آشنايي با سازمان هاي اطلاعاتي

مقدمه
      شناخت سازمان‏هاي جاسوسي و مطالعه در تاريخچه، اهداف و عمل‏كرد آن‏ها و هم‏چنين‏‏‏ آشنايي با اسرار، شگردها و روش‏هاي جاسوسي ‏آن‏ها ‏براي هر كشور و نظام سياسي اهميت ويژه‏اي دارد، زيرا اصولاً استقلال و ثبات سياسي هر كشور به مقياس وسيعي به ميزان و كميت فعاليت اين سازمان‏ها بستگي دارد. سازمان‏هايي كه به صورت دولت‏هاي نامرئي در تمام تحولات و حوادث و آشوب‏هاي سياسي بزرگ و كوچك جهان دخالت دارند.
يك سازمان جاسوسي، به همان اندازه كه مي‏تواند در تحكيم موقعيت يك كشور و حفظ ثبات سياسي و اجتماعي و اقتصادي آن ايفاي نقش كند و عامل بقا و دوام آن در تمام زمينه‏ها ‏گردد، به همان اندازه مي‏تواند وسيله مناسبي براي نابود ساختن يك حكومت گردد.
هرگز اتفاق نيفتاده است كه ملتي قبل از ايجاد دولت خود، سرويس‏هاي اطلاعاتي‏اش را راه‏اندازي كند، اما اسرائيل اين كار را كرد و هيچ دولتي مثل دولت اسرائيل وارد كار اطلاعاتي نگرديده است. ملت اسرائيل، تاريخ خود را در كنار كار جاسوسي بنا و تأسيس كرده است. سرويس‏هاي اطلاعاتي شان چه در گذشته و چه در حال حاضر وسيله‏اي بوده است براي رسيدن به اهداف نامشروعشان. خود صهيونيسم براساس كار جاسوسي، هويت يافته و رشد و نمو پيدا كرده است. هنگامي كه مقرر شد دولت يهود تأسيس شود يهوديان با استفاده از شگردهاي جاسوسي به ايجاد دولت خود اقدام كردند.
با توجه به اين‏كه‏ در خصوص بررسي سرويس‏هاي اطلاعاتي اسرائيل، تا كنون تمركز اصلي بر سرويس موساد بوده است و عموماً به ديگر سرويس‏هاي فعال اين رژيم كه گاهاً نقشي بسيار حائز اهميت را براي صهيونيسم بين الملل ايفا مي‏نمايند، كم‏تر‏ پرداخته شده است؛ لذا در اين اندك مجال به صورت گذرا شمه‏اي كلي درباره اين سرويس‏ها ‏بيان مي‏نماييم تا شايد فتح بابي باشد براي مطالعه و مداقه بيش‏تر‏ بر هريك از ‏آن‏ها ‏به صورت مفصل و جامع. فصل اول مقاله حاضر به اين موضوع اختصاص داده شده است. در فصل دوم به منظور كاربردي نمودن موضوع، به روش‏هاي عملياتي سازمان‏هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي مي‏پردازيم. به اميد نابودي رژيم صهيونيستي...

فصل اول: معرفي سرويس‏هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي

1- موساد :
سازمان جاسوسي اسرائيل توسط رژيمي به‏وجود آمده است كه با هيچ‏يك از خصوصيات اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي محيط اطراف خود قابل تطبيق نيست و اسرائيل در منطقه خود صددرصد بيگانه است اما اين بيگانگي و غربت كه قاعدتاً براي هر نظام سياسي، يك عامل منفي و بازدارنده تلقي مي‏شود، هيچ‏گاه مانع روند رو به رشد و حركت فراگير موساد نشده است.
موساد يا سازمان زيرزميني يهود، نام اختصاري يك عبارت 5 كلمه‏اي عبري است. موساد در حقيقت شكل تكامل يافته پليس مخفي اسرائيل و نتيجه ادغام و تركيب سازمان‏هاي مخفي و پراكنده‏اي ‏است كه از ده‏ها سال پيش و اوائل جنگ جهاني دوم به نفع يهوديان و برعليه مخالفان اين نژاد فعاليت مي‏كرده‏اند.‏
به‏وسيله‏ هاگانا يك سازمان سريِ ويژه تشكيل شد كه دفتر اطلاعات موسوم به « شي» نام گرفت.  در سال 1937 نيز هاگانا سازمان         « موساد لياليفي بيت» به معني «دفتر مهاجرت» را تشكيل داد. اين نخستين اسم اين سازمان بود.
سازمان اطلاعات اسرائيل در سال 1951 وقتي كه براي اولين بار به صورت رسمي اعلام موجوديت كرد، اين اسم را به يدك كشيد و شبكه‏هاي جاسوسي آن نيز از آن زمان موساد ناميده مي‏شوند.
با توجه به تعدد سازمان‏هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي، رهبري اين رژيم تصميم گرفت كه سازمان ويژه‏اي ‏براي هماهنگي ميان فعاليت‏هاي اين سازمان‏ها ‏تأسيس كند. اين سازمان « دژ مستحكم براي خدمت به اسرائيل» نام گرفت و مسئوليت تأسيس آن به  روفين شيلواح واگذار شد. نامبرده كسي بود كه پس از تشكيل موساد، رسماً رياست آن را عهده دار شد.
با توجه به گزارشي كه در سال 1996 منتشر شد، شمار كاركنان موساد به 1200 تا 1500 نفر از جمله 500 افسر مي‏رسيد و هركدام از آن‏ها در سن 52 سالگي بازنشسته مي‏شدند. موساد شبكه گسترده‏اي ‏از مزدوران در سراسر دنيا در اختيار دارد و هم اكنون بيش از 35 هزار عضو(20 هزار كارمند و بقيه موقتي) دارد.
