آموزش جهانی و ضرورت آموزش مهارت های زندگی
آموزش جهانی و ضرورت آموزش مهارت های زندگی
محمدرضا صفائیان
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
مقدمه
نظام آموزش جهانی معرف یک چار چوب جامع برای تحقق اهداف نظام آموزش مهارت های زندگی است.
اصطلاح «مهارت های زندگی» به مهارت های لازم برای رشد و شکوفایی توانایی های روانشناختی- اجتماعی یعنی مهارت هایی اطلاق می شود که فرد را قادر می سازد تا با مقتضیات، دشواری ها و فشار های زندگی روزمره برخورد کند. این مهارت ها عموماً در قالب مهارت های شخصی و اجتماعی مورد نیاز جوانان برای رفتاری همراه با اعتماد و یقین به خود و به دیگران و به طور کلی به اجتماع تعریف می شود. مهارت هایی که لازمه برقراری روابط موثر بین فردی و ایفای وظایف اجتماعی بیشمار می رود و فرد را در تصمیم گیری های قاطع و حل و فصل مناقشات بدون صدمه به خود و دیگران یاری می رساند. مهارت هایی که نوجوانان و بزرگسالان را قادر می سازد تا با حق انتخاب سالم در زندگی، مقاومت بیشتر در قبال فشار های منفی و کاهش رفتارهای مضر، مسئولیت بیشتری نسبت به زندگی داشته باشند.
برای شناخت اهمیت آموزش مهارت های زندگی ابتدا ویژگی های آموزش جهانی را تبیین نموده و پس از بیان مراحل یادگیری و تدریس در کلاس های آموزش جهانی به بحث در خصوص ضرورت آموزش مهارت های زندگی می پردازم.
ویژگی های آموزش جهانی
ویژ گی های آموزش جهانی را می توان در 7 مورد بررسی و تبیین نمود:
1.آموزش جهانی راه کارهای آزمایش شده را برای بهبود و غنی سازی محیط یادگیری مطرح می کند. از این رو از ابزارهای یادگیری استفاده بهینه می شود و اهداف علمی، مهارتی و ارزشی بطور موثرتری شناخته می شود. تاکید بر تشکیل گروه های کاری، یادگیری مشارکتی، تقویت عزت نفس، تنوع یادگیری و ایجاد یک محیط توام با بازی و سرگرمی در کلاس باعث تشویق دانش آموزان، تقویت انگیزه آنان و در نهایت حصول نتایج بهینه در یادگیری های شناختی و تاثیرگذار به لحاظ اجتماعی خواهد شد. کلاس آموزش جهانی که براساس تنش میان دو مقوله «آسایش» و «چالش» استوار است. با این اصل مندرج در بیانه جهانی آموزش برای همه،آموزش پایه باید در محیطی مبتنی برصمیمیت و سرزندگی تحقق یابد(ماده شش)، منطبق است.آموزش جهانی ابزار مناسبی برای پرورش شخصیت، نبوغ و توانایی های ذهنی و جسمانی کودکان ، مطابق با تعهدات مندرج در کنوانسیون حقوق کودک(ماده بیست و نهم) و رعایت حق کودک در مشارکت فعالانه در بازی و فعالیت های تفریحی(ماده سی و یکم) است.
2. برنامه آموزش جهانی ارایه کننده الگوها، دستورها و راهکارهای لازم برای تجدیدنظر و اصلاح برنامه تحصیلی در سطوح و دوره های مختلف تحصیلی مطابق با مقتضیات بیانیه و کنوانسیون فوق الذکر است(یکی از شیوه های اجرایی کار در قالب محدود، برنامه درس محورانه مرسوم و تلفیق آن با موضوعات نظام جهانی مانند محیط زیست، برابری و مساوات، بهداشت، صلح و حقوق بشر است).
3. گوناگونی تدریس و یادگیری در روش آموزش جهانی وسیله مهمی برای پیشبرد اصل برابری فرصت های یادگیری است(ماده سوم بیانیه جهانی آموزش، برابری را هدفی اصلی قلمداد می کند و ماده بیست و نهم پیمان نامه جهانی حقوق کودک تشخیص و برآوردن نیاز های فردی را حق هر کودک می داند).
طبق نظریه شیوه یادگیری، کلیه دانش آموزان روش های یادگیری خاصی را ترجیح می دهند. به عبارت دیگر هر روش تدریس(شیوه یادگیری) برای بعضی از فراگیران آسان و مطلوب، برای بسیاری نسبتا رضایت بخش و برای بقیه نامطلوب است، مشکل اساسی روش های تدریس سنتی آن است که برای عده ای مفید و مثمرثمر و برای عده ای مخرب است. در صورت کار برد مستمر، بی حساب و یکنواخت روش های سنتی(همانطور که اغلب شاهد آن هستیم) عده ی بسیاری فرصت پیشرفت در یادگیری را نخواهند یافت. بعبارت دیگر، آموزش برای همه بواسطه دو عامل دسترسی و مشارکت تحقق می پذیرد. حال چنانچه روش های تدریس و یادگیری فاقد تنوع کافی باشد، هرگز فرصت تحقق آرمان آموزش برای همه میسر نخواهد شد. ظاهرا ممکن است اصل بهره مندی هر کودک از فرصت آموزش و پرورش تحقق یافته باشد. ولی در یک روش تدریس یکنواخت که ویژگی ها، علایق، قابلیت ها و نیازهای منحصر به فرد افراد را در نظر نگیرد، چنین تصوری کاذب می باشد. این مهمترین علت کاربرد روش های یادگیری گوناگون و متنوع از سوی ارایه کنندگان آموزش جهانی می باشد.
4. آموزش جهانی بطور غیر مستقیم از طریق ارایه برنامه های آموزشی(ضمن خدمت) امکان آشنایی معلمان با شیوه های یادگیری تعاملی و تجربی(اول در مقام شرکت کننده در دوره های آموزشی و سپس در مقام اشاعه دهنده) را فراهم می سازد. برنامه های آموزش معلمان، از طریق تشویق معلمان به اتخاذ روش های نوین آموزشی و تاکید بر پایین بودن کیفیت روش های تدریس سنتی، معلمان شرکت کننده در دوره های آموزشی را به کسب آگاهی در زمینه های زیر نایل می کند:
* استنباط تازه ای از نقش خویش (معلم به عنوان تسهیل کننده فرایند یادگیری)
* شناخت استعداد های بالقوه دانش آموزان و ارزیابی دقیق آمادگی آنان برای یادگیری و مسئولیت پذیری
* یادگیری جریانی لذت بخش است
* ایمان راسخ به اهمیت حرفه معلمی
5. شیوه یادگیری مورد نظر آموزش جهانی مستقیما در قاموس دیدگاه گسترده آموزش پایه و هدف آن اشاعه یادگیری مادام العمر و مستمر می گنجد(رجوع شود به ماده پنجم بیانیه جهانی آموزش و مواد 28 و 29 کنوانسیون حقوق کود ک).
دانش آموزان باید چگونه یادگرفتن را بیاموزند. روش های تدریس جاری(انتقالی) که دانش آموز را فردی منفعل و تهی از هرگونه سلیقه و نظر و صرفا دریافت کننده حقایق و اندیشه هایی تقریبا غیر مرتبط با زندگی روزمره آنان می پندارد هرگز نمی تواند تعهد فعال نسبت به یادگیری مستمر او ایجاد کند.
