می کنید؟
یکی از عواملی که می تواند نقش موثری را در افزایش راندمان کاری ایفا کند، مشخص کردن اهداف و دلایل برای فعالیت های شغلی است. حال هر اندازه که کار شما عادی و کسل کننده باشد، تعیین اهدافی مشخص می تواند باعث افزایش انگیزه کاري شما گردد. البته اغلب مردم دلیل پرداختن به شغل  را تامین خوراک و پوشاک اعضای خانواده شان عنوان می نمایند، اما دلایل بیشمار دیگری همچون تامین هزینه های سفرهای تفریحی، پرداخت وام، سرمایه گذاری در بخش های تجاری و اقتصادی و .... را نیز می توان درنظر گرفت. در نتیجه تعیین هدف و احساس موفقیت پس از دستیابی به آن ، نقش  مهمی  را در افزایش کیفیت و راندمان کاری شما به عهده دارد


ادامه نوشته

راه و رسم سرمایه‌گذاری موفق


هنگامی که قصد سرمایه گذاری در بازارهای مختلف و اتخاذ راهبردی مناسب در این حوزه را دارید، باید در ابتدا به ظرفیت های خود توجه کنیم. پشتوانه مالی و مدیریتی از جمله فاکتورهای لازم برای اتخاذ راهبردی مناسب در سرمایه گذاری به شمار می روند. بدین ترتیب می توان میزان کلی سود و خطرات احتمالی پیش رو در این مسیر را مورد ارزیابی قرار داده و سپس اقدام به سرمایه گذاری كرد.
 
در این میان موارد دیگری هم وجود دارند که می توانند بر روند سرمایه گذاری و اتخاذ راهبردهای مخصوص به آن تاثیر گذار باشند. در ادامه این مقاله اشاره کوتاهی به عوامل مذکور می نماییم.

هماهنگی اهداف و راهبرد اتخاذ شده
برای انجام یک سرمایه گذاری موفق باید اهداف خود را هماهنگ و در راستای راهبرد اتخاذ شده تعریف نمایید. توجه به  این نکته که تحقق اهداف مختلف به بازه های زمانی متفاوتی نیاز دارند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. اگر راهبردی که اتخاذ کرده اید در راستای انجام سرمایه گذاری های بلند مدت است، تعین اهدافی که در سرمایه گذاری های کوتاه مدت کاربرد دارند نمی تواند سود چندانی را برای شما به ارمغان بیاورد. البته عکس این مطلب نیز صادق است.


ادامه نوشته

راهبردهای جدید سرمایه گذاری در سال 1390


مازیار دانیالی - دنیای تجارت، سرمایه گذاری و فعالیت های مالی در سالی که گذشت با فراز و نشیب های فراوانی همراه بود.  سرمایه گذاران و شرکت های مختلف فعال در حوزه تجارت و اقتصاد بیش از پیش بر این نکته واقف گشتند که راهبردهای فعلی در این حوزه دیگر از کارایی و بازدهی لازم برخوردار نبوده و باید به  طور کامل مورد بازبینی و تغییر قرار بگیرند.
 
دلیل این امر نیز کاملا مشخص است؛ راهبردهای مذکور از هماهنگی لازم  با نیازها و خواسته های فعلی بازار برخوردار نبودند. به عنوان مثال استفاده از مجموعه اوراق بهادار و بسترهای مختلف سرمایه گذاری مانند سهام  و حضور در شرکت های سرمایه گذاری، خود به تنهایی دیگر ترکیب مناسبی برای فعالیت های مالی در دنیای اقتصاد امروز به حساب نمی آید.
 
در شرایط فعلی و با توجه به این امر که پیش بینی آنچه در آینده رخ خواهد داد؛ بسیار مشکل است،  اتخاذ راهبردی دقیق و حساب شده نه تنها برای سرمایه گذاران حرفه ای و مدیران شرکت های مختلف عاملی کلیدی به حساب می آید بلکه باعث می شود تا افراد عادی فعال در این حوزه نیز تمام توجه خود را معطوف به بخش یا شرکتی خاص ننمایند و به دنبال فرصت های جدید برای کسب درآمد و افزایش سرمایه باشند.
 

ادامه نوشته

درآمد بالقوه چیست؟


یکی از بهترین گزینه های ممکن برای تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری و همچنین ایجاد منبع درآمدی منظم و دائم، فعالیت در حوزه هایی است که می تواند سودی متوسط اما با خطرپذیری بسیار کم و تضمین شده را در اختیار شما قرار دهد. "منابع درآمدی بالقوه" یکی از مطرح ترین گزینه های موجود برای انجام این کار هستند.
 
به گزارش پول‌نیوز، اگر انسان صبور و دوراندیشی باشید، پس از گذشت چندین سال و افزایش پول سرمایه گذاری شده در این حوزه ، به جای آنکه سخت به کار بپردازید قادر به کاهش فشار کاری و انجام فعالیت های دیگر در زندگی خود خواهید بود. البته این روش، چندان مورد پسند سرمایه گذاران حرفه ای که به دنبال سودهای کلان در مدت زمانی مشخص هستند، نمی باشد.

تعریف درآمد بالقوه
درآمد بالقوه در واقع پولی است که بدون انجام فعالیت کاری سخت و طولانی مدت به دست می آید. میزان درآمد حاصل از این طریق در اکثر مواقع دائمی ودر مقایسه با حوزه های دیگر سرمایه گذاری کمتر است. بگذارید در اینجا به ذکر چند نمونه برای  روشن تر شدن مفهوم درآمد بالقوه بپردازیم.
 
حق امتیاز انتشار کتاب، آلبوم موسیقی و یا فعالیت های هنری دیگر، سود سالیانه سهام و یا سود انواع حساب های سپرده گذاری بانک می توانند جز "منابع درآمدی بالقوه" محسوب شوند .  به طور قطع مثال های ذکر شده نمونه های آشنایی برای شما بوده و مفهوم درآمد بالقوه را کاملا درک کرده اید.


ادامه نوشته

باتری تیسفون افتخار امپراتوران اشکانی


در سال ۱۳۳۰ خورشیدی، باستان شناس آلمانی ویلهلم کونیک و همکارانش در نزدیکی تیسفون ابزارهایی از دوران اشکانیان را یافتند.
پس از بررسی معلوم شد که این ابزارها پیل‌های الکتریکی هستند که به دست ایرانیان در دوران اشکانیان ساخته شده و به کار برده می‌شده‌اند.
 او این پیل‌های تیسفون را Bagdad Battery نامید.

اکتشاف این اختراع ایرانیان به اندازه‌ای تعجب و شگفتی جهانیان را بر انگیخت که حتی برخی از دانشمندان اروپایی و امریکایی این اختراع ایرانیان را به موجودات فضایی و ساکنان فراهوشمند سیارات دیگر که با بشقاب‌های پرنده و کشتی‌های فضایی به زمین آمده‌ بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانش اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی دانستند.
 برای ایشان پذیرفتنی نبود که ایرانیان ۱۵۰۰ سال پیش از گالوای ایتالیایی(۱۷۸۶ میلادی) پیل الکتریکی را اختراع نموده باشند.