از جمله عمليات هاي موساد مي توان به اين موارد اشاره كرد:
ربايش مسئول نازي سابق به نام «آدولف إيخمان» از آرژانتين. اين عمليات سال 1960 رخ داد. او را به اسرائيل منتقل كردند و پس از محاكمه اعدام گرديد. موساد توانست رهبر سازمان سپتامبر سياه را ترور نمايد. كما اين‏كه‏ اين سرويس، رهبر جنبش اسلامي به نام فتحي شقاقي را نيز در اكتبر 1995 در مالتا ترور كرد. اين عمليات‏ها ‏از جمله عمليات‏هايي ‏است كه به عنوان موفقيت در پرونده موساد ثبت و ضبط گرديده است.
موساد داراي چند شاخه اصلي است كه هركدام از آن‏ها مأموريت خاصي دارد. مي‏توان گفت كه مأموريت اين شاخه‏ها ‏به ترتيب ذيل است:
- جمع آوري اطلاعات
- دسته بندي داده‏ها
- بررسي و ارزيابي اين اطلاعات
- نظارت و جاسوسي
- عضوگيري و اجراي عمليات در خارج از فلسطين از جمله قتل و تصفيه مخالفان
- بخش ويژه فيلم برداري، جعل، رمزيابي و دستگاه‏هاي ارتباطي
- بخش ويژه آموزش و برنامه ريزي و افزايش كارايي كاركنان موساد
- بخش ضداطلاعات و نفوذ نيروهاي غيرخودي

- بخش عمليات:
           بخش عمليات، مهم‏ترين ‏ شاخه موساد محسوب مي‏شود و ماموريت آن سازمان‏دهي فعاليت جاسوسان و مزدوران اين سازمان در گوشه و كنار جهان است.
هم‏چنين‏‏‏ يكي نيروي خارجي ديگر موسوم به « عل» به معني عالي رتبه وجود دارد كه كار آن جمع‏آوري اطلاعاتي از داخل آمريكا درباره كشورهاي عربي است و سفرها و ديدارهاي هيأت‏هاي سياسي را كنترل مي‏كند.
مهم‏ترين ‏و خطرناك‏ترين اين يگان‏ها؛ ‏يگان « دوفدوفان» است. اين يگان آموزش‏هاي نظامي و رواني مخصوصي مي‏بينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفه‏اي ‏كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است، تبديل مي‏شوند.
موساد داراي يك كميته ديگر موسوم به « وادات» است كه كار آن هماهنگي سري با خارج و داخل اسرائيل مي‏باشد و به‏صورت هفتگي نشستي برگزار مي‏كند. رئيس وادات همان رئيس موساد است كه همكارانش او را مامون صدا مي‏كنند. اما اعضاي كميته وادات عبارتند از:
- مدير سازمان اطلاعات نظامي موسوم به « امان»
- مدير سازمان اطلاعات داخلي « شين بت»
- مدير سازمان امنيت عمومي « شاباك»
- مدير مركز مطالعات و برنامه ريزي وزارت امور خارجه(اين مركز در زمينه جاسوسي سياسي يا ديپلماتيك تخصص دارد).
- مدير بخش عمليات ويژه پليس موسوم به « ماتام»
- مشاوران خصوصي نخست وزير در امور سياسي، نظامي، امنيتي و مبارزه با تروريسم

2- شين بت(شاباك) :
هنگام تأسيس دولت عبري تعداد مأموران اطلاعاتي و امنيتي آن 184 نفر بود. اين افراد در آن زمان به دستور مقامات نظامي، يك يگان نظامي موسوم به « شين بت» وابسته به رژيم صهيونيستي تشكيل دادند. شين بت خلاصه كلمه « خدمت به امنيت» است.  «يسر هرئيل» از زمان شكل گيري اين سازمان تا سال 1952 رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد.
شين بت در دهه اول شكل گيري رژيم صهيونيستي مراقب تحركات دشمنان حزب كار كه تا سال1977 بر اسرائيل حكموت مي‏كرد، بود. حزب كار در اين سال‏هاي طولاني توانست شين بت را به يك سازمان اسطوره‏اي ‏براي حمايت از رژيم صهيونيستي در مقابل توطئه‏هاي داخلي و جاسوسان شوروي و فدائيان عرب كه با پشت سر گذاشتن سيم‏هاي خاردار وارد سرزمين‏هاي اشغالي مي‏شدند، تبديل كند.
فعاليت‏هاي شين بت كاملاً سري بود و حتي مردم اسم رئيس آن را هم نمي‏‏‏‏دانستند و سال‏ها ‏تحت نظارت و مسئوليت‏‏‏ دفتر نخست وزير فعاليت مي‏كرد.
كلمه شين بت اندك اندك خود را به شاباك تغيير داد. شاباك به معني امنيت عمومي يا شين بت عمومي است. بعد از رسوايي مأموران شاباك در پرونده « اتوبوس 300» در سال 1986 ، «آبراهام شالوم» رئيس آن استعفا داد.

3- يگان عرب نماها :
اولين عرب نماي عضو ارتش صهيونيستي « يسرائيل عبدو بن ‏يهودا» نام داشت كه در ژوئن 1999 فوت كرد. وي پدر عرب نماها خوانده مي‏شد. فعاليت‏هاي وي در فلسطين در جريان جنگ 1948 آغاز شد و يگان عرب نماها را فرماندهي نمود.
اين يگان هم‏چنان به قوت خود به فعاليت‏هايش ادامه مي‏دهد. قبل از اين «يوسي ميلمان» روزنامه نگار صهيونيست با انتشار گزارشي از فعاليت اين يگان در ميان عرب‏هاي اسرائيل پرده برداشت. وي در گزارش خود آورده بود كه اعضاي اين يگان در روستاهاي فلسطيني با معرفي خود به عنوان عرب زندگي و حتي با دختران فلسطيني نيز ازدواج مي‏كنند.
اسحاق رابين وزير جنگ رژيم صهيونيستي در انتفاضه اول يگان ويژه موسوم به عرب نماها را تشكيل داد. اين يگان شامل چهار بخش است:
- «دوفدوفان» براي فعاليت در كرانه باختري
- «شمشون» براي فعاليت در نوار غزه
      مهم‏ترين و خطرناك‏ترين اين يگان‏ها ‏يگان « دوفدوفان » است. اين يگان آموزش‏هاي نظامي و رواني مخصوصي مي‏بينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفه‏اي ‏كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است تبديل مي‏شوند.