6. آموزش جهانی فراتر از مرز کلاس و چارچوب برنامه تحصیلی گام برداشته است. مبلغان نظام آموزش جهانی با انتخاب بهترین روش ها در زمینه تغییرات آموزشی، تحقیقات موثری برای اصلاح مدارس بعمل آورده اند. آنان تاثیر کاربرد اصول و مبانی آموزش جهانی در ابعاد اداری، مدیریتی و تصمیم گیری مدارس و نیز روابط موجود در مدرسه و بین جامعه و مدرسه را مورد بررسی قرار داده اند.
اصلاح نظام آموزشی صرفا در کلاس درس تحقق نمی یابد بلکه در کل مدرسه و جامعه نیز دیده می شود. والدین اغلب ارزش آموزش کودکان خود را درک نمی کنند. شاید بدین جهت که تجربه های دوران تحصیل خودشان چندان رضایت بخش نبوده است. آموزش جهانی در رابطه با مشارکت میان جامعه و مدرسه تجربیات قابل ملاحظه ای اندوخته است.
7. ابزار های کاربردی مربیان آموزش جهانی برای ارزیابی فرآیند های یادگیری ماهیت کیفی دارد ولی از شیوه های کمی نیز استفاده می شود. فرایند های آموزشی و اجتماعی به دشواری قابل ارزیابی قطعی هستند، اما با استفاده از ابزارهای گسترده تحقیقی می توان نسبت به آن چه بوقوع پیوسته و تحقق یافته است، دقیق شد و به نتیجه گیری کلی و معتبر و واحد دست یافت.
مراحل یادگیری و تدریس در کلاس های آموزش جهانی
تحقیقات بسیاری در زمینه شیوه های یادگیری فردی بر لزوم تبعیت از روش های متنوع یادگیری تاکید دارد. شیوه های تدریس در بسیاری از کلاس ها همان شیوه های مرسوم انتقالی است که طی آن، دانش از پیش مشخص شده از طریق آموزگار یا کتاب درسی به دانش آموزان القا می شود. مهارت های عمده ای که در این روش برآن تاکید می شود، خواندن، گوش دادن و بخاطر سپردن است. از مهمترین نکات مورد تاکید در این شیوه آموزش، می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1.دانش را می توان از منابع بیرونی و به ویژه معلم کسب نمود.
2.یادگیری فرایندی انفعالی و نه چندان جالب می باشد.
3.نظریات شخصی، احساسات و مشارکت یادگیرنده از اهمیت چندانی برخوردار نیست و بهایی به آن داده نمی شود.
4.نقش معلم و دانش آموز در نظام آموزشی سنتی کاملا مشخص و تابع یک نظام خشک تک بعدی است.
در نقطه مقابل شیوه آموزش انتقالی، نظام آموزش تبادلی قرار دارد. در نظام تبادلی یادگیری فرآیند خود انگیزشی و خود هدایتی است. در این روش هدف پاسخگویی به نیازهای اخلاقی، معنوی، فیزیکی و روحی دانش آموزن و در عین حال دست یابی آنان به پیشرفت های شناختی است. دانش اندوزی تابع یک رابطه تعاملی میان معلمان و دانش آموزان بوده و برای کسب دانش از منابع اطلاعاتی گوناگونی استفاده می شود. در این شیوه ی آموزش نقش تدریس و یادگیری در برخی موارد میان معلمان و دانش آموزان قابل تغییر است .
نظام آموزش جهانی با تاکید بر مشارکت فعال دانش آموزان و اصل پرورش همه بعدی در طیف یاددهی-یادگیری به خوبی در قالب شیوه ی آموزش تبادلی قرار می گیرد. با عنایت به واقعیت ها و فشار های موجود در مدارس فعلی امکان بهره گیری از شیوه های مختلف تدریس و یادگیری در فعالیت های روزمره کلاس درس جهانی فراهم خواهد بود که در آن دانش آموزان راهبردهای ترکیبی معلم محور، خود محور و یا گروه محور را تجربه کنند. این ترکیب با نظریه های شیوه یادگیری سازگاری دارد. براساس نظریه های یادگیری در یک کلاس معمولی و در شرایطی که در آن آموزش خود انگیزشی نقش اساسی داشته و نقش هدایتی معلم اندک باشد، همه ی دانش آموزان از فرصت های مساوی برخوردار نمی شوند. صرف نظر از شیوه ی آموزشی، جو یا به عبارتی محیط کلاس فوق العاده حایز اهمیت است. ارزش های اصولی نظام آموزش جهانی شامل احترام قایل شدن به حقوق و آزادی ها، مسئولیت های اجتماعی آگاهی از محیط و اتکا به راه حل های غیر خشونت آمیز بخش لاینفک درس به روش آموزش جهانی را تشکیل می دهد و بر کیفیت و شیوه روابط میان اعضای آن تاثیر می گذارد. از این رو، حتی در قالب های معلم محور، از جوانب منفی و محدود کننده رویکرد انتقالی اجتناب می شود.
یادگیری فعال(مشارکتی) به دلایل مختلفی نقش ارزنده ای را در اجرای نظام آموزش جهانی ایفا می کند که بعضی از آن ها به این شرح است:
1.ماهیت ذاتی فعالیت ها با تاکید بر خود مکاشفه گری و یادگیری از طریق تجربه، کلاس درس را به سمت تبادلی بودن آموزش هدایت می کند. آگاهی بخشی معلم به ویژه در مراحل مهم توجیهی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
2.شیوه های یادگیری چندگانه که در فعالیت واحدی به کار گرفته می شود( از فعالیت های انفرادی گرقته تا دو نفره و در نهایت گروهی) نیاز ها و علایق اکثر قریب به اتفاق دانش آموزان در چارچوبی کوتاه مدت را مطرح می کند.
3.فعالیت های نظام آموزش جهانی واسطه ای نسبتاً مطمئن و در عین حال محرک برای تربیت و تمرین انواع مهارت های ضروری(مهارت هایی چون برقراری ارتباط، تعاون، تصمیم گیری، مذاکره و حل مسایل) مورد نیاز زندگی در یک جامعه می باشد.
4.تبادل یا به عبارتی روابط متقابل زمینه مساعد برای یادگیری را بسط و تعمیم می بخشد. یعنی مانند هر نظامی، تبادل پویای نظریات و دیدگاه های جنبشی را ایجاد می کند که دستاوردهای آن در نهایت به نفع یکایک شرکت کنندگان خواهد بود.
5.اصولی که فعالیت های آموزش جهانی برآن استوار است، در ایجاد و تقویت محیط انسانی، آزاد و عادلانه در کلاس درس کمک می کند.
6. یادگیری مبتنی برفعالیت، حداکثر فرصت لازم را برای هماهنگ کردن واسطه یادگیری با این پیام فراهم می سازد که دانش آموزان عملا ًهمکاری، تنش زدایی، همدردی و احترام و رفتار های صحیح اخلاقی و مسؤلیت پذیری را تمرین می کنند.
از عوامل مهم در موفقیت یادگیری مبتنی بر فعالیت، تداوم آهنگ صحیح یادگیری است.