ادامه نوشته

ابعاد مهندسی مجدد درسازمان     


از آنجا که نظریه مهندسی مجدد، نظریه نسبتاً جدیدی برای بهبود کسب و کار است، روشها و رویکردهای آن همچنان در حال توسعه است. در ضمن از آنجا که کاربرد مفاهیم مهندسی مجدد می تواند فرم های مختلفی به خود بگیرد، متدولوژی های آن نیز از یکدیگر متمایزند، زیرا تاکید روی برخی فاکتورها از یک پروژه مهندسی مجدد تا پروژه دیگر فرق خواهد داشت .
رویکردها و متدولوژی های متفاوتی توسط محققان برای مهندسی مجدد ارائه شده است که می توان دسته بندیهای مختلفی برای آنها در نظر گرفت .
یک روش برای دسته بندی پروژه های مهندسی مجدد، چگونگی تاکید و تمرکز آنها روی فاکتورهایی از قبیل فناوری اطلاعات، استراتژی، مدیریت کیفیت، عملیات و منابع انسانی است .
یک روش دیگر، چگونگی نگرش متدولوژی ها به ماهیت ابداعی مهندسی مجدد و ذاتی بودن آن است. به عنوان مثال، هامر و چمپی درجه وابستگی مهندسی مجدد، به خلاقیت، ابداع و تفکر نو را بسیار بیشتر از وابستگی به تجربیات جاری و گذشته می دانند، چنانکه معتقدند برای مهندسی مجدد، سازمان می بایست با یک صفحه سفید آغازی دوباره داشته باشد. با چنین نگاهی تعریف یک رویکرد ساخت یافته برای مهندسی مجدد غیرممکن است. از طرف دیگر افرادی چون داونپورت، شورت، هاریسون و فیوری اعتقاد به تعریف چارچوبی مشخص برای مهندسی مجدد هستند و استفـاده از تجربیات در مهندسی مجدد را لازم دانسته و معتقدند برای انجام پروژه مهندسی مجدد، ارائه طرحها و برنامه های کاری به همراه آموزش و انگیزش افراد الزامی است. در این بخش تلاش می شود تا بعضی متدولوژی های ساخت یافته، به طور خلاصه شرح داده شود . به طور کلی، متدولوژی، مجموعه ای سازمان یافته از روشها، تکنیک ها و ابزارهاست که به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، توسعه یافته است .
برای اجرای مهندسی مجدد نیز متدولوژی های ساخت یافته بسیاری پیشنهاد شده است که اغلب آنها اجزاء مشترکی داشته و اجرای مهندسی مجدد را به عنوان پروژه ای که در سازمان از بالا به پایین تعریف می شود، نشان می دهند. برخی متدولوژی های معروف مهندسی مجدد عبارتند از :

ادامه نوشته

موارد مهم ادعاهای قراردادی پیمانکاران  


اشتباهات در اسناد و پیشنهاد مناقصه
وقوع اشتباهات در تهیه و تنظیم اسناد و همچنین پیشنهاد مناقصه یک موضوع نسبتا عادی است . اشتباه و خطا می تواند به شکلهای مختلف روی دهد . اشتباهات معمول ، شامل مواردی مانند خطای محاسباتی یا نوشتاری ، محذوف شدن بعضی ردیف ها ، فرضیات اشتباه ، درک متفاوت یا نادرست از مفاهیم و مطالب یا تفسیر دوگانه است .
سایر انواع خطاها مربوط به دیدگاه پیمانکار در تنظیم و ارائه پیشنهاد مناقصه است .این اشتباهات شامل برآورد همراه با خطا در باره مدت اتمام پروژه یا نیروی انسانی یا مواد و مصالح و تجهیزات می شود .
اشتباهات به دلیل صرفا" نادیده گرفتن حقایق یا موارد قانونی یا نیازهای اصلی قرارداد ، در حالت عادی ممری برای خلاصی از عواقب قانونی نخواهد بود . در مواردی که حیله ، اغفال ، غبن فاحش اتفاق افتاده باشد ، خلاصی از عواقب چنین اشتباهاتی در اکثر کشورها ، بسیار دشوار است.
در اغلب موارد، فرار از عواقب اشتباه در ارائه پیشنهاد مناقصه ، تقریبا" غیر ممکن است. در بعضی موارد ممکن است پیمانکاری که اشتباه فاحش کرده است درخواست تجدید مناقصه کند که از دیدگاه قانونی پذیرفته نخواهد شد. ولی در صورتی که کارفرما یا صاحب کار به این امر رضایت دهد ، شاید برای پیمانکار راهی برای جبران خطا باز شود.
به محض اینکه اشتباه در مناقصه مشخص شد، از دیدگاه پیمانکاری بایستی فوری این اشتباه به کارفرما به هر وسیله ممکن اطلاع داده و درخواست شود که مناقصه تجدید و ضمانتنامه شرکت در مناقصه باطل شود .
در محاکم داوری یا دادگستری ، بی‌اطلاعی طرفین از مفاد اسناد مناقصه (‌آگاهی نداشتن از بعضی حقایق ) موجب خلاصی از تعهدات قراردادی نخواهد بود . بی اطلاعی طرفین از حقایق ، معادل اشتباه طرفین در باره اسناد مناقصه در نظر گرفته نمی شود .


ادامه نوشته

مدیریت بر مبنای فعالیت نشانه‌گیری به سمت علتها   


اگر چه عبارت «این دنیای کوچکی است»مدت مدیدی است که به کار برده می‌شود، ولی این عبارت به طور خلاصه در محیط تجاری امروز تبلور می یابد. امروزه بازار، واقعاٌ یک بازار جهانی است. شرکتها و مؤسساتی که در یک شهر یا یک کشور مشخص فعالیت می کنند، همان گونه که احتمالاً رقبایی در شهر یا کشور محل فعالیت خود دارند با رقبایی درسایر کشورها نیز روبرو هستند. رقابت شدید جهانی شرکتها را ناچار می سازد که به خاطر دست‌یابی به کیفیت بالای محصول با هزینه پایین بیش از گذشته تلاش کنند.
رقابت جهانی یکی از عوامل عمده مؤثر بر واحدهای اقتصادی ظرف سی سال گذشته بوده است. به طور مثال در سال 1960تقریباً تمامی خودروها و تلویزیون‌هایی که در آمریکا توسط مردم خریداری می شد ساخت آمریکا بود. سازندگان این محصولات نیازی نداشتند که نگران رقابت با تولیدکنندگان این گونه محصولات در کشورهای دیگر باشند. اما امروزه اکثر تلویزیون‌ها و بسیاری از خودروهای خریداری شده در این کشور از خارج وارد می شود.در بسیاری از موارد قطعات این محصولات در کشورهای بسیار گوناگونی ساخته می شود. با کاهش حقوق و عوارض گمرکی و سودهای بازرگانی، واحدهای انتفاعی ناگزیرند تمامی تولیدکنندگان محصولات مشابه در سطح جهان را به عنوان رقیب و کلیه خریداران در کشورهای مختلف را به عنوان مشتری نگاه می کنند.
مشتریان انتظارات مختلفی از حالات و کیفیت قابل اعتماد به محصول دارند.آنها بهای تمام شده ، زمان و چگونگی تحویل محصول یا خدمتشان را در نظر می گیرند.برای راضی نگه داشتن مشتریان و رقابت با سایر تولیدکنندگان باید به صورت همزمان روی سه بعد کیفیت ، هزینه و زمان رقابت کرد.این سه عنصر یک مثلث استراتژیک را تشکیل می دهند.