اين اشخاص لباس عربي به تن مي‏كنند و در اصل دو نوع زندگي دارند: يكي زندگي طبيعي خود در ميان يهوديان و ديگري زندگي در ميان فلسطينيان و عرب‏ها. بدين وسيله بايد لباس عربي بپوشند و لهجه‏ها ‏سرودها و آداب و رسوم عرب‏ها ‏را به دقت بياموزند تا به راحتي بتوانند در درون جامعه فلسطيني نفوذ كنند و فلسطينيان آن‏ها ‏را شناسايي نكرده و حملاتشان را خنثي نكنند.
با توجه به گزارش‏هاي مختلف اسرائيل و با استناد به قرائن و شواهد موجود مهم‏ترين ماموريت و هدف اين يگان‏ها ‏فعاليت گسترده در قلب مناطق مسكوني فلسطين و تحقق اهدافي است كه عادتا يگان‏هاي نظامي قادر به دست‏يابي به آن‏ها ‏نيستند. كار اين يگان‏ها ‏شناسايي و بازداشت افراد تحت تعقيب، رهبران و فعالان انتفاضه و ترور آن‏هاست. جمع آوري اطلاعات، فتنه انگيزي بر هم زدن اوضاع از ديگر وظايف اين سازمان است.
- «گدعونيم» وابسته به يگان مرزبانان براي فعاليت گسترده در كرانه باختري
- بخش وابسته به پليس صهيونيستي و دايره فعاليت آن منطقه قدس است.

4- امان :
يكي از نهادهاي سازمان اطلاعات اسرائيل است و از لحاظ اداري وابسته به فرماندهي ستاد مشترك ارتش صهيونيستي و تحت نظارت فرمانده اين ستاد است. اما در كل مجري تصميمات شوراي عالي امنيت ملي رژيم صهيونيستي است. به عبارت ديگر، مي‏توان گفت كه اين سازمان شبيه دايره اطلاعات نظامي و مشابه آن در ارتش‏هاي دنياست.
كلمه امان مشتق از عبارت عبري « اغاف موديعين» و معني آن «دفتر اطلاعات و امنيت» است و مخصوص امنيت نيروهاي مسلح و جمع آوري اطلاعات مهم نظامي و تاكتيكي و عملياتي درباره نيروهاي مسلح عربي و توان سياسي و اقتصادي- كه شايد بتوان براي كمك به نيروهاي نظامي و پيشبُرد اهداف در عمليات‏ها ‏از آن استفاده كرده است.
امان با تجزيه و تحليل اين معلومات و اطلاعات، نتيجه را به اطلاع مقامات عالي رتبه مي‏رساند. اين سازمان در تدوين طرح‏هاي جنگي و هماهنگي با ديگر سازمان‏ها ‏نقشي فعال دارد و از افسران اطلاعاتي مستقر در مرزها و مناطق عملياتي و افسران شناسايي- كه از وسايل و ادوات ماهواره‏اي ‏صنعتي، بي‏سيم و سيستم‏هاي الكترونيكي براي شناسايي و نظارت هوايي، دريايي، زميني استفاده مي‏كنند- اطلاعات جمع آوري مي‏كند.
اين مربوط به مرزها بود، اما اطلاعات خارجي از طريق وابسته‏هاي نظامي امان و كاركنان آن در سفارتخانه‏هاي اسرائيل در ديگر كشورها به داخل ارسال مي‏شود. هم‏چنين‏‏‏ شبكه‏هاي جاسوسي فعال در خارج از جمله سازمان اطلاعات وابسته به كشورهاي هم پيمان اسرائيل اطلاعات نظامي را جمع آوري و نتيجه فعاليت‏هاي تجسسي خود را به امان در داخل فلسطين اشغالي ارسال مي‏كنند.
امان داراي بخش‏هاي زيادي است:
- اطلاعات تاكتيكي
- اطلاعات زميني
- اطلاعات هوايي
- اطلاعات دريايي
- بخش مخصوص انجام مطالعات راهبردي در مورد ارزيابي توان سياسي و نظامي كشورهاي عربي و مواضع سياسي ‏آن‏ها
- بخش اطلاع رساني كه ارتباط تنگاتنگي با نمايندگان رسانه‏هاي خارجي (به‏ويژه خبرنگاراني كه تحولات مربوط به جنگ را پوشش مي‏دهند) در داخل اسرائيل دارد. اين بخش بر هر مطلبي كه به نقل از ارتش يا درباره ارتش صهيونيستي منتشر مي‏شود، نظارت كامل دارد.
      مهم‏ترين حادثه‏اي ‏كه در اين سازمان روي داد، پاك‏سازي نيروهاي آن و انجام اقدامات لازم براي پيشرفت سازمان به دنبال عدم پيش بيني جنگ اكتبر 1973 بود. گفتني است كه امان در گزارش‏هاي خود به هيچ وجه جنگ اكتبر 1973 را پيش بيني نكرده بود.
5- كِلمن :
سازمان كِلمن نيز به جمع آوري اطلاعات فني و علمي مي‏پردازد كه در اواسط دهه 1960 توسط «شيمون پرز» -زماني كه وزير دفاع بود- ايجاد شد. اين سازمان، افرادي را براي جمع آوري اطلاعات درباره تحولات علمي و فني به خارج اعزام مي‏كرد و فعاليت ‏آن‏ها ‏به ويژه روي سيستم‏هاي تسليحات متمركز بود. همين سازمان، اقدام به تعيين وابسته‏هاي علمي در سفارتخانه‏هاي رژيم صهيونيستي نمود.
6- گردان لافيه :
گردان لافيه از خطرناك‏ترين و وحشي‏ترين سازمان‏هاي جاسوسي و تروريستي اسرائيل است كه به عمليات تصفيه و ترور و بازداشت فلسطينيان دست مي‏زند. اين سازمان در مناطق مسكوني فعاليت مي‏كند و براي ترور مسئولان و رهبران مقاومت آموزش‏هاي ويژه‏اي ‏مي‏بيند.