آهنگ صحیح یادگیری
آسایش چالش و پاسخ گزارش و انعکاس عملکرد
*در مرحله آسایش با ایجاد جو مسالمت آمیز و فراگیر در کلاس درس، حس عزت نفس دانش آموزان پرورش می یابد. فضایی که به مشارکت و تجربه ی همه اعضای کلاس ارزش می گذارد و آنان را به ابراز وجود و بیان احساسات خود تشویق می کند.
با کاربرد بسیاری از فنون و فعالیت ها همراه با استفاده از رفتارهای دموکراتیک و احترام به حقوق دیگران می توان محیط راحت و مملو از صمیمیت را برای یادگیری فراهم ساخت. بسیاری ازبرنامه ها و فعالیت های آموزش جهانی با تقویت حس امنیت خاطر، تشریک مساعی دانش آموزان با یکدیگر و پیش از ایجاد چالش آغاز می شود.
*در مرحله چالش از دانش آموزان خواسته می شود نظر خود را به صورت انفرادی یا گروهی در مورد یک موضوع یا شرایط خاص اعلام دارند. اغلب به تقویت مهارت هایی از قبیل تفکر خلاق، سنجیدن جوانب، حل مسائل و تصمیم گیری پرداخته می شود و دانش آموزان به آزمایش کردن و خطر پذیری تشویق می شوند.
*در مرحله گزارش و انعکاس از دانش آموزان خواسته می شود به تجربیات خود در مرحله قبل رجوع کرده و آن را تجزیه و تحلیل کنند. در این مقطع فرصت تحقیق، نوشتن یا ارایه کار های خلاق هنری به اتکای تجربیات گذشته برای دانش آموزان فراهم می آید. صرف نظر از نتیجه این مرحله، هدف ارتقاء ویژگی های فردی یعنی کسب دانش و بینش جدید، بهبود مهارت ها و تغییر در عقاید و آرمان هاست.
*در مرحله عملکرد به دانش آموزان فرصت داده می شود تا دانش و مهارت های اکتسابی خود را محک زنند. برای این منظور می توان از فعالیت های مختلف استفاده نمود.(از نوشته های شخصی و پروژه های فردی گرفته تا فعالیت های مشترک جمعی در مقیاس کلاس، مدرسه و یا جامعه)
با وجود این، مهم آن است که نیاز به بازگشت به مرحله آسایش تشخیص داده شود چرا که در مرحله های چالش و آزمایش جنبه های آسیب پذیر دانش آموزان نمایان می شود و باید پیش از بروز دشواری های بیشتر، عزت نفس آنان تقویت شود.
ضرورت آموزش مهارت های زندگی
براساس معیارهای انجمن بین المللی مهارت های زندگی واقع در شهر ورتینگتن، ایالت اوهایوی آمریکا، پس از فراگرفتن خواندن، نوشتن و حساب کردن، فراگیری مهارت های زیر را توصیه می کند:
1.مسئولیت پذیری: انتخاب، وفای به عهد، مسئولیت پذیری نسبت به اعمال خویش و دیگران و نسبت به منابع طبیعی و انسانی پیرامون خود.
2.احترام به خویشتن و سایرین: شناخت خود و جلب اعتماد دیگران و احترام به تفاوت های فردی و فرهنگی.
3.روابط: برقرای دوستی و صمیمیت و حفظ آن، جبران از دست رفته ها، حل مسالمت آمیز مناقشات و اجتناب از قضاوت سریع و بی دلیل.
4.علت یابی: بهره گیری از تفکر منتقدانه، ارزیابی موقعیت ها و تصمیم گیری مفید و سودمند.
سازمان بهداشت جهانی ده مهارت اصلی زندگی را به شرح ذیل مشخص نموده است.
1.تصمیم گیری
2.حل مسایل
3.اندیشه خلاق
4.تفکر خلاقانه
5.تفکر نقادانه
6.مهارت های ارتباطی
7.مهارت های بین فردی
8.فایق آمدن بر عواطف
9.فایق آمدن بر فشار های روحی
10.خودآگاهی و همدلی
در تجزیه و تحلیل اجزای مشترک برنامه های مختلف مهارت های زندگی در کشور های مختلف، مهارت های مشروح زیر مورد قبول قلمداد شده اند:
1.خودآگاهی، خود ارزیابی و عزت نفس
2.ارتباط (شامل هنر بسیار مهم گوش دادن)
3.تعاون (شرکت فعال در فعالیت های گروهی و حصول اطمینان از مشارکت موثر تک تک اعضای گروه در تحقق هدف مشترک)
4.تفکر منتقدانه و تفکر خلاق(توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات و توانایی برهم زدن قالب های فکری قراردادی برای دست یابی به اندیشه ها و راه حل های تازه)
5.تصمیم گیری(توانایی تصمیم گیری آگاهانه در کلیه حیطه های زندگی برمبنای جمع آوری، سازماندهی، ارزیابی اطلاعات و در نهایت نتیجه گیری از آن)
6.حل مسایل(توانایی حل مشکلات در کلیه حیطه های زندگی از طریق ترکیب تفکرخلاق با مدیریت کارآمد اطلاعات و استنباط شخصی)
7.مذاکره(توانایی عقد قراردادها، سازش و توافق یا نتیجه گیری رضایت بخش دوجانبه)
8.مدیریت مناقشات(توانایی اجتناب از درگیری و بکارگیری فنون حل و فصل و نیز رفع اختلاف نظر به بهترین صورت ممکن به منظور بهره برداری حداکثری از فواید حاصل از برخورد سلیقه ها)
9.سازگاری با فشارهای روحی و تعدیل عواطف
10.حس اطمینان و اتکاء بنفس(توانایی پایبندی بر معیارها و اصول شخصی و بیان آزادانه عواطف، احساسات، اولویت ها و نگرانی ها)
11.تشخیص ارزش ها(توانایی شناسایی صریح ارزش های شخصی و نظام اعتقادی و اصلاح این ارزش ها و اعتقادات به منظور معرفی نگرش ها، اندیشه ها و آرمان های نو)
12.اجتناب از خطر(توانایی پیشگیری از هر نوع ناصحیح و استقبال از مخاطرات در اشکال مختلف)
13.مدیریت اطلاعات(توانایی دریافت، سازماندهی، پردازش، ذخیره سازی، بازیافت، بهره برداری و بیان اطلاعات)
14.اقتدار(توانایی بیان آرزوها و آرمان ها با هدف ایجاد اصلاحات مطلوب اجتماعی)
15.امرار معاش(کسب مهارت های لازم برای تصدی مشاغل خاص یا راه اندازی کسب)
16.مراقبت از خود(مانند حفظ پاکیزگی، پخت غذای سالم)
17.مهارت های کاربردی در شرایط خاص خطر آفرین(مانند نه گفتن به استعمال مواد مخدر، مشروبات الکلی و یا برقراری روابط جنسی)
مهارت های محوری فوق الذکر را نباید به صورت مجموعه ای از مهارت هایی که بتوان آن را بطور انفرادی مورد بحث قرار داد دانست. در عوض باید آن را به صورت سیستمی از مهارت ها قلمداد کرد که دارای روابط و هدف مشترکی هستند. هر یک از مهارت های فوق الذکر کمابیش لازم و ملزوم یکدیگر هستند. برای مثال تقویت مهارت همکاری نیاز به تمرین سایر مهارت ها در کنار مهارت خود آگاهی، ارتباطات، تصمیم گیری، حل مسایل، مذاکره، مدیریت مناقشات، اتکای به نفس و اقتدار دارد.