ادامه نوشته

مصاحبه ساخت یافته    


شرکت Kenexa یک پیشتاز در ایجاد نرم افزارهای یکپارچه، ارائه خدمات اختصاصی و فرایند برونسپاری است که به سازمانها برای اجرای فرایند استخدام و نگهداشت کاراتر کمک می کند. راهکارهای کشف استعدادها و مدیریت عملکرد بر اساس تجربه 20 ساله شرکت بوده که به مشتریان برای بهینه کردن عملکرد دپارتمان منابع انسانی و کل سازمان یاری می رساند. به کارگیری این راهکارها توسط مشتریان، سبب بهبود برنامه های کشف استعدادها، افزایش کارایی و نگهداشت کارکنان، کاهش هزینه ها ، بهبود تصمیم‌گیری‌های مدیریتی، بر اساس تجزیه و خلاصه سازی استانداردهای کلیدی حوزه منابع انسانی و مرتبط با عملکرد کارکنان، شده است.

مشاغل مختلف ، به شایستگی های متفاوتی نیاز دارند . هدف از مصاحبه ساخت یافته رفتار محور ، کمک به سازمان برای استخدام و ارتقای افرادی است که در شغلشان موفق خواهند بود. شایستگی‌ها دارای اهمیت می باشند، زیرا برای بهبود عملکرد ( در هر دو جنبه فردی و سازمانی‌) از سه راه: انتخاب ، بازخور و توسعه می توانند به کار گرفته شوند.

ادامه نوشته

اشتباهات رايج در تبليغات     


بارها مشاهده شده مدیران شرکت‌ها و کارگزاران تبلیغات با وجود صرف هزینه‌های گزاف در بخش معرفی و تبلیغات، از عدم بازدهی مناسب و نتایج غیرسودمند حرکت‌های تبلیغاتی خود ناراضی هستند. در این‌جا سعی داریم با هدف افزایش بازده سیاست‌های تبلیغاتی به اختصار فهرست ۱۰ اشتباه اصلی را که باید از ارتکاب آن‌ها خودداری کرد مورد بررسی قرار دهیم.
۱-تلاش برای دستیابی به هدف‌های لحظه‌ای و خشنودی‌های مقطعی
عموما آن دسته از آگهی‌های تبلیغاتی که بر پایهء سیاست‌های زودگذر و با هدف واکنش فوری از سوی مردم تنظیم و به مورد اجرا در می‌آید به همان نسبت نیز به محض انقضای دورهء معین در طرح پیشنهادی به سرعت به فراموشی سپرده می‌شوند. این واقعیتی است که بعضی مدیران شرکت‌ها و مجریان تبلیغات به جای صرف زمان مناسب و کافی جهت انتشار موارد تبلیغاتی خود و به دست آوردن بازده مناسب سعی دارند با فوریت هر چه تمام‌تر و در کم‌ترین زمان ممکن به حد مطلوبی از بازدهی نایل شوند. در صورتی که معمولا افق دید و سطح نیازها و انتظارات کارگزاران تبلیغات با آنچه در ذهن مشتری می‌گذرد متفاوت است.

ادامه نوشته

ده اشتباه موثر در کاهش سود


به عنوان یک مربی و مشاور فروش و بازاریابی، در تجربه حرفه­ای خود این فرصت را داشته­ام که با تعدادی از صاحبان کسب و کارهای کوچک در موضوعات مختلف مربوط به فروش و بازاریابی کار کنم. صاحبانی که تلاش می­کنند تا کسب و کارشان را شناور نگه دارند و علی رغم تلاش های فراوان، نمی توانند کسب و کار خودرا بخوبی رونق بخشند. اشتباهات متداول آنها عبارتند از:

- اشتباه شماره 1: بازاریابی نامناسب. هنگامی که شما تصمیم به راه­ا ندازی یک کسب و کار می­ گیرید به همان اندازه نیز به بازاریابی و فروش محصولات و خدمات آن فکر کنید. اگر چه غیر ممکن نیست، اما شروع یک کسب و کار بدون بازاریابی هماهنگ دشوار است.

راه­ حل: در هر زمان ­به فکر بازاریابی محصولاتتان باشید.

ادامه نوشته

حکایت : تفکر کاتاليزري و منشوري


پادشاهي از وزيرش خداپرستش پرستش پرسيد:
    بگو خداوندي که تو مي پرستي چه مي خورد، چه ميپوشد و چه کار مي کند؟ اگر تا
      فردا جوابم نگويي عزل مي گردي. وزير سر در گريبان به خانه رفت. وي را غلامي بود
      که وقتي او را در اين حال ديد پرسيد که او را چه شده؟ و او حکايت بازگو کرد.
      غلام خنديد و گفت: اي وزير عزيز اين سوال که جوابي آسان دارد!وزير با تعجب گفت
      : يعني تو آن ميداني؟ پس برايم بازگو؛
      
      اول آنکه خدا چه ميخورد؟ غم بندگانش را، که مي فرمايد من شما را براي بهشت و
      قرب خود آفريدم. چرا دوزخ را برمي گزينيد؟- آفرين غلام دانا. -
      
      خدا چه ميپوشد؟- رازها و گناه هاي بندگانش را- مرحبا اي غلام.
      
      وزير که ذوق زده شده بود سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به
      پادشاه بازگو کرد ولي باز در سوال سوم درماند، رخصتي گرفت و شتابان به جانب
      غلام باز رفت و سومين را پرسيد.


ادامه نوشته

نـــــــور


تمام تاریکی های جهان نمیتوانند بر  نور شمعی کوچک  غلبه کنند.


پنگان

درس های اجتماعی زلزله ژاپن


در ژاپن اتفاقي بسيار مهيب و مصيبتي وحشتناك اتفاق ميافتد و ميليارد ها دلار خسارات و هزاران نفر كشته و زخمي ميدهد،اما واكنش و رفتار عمومي به اين فاجعه در جامعه ژاپن بسيار درس اموز و در واقع يك كلاس آموزشي عملي رفتارهاي انساني در برابر دنيا قرار ميگيرد.


 ده نکته یادگرفتنی از ژاپن:
        
1) آرامش
حتی یک مورد سوگواری شدید یا زدن به سروصورت دیده نشد. میزان تاثر و اندوه بطور خود بخود بالا رفته بود. 
 