گردان لافيه به دستور شائول موفاز رئيس سابق ستاد مشترك ارتش صهيونيستي و وزير جنگ كنوني اسرائيل و با هدف جايگزين كردن يگانهاي نظامي به جاي نيروهاي ذخيره تشكيل شد. اين اقدام در حالي صورت گرفت كه ارتش صهيونيستي مجبور به استفاده از نيروهاي احتياط به مدت 25 روز در سال شد.
منابع صهيونيستي اعلام كرده‏اند كه منطقه جنوب كوه الخليل تنها در يك سال به فعاليت 18 گردان ذخيره در آن نياز پيدا كرد ولي اين تعداد به دنبال تمديد دوران خدمت نظامي نيروهاي احتياط به دوازده يگان ذخيره كاهش يافت.
همين منابع تاكيد مي‏كنند كه ميانگين هزينه خدمت روزانه هر نظامي احتياطي 400 شيكل است و علي‏رغم كارايي و تجربه كافي نيروهاي ذخيره اما شناخت آن‏ها ‏از منطقه به اندازه نيروهاي نظامي مستقر در منطقه نيست.
اين منابع افزودند كه شيوه تشكيل اين گردان مشابه گردان‏هاي عملياتي ارتش صهيونيستي « نخشون، شمشون، دوخيفت و خروب» و گردان « نيتساح يهودا» (نظاميان وابسته به جريان مذهبي متعصب كه در اردن مستقر هستند) است كه حوزه فعاليت هميشگي ‏آن‏ها ‏اطراف شهرهاي فلسطيني مي‏باشد.
گروهبان «يهودا» فرمانده گردان لافيه مي‏گويد: از چگونگي تشكيل گردان‏هاي قبلي تجارب زيادي كسب كرديم و گردان لافيه را به عنوان گرداني پياده نظام و مخصوص اجراي عمليات‏هاي نظامي و امنيتي تشكيل داديم. اين گردان شبانگاه در ساعات خاصي كه با شرايط منطقه و ساكنان آن مناسب باشد، وارد مناطق مسكوني مي‏شود و به شكار طعمه‏هاي خود مي‏پردازد.
     فرماندهي اين گردان‏ها ‏از ميان گردان‏هاي پياده نظام ارتش اسرائيل انتخاب مي‏شود. به عنوان مثال «يهودا» فرمانده گردان، معاون فرمانده گردان 890 نيروهاي چترباز و معاونش سليم دروزي فرمانده سري گردان نخشون بود اما افسر گردان و افسران گروهان‏ها ‏از فارغ التحصيلان يگان‏هاي چترباز « ناحال» و «‏جولاني» هستند.
     ستوان يكم « آسي » فرمانده گردان « الف» مي‏گويد كه برخي نظاميان خواستار عضويت در اين گردان شده و برخي ديگر هم به اين گردان‏ها ‏انتقال يافته‏اند.‏ بايد ديگران را نيز قانع كرد كه اهميت اين گردان كم‏تر ‏ از تيپ‏هاي نظامي نيست. وي مي‏افزايد: به اطلاع ‏آن‏ها ‏رساندم كه خودم شخصاً از گردان « گرانيت » آمدم و به عضويت اين گردان جديد درآمدم چراكه مي‏دانستم فعاليت آن با فعاليت تيپ پياده نظام يكي است و تفاوتي ندارد.
7- يگان كماندويي اينترنتي اسرائيل:
به نقل از روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» در پي افزايش نفوذ و هك پايگاه‏هاي اينترنتي واقعا حساس و مهم دولتي و غيردولتي در رژيم صهيونيستي، ارتش اين رژيم به تازگي يگان و واحد جديدي را براي مقابله با حملات اينترنتي تشكيل داده است تا با استفاده از فن‏آوري‏هاي جديد از خطرات اينترنتي كه مراكز حساس اسرائيل را تهديد مي‏كند جلوگيري كنند و اجازه ندهند هكرها پايگاه‏ها و سايت‏هاي اينترنتي اسرائيلي‏ها ‏را هك و به ‏آن‏ها ‏نفوذ كنند.
     ماموريت اين واحد جديد جلوگيري از امكان هك شدن سيستم‏هاي رايانه‏اي ‏اسرائيل و پايگاه‏ها ‏و سايت‏هاي اينترنتي و هم‏چنين‏‏‏ رسانه‏هاي الكترونيكي آن است و از طرف ديگر حمله و هك كردن پايگاه‏هايي ‏است كه منابع اسرائيلي از ‏آن‏ها ‏به عنوان خصم و دشمن ياد كردند و اين همان چيزي است كه باعث شد روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» از آن به عنوان «كماندوي اينترنتي» ياد كند.

روش‏هاي عملياتي سازمان‏هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
1-     استراتژي‏ها :
راهبرد سازمان‏هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي، حفظ و بقاي اين رژيم در منطقه است و روش‏هاي عملياتي سازمان‏هاي اطلاعاتي داراي يك نوع تفكر خاصي است كه به انديشه‏هاي سياسي و نظام سياسي آن برمي‏گردد. رژيم صهيونيستي از يك تفكر خاص پيروي مي‏نمايد كه حالت افراط گرايي و تهاجمي به ديگر نژادها و ملل دارد. تعدي و تجاوز به خاك ديگر كشورها به ويژه كشورهاي همسايه فلسطين اشغالي و جلوگيري از نفوذ به داخل خاك اين رژيم و سركوب و ايجاد رعب و وحشت در داخل عليه اعراب و غير يهوديان از سياست‏هاي اين رژيم تاكنون بوده است. روش‏هاي عملياتي نيز متأثر از سياست داخلي و خارجي اين رژيم مي‏باشد و مشخصات ذيل را دارد:
1- افراط گرايي
2- مجرم دانستن ديگران و نژادپرستي
 3- تجاوز كاري و تعدي به ديگران
4- تئوري نامحدود بودن قلمرو يهود
اگر نگاهي به گذشته اين رژيم بي‏افكنيم در مي‏يابيم كه كليه عمليات‏هاي اطلاعاتي، امنيتي و نظامي ناشي از تفكرات فوق الذكر بوده است به طوري كه اين رژيم در منطقه خاورميانه تا كنون دست به كشتار مردم بي‏گناه فلسطين، عمليات خرابكارانه عليه همسايگان خود و اقدام به ترس، ترور و وحشت در منطقه كرده و اين اقدامات با هدايت سرويس هاي اطلاعاتي داخلي و خارجي، شين بت و موساد صورت گرفته است.