مربیان مهارت های زندگی تاکید دارند که مهارت های محوری صرفاً مجموعه ای از اهداف قابل دستیابی نیستند، بلکه خود فرآیند یادگیری مجزایی را تداعی می کنند.
در مقوله آموزش جهانی نیز هدف، تغییر وضعیت از آموزش انتقالی از معلم به دانش آموز به سوی آموزش تبادلی و از آموزش معلم محور به آموزش مشارکتی با استفاده از گفتمان، تبادل نظر، ارزیابی مشترک و... است. بدین ترتیب معلم به تسهیل کننده یک فرآیند تدریس و یادگیری پویا تبدیل می شود.
حرکت مهارت های زندگی در اواسط دهه ی هشتاد در کشور های غربی شکل گرفت و از آن پس در بیشتر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه گسترش یافته است.
با توجه به رشد فزاینده مهارت های زندگی این پرسش مطرح می شود که آیا این شیوه می تواند چارچوب مناسبی برای ارایه نگرش گسترده منطبق با مقتضیات بیانیه «آموزش برای همه» و نیز کنوانسیون حقوق کودک فراهم سازد یا خیر؟
نخست آنکه در حرکت آموزشی که در آن مهارت ها در اولویت اول قرار دارد همواره خطر نادیده گرفتن ارزش ها و دانش وجود دارد. چنین حرکتی نمی تواند بپذیرد که مهارت ها، دانش ها و نگرش ها ی هر فرآیند مکمل یکدیگرند، اگر چه ارزش ها در اکثر مهارت های زندگی بطور ضمنی گنجانده شده است. امٌا هنوز به یک چارچوب شفاف ارزشی نیاز داریم.
به عنوان مثال مهارت اقتدار بدون عنایت به ارزش های انسانی به فاشیزم تبدیل می شود. یک چارچوب ارزشی متناسب با زندگی چند فرهنگی و بهم بافته هزاره سوم قاعداتاً باید شامل مولفه هایی مانند:
·احترام به میرات فرهنگی و معنوی
·احترام به تفاوت های فرهنگی
·تعهد و پایبندی به برابری و عدالت اجتماعی
·تعهد به حقوق بشر و ارزش های اخلاقی
· مسئولیت پذیری
· توجه و حساسیت نسبت به محیط زیست
· پایبندی به صلح و تفاهم منطقه ای، ملی و بین المللی
· توجه به وضعیت نسل های آینده و... باشد.
همچنین برنامه های درسی نظریه « مهارت های زندگی » گرایش آشکاری به کم اهمیت دادن و یا نادیده گرفتن توانایی های نیم کره راست مغز انسان که دارای مهارت هایی مانند رویت الگوها ، بهره گیری از قوه تخیل، تشخیص نسبت میان اشیا و کل آن و... دارد.
عزت نفس یکی از برنامه های مهارت های زندگی در مدارس بشمار می رود ولی همیشه آنطور که شایسته است مورد توجه قرار نمی گیرد، غالباً اهمیت اندکی به آن به آن داده می شود و از این رو ضرورتی به تقویت آن احساس نمی شود ولی همان طور که در مبحث آهنگ صحیح یادگیری اشاره شد می بایست قبل از هر چیز به تقویت عزت نفس پرداخت.
عزت نفس رابطه مستقیمی با موفقیت دارد. کودکی که از عزت نفس بالایی برخوردار باشد از نظر تحصیلی و اجتماعی به خود اطمینان دارد و به استقبال یادگیری و دست و پنجه نرم کردن با موانع و مشکلات آن می رود. با نگرش مثبت و با خوشبینی بیشتری به مردم می نگرد. برعکس آنانکه عزت نفس کمتری دارند از بیم شکست یا تحقیر از فرصت های اجتماعی و یادگیری بهره برداری نمی کنند و داشتن تصویر منفی از خود نتیجه ای جز نگرش منفی نسبت به دیگران در محیط پیرامون و یا جامعه ی آنان نخواهد داشت. عزت نفس با شاخص های سازگاری اجتماعی مانند وظیفه شناسی، مهربانی، پایبندی به ارزش ها و فرآیند های دموکراتیک و نیز آمادگی جهت مقابله با بی عدالتی و اقدام مثبت در مواجهه با دشواری ها و بحران ها مرتبط است و آمادگی دانش آموزان برای نه گفتن در مقابل فشار بستگی به میزان عزت نفس آن ها دارد.
جنبش مهارت های زندگی عمدتاً انرژی خود را صرف نوجوانان می کند و به احتمال زیاد بانیان آن در جوامع غربی نگران گرایشات این گروه سنی به مصرف مشروبات الکی، استعمال موادمخدر و... بوده اند.
بدین منظور توصیه می شود از برنامه های «آموزش جهانی» برای تکامل و تقویت روش موسوم به مهارت های زندگی استفاده شود.
برای این منظور نظام آموزش جهانی در قالب برنامه های آموزشی جامعی که موضوعات و ارزش های مربوط به شهروندی، بهم وابستگی، توسعه، محیط زیست، برابری، آینده نگری، حقوق بشر، صلح و عدالت اجتماعی را در برمی گیرد، به تکمیل و تقویت مهارت ها می پردازد.
منابع:
پورشریفی، حمید و بهرامی احسان، هادی و طایفه تبریزی، رقیه. (1385). بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی. فصلنامه روانشناسی معاصر. شماره 1 صص 47-40
ثمری، علی اکبر و لعلی فاز، احمد. (1384). مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر استرس خانوادگی و پذیرش اجتماعی. فصلنامه اصول بهداشت روانی. شماره 7 صص 55-47
جاسبی، عبدالله.(1381). کلیاتی پیرامون جهانی شدن. انتشارات دفتر فرهنگ مقاومت دانشگاه آزاد اسلامی
رحمانیان، داریوش.(1385). تاریخ جهانی و جهانی شدن تاریخ. پژوهشنامه علوم انسانی. شماره 52 صص 194-181
سجادی، سید مهدی.(1382). جهانی شدن و پیامدهای چالش برانگیز آن برای تعلیم و تربیت. فصلنامه علوم تربیتی و روانشناسی. شماره 10 صص 128-113
علم الهدی، جمیله.(1385). بررسی مبانی نظری آموزش جهانی. نشر دانشگاه شهید بهشتی
کارنوی، مارتین.(1384). جهانی شدن و اصلاحات آموزشی. مترجم محمد حسن میرزامحمدی و محمدرضا فریدی. نشریسطرون
لطف آبادی، حسین.(1385). آموزش شهروند ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش آموزان. فصلنامه نوآوری های آموزشی. شماره 5 صص 44-11
ميلاني، عباس.(1378). تجدد و تجدد ستيزي در ايران. نشر آتيه
میرزاخانی، امیرعباس.(1387). ویژگیهای آموزش جهانی. روزنامه اعتماد. 9 مهر 1387
انجمن حمایت از حقوق کودکان. سایت www.irsprc.org
1. Global educational
2. Living skills
منبع:http://www.edu-management.blogfa.com/post-20.aspx
محمدرضا صفائیان
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
مقدمه
نظام آموزش جهانی معرف یک چار چوب جامع برای تحقق اهداف نظام آموزش مهارت های زندگی است.