2) وقار
صفوف منظم برای آب و غذا. بدون هیچ حرف زننده یا رفتار خشن.
        
3) توانمندی
بعنوان نمونه معماری باورنکردنی بطوریکه ساختمانها به طرفین پیچ و تاب میخوردند ولی فرو نمی ریختند.   

ادامه نوشته

آنچه نمی‌دانید عصبی‌تان می‌کند


هفتاد و شش سال پیش، فرانکلین روزولت زمانی که بر سکوی مراسم سخنرانی افتتاحیه ریاست جمهوری ایستاد به ملت یادآور شد که مشکلات اخیر «به لطف خدا فقط مسائل مادی است.» او در بحبوحه رکود اقتصادی به آمریکایی‌ها اصرار ورزید به یاد داشته باشند که «خوشبختی فقط در داشتن پول خلاصه نمی‌شود» و تشخیص دهند «ثروت مادی را ملاک موفقیت دانستن به کلی نادرست است.»
او ادعا کرد «تنها چیزی که باید از آن ترسید خود ترس است.»

به مرور زمان آشکار شد که آمریکایی‌ها چیزهای زیادی برای ترسیدن دارند و باور بی‌آزارشان در این باره که با پول می‌توان خوشبختی خرید کاملا درست بود. روانشناسان و اقتصاددان اکنون می‌دانند که اگر چه آدم‌های بسیار پولدار خوشحالتر از پولدارها نیستند، در مورد 99 درصد دیگر آدم‌ها، خوشحالی با داشتن چند چیز جالب مثل خورد و خوراک، سرپناه و امنیت به شدت افزایش می‌یابد. آنهایی که فکر می‌کنند مادیات اهمیتی ندارد احتمال می‌رود که هرگز در صف خرید نان نایستاده باشند.
پول مهم است و امروزه بیشتر آمریکایی‌ها مقدار پول کمتری نسبت به چند سال پیش دارند، به طوری که تعجبی ندارد اگر نتایج نظرسنجی‌های به دست آمده از «شاخص بهروزی و تندرستی گالوپ» نشان دهد که آمریکایی کمتر لبخند می‌زنند و نگران‌تر از گذشته هستند و شاد بودنشان کاهش یافته و ناراحت بودنشان بالا رفته است، که کمتر خوابشان می‌برد و بیشتر سیگار می‌کشند و اینکه بحران اقتصادی همچنان ادامه دارد.
آینده نامطمئن باعث می‌شود تا انسان‌ها در وضعیت ناراحت‌کننده‌ای گیر بیفتند و مستاصل شوند به طوری که هیچ کاری به جز انتظار کشیدن نداشته باشند.


ادامه نوشته

رهبري سازماني


 کار گروهي و يک روياي مشترک

  رهبران عالي به اصطلاح «ما» به جاي «من» مي انديشند. زماني که يک تيم موفقيت کسب مي کند، همه اعضاي آن سزاوار کسب اعتبار هستند و همه اعضاي يک تيم مي بايست در پذيرش مسووليت شکست هم سهيم باشند. اين رويکرد راه مناسبي است براي نفع بردن از کارمندان در پذيرش مسووليت تصميمات سخت. کارمندان مي بايست بدانند که بقا و موفقيت سازمان به همان ميزاني که به مجريان ارشد بستگي دارد، به آنان نيز وابسته است. مديريت مي تواند مسووليت افراد را به عهده بگيرد، در حالي که رهبري نمي تواند. رهبران برتر اطرافشان را با افرادي توانا احاطه کرده اند که مي توانند روندها و وظايفي که براي يک تجارت موفقيت آميز ضروري است را نظارت و مديريت کنند. رهبران مي فهمند که متحد کردن مردم با صدور دستورالعمل آنچه مي بايست انجام شود، متفاوت است. رهبران بايد بر يک تصوير بزرگ تر متمرکز شوند و افراد سازمان را مطمئن سازند که همگي در يک روياي مشترک سهيم اند. اين مسووليت نمي تواند به ديگران منتقل شود، زيرا آن رويا مي بايست از سطح بالاي سازمان نشات بگيرد. بعضي اين مساله را بزرگ ترين مشخصه يک رهبر خوب مطرح مي نمايند. رهبران مي بايست از احاطه شدن توسط افراد «بله قربان گو» پرهيز نمايند و بر صداقت زيردستانشان تاکيد ورزند. اين مساله رهبران را توانا مي سازد که از مشکلات بزرگ تر، قبل از وقوع، جلوگيري نمايند و از آنان سبقت بگيرند. مناظره و مباحثه آزاد مي تواند باعث تصميم گيري بهتر و احساس مسووليت شود.
   
  آيا رهبري مي تواند آموخته شود؟

ادامه نوشته

جهاد اقتصادی” و راهکارهای تحقق آن


چرا جهاد اقتصادی؟
در سنواتی شاهد بودیم که بعضی اقتصاد را نفی می‌کردند، درحالی‌که اقتصاد به‌عنوان اصل اولیه و زیربنای بسیاری دیگر از عوامل محیط کلان در کشورهای توسعه‌یافته مطرح بوده است.
به نظر می‌رسد تمام کسانی که از اقتصاد فعلی ایران تحلیل مثبت یا منفی دارند، در یک نقطه اشتراک نظر دارند و آن عبارت است از اینکه تاکنون از تمام ظرفیتهای اقتصاد ملی و تولید ملی استفاده نشده است و هنوز متغیرهای اقتصادی در ظرفیتهایی که باید باشند قرار نگرفته‌اند و به همین جهت است که باید جهاد عظیمی در شناسایی موانع اقتصادی کشور صورت گیرد.
ما به یک جهاد فراگیر در تمامی عرصه‌های اقتصادی به‌منظور آسیب‌شناسی و مانع‌شناسی نیاز داریم تا بتوانیم برای رفع این موانع اقدام کنیم.

جهاد اقتصادی چه بخشی را هدف قرار می‌دهد؟
به‌طور قطع و یقین جهاد اقتصادی مختص بخش خصوصی است، زیرا این بنگاههای اقتصادی بخش خصوصی هستند که عامل توسعه‌یافتگی کشور خواهند بود. در ضمن بر اساس سیاستهای اصل ۴۴، فعالیتهای اقتصادی دولت محدود شده است و شایسته است که دولت به‌جای عامل بودن، در راستای بسترساز بودن و ناظر بودن و تسهیل‌سازی برای فعالیت هرچه روانتر بخش خصوصی عمل کند.
پس جهاد اقتصادی برای تحقق اهداف اصل ۴۴ قانون اساسی ضروری است.


ادامه نوشته

هشت باور


هشت باور

باور 1:
ديگران رو با اسم صدا كن. شيرين ترين آهنگ براي گوشهاي
هركسي صداي اسم خودشه

باور 2:
اگر كسي رو بدون لبخند مي بيني، يكي از لبخندهاي
خودت رو بهشون بده

باور 3:
يادبگير كه اول درك كني و بعد درك بشي.

