موردکاوی شماره17   : زیرپِرس استرس

 غلامرضا خاكي

                                                                                    
مقدمه
 در يك عصر پاييزي آقاي جوادي مدير عامل شركت دولتي فرازان، شروع به ورق زدن گزارش نهايي پروژه مطالعه آسيب‌شناسي فرهنگ سازماني كه آن روز به دستش رسيده بود را باز كرد. اين گزارش توسط شركت پژوهش‌هاي سازماني فردا تهيه شده بود...

 عنوان زير در صفحه 38 گزارش، توجه او را به خود جلب كرد:
ابعاد روان‌شناختي روابط بين کارکنان

در گزارش بعد از ذكر مقدمه‌اي، استرس شغلي  اينگونه تعريف شده بود:
كنش متقابل بين شرايط كار و ويژگيهاي فردي شامل به گونه اي است كه خواسته هاي محيط كار و در نتيجه فشارهاي مرتبط با آن بيش از آن است كه فرد بتواند از عهده آنها بر آيد.

سپس به آثار و نشانه‌هاي فشارهاي رواني پرداخته و در جدولي ارقام نشان مي‌داد بيشتر سرپرستان بخش تولیدی به‌تفكيك واحدهاي مختلف مبتلا به آثار منفي استرس هستند. آثاري چون: ]ناشكيبايي، تنفر و بيزاري، انزواطلبي، ديگران را از خود راندن، بي‌اعتمادي، تعارض‌ها، غيبت بيش از اندازه و...[. او اين آثار را به اين گونه دسته‌بندي کرده بود:

1- نشانه‌هاي رواني: آن دسته از مشكلات عاطفي و شناختي هستند كه بر اثر ناراحتي‎هاي ناشي از استرس شغلي بروز مي‎كنند. يكـــي از رايج‌ترين پيامدهاي آنها، نارضايتــي كـــاركنان از شغل است.

2- نشانه‎هاي جسماني:آن دسته از بیماریها مانند زخم معده،بیماریهای قلبی که استرس را در شکل گیری آن موثر می دانند. معمولاً دشوار مي‎توان فهميد كه ناخوشي‎هاي جسماني معيني كه با شرايط كاري خاص همراه هستند تا چه اندازه معلول آن شغل و نه نتيجه جنبه‎هاي ديگر زندگي شخص هستند.

3- نشانه‎هاي رفتاري:آن دسته از اختلالاتی هستند که مربوط به شاغل و شغل هستند و به دو دسته کلی تقسيم مي‌شوند:
 دسته اول مربوط به خود فرد شاغل هستند مثل ستيزه‌جويي در برابر ديگران و بطور كلي مشكلات ميان فردي که بروز می کند
  دسته دوم آنهايي هستند كه پيامدشان به سازمان برمي‌گردد. نمونه‌هاي آن عبارتند از: رها كردن شغل و كاهش بهره‌وري.

نكته مهم در اين بخش تشريح از توان افتادگي burn out است كه سه وجه جسماني، عاطفي و رواني براي آن بر شمرده بودند.

در نتيجه‌گيري انتهايي اين بخش از گزارش آمده بود با توجه به اينكه رفتار انسان‌ها، زائيده دانش و نگرش (بينش و باور) آنهاست.لذا بايد از چگونگي نگرش‌ سرپرستان به کار ارزيابي علمي صورت پذيرد تا ميزان استرس‎زايي اين نگرش‌ها مشخص شود. [ نقش نگرش در

انواع شخصیت ها
در رابطه با استرس، نگرش افراد به دو نوع تيپ رفتاري (الف) و (ب) دسته‌بندي شده است:
الگوهاي رفتاري تيپ (الف) تحت استرس شديد قرار دارند. خصوصيات اینها عبارت است از:
حس فوريت زماني شديد، پرخاشگري نامناسب، رفتار چندگانه و تلاش در رسيدن به اهداف بدون برنامه‌ريزي...می شود گفت که اینها بيماري شتاب و عجله دارند
اشخاص تيپ رفتاري (ب)، آرامترند و شتاب و عجله ندارند و تمايل كمتري به رقابت دارند.

در پژوهش‌ها مشخص شده كه مديران موفق عموماً از تيپ (الف) هستند اما موفقيت كاري اين مديران توأم با بيماري‌هاي ناشي از استرس است. مسلماً خلاص شدن از اين رفتار به خودي خود پيشنهاد نمي‌شود بلكه بايد آموخت كه چگونه مي‌توان آنرا بطور صحيح كنترل نمود. نگرش‌هاي ديگري مانند سطوح پايين ابراز وجود، تسليم شدن در برابر انتظارات ديگران و انتظارات غيرواقع بينانه زيادي از خود و ديگران نيز منجر به سطوح بالاي استرس در افراد مي‌گردد.
مشورت با مشاور شركت

آقاي جوادي پس از كمي تامل بر گزارش آسيب‌شناسي فرهنگ سازماني فردا با آقاي دكتر سعيدي مشاور امور مديريتي شركت تماس گرفت و نتایج پروژه را با او درميان گذاشت.