2- شيوه‏هاي اجرايي- عملياتي:
شيوه‏هاي اجرايي سازمان‏هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي عبارتند از:
1- جمع آوري اطلاعات سياسي، نظامي، فرهنگي، اقتصادي، علمي و... از كشورهاي بين المللي و منطقه‏اي ‏عربي و غيرعربي در جهت منافع صهيونيست‏ها؛
2- استخدام جاسوسان خود در ديگر كشورها از طريق عناصر يهودي(اين جاسوسان براي نفوذ در دولت‏هاي عربي يا كسب اطلاعات اقتصادي و صنعتي در كشورهاي پيش‏رفته استخدام مي‏شوند)؛
3 - حذف عناصر مخالف در ديگر كشورها و اعراب فلسطين اشغالي(در اين ارتباط، سازمان‏هاي موساد و شين بت از بدو تأسيس رژيم صهيونيستي دست به عمليات‏هاي متعدد ترور عليه اعراب منطقه و فلسطين اشغالي زده‏اند.‏ شهيد رنتيسي، شيخ احمد ياسين، عماد مغنيه، مرگ مشكوك ياسر عرفات و... نمونه‏هاي مختلفي است كه ردپاي موساد و شين بت به وضوح در آن ديده مي‏شود)؛
 4 - عمليات‏هاي نظامي و خرابكارانه عليه ديگر كشورها مثل جنگ‏هاي متعدد اعراب و رژيم صهيونيستي، جنگ عليه حزب ا... لبنان، حماس در فلسطين و عليه كشورهاي اردن، سوريه، عراق، ايران و...؛
5 - پرداخت هزينه‏هاي زياد براي تطميع خبرچين‏هايي ‏كه به طور موقت از ‏آن‏ها ‏استفاده مي‏شود. (شكار اين افراد، عموماً از اشخاص ناراضي دولت‏هاي متبوعشان است كه غالباً نيز با آنان با حذف فيزيكي مواجه مي‏شوند)؛
6 - استفاده از عناصر نفوذي جهت جمع آوري اطلاعات در جمعيت‏هاي مخالف رژيم صهيونيستي؛
7- دادن توصيه و طرح‏هاي عملياتي و راهبردي به وزارت خارجه يا وزارت كشور براي سركوبي مخالفان و پيشبُرد اهداف و منافع ملي رژيم صهيونيستي؛
 8- استفاده از جنگ رواني
9- جذب نيرو براي تشكيلات اطلاعاتي كه از ايدئولوژي صهيونيسم تبعيت دارند به طوري كه اشرافيت اطلاعاتي موساد، بين المللي شود؛
10- نفوذ در كشورهاي اسلامي از طريق اعزام مزدور جهت گسترش تفكر صهيونيستي و رواج اسلام با رويه تساهل و تسامح كه عمدتاً از طريق رسانه‏ها ‏و اشخاص و نهادهاي اقتصادي و سرمايه گذار صورت مي‏پذيرد.


جامعه اطلاعاتي ايالات متحده آمريكا

 جامعه اطلاعاتي آمريكا كه متشكل از سازمان‌ها و دفاتر اطلاعاتي و پشتيباني اطلاعاتي وزارت دفاع و واحدهاي اطلاعاتي بعضي از وزارتخانه‌هاي ايالات متحده و سازمان اطلاعات مركزي است و از پيشرفته‌ترين و پيچيده‌ترين تجهيزات و ابزارآلات سود مي‌جويد، تلاش مي‌نمايد تا با برقرار كردن تعاملي مناسب مابين سازمان‌ها و دفاتر اطلاعاتي گوناگون آن كشور در راستاي وظايف ذاتي خود، آنان را مطابق نيازها و خواسته‌هاي سياست‌گذاران رهبري كند و در اين راستا با تعيين شرح وظايف مشخص هر كدام از اين مراكز اطلاعاتي سعي مي‌كند در ماموريتهاي ملي و فراملي خود به اهداف از پيش تعيين شده دست يابد.
جامعه اطلاعاتي آمريكا به دلايل متعدد از جمله برخورداري از بودجه كلان و دسترسي به آخرين پيشرفت‌هاي تكنولوژيك، از توانمدي‌هاي بالايي برخوردار است. و از اين رو داراي روابط بسيار نزديك و تاثيرگذار با بسياري از سازمان‌هاي اطلاعاتي كشورهاي ديگر است تا جايي كه برخي از اين سازمان‌هاي اطلاعاتي و با هدايت سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا تاسيس شده و در راستاي منافع ايالات متحده فعاليت مي‌كنند. لذا شناخت ساختار جامعه اطلاعاتي آمريكا به عنوان بزرگترين دشمن جمهوري اسلامي ايران از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. تاكنون جامعه اطلاعاتي آمريكا بنا به شرايط روز و مقتضيات زمان و بر مبناي خواسته‌هاي سياستگذاران و تحولات جهاني، ساختار و وظايف خود را تغيير داده و متناسب ساخته است. اين تغييرات در مراحل زماني نظير جنگ جهاني دوم، دوران جنگ سرد، پس از فروپاشي شوروي و پس از واقعه 11 سپتامبر قابل ملاحظه بوده است.