باور 4:
قدرت يك تماس، يك لبخند، يك كلمه خوب، يك گوش شنوا،
يك تعريف و خوش آمد حقيقي، يا  توجه كوچك را دست كم نگير.
همه آنها پتانسيل متحول کردن يك زندگي رو دارند.

باور 5:
زندگي تمام ميشه وقتي آرزوهات رو متوقف مي كني
اميد تمام ميشه وقتي باورهات رو متوقف ميكني
عشق تمام ميشه وقتي مراقبت رو متوقف ميكني
دوستي تمام ميشه وقتي اشتراكات رو متوقف ميكني

باور 6:
هر لحظه، هر موقعيت،
هر موضوع و هر نگراني اي يك جنبه مثبت داره
اون رو پيدا كن و بيار تو زندگيت ...

باور 7:
حقيقتاً به مردم علاقه داشته باش
اگر تلاش كني، مي توني هر كسي رو دوست داشته باشي، و
همه تو رو دوست خواهند داشت...

باور 8:
وقتي تو يك آرزو رو پيدا مي كني بذارش توي قلبت
هرگز اجازه نده بره
چون آرزوها دانه هاي ريزي هستند
 كه فرداهاي زيبا رو بارور مي كنند

با تشکر از گروه اینترنتی متد


مديريت بحران در رفتار  پيامبر اكرم(ص)


مديريت بحران:
«مديريت بحران»، فرآيندي است كه طي آن، مدير براي دستيابي به اهداف سازمان با توجه به مقتضيات پيش آمدة زماني و مكاني و با هزينه اي قابل قبول به كنترل و ساماندهي اوضاع مي پردازد.
اصلي ترين شاخصة تفاوت بين بحرانها و مديريت بر آنها، در شيوة اتخاذي براي كنترل بحران خلاصه مي شود. هر چقدر در ايجاد موانع پيشگيرندة از بحرانها و كنترل بر آنها توفيق حاصل شود، به همان نسبت، مديريت بحران نيز موفق خواهد بود. پنج مورد اساسي در كنترل بحرانها عبارتند از:2
1.كنترل بحران به مديريت قوي داراي اعتماد به نفس بالا نياز دارد.
2. هر بحران، راه حل خاص خود را با توجه به شرايط و مقتضيات مربوط مي طلبد.
3. كنترل اطلاعات، بسيار ضروري است.
4. زمان بندي دقيق، لازم است.
5. گروه بررسي بحران مي تواند در كنترل آن راهگشا و مؤثر باشد.


ادامه نوشته

درس های زندگی


از زشت رویی پرسیدند:"آن وقت که جمال پخش می کردند، کجابودی؟" پاسخ داد:"درصف کمال."
***
آن چه که با پول می خری، رفع مشکل نیست، پرداخت هزینه است.
***
رفیق پابرهنه ها باش، چرا که ریگی به کفش شان نیست.
***
با تمام فقرعشق را گدایی نکن و با تمام ثروت خریدار عشق مباش.
***
هرکس ساز خودش را می زند. این تو هستی که نباید به ساز کسی برقصی.
***
مردی که کوه را برداشت، کسی بود که با جمع آوری سنگریزه ها شروع کرد.
***
معنای شجاعت: بترس وبلرز وبااین همه، قدمی بردار.


ادامه نوشته

حسابداری و حسابرسی در ایران باستان


لوحهای دیوانی تخت‌جمشید
در لوحهای فراوان گلی که از قسمت خزانه تخت‌جمشید به‌دست آمده است (و با کمال تاسف همه آنها از ایران خارج و به‌ویژه به امریکا برده شده)، روشن می‌‌شود که در زمان حکومت هخامنشیان سازمان اداری گسترده و منظمی وجود داشته که به همه زمینه‌‌های اقتصادی و اجتماعی کشور رسیدگی می‌‌کرده است. صورت کارگاه‌‌های خیاطی و فرشبا‌فی و مبل‌‌سازی و میزان محصول کشتزارها، دامداری‌‌ها و سهم ماهانه هر یک از کسانی که به کار مشغول بوده‌‌اند و دهها حساب دیگر در مرکز استانها نگهداری می‌‌شده است (شهریاری، ۱۳۸۰). الواح و اسناد پرسپولیس جنبه داستانی و روایتی ندارد، بلکه واقعیت عینی در این اسناد به وضوح مشخص است. عمده این اسناد، به دو بخش تقسیم می‌شود:
۱- «الواح استحکامات» (قلعه)، مربوط به عملیات گرداوری، انبارداری و توزیع مواد غذایی و آذوقه است.استفاده‌کنندگان از این مواد عبارت بوده‌‌اند از شاه و خانواده او، صاحب منصبان رتبه دیوانی (سازمان اداری)، «کاهنان» (یا خدمتگذاران دینی)، چارپایان و به‌خصوص کارگرانی که در دبیرخانه‌‌ها و تاسیسات کشاورزی روستاها و کارگاه‌‌های تبدیل مواد پرسپولیس کار می‌‌کردند. این الواح در یک زنجیر دراز تحویل جیره‌‌های غذایی به افراد و گروه‌‌هایی که از نقطه‌‌ای به نقطه دیگر امپراطوری سفر می‌کردند، ثبت شده است. در سه مجموعه دیگر از الواح، نامه‌‌ها، یاداشتهای روزانه و صورتحساب انبارها نوشته شده است.
۲- «الواح خزانه»، مربوط به واریز جیره به صنعتکارانی است که در کارگاههای دوران داریوش و خشایارشا و اردشیر اول کار می‌‌کرده‌‌اند. در سالهای ۴۹۴-۴۹۳ قبل از میلاد، بخشی از جیره آنها به صورت پول و نه به‌شکل محصولات غذایی، به آنها پرداخت می‌‌گردید (کریم آبادی ، ۱۳۸۵).
محتوا و مضمون لوحهای تخت‌جمشید این باور را پیش روی قرار می‌‌دهد که «اسناد داخلی و حسابداری» کارکنان تخت‌جمشید، در واقع یک بایگانی اداری بوده است. شکل ظاهری این لوحها تقریبا به اندازه «یک کف دست» است و بر روی گل خام نوشته و نگهداری می‌شده‌‌اند. هر لوح در چند نسخه نوشته می‌‌شده تا برای بایگانی ادارات دیگر به شهرهای مورد نیاز ارسال شوند. یک نسخه نیز در تخت جمشید نگهداری می‌‌شد. ایرانیان در ساختن انوع «مُهر» نیز خبره بوده‌‌اند. این اسناد به دقت طبقه‌‌بندی و بایگانی و رونوشتی از آن به نواحی و شهرها فرستاده می‌‌شده است (Tarikhema.ir).


