کمی از بوعلی سینا بیاموزیم
کمی از بوعلی سینا بیاموزیم
بعید میدانم کسی از مخاطبان عزیز باشد که نام حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی یعنی ابوعلی سینا را نشنیده باشد؛ شخصیت بزرگی که اگر او را در عرصه دانش بینظیر ندانیم، کم نظیر خواهد بود. او را که با آن عمر اندکش، چنان خدمات مهمی به دانش بشری کرده است، میتوان بحق نابغه دهر نامید و مثل او را دنیا شاید کمتر به خود ببیند.
او کسی است که در رشتههای گوناگون علمی به صورت اجتهادی قلم زده است در طب، فلسفه، علوم عقلی و نقلی ید طولایی دارد، به گونهای که تمام آثار وی راهگشای اندیشمندان و دانشمندان عصر کنونی شده و نظریات و ایدهها و طرحهای او مقدمه بر کشفیات و اختراعات امروز بشری بوده است.
آنچه بیان شد همه از وجنات علمی و پژوهشی این اندیشمند مسلمان بود که شما خواننده عزیز، بهتر از من بدان اشراف و آگاهی دارید؛ اما گویا بخش مهمی از زندگی حکیم ابن سینا مغفول مانده و کمتر بدان توجه و التفات شده است و آن همان بخش اخلاقی وی و به ویژه دو اقرار ابن سیناست، که در آن ناگفتهها و سخنان نغز زیادی وجود دارد.
دو اقرار بزرگ و مهم ابن سینا برای طالبان علم در هر رشته علمی و در هر جای دنیا که باشند پندآموز خواهد بود. نخستین اقرار این اندیشمند اسلامی مربوط به حل مسائل مشکل علمی است. خود ابن سینا میگفت، وقتی در مسألهای علمی کارم گره میخورد و درمانده میشدم، به مسجد و محراب و عبادت پناه میبردم، وضو میگرفتم و در برابر خدای متعال سر به سجده میگذاشتم و از آن عالم مطلق و حلال هر مشکلی مدد میگرفتم و از درگاه خدای متعال حل آن مسأله را مسألت میکردم. البته این عمل ابن سینا هم باز طبق آیه قرآن است که خداوند میفرماید: «ادعونی استجب لکم» بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. این را میتوان نخستین اقرار مهم ابن سینا دانست که در آن ابن سینایی که در نزد ما اینقدر عالم و حکیم و بزرگ است، خود را در برابر خدای متعال خوار و ذلیل و حقیر میداند و از وی حل مسائلش را میخواهد.
دومین اقرار مهم ابن سینا این است که وقتی او در پارهای از مسائل فلسفی و عقلی راه به جایی نمیبرد و میدید که آنچه وی به عقل خود استنتاج کرده با نص قرآن تفاوت دارد، میگفت، این مسأله چون در شرع آمده من وی را میپذیرم و برای من قابل قبول است که این را میتوان دومین اقرار مهم جناب حکیم ابن سینا دانست، که این اقرار برای من و امثال من و از من بالاتر کلاس اخلاق عملی است. ما که هنوز به جایی نرسیدیم و هنوز در اول راهیم تا با مسألهای روبهرو و ناتوان از تحلیل آن میشویم و نمیدانیم که چرا شرع آن را جایز یا حرام میداند! دم از روشنفکری میزنیم و ادعای علم و فضل را برای خود یدک میکشیم و آن را خلاف عقل میدانیم، که در حقیقت خلاف عقل خود میدانیم.
این دو اقرار ابن سینا بر ناتوانی علم و دانش بشری را میتوان چراغ راهی دانست برای آن روشنفکرانی که عقاید خود و دیگران را مورد سختترین آماج انتقاد غیرمنصفانه قرار میدهند. بله روی سخنم با شما روشنفکران عزیزی است که صرف اینکه یک مطلب و مسألهای به فکر بشریتان نرسید یا آن را مخالف فکرتان یافتید آن را رد میکنید و آن را خلاف عقل میدانید، در حالی که آن مطلب خلاف عقل شماست و در آینده شاید بدان جواب داده شود. در هر حال کمی در افکارتان تامل کنید و با خود بیندیشد که آیا از اخلاق حکیم ابن سینا هم مانند علمش بهرهای بردهاید؟
بیایید همه همان گونه که از علم این حکیم و اندیشمند بزرگ ایرانی که در جهان اسلام ظهور و بروز پیدا کرد، بهره میبریم، از عمل و اخلاق پسندیده وی نیز بهره بریم.
منبع : http://www.tabnak.ir/fa/news/271291
+ نوشته شده در ساعت توسط اسلامي
|