به علت نارسايي مديريتي اطلاعات به دست آمده در خلال جنگ جهاني دوم كه توسط شاخه‌هاي گوناگون نظامي تهيه مي‌شد رييس‌جمهور فرانكلين روزولت  به ويليام جي. دوناوان  كه يك حقوقدان اهل نيويورك و كلنل سابق ارتش بود، دستور داد تا طرحي را براي تاسيس يك سرويس اطلاعاتي تهيه كند دوناوان تلاش‌هاي گسترده‌اي را براي ايجاد يك دستگاه متمركز اطلاعات غير نظامي در تكميل اطلاعات نظامي آغاز كرد كه اين امر منجر به تاسيس دفتر خدمات استراتژيك  به رياست دوناوان در ژوئن 1942 زير نظر فرماندهي ستاد مشترك شد. دوناوان اولين رييس ساختار اطلاعاتي مركزي در ايالات متحده شد تشكيلاتي كه بعدها به سازمان اطلاعات مركزي (سيا) تغيير شكل داد. وظيفه دفتر خدمات استراتژيك جمع‌آوري و تحليل اطلاعات مورد نياز ستاد مشترك و هدايت عمليات‌هاي خاص يا عمليات‌‌هاي مخفي كه نمي‌‌توانست توسط ديگر سازمان‌ها يا تشكيلات نظامي اجرا گردد، بود. در خلال جنگ جهاني دوم، دفتر خدمات استراتژيك جابجايي قواي دشمن و ديگر اطلاعات حساس را براي طراحي عمليات‌هاي نظامي براي سياستگذاران و نظاميان تهيه مي‌نمود.
پس از جنگ جهاني دوم و در زمان جنگ سرد نياز به اطلاعات خوب و اينكه چه كسي بايستي مسئوليت هدايت عمليات‌هاي اطلاعاتي را در اختيار داشته باشد باعث شد تا جانشين روزولت يعني رييس‌جمهور هري اس. ترومن دفتر خدمات استراتژيك را در اكتبر 1945 منحل كرده وظايف آن را به وزارت جنگ و وزارت خارجه محول نمايد. دوناوان طرح تاسيس يك سازمان غير نظامي را مطرح كرد كه به شدت از سوي اف‌بي‌آي و سازمان‌هاي نظامي به علت نگراني از نفوذ آن مورد مخالفت قرار گرفت. ترومن در ژانويه 1946 گروه اطلاعات مركزي  كه وظيفه هماهنگي اطلاعات به دست آمده از سازمان‌ها و سرويس‌هاي اطلاعاتي را بر عهده داشت، تاسيس نمود. گروه اطلاعات مركزي تحت سرپرستي اطلاعات ملي  قرار گرفت كه متشكل از رييس‌جمهور، وزير امور خارجه، وزير جنگ و نيروي دريايي بود و براي اولين بار در تاريخ اطلاعات آمريكا يك سازمان اطلاعاتي مستقل در زمان صلح مشغول به فعاليت شد.
كمتر از دو سال بعد قانون امنيت ملي مصوب 1947 در كنگره به تصويب رسيد كه در آن شوراي امنيت ملي  و تحت مسئوليت اين شورا، سازمان اطلاعات مركزي (سيا) تاسيس گرديد.
جامعه اطلاعاتي ايالات متحده آمريكا سازماني است متشكل از سرويس‌هاي اطلاعاتي و دستگاه اجرايي دولت مركزي كه تمامي فعاليت‌هاي اطلاعات داخلي و خارجي، طرح‌هاي نظامي و جاسوسي را برعهده دارد.
اين جامعه براساس قانون اجرايي 12333 در تاريخ 4 دسامبر 1981 به دستور رييس جهمور وقت آمريكا، رونالد ريگان تاسيس گرديد .
جامعه اطلاعاتي آمريكا به رييس‌‌اطلاعات ملي كه مشاور ارشد اطلاعاتي رييس‌جمهور مي‌باشد گزارش مي‌دهد و رييس اطلاعات ملي مستقيماً به رييس‌جمهور و شوراي امنيت ملي   گزارش مي‌نمايد. در اين راستا 3 گروه به رييس اطلاعات ملي كمك مي‌نمايند.
 معاون ارشد مدير اطلاعات ملي.
 شوراي اطلاعات ملي .
 ديگر معاونين رييس اطلاعات ملي.( )
تا قبل از آوريل 2005 رييس سازمان اطلاعات مركزي، رياست جامعه اطلاعاتي آمريكا را علاوه بر مديريت سيا بر عهده داشت وي همچنين مشاور عالي اطلاعاتي رييس‌جمهور بود.
فعاليت‌هاي جامعه اطلاعاتي تحت دو موضوع متمايز از يكديگر انجام مي‌شود : برنامه اطلاعات ملي و برنامه اطلاعات نظامي.
 برنامه اطلاعات ملي  كه در گذشته به نام برنامه اطلاعات خارجي ملي معروف بود و بنا به تعريف قانون امنيت ملي 1947 (كه تجديد نظر شده) «به تمام برنامه‌ها، پروژه‌ها و فعاليت‌هاي جامعه اطلاعاتي كه همانند تمامي برنامه‌هاي جامعه اطلاعاتي مشتركاً توسط رييس اطلاعات ملي و وزير يا رييس سازمان يا رييس‌جمهور تعريف مي‌گردد، گفته مي‌شود. اين موضوع، برنامه‌ها، پروژه‌ها يا فعاليت‌هاي بخش‌هاي نظامي براي اكتساب اطلاعات كه صرفاً براي برنامه‌ريزي و هدايت عمليات‌هاي نظامي تاكتيكي توسط نيروهاي مسلح ايالات متحده بكارگرفته مي‌شود را در بر نمي‌گيرد». طبق قانون، مدير اطلاعات ملي مسئوليت و نظارت بر برنامه اطلاعات را بر عهده دارد و قدرت او محدود شده است.