ادامه نوشته

ريشه يابي تفكر و برنامه ريزي استراتژيك


ديدن استراتژي به عنوان فرايندي پويا، خلاقانه، پاسخگو و غالباً شهودي و در چارچوبي از محيط بسيار غير قابل پيش‌بيني، با مفهوم تفكر استراتژيك، سازگاري و تطابق زيادي دارد. مينزبرگ معتقد است: برنامه ريزي و تفكر استراتژيك در بر گيرنده دو فرايند فكري مجزا هستند: برنامه‌ريزي استراتژيك با تجزيه و تحليل، ايجاد و رسمي كردن سيستم ها و رويه ها در ارتباط است و تفكر استراتژيك نيز شامل تركيب يا تلفيق، تقويت شهود و تفكر خلاق و نوآورانه در تمام سطوح سازمان است (مينزبرگ،1994،هيراكليوس،1998). همچنين آيزنهارت و براون (1998) معتقدند: در حالي كه به طور سنتي، استراتژي در ارتباط با ايجاد موقعيتي قابل دفاع در بلند مدت يا ايجاد مزيت رقابتي پايدار بوده است، امروزه استراتژي بايد بر تطابق و بهبود مستمر تمركز كند و به طور مستمر به شيوه اي تغيير و تكامل يابد كه رقبا را متعجب و سر درگم سازد. (آيزنهارت و براون،1998،ص.787). باوجود محيط غير قابل پيش بيني و به شدت پيچيده و رقابتي، ظرفيت تفكر استراتژيك خلاقانه و واگرا در سطوح چندگانه سازماني، به عنوان هسته مركزي خلق و حفظ مزيت رقابتي، به حساب مي آيد (ليدكا،1998،ص32).
بر اساس پژوهشهاي ليدكا در مورد تفكر استراتژيك در سال 1998، پنج ويژگي اصلي و برجسته تفكر استراتژيك را شناسايي كرد:
1. تفكر استراتژيك نمايانگر يك سيستم يا ديد كل گرا است كه نشان مي دهد چگونه بخشهاي مختلف سازمان بر يكديگر با وجود محيط هاي متفاوت، تاثير مي‌گذارند.
2. تفكر استراتژيك متضمن تمركز بر مقصد است. بر خلاف رويكرد برنامه‌ريزي استراتژيك سنتي كه بر ايجاد و خلق تناسب و هماهنگي بين منابع موجود و فرصتهاي در حال ظهور، تاكيد مي كند، تفكر استراتژيك، به عمد بر ايجاد عدم تناسب و ناهماهنگي اساسي بين آنها تمركز مي كند.
3. تفكر استراتژيك شامل تفكر بهنگام است. متفكران استراتژيك رابطه بين گذشته، حال و آينده را درك مي كنند.
4. تفكر استراتژيك فرضيه مدار است. خلق فرضيه و آزمون آن مركز فعاليت‌هاي تفكر استراتژيك هستند. با پرسيدن اين پرسش خلاقانه: چه مي شود اگر؟ و در پي آن پرسيدن اينكه: اگر...سپس...؟ تفكر استراتژيك، پلي بين دوگانگي تحليل-شهود مي زند كه مينزبرگ در تعريف خود از تفكر استراتژيك به عنوان تركيب و طرح‌ريزي و تحليل، به آن اشاره مي كند.
5. تفكر استراتژيك مستلزم ظرفيتي است كه به گونه‌اي هوشمندانه فرصت طلب باشد و فرصتهاي در حال ظهور جديد را تشخيص دهد.
از اين رو توانايي تفكر به صورت استراتژيك، بْعد ديگري را به فرايند تدوين استراتژي مي‌افزايد. بنابراين تفكر و برنامه‌ريزي استراتژيك فرايندهاي فكري مجزا، اما با هم مرتبط و مكمل هستند(هيراكليوس،1998،ص.482) كه بايد يكديگر را به منظور مديريت اثربخش استراتژيك، حفظ و پشتيباني كنند. هيراكليوس(1998،ص.485) بر اين باور است كه: استراتژي‌هاي خلاقانه و نوآورانه كه از تفكر استراتژيك مي جوشند هنوز هم بايد از راه تفكر تحليلي و همگرا، عملياتي شوند( برنامه ريزي استراتژيك). نمودار (1 ) فرايند هاي فكري مجزا، اما مكمل تفكر و برنامه ريزي استراتژيك را نشان مي دهد.


ادامه نوشته

راههاي طلايي براي مديريت زمان


1. لازمه‌ي و شرط اصلي مديريت زمان اين است كه شما هدف‌هاي اصلي زندگي خانوادگي و شخصي خود را مشخص كنيد و بهترين روش اين است كه هدف‌تان را بنويسيد و در اين امر برنامه‌ريزي، دقت و تلاش زيادي را به خرج دهيد تا بتوانيد به اهداف خود نايل شويد چون اگر يكي از عامل‌هاي گفته شده نباشد در راه سر در گم خواهيد شد.
2 . رسيدن به هر هدفي حتي خيلي كوچك نياز به زمان مناسب دارد و به تدريج صورت مي‌گيرد، اگر تلاش لازم را انجام مي‌دهيد ولي به نتيجه‌اي كه مي‌خواهيد نمي‌رسيد، ناراحت و نگران نشويد به تلاش خود ادامه دهيد. تلاش‌هاي ما همانند مثال يك درخت و باغبان آن است. ما باغبان و تلاش‌هايمان مانند يك درخت است. باغبان درخت خود را آبياري مي‌كند، مواظب آن است تا در فصل مناسب از ميوه‌هاي درختش استفاده كند و انتظارات خود را براي فصل تابستان نگه مي‌دارد و اين اميد را ندارد كه درختش در فصل زمستان به او ميوه بدهد. پس شما هم تلاش خود را بكنيد اما منتظر باشيد تا زمان باروري درختتان فرا برسد.
3. رسيدن به هر هدف نيازمند انجام چندين فعاليت كوچكتر است. شما بايد چندين قدم كوچكتر را برداريد تا به اهداف بالاتري برسيد. تلاش مي‌كنيم ريز..ريز همانند ابر كه همه مي‌دانيم ابر حاصل تلاش قطره قطره‌هاي اب است تا تبديل به ابري پربار مي‌شود. پس يادمان باشد براي پر بار شدن ابر بايد از قطره قطره‌هاي اب شروع كنيم.