اصطلاح «مهارت های زندگی» به مهارت های لازم برای رشد و شکوفایی توانایی های روانشناختی- اجتماعی یعنی مهارت هایی اطلاق می شود که فرد را قادر می سازد تا با مقتضیات، دشواری ها و فشار های زندگی روزمره برخورد کند. این مهارت ها عموماً در قالب مهارت های شخصی و اجتماعی مورد نیاز جوانان برای رفتاری همراه با اعتماد و یقین به خود و به دیگران و به طور کلی به اجتماع تعریف می شود. مهارت هایی که لازمه برقراری روابط موثر بین فردی و ایفای وظایف اجتماعی بیشمار می رود و فرد را در تصمیم گیری های قاطع و حل و فصل مناقشات بدون صدمه به خود و دیگران یاری می رساند. مهارت هایی که نوجوانان و بزرگسالان را قادر می سازد تا با حق انتخاب سالم در زندگی، مقاومت بیشتر در قبال فشار های منفی و کاهش رفتارهای مضر، مسئولیت بیشتری نسبت به زندگی داشته باشند.
برای شناخت اهمیت آموزش مهارت های زندگی ابتدا ویژگی های آموزش جهانی را تبیین نموده و پس از بیان مراحل یادگیری و تدریس در کلاس های آموزش جهانی به بحث در خصوص ضرورت آموزش مهارت های زندگی می پردازم.
ویژگی های آموزش جهانی
ویژ گی های آموزش جهانی را می توان در 7 مورد بررسی و تبیین نمود:
1.آموزش جهانی راه کارهای آزمایش شده را برای بهبود و غنی سازی محیط یادگیری مطرح می کند. از این رو از ابزارهای یادگیری استفاده بهینه می شود و اهداف علمی، مهارتی و ارزشی بطور موثرتری شناخته می شود. تاکید بر تشکیل گروه های کاری، یادگیری مشارکتی، تقویت عزت نفس، تنوع یادگیری و ایجاد یک محیط توام با بازی و سرگرمی در کلاس باعث تشویق دانش آموزان، تقویت انگیزه آنان و در نهایت حصول نتایج بهینه در یادگیری های شناختی و تاثیرگذار به لحاظ اجتماعی خواهد شد. کلاس آموزش جهانی که براساس تنش میان دو مقوله «آسایش» و «چالش» استوار است. با این اصل مندرج در بیانه جهانی آموزش برای همه،آموزش پایه باید در محیطی مبتنی برصمیمیت و سرزندگی تحقق یابد(ماده شش)، منطبق است.آموزش جهانی ابزار مناسبی برای پرورش شخصیت، نبوغ و توانایی های ذهنی و جسمانی کودکان ، مطابق با تعهدات مندرج در کنوانسیون حقوق کودک(ماده بیست و نهم) و رعایت حق کودک در مشارکت فعالانه در بازی و فعالیت های تفریحی(ماده سی و یکم) است.
2. برنامه آموزش جهانی ارایه کننده الگوها، دستورها و راهکارهای لازم برای تجدیدنظر و اصلاح برنامه تحصیلی در سطوح و دوره های مختلف تحصیلی مطابق با مقتضیات بیانیه و کنوانسیون فوق الذکر است(یکی از شیوه های اجرایی کار در قالب محدود، برنامه درس محورانه مرسوم و تلفیق آن با موضوعات نظام جهانی مانند محیط زیست، برابری و مساوات، بهداشت، صلح و حقوق بشر است).
3. گوناگونی تدریس و یادگیری در روش آموزش جهانی وسیله مهمی برای پیشبرد اصل برابری فرصت های یادگیری است(ماده سوم بیانیه جهانی آموزش، برابری را هدفی اصلی قلمداد می کند و ماده بیست و نهم پیمان نامه جهانی حقوق کودک تشخیص و برآوردن نیاز های فردی را حق هر کودک می داند).
طبق نظریه شیوه یادگیری، کلیه دانش آموزان روش های یادگیری خاصی را ترجیح می دهند. به عبارت دیگر هر روش تدریس(شیوه یادگیری) برای بعضی از فراگیران آسان و مطلوب، برای بسیاری نسبتا رضایت بخش و برای بقیه نامطلوب است، مشکل اساسی روش های تدریس سنتی آن است که برای عده ای مفید و مثمرثمر و برای عده ای مخرب است. در صورت کار برد مستمر، بی حساب و یکنواخت روش های سنتی(همانطور که اغلب شاهد آن هستیم) عده ی بسیاری فرصت پیشرفت در یادگیری را نخواهند یافت. بعبارت دیگر، آموزش برای همه بواسطه دو عامل دسترسی و مشارکت تحقق می پذیرد. حال چنانچه روش های تدریس و یادگیری فاقد تنوع کافی باشد، هرگز فرصت تحقق آرمان آموزش برای همه میسر نخواهد شد. ظاهرا ممکن است اصل بهره مندی هر کودک از فرصت آموزش و پرورش تحقق یافته باشد. ولی در یک روش تدریس یکنواخت که ویژگی ها، علایق، قابلیت ها و نیازهای منحصر به فرد افراد را در نظر نگیرد، چنین تصوری کاذب می باشد. این مهمترین علت کاربرد روش های یادگیری گوناگون و متنوع از سوی ارایه کنندگان آموزش جهانی می باشد.
4. آموزش جهانی بطور غیر مستقیم از طریق ارایه برنامه های آموزشی(ضمن خدمت) امکان آشنایی معلمان با شیوه های یادگیری تعاملی و تجربی(اول در مقام شرکت کننده در دوره های آموزشی و سپس در مقام اشاعه دهنده) را فراهم می سازد. برنامه های آموزش معلمان، از طریق تشویق معلمان به اتخاذ روش های نوین آموزشی و تاکید بر پایین بودن کیفیت روش های تدریس سنتی، معلمان شرکت کننده در دوره های آموزشی را به کسب آگاهی در زمینه های زیر نایل می کند:
* استنباط تازه ای از نقش خویش (معلم به عنوان تسهیل کننده فرایند یادگیری)
* شناخت استعداد های بالقوه دانش آموزان و ارزیابی دقیق آمادگی آنان برای یادگیری و مسئولیت پذیری
* یادگیری جریانی لذت بخش است
* ایمان راسخ به اهمیت حرفه معلمی
5. شیوه یادگیری مورد نظر آموزش جهانی مستقیما در قاموس دیدگاه گسترده آموزش پایه و هدف آن اشاعه یادگیری مادام العمر و مستمر می گنجد(رجوع شود به ماده پنجم بیانیه جهانی آموزش و مواد 28 و 29 کنوانسیون حقوق کود ک).
دانش آموزان باید چگونه یادگرفتن را بیاموزند. روش های تدریس جاری(انتقالی) که دانش آموز را فردی منفعل و تهی از هرگونه سلیقه و نظر و صرفا دریافت کننده حقایق و اندیشه هایی تقریبا غیر مرتبط با زندگی روزمره آنان می پندارد هرگز نمی تواند تعهد فعال نسبت به یادگیری مستمر او ایجاد کند.
