آزمون ویژگی های شخصیتی کارآفرینان
آزمون علمی و استاندارد شناسایی "نیمرخ کارآفرینی" و "ویژگی های شخصیتی کارآفرینان"
اين آزمون به منظور شناسايي "نيمرخ كارآفريني" شما طراحي شده است.لطفا اولين واكنش خود را به سوالات زير در جواب هاي ارائه شده اعلام نماييد.
اين آزمون هم نمره كارآفريني شما را مشخص مي كند و هم نمره ويژگي هاي كارآفريني شما را مشخص مي نمايد. بر اساس تفسير نتايج اين آزمون علمي و استاندارد، نمره(وضعيت) شما در ويژگي هاي زير(ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينان) مشخص ميشود:
-ريسك پذيري معقول و متعادل
-مركز كنترل بودن
-توفيق طلبي
-نوع و ماهيت تفكر(سلاست فكري)
-عمل گرايي
-تحمل ابهام
-چالش جويي
منبع:كتاب ارزيابي ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينان ايراني ؛ نوشته دكتر اسدالله كردناييج و همكارانشان؛انتشارات دانشگاه تربيت مدرس
رديف
سؤال
كاملاً موافقم
نسبتاً موافقم
نسبتاً مخالفم
كاملاً مخالفم
1
براي كسب وضعيت بهتر حاضرم ريسك كنم حتي اگر از وضع فعلي خود راضي باشم.
2
گاهي اوقات حاضرم به خاطر سود بيشتر ريسكهاي بالاتري را بپذيرم.
3
خطر كردن نمك زندگي است.
4
زماني كه اكثرافراداحتمال شكست كاري را ميدهند بازهم حاضرم ريسك انجام آن را بپذيرم.
5
اگر نتيجهي انجام كاري به خطر كردنش بيارزد حتي با وجود مخالفت ديگران آن را انجام ميدهم.
6
از خطر كردن لذت ميبرم.
7
وقتيحاضرم به ريسكهاي بالاتري دست بزنم كه ارزش آن را داشته باشد.
8
نسبت به مردم عادي بيشتر خطر ميكنم.
9
نتايج مطلوبتر معمولاً مرا بر اين امر وا ميدارد كه در جهت آنها خطرات بيشتري را بپذيرم.
10
اگر نتيجه انجام كاري برايم جذاب باشد حاضرم براي رسيدن به آن خطر بيشتري بپذيرم.
11
خطراتي كه ميپذيرم با نتايجي كه به دست ميآورم توجيه مي شود.
12
اگر ايدهي خوبي داشته باشم حاضرم كار و شغل فعلي خود را رها كنم.
13
حاضرم شانس خود را در معاملهاي كه نتايج آن مبهم است، امتحان كنم.
14
معتقدم كه شروع يك كار جديد ارزش خطر كردن را دارد.
15
اطرافيان معمولاً ريسك كردنهاي مرا منطقي ميدانند.
16
به سر و كار داشتن با وضعيتهاي مبهم علاقهمندم.
17
وضعيتهاي ناآشنا ميتوانند خوب هم باشند.
18
بر اساس اطلاعات ناقص هم ميتوان تصميمگيري كرد.
19
هرچه از زندگي بخواهم به دست ميآورم زيرا در راه آن سخت كار ميكنم.
20
از طريق سختكوشي، پافشاري و توانايي ميتوانيم هر چيزي را در زندگي تغيير دهيم.
21
افراد معمولاً به آنچه استحقاقش را دارند، دست مييابند.
22
به قدرت خودم براي تحقق هدفها معتقدم.
23
موفق شدن حاصل زحمت كشيدن است نه شانس.
24
ميتوانم سرنوشت خود را در دست بگيرم.
25
به دست آوردن آنچه ميخواهم كمتر به اقبال و شانس بستگي دارد.
26
با تلاش بيشتر ميتوانم در وضعيت فعليام تغيير ايجاد كنم.
27
فكر ميكنم بيشتر مردم اگر فقط از خود پشتكار نشان ميدادند، در زندگي موفق ميشدند.
28
اگر شخصي در انجام كاري تلاش كند حتماً موفق مي شود.
29
خودم در موفقيتهايم مؤثرم.
30
سرانجام هر كس به ارزش و احترامي كه شايسته آن است خواهد رسيد.
31
شانس در زندگي نقش اندكي دارد.