ادامه نوشته

مباني مشاوره مديريت


مشاوره مديريت، يك خدمت از جنس راهنمايي و توصيه است كه به مشتريان كمك مي‌كند تا مسائل مديريتي و فرصت‌هاي خود را شناسايي و تحليل كنند. مشاوران مديريت باتوجه به شرايط مشتريان راه‌حلهايي را توصيه و يا فعاليت‌هايي را پيشنهاد مي‌كنند و پس از آن در صورت تمايل كارفرما، در پياده‌سازي آنها نيز همراهي دارند. يك مشاور مدير موفق، منابع و تجربه‌هايي را براي شركت به همراه مي‌آورد كه تيم مديريت داخلي آن شركت، آنها را در اختيار ندارد، بنابراين نمي‌تواند تغييرات واقعي در كسب و كار ايجاد كنيم. اگر بخواهيم مشاوره مديريت را به‌گونه‌اي خلاصه در چند جمله تعريف كنيم، مي‌توان گفت كه، مشاوره مديريت:
_ ارائه روش‌ها و رويه‌هاي كاربردي در صنعت يا كسب و كار به شركتها توسط يك متخصص است.
_ خدمتي است كه به ارائه توصيه‌هايي به گردانندگان كسب و كار در صنايع مختلف مي‌پردازد.
_ كمك به شركت‌ها براي تجزيه و تحليل و توسعه سودمندي عمليات كسب و كار و استراتژي‌ها است.
_ خدمتي است كه به كارآفرينان و مديران كسب و كار، راهنماييهاي لازم را براي مديريت كسب و كار ارائه مي‌كند.
_ حرفه‌اي است كه به رهبران شركتها، دولتها، سازمانها و مراكز غير انتفاعي خدمات توصيه‌اي و مشاوره‌‌اي ارائه مي‌دهد.
دوستداران حرفه مشاوره مديريت، آن را به اين شكل تعريف كرده‌اند: وقتي كسي از شما نشاني مكاني را مي‌پرسد و شما به او مي‌گوييد كه دو ايستگاه پيش از شما پياده شود، يك خدمت مشاوره‌اي ارائه كرده‌ايد_ همچنين وقتي كه شما كنترل مستقيم بر افراد نداريد و با اين حال از آنها مي خواهيد كه به توصيه هاي شما عمل كنند، با يك مسئله دشوار مشاوره اي روبه‌رو شده‌ايد.


ادامه نوشته

چالش ها و مزاياي نيروهاي جوان کار


در اينجا 10 توصيه که به نسل هاي قديمي کمک مي کند تا ارتباط موثرتري با جوان تر ها در محيط هاي کاري داشته باشند ارائه مي گردد.

   1.بپذيريد که عامل مهم در مديريت هر رابطه اي ،  درک ديدگاه ساير افراد است. اگر مافوق شما خيلي جوان است  بهتر است شما نيز رويکردهاي متفاوتي در برخورد با امور داشته باشيد.
براي درک بيشتر او، رفتارش را به دقت زير نظر داشته باشيد و دريابيد که چه موضوعاتي بر روش مديرتي او اثر گذار است و چگونه مي توانيد اين روش را بهبود ببخشيد.

   2.حتي الامکان رفتار روساي  قبلي خود را با رفتار  رئيس جوان فعلي تان مقايسه نکنيد، روسا و کارکنان جوان مرزها و محدوديت ها ئي را که شما در گذشته هاي دور کاري خود  شاهد آن بوديد به شکل ديگري مراعات مي کنند.  آنها براي انجام کار هايشان برنامه دارند ولي اين برنامه منطبق با جداول کاري سنتي نيست.

   3.هرگز اجازه ندهيد که به ناراحتي شما پي ببرند.  مهم نيست که چقدر از داشتن يک مافوق جوان ناخشنود هستيد ،مهم اينستکه خود دار باشيد واز اين موضوع نگران نشويد.
اين نکته را نيز به ياد داشته باشيد که بهرحال نسبت به يک پرسنل جوان مقبول تر و کارآمد تر به شمار مي آئيد. اگر ناخشنودي خود را نشان دهيد فقط زمينه را براي اخراج خود فراهم کرده ايد.

   4. سعه صدر  و فکري گشوده داشته باشيد. به اين مساله فکر نکنيد که چون آنها جوان هستند نمي دانند که چه بايد بکنند. همه ما مجموعه اي از مهارت هاي مختلف هستيم و همه چيز را را همگان دانند.

   5.لازم است که مطالب و اطلاعات جديد را در ارتباط با کاري که انجام مي دهيد ياد بگيريد و نگاه متفاوتي به مسائل و موضوعات داشته باشيد .
از شما انتظار مي رود در برخي اوقات به سبک نسل جديد به موضوعات بنگريد در غير اينصورت آنها شما را به چشم يک کهنه انديش ايرادگير نگاه مي کنند و آنوقت چاره اي نداريد جز اينکه از از ايده ها و طرز تفکر امروزي پسند جواني که مافوق شماست عصباني شويد.


ادامه نوشته

زبان راهی ودل راهی دگر رود ...


اللهم
اغفرلی ماتقربتُ به الیکَ بِلسانی
ثمَ خالفهُ قلبی .

خداوندا
برمن ببخش آن گفتاری را که با بیانم به تونزدیک نمودم ولی با عمل درونم مخالف آن راه را  پیمودم .

آمین .


گره


چون وانمیکنی گره ای ، خود گره مباش 

ابرو گشاده باش ؛ چو دستت گشاده نیست .


اصول زندگی



از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چند اصل بنا كردی؟

فرمود چهار اصل :

- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم

- دانستم كه خدا مرا میبیند پس حیا كردم

- دانستم كه كار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش كردم

- دانستم كه پایان كارم مرگ است پس مهیا شدم


 

«همه، كسي، هر كسي، هيچ كس»



 يكي بود يكي نبود. چهار نفر به نامهاي «همه»، «كسي»، «هركسي» و «هيچ كس» بودند. يك كار مهم بايستي انجام مي‌شد و از «همه» خواسته شد تا آن را انجام دهد. «همه» مطمئن بود كه «كسي» آن را انجام خواهد داد. «هر كسي» مي توانست آنرا انجام دهد ولي «هيچ كس» آنرا انجام نداد. «كسي» در اين مورد عصباني شد زيرا آن وظيفه «همه» بود. «همه» فكر كرد كه «هركسي» مي تواند آنرا انجام دهد. اما «هيچ كس» نفهميد كه «همه» آنرا انجام نخواهد داد. نتيجه اين شد زماني كه «هيچ كس» آنچه را كه «هر كسي» مي‌توانست انجام دهد، انجام نداد «همه»، «كسي» را سرزنش نمود.


حکایت :  حلاليت طلبيدن از شتر


 آورده‌اند که شترباني به هنگامي که آفتاب عمرش بر لب بام رسيده بود که طبيعتاً ياد آخرت و حساب و کتاب جدي‌تر مي شود (به قول نوشته‌هاي پشت وانت بارهاي تهران: پاک بودن در جواني شيوه‌ي پيغمبر است ورنه هر گبري به پيري مي شود پرهيزگار) و نوبت پشيماني از گناهان فرا مي رسد، تصميم گرفت از پيرترين شترش که با بردباري و صداقت ساليان درازي به او خدمت کرده بود حلاليت بطلبد، باشد که از بار گناهان رفته بکاهد آبي بر سوزش عذاب وجدان بزند و از وحشت عاقبت اندکي فرو کاهد.