6. آموزش جهانی فراتر از مرز کلاس و چارچوب برنامه تحصیلی گام برداشته است. مبلغان نظام آموزش جهانی با انتخاب بهترین روش ها در زمینه تغییرات آموزشی، تحقیقات موثری برای اصلاح مدارس بعمل آورده اند. آنان تاثیر کاربرد اصول و مبانی آموزش جهانی در ابعاد اداری، مدیریتی و تصمیم گیری مدارس و نیز روابط موجود در مدرسه و بین جامعه و مدرسه را مورد بررسی قرار داده اند.
اصلاح نظام آموزشی صرفا در کلاس درس تحقق نمی یابد بلکه در کل مدرسه و جامعه نیز دیده می شود. والدین اغلب ارزش آموزش کودکان خود را درک نمی کنند. شاید بدین جهت که تجربه های دوران تحصیل خودشان چندان رضایت بخش نبوده است. آموزش جهانی در رابطه با مشارکت میان جامعه و مدرسه تجربیات قابل ملاحظه ای اندوخته است.
7. ابزار های کاربردی مربیان آموزش جهانی برای ارزیابی فرآیند های یادگیری ماهیت کیفی دارد ولی از شیوه های کمی نیز استفاده می شود. فرایند های آموزشی و اجتماعی به دشواری قابل ارزیابی قطعی هستند، اما با استفاده از ابزارهای گسترده تحقیقی می توان نسبت به آن چه بوقوع پیوسته و تحقق یافته است، دقیق شد و به نتیجه گیری کلی و معتبر و واحد دست یافت.
مراحل یادگیری و تدریس در کلاس های آموزش جهانی
تحقیقات بسیاری در زمینه شیوه های یادگیری فردی بر لزوم تبعیت از روش های متنوع یادگیری تاکید دارد. شیوه های تدریس در بسیاری از کلاس ها همان شیوه های مرسوم انتقالی است که طی آن، دانش از پیش مشخص شده از طریق آموزگار یا کتاب درسی به دانش آموزان القا می شود. مهارت های عمده ای که در این روش برآن تاکید می شود، خواندن، گوش دادن و بخاطر سپردن است. از مهمترین نکات مورد تاکید در این شیوه آموزش، می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1.دانش را می توان از منابع بیرونی و به ویژه معلم کسب نمود.
2.یادگیری فرایندی انفعالی و نه چندان جالب می باشد.
3.نظریات شخصی، احساسات و مشارکت یادگیرنده از اهمیت چندانی برخوردار نیست و بهایی به آن داده نمی شود.
4.نقش معلم و دانش آموز در نظام آموزشی سنتی کاملا مشخص و تابع یک نظام خشک تک بعدی است.
در نقطه مقابل شیوه آموزش انتقالی، نظام آموزش تبادلی قرار دارد. در نظام تبادلی یادگیری فرآیند خود انگیزشی و خود هدایتی است. در این روش هدف پاسخگویی به نیازهای اخلاقی، معنوی، فیزیکی و روحی دانش آموزن و در عین حال دست یابی آنان به پیشرفت های شناختی است. دانش اندوزی تابع یک رابطه تعاملی میان معلمان و دانش آموزان بوده و برای کسب دانش از منابع اطلاعاتی گوناگونی استفاده می شود. در این شیوه ی آموزش نقش تدریس و یادگیری در برخی موارد میان معلمان و دانش آموزان قابل تغییر است .
نظام آموزش جهانی با تاکید بر مشارکت فعال دانش آموزان و اصل پرورش همه بعدی در طیف یاددهی-یادگیری به خوبی در قالب شیوه ی آموزش تبادلی قرار می گیرد. با عنایت به واقعیت ها و فشار های موجود در مدارس فعلی امکان بهره گیری از شیوه های مختلف تدریس و یادگیری در فعالیت های روزمره کلاس درس جهانی فراهم خواهد بود که در آن دانش آموزان راهبردهای ترکیبی معلم محور، خود محور و یا گروه محور را تجربه کنند. این ترکیب با نظریه های شیوه یادگیری سازگاری دارد. براساس نظریه های یادگیری در یک کلاس معمولی و در شرایطی که در آن آموزش خود انگیزشی نقش اساسی داشته و نقش هدایتی معلم اندک باشد، همه ی دانش آموزان از فرصت های مساوی برخوردار نمی شوند. صرف نظر از شیوه ی آموزشی، جو یا به عبارتی محیط کلاس فوق العاده حایز اهمیت است. ارزش های اصولی نظام آموزش جهانی شامل احترام قایل شدن به حقوق و آزادی ها، مسئولیت های اجتماعی آگاهی از محیط و اتکا به راه حل های غیر خشونت آمیز بخش لاینفک درس به روش آموزش جهانی را تشکیل می دهد و بر کیفیت و شیوه روابط میان اعضای آن تاثیر می گذارد. از این رو، حتی در قالب های معلم محور، از جوانب منفی و محدود کننده رویکرد انتقالی اجتناب می شود.
یادگیری فعال(مشارکتی) به دلایل مختلفی نقش ارزنده ای را در اجرای نظام آموزش جهانی ایفا می کند که بعضی از آن ها به این شرح است:
1.ماهیت ذاتی فعالیت ها با تاکید بر خود مکاشفه گری و یادگیری از طریق تجربه، کلاس درس را به سمت تبادلی بودن آموزش هدایت می کند. آگاهی بخشی معلم به ویژه در مراحل مهم توجیهی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
2.شیوه های یادگیری چندگانه که در فعالیت واحدی به کار گرفته می شود( از فعالیت های انفرادی گرقته تا دو نفره و در نهایت گروهی) نیاز ها و علایق اکثر قریب به اتفاق دانش آموزان در چارچوبی کوتاه مدت را مطرح می کند.
3.فعالیت های نظام آموزش جهانی واسطه ای نسبتاً مطمئن و در عین حال محرک برای تربیت و تمرین انواع مهارت های ضروری(مهارت هایی چون برقراری ارتباط، تعاون، تصمیم گیری، مذاکره و حل مسایل) مورد نیاز زندگی در یک جامعه می باشد.
4.تبادل یا به عبارتی روابط متقابل زمینه مساعد برای یادگیری را بسط و تعمیم می بخشد. یعنی مانند هر نظامی، تبادل پویای نظریات و دیدگاه های جنبشی را ایجاد می کند که دستاوردهای آن در نهایت به نفع یکایک شرکت کنندگان خواهد بود.
5.اصولی که فعالیت های آموزش جهانی برآن استوار است، در ایجاد و تقویت محیط انسانی، آزاد و عادلانه در کلاس درس کمک می کند.
6. یادگیری مبتنی برفعالیت، حداکثر فرصت لازم را برای هماهنگ کردن واسطه یادگیری با این پیام فراهم می سازد که دانش آموزان عملا ًهمکاری، تنش زدایی، همدردی و احترام و رفتار های صحیح اخلاقی و مسؤلیت پذیری را تمرین می کنند.
از عوامل مهم در موفقیت یادگیری مبتنی بر فعالیت، تداوم آهنگ صحیح یادگیری است.