 برنامه‌ها، پروژه‌ها و فعاليت‌هاي بخش‌هاي نظامي براي اكتساب اطلاعات كه صرفاً جهت برنامه‌ريزي و هدايت عمليات‌هاي نظامي تاكتيكي توسط نيروهاي مسلح ايالات متحده استفاده مي‌شود، برنامه اطلاعات نظامي  نام دارد. برنامه اطلاعات نظامي توسط وزير دفاع كنترل و هدايت مي‌شود. در سال 2005 وزارت دفاع برنامه اطلاعات نظامي مشترك  و برنامه فعاليت‌هاي مرتبط و اطلاعات فني  براي شكل‌دهي برنامه اطلاعات نظامي با يكديگر ادغام نمود. از زمان تعريف اين دو برنامه و تفكيك آنها، هرگاه دو برنامه هم‌پوشاني پيدا مي‌كنند و وظايف اطلاعات نظامي مورد مخاطب است، فعاليت‌هاي اطلاعات وزارت دفاع گاهاً با مشكلات بغرنج مواجه مي‌شود.
 لازم به ذكر است كه در گذشته علاوه بر دو فعاليت اطلاعاتي فوق فعاليت اطلاعاتي ديگري به نام تاكتيك‌هاي اطلاعاتي و فعاليت‌هاي مرتبطه  وجود داشت كه جزء اختيارات وزير دفاع محسوب مي‌شود و نيازمندي‌هاي خاصي را كه سرويس‌هاي نظامي و فرماندهي عمليات‌هاي مخصوص  تعريف نمودند، مرتفع مي‌كرد كه اين برنامه در اطلاعات نظامي خلاصه گرديد.
اعضاي جامعه اطلاعاتي آمريكا
امروزه جامعه اطلاعاتي آمريكا متشكل از 16 سازمان دولتي فدرال، سرويس و دفتر يا ديگر سازمان‌هاي داراي شاخه اجرايي كه داراي نقش اطلاعاتي در سازوكار اطلاعات ملي دارند، مي‌باشد كه در زير معرفي شده‌اند. لازم به تاكيد است كه سايت جامعه اطلاعاتي آمريكا صراحتاً تعداد اعضاي خود را به شرح زير 16 عضو اعلام مي‌نمايد.( )
 مستقل
 1) سازمان اطلاعات مركزي (سيا)
 وزارت دفاع ايالات متحده
 2) سازمان امنيت ملي
 3) سازمان اطلاعات ژئو فضايي ملي
 4) دفتر شناسايي ملي
 5) سازمان اطلاعات دفاع
 6) اطلاعات ارتش
 7) سازمان اطلاعات نيروي هوايي
 8) دفتر اطلاعات نيروي دريايي
 9) اطلاعات تفنگ‌داران دريايي
 وزارت امنيت داخلي
 10) اطلاعات گارد ساحلي
 11) تحليل اطلاعات و مديريت حفاظت از زيرساخت‌ها
 وزارت دادگستري ايالات متحده
 12) سازمان مبارزه با مواد مخدر، دفتر اطلاعات امنيت ملي
 13) دفتر تحقيقات فدرال (اف. بي.آي)، معاونت اطلاعات
 وزارت انرژي ايالات متحده
 14) دفتر اطلاعات
وزارت امور خارجه ايالات متحده
 15) دفتر اطلاعات و تحقيقات
وزارت خزانه‌داري ايالات متحده
 16) دفتر پشتيباني اطلاعات
همچنين شوراي اطلاعات ملي در اين جامعه حضور پيدا مي‌كند.
تا قبل از اين تغييرات جامعه اطلاعاتي آمريكا داراي 13 عضو به قرار زير بود كه بعدتر يا اضافه شدن اطلاعات گارد ساحلي به 14 عضو افزايش پيدا كرد : ( )
 مستقل
 1) سازمان اطلاعات مركزي
 وزارت دفاع ايالات متحده
 2) سازمان اطلاعات دفاع
 3) سازمان امنيت ملي
 4) اطلاعات ارتش
 5) اطلاعات نيروي دريايي
 6) اطلاعات نيروي هوايي
 7) اطلاعات تفنگ‌داران دريايي
 8) سازمان تصويربرداري و نقشه‌برداري ملي
 9) دفتر شناسايي ملي
 10) دفتر اطلاعات و تحقيقات وزارت امور خارجه
 11) دفتر اطلاعات وزارت انرژي
 12) دفتر پشتيباني اطلاعات وزارت خزانه‌داري
 13) اف.بي.آي (وزارت دادگستري)
 شرح مختصر درباره اعضاي جامعه اطلاعاتي آمريكا
 معرفي اعضاي جامعه اطلاعاتي به طور خلاصه به شرح زير مي‌باشد :
 سازمان اطلاعات مركزي سيا، امكانات بالقوه تحليلي تمامي منابع موجود همه جهان، خارج از مرزهاي آمريكا را در اختيار دارد. اين سازمان طيفي از مطالعات كه تمامي موضوعات مورد علاقه سياست‌گذاران امنيت ملي را در خود دارد، پوشش مي‌دهد و توليد مي‌نمايد. همچنين سيا جمع‌آوري اطلاعات از طريق منابع انساني و در موارد خاص، انجام عمليات‌هاي مخفي را با هدايت رييس‌جمهور بر عهده دارد (عمليات پنهان، عمليات يا فعاليت‌هاي دولت ايالات متحده است براي ايجاد تاثير سياسي، اقتصادي يا نظامي در خارج از كشور به گونه‌اي كه نقش ايالات متحده ظاهر نشود يا به صورت علني قبول نشود).
 سه آژانس اطلاعاتي در وزارت دفاع كه شامل سازمان امنيت ملي، دفتر شناسايي ملي، سازمان اطلاعات ژئو فضايي ملي، بيشترين بودجه اطلاعات ملي را به خود اختصاص مي‌دهند. سازمان امنيت ملي مسئول اطلاعات مخابراتي و جمع‌آوري آن در سرتاسر جهان است. دفتر شناسايي ملي مسئوليت توسعه و اجراي عمليات شناسايي ماهواره‌اي است. سازمان اطلاعات ژئو فضايي، داده‌هاي ژئو فضايي را تهيه كرده ـ از نقشه و چارت تا پايگاه داده‌هاي كامپيوتري شده بسيار پيشرفته وسعت دارد ـ و از آن براي هدف‌گيري در زماني كه دقت اسلحه‌هاي هدايت‌شونده بدان متكي است استفاده مي‌شود.