32
احتمال انجام موفقيت آميز كار به تلاش شخصي من وابسته است.
33
تلاش زياد دليل تحقق و ارضاي خواستههاي من است.
34
بيشتر بدبختيها نتيجه ناداني، ناتواني، تنبلي و مانند اينهاست.
35
پس از هر شكست هدفم را از طريق ديگري پيگيري مي كنم.
36
سعي ميكنم كار خود را حتي با وجود موانع زياد ادامه دهم.
37
وقتي كاري را شروع ميكنم آنرا تا دستيابي به نتيجه موفق ادامه ميدهم.
38
خود را وقف كار ميكنم و به انجام آن متعهد ميشوم.
39
در اجراي برنامه تدوين شده خود سخت تلاش ميكنم.
40
يك كار را تارسيدن به نتيجه ادامه ميدهمحتي اگرمدت زيادي طول بكشد.
41
هنگام كار معمولاً با تمام وجود كار مي كنم.
42
براي حل مسائل و مشكلاتم اغلب تلاش زيادي ميكنم و نميتوانم به راحتي از آنها بگذرم.
43
كارهايي كه توانايي مرا افزايش ميدهند به كارهاي آسان ترجيح ميدهم.
44
وقتي شيوه خاصي براي حل مسأله نميتواند كارساز باشد به سرعت ميتوانم فكرم را بر روي شيوه مناسبتر ديگري تغيير جهت دهم.
45
شكستهاي متوالي مانع پيگيري اهدافم نميشوند.
46
براي انجام كارها صبح زود بيدار ميشوم و تا دير وقت كار ميكنم.
47
ميتوانم مدت زيادي بدون خستگي به انجام كار ادامه دهم.
48
دست و پنجه نرم كردن با مشكل پيچيده از حل مسائل ساده برايم جالبتر است.
49
براي رسيدن به اهدافي كه تعيين كرده ام حاضرم آسايش خود را فدا كنم.
50
در يك بازي رقابتي دل مشغولي من بهتر بازي كردن است نه برنده شدن.
51
همين حالاو فيالبداهه ميتوانم تعداد بيشماري جمله بسازم كه با كلمه «همه» شروع مي شود.
52
نوشتن تعداد زيادي داستان تازه برايم آسان است.
53
نوشتن مترادفهاي بسيار براي كلمه «سريع» برايم آسان است.
54
اگر در مسابقهاي شركت كنم كه در آن بايد تا حد امكان كلمههاي بسياري را كه با حرف «ج» شروع مي شود بيان كنم، از عهده اين كار برميآيم.
55
فرض كنيم همه راههاي معمولي براي گرم كردن غذا را از دست دادهايم تهيه فهرست طولاني از راههاي ديگر براي گرم كردن غذا برايم آسان است.
56
اگر به يك گردهمايي دعوت شوم تا مسائل جامعه را مورد بحث قرار دهم، تهيه فهرست طولاني از مسايل آن برايم آسان است.
57
براي توصيف موقعيتها، اشيا و ... به راحتي به كلمات دست پيدا ميكنم.
58
به جز كاربرد رايج وسايل معمولاً ميتوانم كاربردهاي ديگري هم بر آنها پيدا كنم.
59
براي بيان يك انديشه به سهولت به كلمات مترادف دست پيدا ميكنم.
60
اگر از من دعوت شود به انجمن شهر براي دريافت كمك مالي پيشنهادهايي ارائه دهم به راحتي از عهده اين كار بر ميآيم.
61
اگر به طور غير منتظره از من بخواهند بيش از پنج دقيقه در مورد يك موضوع صحبت كنم، به راحتي از پس آن برميآيم.
62
مي توانم در طراحي اسباب بازيهاي جديد براي كودكان موفق باشم.
63
گاهي اوقات به قدري ايدههاي متنوع دارم كه نميدانم كدام را انتخاب كنم.
64
وقتي بخش مهمي از كارم را انجام ميدهم، معمولاً با حصول نتيجه راضي ميشوم.
65
از خوب انجام دادن وظايف خود لذت مي برم.
66
افرادي را كه در جامعه به موفقيت بالايي رسيده اند تحسين ميكنم.
67
خوب انجام دادن كار مهمتر از تلاش براي راضي كردن ديگران است.
68
از حل مسائل دشوار لذت مي برم.