آهنگ صحیح یادگیری
آسایش چالش و پاسخ گزارش و انعکاس عملکرد
*در مرحله آسایش با ایجاد جو مسالمت آمیز و فراگیر در کلاس درس، حس عزت نفس دانش آموزان پرورش می یابد. فضایی که به مشارکت و تجربه ی همه اعضای کلاس ارزش می گذارد و آنان را به ابراز وجود و بیان احساسات خود تشویق می کند.
با کاربرد بسیاری از فنون و فعالیت ها همراه با استفاده از رفتارهای دموکراتیک و احترام به حقوق دیگران می توان محیط راحت و مملو از صمیمیت را برای یادگیری فراهم ساخت. بسیاری ازبرنامه ها و فعالیت های آموزش جهانی با تقویت حس امنیت خاطر، تشریک مساعی دانش آموزان با یکدیگر و پیش از ایجاد چالش آغاز می شود.
*در مرحله چالش از دانش آموزان خواسته می شود نظر خود را به صورت انفرادی یا گروهی در مورد یک موضوع یا شرایط خاص اعلام دارند. اغلب به تقویت مهارت هایی از قبیل تفکر خلاق، سنجیدن جوانب، حل مسائل و تصمیم گیری پرداخته می شود و دانش آموزان به آزمایش کردن و خطر پذیری تشویق می شوند.
*در مرحله گزارش و انعکاس از دانش آموزان خواسته می شود به تجربیات خود در مرحله قبل رجوع کرده و آن را تجزیه و تحلیل کنند. در این مقطع فرصت تحقیق، نوشتن یا ارایه کار های خلاق هنری به اتکای تجربیات گذشته برای دانش آموزان فراهم می آید. صرف نظر از نتیجه این مرحله، هدف ارتقاء ویژگی های فردی یعنی کسب دانش و بینش جدید، بهبود مهارت ها و تغییر در عقاید و آرمان هاست.
*در مرحله عملکرد به دانش آموزان فرصت داده می شود تا دانش و مهارت های اکتسابی خود را محک زنند. برای این منظور می توان از فعالیت های مختلف استفاده نمود.(از نوشته های شخصی و پروژه های فردی گرفته تا فعالیت های مشترک جمعی در مقیاس کلاس، مدرسه و یا جامعه)
با وجود این، مهم آن است که نیاز به بازگشت به مرحله آسایش تشخیص داده شود چرا که در مرحله های چالش و آزمایش جنبه های آسیب پذیر دانش آموزان نمایان می شود و باید پیش از بروز دشواری های بیشتر، عزت نفس آنان تقویت شود.
ضرورت آموزش مهارت های زندگی
براساس معیارهای انجمن بین المللی مهارت های زندگی واقع در شهر ورتینگتن، ایالت اوهایوی آمریکا، پس از فراگرفتن خواندن، نوشتن و حساب کردن، فراگیری مهارت های زیر را توصیه می کند:
1.مسئولیت پذیری: انتخاب، وفای به عهد، مسئولیت پذیری نسبت به اعمال خویش و دیگران و نسبت به منابع طبیعی و انسانی پیرامون خود.
2.احترام به خویشتن و سایرین: شناخت خود و جلب اعتماد دیگران و احترام به تفاوت های فردی و فرهنگی.
3.روابط: برقرای دوستی و صمیمیت و حفظ آن، جبران از دست رفته ها، حل مسالمت آمیز مناقشات و اجتناب از قضاوت سریع و بی دلیل.
4.علت یابی: بهره گیری از تفکر منتقدانه، ارزیابی موقعیت ها و تصمیم گیری مفید و سودمند.
سازمان بهداشت جهانی ده مهارت اصلی زندگی را به شرح ذیل مشخص نموده است.
1.تصمیم گیری
2.حل مسایل
3.اندیشه خلاق
4.تفکر خلاقانه
5.تفکر نقادانه
6.مهارت های ارتباطی
7.مهارت های بین فردی
8.فایق آمدن بر عواطف
9.فایق آمدن بر فشار های روحی
10.خودآگاهی و همدلی
در تجزیه و تحلیل اجزای مشترک برنامه های مختلف مهارت های زندگی در کشور های مختلف، مهارت های مشروح زیر مورد قبول قلمداد شده اند:
1.خودآگاهی، خود ارزیابی و عزت نفس
2.ارتباط (شامل هنر بسیار مهم گوش دادن)
3.تعاون (شرکت فعال در فعالیت های گروهی و حصول اطمینان از مشارکت موثر تک تک اعضای گروه در تحقق هدف مشترک)
4.تفکر منتقدانه و تفکر خلاق(توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات و توانایی برهم زدن قالب های فکری قراردادی برای دست یابی به اندیشه ها و راه حل های تازه)
5.تصمیم گیری(توانایی تصمیم گیری آگاهانه در کلیه حیطه های زندگی برمبنای جمع آوری، سازماندهی، ارزیابی اطلاعات و در نهایت نتیجه گیری از آن)
6.حل مسایل(توانایی حل مشکلات در کلیه حیطه های زندگی از طریق ترکیب تفکرخلاق با مدیریت کارآمد اطلاعات و استنباط شخصی)
7.مذاکره(توانایی عقد قراردادها، سازش و توافق یا نتیجه گیری رضایت بخش دوجانبه)
8.مدیریت مناقشات(توانایی اجتناب از درگیری و بکارگیری فنون حل و فصل و نیز رفع اختلاف نظر به بهترین صورت ممکن به منظور بهره برداری حداکثری از فواید حاصل از برخورد سلیقه ها)
9.سازگاری با فشارهای روحی و تعدیل عواطف
10.حس اطمینان و اتکاء بنفس(توانایی پایبندی بر معیارها و اصول شخصی و بیان آزادانه عواطف، احساسات، اولویت ها و نگرانی ها)
11.تشخیص ارزش ها(توانایی شناسایی صریح ارزش های شخصی و نظام اعتقادی و اصلاح این ارزش ها و اعتقادات به منظور معرفی نگرش ها، اندیشه ها و آرمان های نو)
12.اجتناب از خطر(توانایی پیشگیری از هر نوع ناصحیح و استقبال از مخاطرات در اشکال مختلف)
13.مدیریت اطلاعات(توانایی دریافت، سازماندهی، پردازش، ذخیره سازی، بازیافت، بهره برداری و بیان اطلاعات)
14.اقتدار(توانایی بیان آرزوها و آرمان ها با هدف ایجاد اصلاحات مطلوب اجتماعی)
15.امرار معاش(کسب مهارت های لازم برای تصدی مشاغل خاص یا راه اندازی کسب)
16.مراقبت از خود(مانند حفظ پاکیزگی، پخت غذای سالم)
17.مهارت های کاربردی در شرایط خاص خطر آفرین(مانند نه گفتن به استعمال مواد مخدر، مشروبات الکلی و یا برقراری روابط جنسی)
مهارت های محوری فوق الذکر را نباید به صورت مجموعه ای از مهارت هایی که بتوان آن را بطور انفرادی مورد بحث قرار داد دانست. در عوض باید آن را به صورت سیستمی از مهارت ها قلمداد کرد که دارای روابط و هدف مشترکی هستند. هر یک از مهارت های فوق الذکر کمابیش لازم و ملزوم یکدیگر هستند. برای مثال تقویت مهارت همکاری نیاز به تمرین سایر مهارت ها در کنار مهارت خود آگاهی، ارتباطات، تصمیم گیری، حل مسایل، مذاکره، مدیریت مناقشات، اتکای به نفس و اقتدار دارد.