آقاي دكتر سعيدي گفت: آقاي جوادي به نظر مي‎رسد شركت با مسأله بسيار مهمي روبرو است، زيرا همانطور كه مي‌دانيد سرپرستان، حلقه مياني هر شرکت هستند و چنانچه اين افراد دچار مشكلات خاصي باشند تمامي تصميم‌گيري‌هاي مديريت به‌طور ناقص و نارسا به سطوح پاييني كه صف مقدم عمليات هستند منتقل مي‎شود .در چنين شرايطي بهره‎وري سازمان كاهش مي‎يابد، لذا پيشنهاد مي‎كنم كه به اين موضوع بطور جدي پرداخته شود و براي اين كار مشاور روان‌شناس خبره‎اي را به شركت دعوت كنيد تا روي اين موضوع بررسي جامع علمي انجام دهد و از زواياي گوناگون مسأله را بررسي نماید  و راهكارهايي عملي را به ما پيشنهاد كند.

پژوهش علمي بر روي استرس

آقاي صميمي متخصص روان‌شناسي سازماني پس از مذاكرات و آشنايي اوليه،بنا به پيشنهاد شركت بعد از يك هفته، طرح تحقيقي (proposal) را درباره راهکارهايي براي حل مسايل فشارهاي رواني سازماني تهيه و به شركت ارائه كرد. پس از تصويب طرح در هيات مديره، او بطور رسمي كار پژوهش خود را آغاز كرد. او براي جلوگيري از هرگونه تلقي منفي از امر تحقيق درباره استرس، ابتدا در يك سمينار آموزشي تلاش كرد تا برداشتي علمي از استرس براي حضار ارائه نموده و تشريح كند. او در مقدمه صحبت‌هايش گفت: همانطور كه انسان‌ها به بهداشت جسمي نياز دارند و بايد كمك‌هاي اوليه را بدانند، با اصول بهداشت رواني نيز بايد آشنا شده و روش‌ها و شيوه‌هاي گوناگون سالم‌سازي روان را فرا گيرند، لذا نبايد از اين مسأله سوء برداشت شده و احساس شود كه افراد، بيمار رواني هستند.
دو ماه بعد

پس از انجام مراحل تحقيق، اين نتيجه حاصل آمد كه:

نگرش‌هاي موجود كاركنان،زمينه‎ساز شكل‌گيري استرس بالاي آنهاست. اين استرس منفي اثرات خود را به شكل‌هاي گوناگون از جمله در ارتباطات سازماني كه در گزارش آسيب شناسي فرهنگ سازماني به آن اشاره شده بود نشان مي‌دهد...

در قسمت پيشنهادات گزارش آمده بود:
اصلي‌ترين مسأله اي كه استرس بالاي سرپرستان شركت را دامن زده است مسأله بـي‎معني شدن كار بـــر اثــر تكرار است. ايــن حالت موجب نوعي ملالت و خستگي در بين سرپرستان شده است. اين ملال‌آور بودن كار خود را به شکل‌هاي زير در اظهارات سرپرستان خود را نشان مي‌دهد:
1)      احساس بي اختياري در شركت
2)      مشخص نبودن نتايج آشكار و ملموس از كارهايي كه انجام مي‌شود.
3)      نبودن مجال براي ابراز خلاقيت و ابتكار
4)      يكنواختي كسل‌كننده و بي هيجان بودن كار
5)      ...............................................................

در نهايت به عنوان يك راهكار آمده بود كه:
 در اسرع وقت بايد شركت به غني‌سازي شغل (Job Enrichment) سرپرستان اقدام نمايد ....

? کانون‌هاي اصلی كند و كاو:
1)      احساس بي‌معني بودن كار را توضیح داده و دلايل بروز استرس ناشي از آن را در يك شركت دولتي بيان نمایید و سپس راهكارهايي را براي غلبه بر آنها برشمريد.
2)      به نظر شما شرکت فرازان با توجه به محدويت هاي قانوني برای غني‌سازي شغل چه مراحلي را بايد طي کند؟

محور های جانبی برای گفتگو:
3 )به نظر شما در يک مطالعه آسيب‌شناسي فرهنگ سازماني بايد بر چه عواملي تاکید کرد؟
4)آيا پرداختن به ابعاد رفتاري بحران‌هاي سازماني بدون توجه به جنبه‌هاي ساختاري آنها درست است؟


منبع : http://www.gholamrezakhaki.blogfa.com/post-201.aspx