 علاوه بر اين سه سازمان، سازمان اطلاعات دفاع مسئول رايزنان دفاعي است و همچنين مسئول فراهم كردن محصولات اطلاعاتي مختلف براي وزارت دفاع مي‌باشد. اگر چه قانون بازنگري اطلاعات، اختيارات مديريتي و بودجه‌اي وسيعي در خصوص سازمان‌هاي زير مجموعه وزارت دفاع به رييس اطلاعات ملي داده است لاكن اين امر باعث سلب اختيار وزير دفاع در مقابل اين سازمان‌ها نمي‌گردد.
 دفتر اطلاعات و تحقيقات وزارت امور خارجه، يكي از كوچكترين اعضاي جامعه اطلاعاتي است اما تحليل‌هاي اين دفتر با كيفيت بالا شناخته مي‌شود. دفتر اطلاعات و تحقيقات صرفاً يك آژانس تحليل است و گزارش‌هاي سياسي جمع‌آوري شده از سفارتخانه‌ها كه براي تحليل‌گران بسيار سودمند مي‌باشد به عنوان يك وظيفه اطلاعاتي محسوب نمي‌شود (بودجه آن نيز مانند ديگر سازمان‌ها از اين مدل تبعيت نمي‌كند).
 وظيفه اصلي اداره تحقيقات فدرال (اف. بي. آي) با موضوعات ضد تروريسم و ضد جاسوسي ارتباط دارد. بعد از وقايع سپتامبر 2001 ، ماموريت‌هاي اف.بي.آي متحول گرديد و به شدت افزايش يافت. تعدادي تحليل‌گر جديد استخدام گرديدند و اف.بي.آي دريافت كه وظايف اطلاعاتي تابع تلاش‌هاي سنتي اجراي قانون نمي‌باشد و مهمتر از همه آنكه توقع مي‌رود ديگر سازمان‌هاي اطلاعاتي، اطلاعات اجراي قانون را با استفاده از محصولات تمامي منابع به پيش برانند.
 سازمان‌هاي اطلاعاتي 4 سرويس نظامي (نيروي هوايي، ارتش، نيروي دريايي و تفنگ‌داران دريايي) به طور گسترده‌اي بر روي موضوعات مربوط به ماموريت‌هاي خاص خود تمركز دارند. محصولات تحليلي اين سرويس‌ها به همراه محصولات سازمان اطلاعات دفاع، مكمل وظيفه تحليل‌گران سيا است و تحليل موضوعات فني اساسي را با عمق بيشتري فراهم مي‌آورند.
 قانون امنيت داخلي، وزارت امنيت داخلي را مسئول همگرايي اجراي قانون و اخبار اطلاعاتي مرتبط با تهديدات تروريستي داخلي دانسته است. معاونت تحليل اطلاعات و مديريت حفاظت از زير ساختارها در اين وزارتخانه در تلاش‌هاي ضد تروريسم درون سازماني و به همراه اف. بي. آي مشاركت كرده و بر روي حصول اطمينان از كسب اطلاعات توسط مقامات اجراي قانون محلي و ايالتي از سازمان‌هاي اطلاعاتي در سطح ملي، تمركز دارد.
 گارد ساحلي كه اكنون بخشي از وزارت امنيت داخلي است در خصوص اطلاعات مرتبط با امنيت سواحل و دفاع شهري تعامل دارد.
 وزارت انرژي تحليل برنامه‌هاي سلاح‌هاي اتمي كشورهاي خارجي نظير معاهده منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي و مقوله امنيت انرژي را بر عهده دارد. اين سازمان همچنين تلاش‌هاي قدرتمندي در خصوص ضد جاسوسي دارد.
 وزارت خزانه‌داري، درباره جمع‌آوري و پالايش اطلاعاتي كه ممكن است بر روي سياست‌هاي مالي و پولي آمريكا تاثير بگذارد، بحث مي‌كند همچنين اين وزارتخانه مقولات مربوط به تروريسم مالي را پوشش مي‌دهد.
 سازمان مبارزه با مواد مخدر، سازماني است مسئول اجرا قانون مواد كنترل شده قانوني و تعديل آن در ايالات متحده.( )
سياست‌هاي كلي امروزه سيا
با توجه به تحولات گسترده جهاني، سيا سياست‌هاي كلي زير را در دستور كار خود دارد :
 بوجود آوردن مراكز تخصصي و چند رشته‌اي براي تمركز كافي بر روي موضوعات پر اهميت مانند عدم تكثير، ضد تروريسم، ضد جاسوسي، جرم‌هاي سازمان يافته بين‌المللي و قاچاق مواد مخدر، محيط‌زيست و كنترل اطلاعات نيروهاي مسلح.
 ايجاد همدلي قوي‌تر مابين شاخه‌هاي گوناگون جمع‌آوري كنندگان اطلاعاتي و تحليل‌گران تمامي منابع.
 بر عهده گرفتن نقش فعال در تلاش‌هاي تحليلي جامعه اطلاعاتي و توليد تمامي منابع تحليل در تمامي زمينه‌ها و موضوعاتي كه بر روي امنيت ملي تاثير دارد.
 تاثيرگذاري بر تمامي جامعه اطلاعاتي بوسيله مديريت سرويس‌ها در مورد نگراني‌هاي مشترك در زمينه تحليل تصويرها و جمع‌آوري منابع آشكار و مشاركت با ديگر سازمان‌هاي اطلاعاتي در تحقيق و توسعه و جمع‌آوري فني.( )

بودجه سيا
بودجه سيا سري است. واشنگتن پست ادعا نموده بودجه سازمان در سال 1998، 30 ميليارد دلار است. اولين سالي كه بودجه سازمان رسماً اعلام گرديد بودجه سال 1997 سيا بوده است كه مبلغ آن 6/26 ميليارد دلار اعلام شده است. گفته مي‌شود كه بودجه سيا در سال 2003 با افزايش صد ميليون دلاري به 7/26 ميليارد دلار افزايش يافته است.