مربیان مهارت های زندگی تاکید دارند که مهارت های محوری صرفاً مجموعه ای از اهداف قابل دستیابی نیستند، بلکه خود فرآیند یادگیری مجزایی را تداعی می کنند.
در مقوله آموزش جهانی نیز هدف، تغییر وضعیت از آموزش انتقالی از معلم به دانش آموز به سوی آموزش تبادلی و از آموزش معلم محور به آموزش مشارکتی با استفاده از گفتمان، تبادل نظر، ارزیابی مشترک و... است. بدین ترتیب معلم به تسهیل کننده یک فرآیند تدریس و یادگیری پویا تبدیل می شود.
حرکت مهارت های زندگی در اواسط دهه ی هشتاد در کشور های غربی شکل گرفت و از آن پس در بیشتر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه گسترش یافته است.
با توجه به رشد فزاینده مهارت های زندگی این پرسش مطرح می شود که آیا این شیوه می تواند چارچوب مناسبی برای ارایه نگرش گسترده منطبق با مقتضیات بیانیه «آموزش برای همه» و نیز کنوانسیون حقوق کودک فراهم سازد یا خیر؟
نخست آنکه در حرکت آموزشی که در آن مهارت ها در اولویت اول قرار دارد همواره خطر نادیده گرفتن ارزش ها و دانش وجود دارد. چنین حرکتی نمی تواند بپذیرد که مهارت ها، دانش ها و نگرش ها ی هر فرآیند مکمل یکدیگرند، اگر چه ارزش ها در اکثر مهارت های زندگی بطور ضمنی گنجانده شده است. امٌا هنوز به یک چارچوب شفاف ارزشی نیاز داریم.
به عنوان مثال مهارت اقتدار بدون عنایت به ارزش های انسانی به فاشیزم تبدیل می شود. یک چارچوب ارزشی متناسب با زندگی چند فرهنگی و بهم بافته هزاره سوم قاعداتاً باید شامل مولفه هایی مانند:
·احترام به میرات فرهنگی و معنوی
·احترام به تفاوت های فرهنگی
·تعهد و پایبندی به برابری و عدالت اجتماعی
·تعهد به حقوق بشر و ارزش های اخلاقی
· مسئولیت پذیری
· توجه و حساسیت نسبت به محیط زیست
· پایبندی به صلح و تفاهم منطقه ای، ملی و بین المللی
· توجه به وضعیت نسل های آینده و... باشد.
همچنین برنامه های درسی نظریه « مهارت های زندگی » گرایش آشکاری به کم اهمیت دادن و یا نادیده گرفتن توانایی های نیم کره راست مغز انسان که دارای مهارت هایی مانند رویت الگوها ، بهره گیری از قوه تخیل، تشخیص نسبت میان اشیا و کل آن و... دارد.
عزت نفس یکی از برنامه های مهارت های زندگی در مدارس بشمار می رود ولی همیشه آنطور که شایسته است مورد توجه قرار نمی گیرد، غالباً اهمیت اندکی به آن به آن داده می شود و از این رو ضرورتی به تقویت آن احساس نمی شود ولی همان طور که در مبحث آهنگ صحیح یادگیری اشاره شد می بایست قبل از هر چیز به تقویت عزت نفس پرداخت.
عزت نفس رابطه مستقیمی با موفقیت دارد. کودکی که از عزت نفس بالایی برخوردار باشد از نظر تحصیلی و اجتماعی به خود اطمینان دارد و به استقبال یادگیری و دست و پنجه نرم کردن با موانع و مشکلات آن می رود. با نگرش مثبت و با خوشبینی بیشتری به مردم می نگرد. برعکس آنانکه عزت نفس کمتری دارند از بیم شکست یا تحقیر از فرصت های اجتماعی و یادگیری بهره برداری نمی کنند و داشتن تصویر منفی از خود نتیجه ای جز نگرش منفی نسبت به دیگران در محیط پیرامون و یا جامعه ی آنان نخواهد داشت. عزت نفس با شاخص های سازگاری اجتماعی مانند وظیفه شناسی، مهربانی، پایبندی به ارزش ها و فرآیند های دموکراتیک و نیز آمادگی جهت مقابله با بی عدالتی و اقدام مثبت در مواجهه با دشواری ها و بحران ها مرتبط است و آمادگی دانش آموزان برای نه گفتن در مقابل فشار بستگی به میزان عزت نفس آن ها دارد.
جنبش مهارت های زندگی عمدتاً انرژی خود را صرف نوجوانان می کند و به احتمال زیاد بانیان آن در جوامع غربی نگران گرایشات این گروه سنی به مصرف مشروبات الکی، استعمال موادمخدر و... بوده اند.
بدین منظور توصیه می شود از برنامه های «آموزش جهانی» برای تکامل و تقویت روش موسوم به مهارت های زندگی استفاده شود.
برای این منظور نظام آموزش جهانی در قالب برنامه های آموزشی جامعی که موضوعات و ارزش های مربوط به شهروندی، بهم وابستگی، توسعه، محیط زیست، برابری، آینده نگری، حقوق بشر، صلح و عدالت اجتماعی را در برمی گیرد، به تکمیل و تقویت مهارت ها می پردازد.
منابع:
پورشریفی، حمید و بهرامی احسان، هادی و طایفه تبریزی، رقیه. (1385). بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی. فصلنامه روانشناسی معاصر. شماره 1 صص 47-40
ثمری، علی اکبر و لعلی فاز، احمد. (1384). مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر استرس خانوادگی و پذیرش اجتماعی. فصلنامه اصول بهداشت روانی. شماره 7 صص 55-47
جاسبی، عبدالله.(1381). کلیاتی پیرامون جهانی شدن. انتشارات دفتر فرهنگ مقاومت دانشگاه آزاد اسلامی
رحمانیان، داریوش.(1385). تاریخ جهانی و جهانی شدن تاریخ. پژوهشنامه علوم انسانی. شماره 52 صص 194-181
سجادی، سید مهدی.(1382). جهانی شدن و پیامدهای چالش برانگیز آن برای تعلیم و تربیت. فصلنامه علوم تربیتی و روانشناسی. شماره 10 صص 128-113
علم الهدی، جمیله.(1385). بررسی مبانی نظری آموزش جهانی. نشر دانشگاه شهید بهشتی
کارنوی، مارتین.(1384). جهانی شدن و اصلاحات آموزشی. مترجم محمد حسن میرزامحمدی و محمدرضا فریدی. نشریسطرون
لطف آبادی، حسین.(1385). آموزش شهروند ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش آموزان. فصلنامه نوآوری های آموزشی. شماره 5 صص 44-11
ميلاني، عباس.(1378). تجدد و تجدد ستيزي در ايران. نشر آتيه
میرزاخانی، امیرعباس.(1387). ویژگیهای آموزش جهانی. روزنامه اعتماد. 9 مهر 1387
انجمن حمایت از حقوق کودکان. سایت www.irsprc.org
1. Global educational
2. Living skills
منبع:http://www.edu-management.blogfa.com/post-20.aspx
+ نوشته شده در ساعت توسط اسلامي
|