بدين غرض به نزد شتر رفت و با چشم گريان و سر و روي نادم و پريشان گفت: "دوست گرامي من و تو با هم پير شده‌ايم چه روزگارها با هم گذرانده‌ايم، در سرما و گرما گرسنگي و سيري، دارايي و نداري با هم ساخته و بار را به سر منزل مقصود رسانده‌ايم. من از تو بسيار سپاسگزارم که در تمام اين ساليان پاس مرا داشتي و هرگز تمرّد نکردي و فروگذار ننمودي، من هم البته تو را دوست مي‌داشته‌ام و تو را بر بقيه شترها برتري مي‌داده‌ام و تا جايي هم که ممکن بوده کمابيش تيمار تو را داشته‌ام، خوب البته گاهي دست تنگ بوده‌ام و گاهي فشار کار و زندگي باعث شده سخت‌گيري‌هايي هم نسبت به تو اعمال کرده‌ام، گاهي علوفه‌ات دير شده گاهي خوابت بيگاه شده و گاهي از من درشتي هم ديده يا دشنامي هم شنيده‌اي، من البته از همه اينها پشيمانم و از بابت همه‌ي اينها عذر خواهم و حلاليت مي‌طلبم؛ زيرا واقفم که در درگاه حضرت احديت موجودات همه گرامي‌اند و اي‌بسا که شأن شتري چون تو در آن حضرت، برتر از شأن گنهکار پريشان روزگاري چون من باشد. لذا تا فرصت باقي است از تو حلاليت مي‌خواهم و اميدوارم به حقّ دوستي و معاونت دراز مدت درشتي هاي مرا با دل نرم خودت ببخشايي و پرده‌ي زيباي چشمت را بر گناهان من هم همچون ريگ و رمل بيابان بپوشاني؛ باشد که شرط دوستي به جاي آوري و اين شفقت و گذشت تو موجبات آمرزش اين بنده خاطي را در درگاه باري تعالي فراهم آورد."


ادامه نوشته

منبع نوآوری



منبع شماره يك نوآوري، انسان‌هاي سرخورده هستند؛ آناني كه نتوانسته‌اند با حماقت‌هاي پيرامون خود كنار بيايند.

تام پيترز

تحقق رویاهایمان در زندگی


شخصیت:
11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.
12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.
13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.
14- خیلی خود را جدی نگیرید.
15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.
16- وقتی بیدار هستید بیشتر خیال‌پردازی کنید.
17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
18- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.
19- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...
21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.
22- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر می‌باشند.
23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.


ادامه نوشته

وصیت نامه ادوارد ادیش ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی


من ادوارد ادیش هستم که برای شما می نویسم ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی با سرمایه ای هنگفت و حساب بانکی که گاهی خودم هم در شمردن صفرهای مقابل ارقامش گیج می شوم ! دارای شم اقتصادی بسیار بالا که گویا همواره به وجودم وحی می شود چه چیز را معامله کنم تا بیشترین سود از آن من شود ، البته تنها شانس و هوش نبود من تحصیلات دانشگاهی بالایی هم داشتم که شک ندارم سهم موثری در موفقیتهای من داشت .

یادم هست وقتی بیست ساله بودم خیال می کردم اگر روزی به یک چهلم سرمایه فعلیم برسم خوشبخترین و موفقترین مرد دنیا خواهم بود و عجیب است که حالا با داشتن سرمایه ای چهل برابر بیشتر از آنچه فکر می کردم باز از این حس زندگی بخش در وجودم خبری نیست .


ادامه نوشته

تعریف سازمان یادگیرنده از دیدگاه صاحبنظران مختلف


سازمانی که در آن، افراد به طور مستمر توانایی های خود را ارتقا میبخشند تا به نتایجی که مد نظر است، دست یابند و بدین ترتیب الگوهای جدید تفکر، رشد یافته و اندیشه های جمعی و گروهی گسترش یابند.
سنگه 1990

سازمان یادگیرنده در عین اینکه بیانگر توسعه و رشد قابلیت سازمانی است، فرایند یادگیری ضمنی و تلویحی نیز هست که اغلب به صورت ناخواسته در سازمان ها جریان دارد.
پت گریو و ویپ 1991

سازمانی که با ایجاد ساختارها و استراتژی ها به ارتقای یادگیری سازمانی کمک کند.
گاروین (1993

سازمانی با ظرفیت که به طور مستمر ظرفیت خود را برای یادگیری، تطابق و تغییر در جهت فرهنگ خود افزایش میدهد.
جونز و هنری (1994

سازمانی که با قدرت و به صورت دسته جمعی یاد میگیرد و دائماً خود را به نحوی تغییر میدهد که بتواند با هدف موفقیت، مجموعه سازمانی، به نحو بهتر اطلاعات را جمع آوری، مدیریت و استفاده کند.


ادامه نوشته

كارگاه آموزشي چيست؟


كارگاه عبارت است از گرد همآئي تعدادي از افراد با تجربه و مسئول با تني چند از كار شناسان به منظور پيدا كردن راه كا رمنطقي و اصولي در زمينه مسايل حر فه أي و مشكلات مورد نظر خود و افزايش مهارتهاي شخصي آنان . شركت كنندگان در كا رگاه حتي المقدور مي بايست داراي مسئوليت اجرائي باشند يا در آينده نزديك به كار اجرائي بپر دازند . كار گاه روشي است مبتني بر حل مسئله . و براي جلب مشاركت افراد از انواع فنون بحث گروهي استفاده ميكند . بر نامه ريزي آموزشي هر فعاليت جديد در طي كار گاه مي بايست بر مبناي مطالبي باشد كه در قبل در همان كار گاه آموزش داده شده باشد . كار گاه در طي مدت چند روز تا حد اكثر يك هفته بر گزار مي شود . تمام شر كت كنندگان فعالانه د ربحث شركت نموده و با همكاري هم بهترين راه حل را انتخاب مي كنند. يكي از متداولترين روشهاي مورد استفاده در كا رگاه ، بحث گروهي در باره مسايلي است كه از قبل تعيين شده است . هر عضو نظريات خود را ابراز نموده و در عين حال از نظرات ، عقايد و تجربيات ديگران در باره سوالات مورد علاقه خود استفاده مي كند .در كار گاه منابع و ماخذ مناسب در رابطه با موضوع كار گاه ارائه ميشود . پس از پايان كار گاه توقع اين است كه در پيشرفت شغلي شركت كنندگان ، حركتي انجام شده باشد . و شركت كنندگان در كاربرد روشهاي ارائه شده ترغيب شده باشند .
هدف دقيق كار گاه ايجاد شرايطي است كه در آن شركت كنندگان در كا رگاه تصميم بگيرند ، برنامه طرح نمايند و تغييرات لازم را به وجود آورند .
تعداد افراد شركت كننده در كارگاه به طور معمول 10الي 15 نفر و تا حداكثر 25الي 30 نفر مي باشد .
هر كا رگاه به طور عمده از سه قسمت تشكيل شده است : 1- سخنراني ( يك ششم كل زمان كار گاه را به خود اختصاص ميدهد ) 2- بحث گروهي و كار د رگروه هاي كوچك ( دو سوم زمان كار گاه را به خود اختصاص مي دهد ) 3- جلسه ارائه كار گروه ها و مشاركت جمعي ( يك ششم زمان را به خود اختصاص ميدهد . )


ادامه نوشته