69
علاقهمند به تجربه غذاها، مكانها و در كل تجارب جديد هستم.
70
داشتن پشتكار براي موفقيت در كارها خيلي مهم است.
71
در هر كار كه احتمال شكست وجود داشته باشد، بالاخره احتمال موفقيت هم وجود دارد.
72
قبلازانجام هرتصميمي، مايلمتمامحقايقرابدانم حتياگرمدت زيادي طولبكشد.
73
چيزهايي كه به آنها عادت كرده ام بهتر از چيزهاي جديد است.
74
زندگي معمولي بر زندگي پر از تغيير ارجحيت دارد.
75
ترجيح مي دهم كارها را به روش معمولي انجام دهم.
76
به زندگي منظم و جا افتاده كه در آن غالب مسائل پيش بيني شده است، علاقهمندم.
77
كارها را بايد به شيوههاي آزمون شده انجام داد.
78
فعاليتهاي آشنا را بر فعاليتهاي ناآشنا ترجيح ميدهم.
79
كار يكنواخت در مكان آرام را ترجيح ميدهم.
80
در آيندهي هر فرد خيلي چيزها به بخت خوب يا بد بستگي دارد.
81
در موقعيتهايي كه جواب روشني وجود ندارد بيطاقت ميشوم.
82
يك شغل خوب شغلي است كه مكان، نوع كار و نحوهي انجام آن روشن باشد.
83
برخي اوقات مردم ايده هاي مرا غير عادي و دست نيافتني ميپندارند.
84
اغلب ايده هاي خوبي مطرح مي كنم مخصوصاً وقتي هيچ كاري انجام نميدهم.
85
در مراحل انجام هر كاري داراي ايدههاي جديد هستم.
86
براي انجام كارهايي كه قبلاً توسط هيچ كس انجام نشده اغلب به تخيل روي ميآورم.
87
از اينكه با ديگران در مورد ايدههاي گوناگون بحث كنم، لذت ميبرم.
88
از صرف وقت خود بر روي ايدههاي جديد لذت مي برم حتي اگر اين ايدهها مزاياي عملي همراه نداشته باشد.
89
از خلق چيزهاي جديد لذت ميبرم.
90
هنگام تعيين هدف براي فعاليتهاي خود، ترجيح ميدهم هدفهاي سخت را انتخاب كنم.
91
در برابر مشكلات اغلب راه حلهايي سازنده پيشنهاد ميكنم.
92
به حل مسائل پيچيده و مبهم علاقهمندم.
93
براي انجام يك كار پيچيده معمولاً چندين روش پيدا ميكنم.
94
اگر سرگرم ساختن وسيلهاي باشم و ناگهان دريابم قطعه مهمي از آن را گم كردهام و نتوانم آن را پيدا كنم، سعي ميكنم به جاي آن يك قطعه ديگر بسازم.
95
شغلي را دوست دارم كه مستلزم فراهم كردن انديشه هاي بسيار باشد.
منبع : http://fekrafarinan.blogfa.com/
اين آزمون به منظور شناسايي "نيمرخ كارآفريني" شما طراحي شده است.لطفا اولين واكنش خود را به سوالات زير در جواب هاي ارائه شده اعلام نماييد.
اين آزمون هم نمره كارآفريني شما را مشخص مي كند و هم نمره ويژگي هاي كارآفريني شما را مشخص مي نمايد. بر اساس تفسير نتايج اين آزمون علمي و استاندارد، نمره(وضعيت) شما در ويژگي هاي زير(ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينان) مشخص ميشود:
-ريسك پذيري معقول و متعادل
-مركز كنترل بودن
-توفيق طلبي
-نوع و ماهيت تفكر(سلاست فكري)
-عمل گرايي
-تحمل ابهام
-چالش جويي
منبع:كتاب ارزيابي ويژگي هاي شخصيتي كارآفرينان ايراني ؛ نوشته دكتر اسدالله كردناييج و همكارانشان؛انتشارات دانشگاه تربيت مدرس
رديف
سؤال
كاملاً موافقم
نسبتاً موافقم
نسبتاً مخالفم
كاملاً مخالفم
1
براي كسب وضعيت بهتر حاضرم ريسك كنم حتي اگر از وضع فعلي خود راضي باشم.
2
گاهي اوقات حاضرم به خاطر سود بيشتر ريسكهاي بالاتري را بپذيرم.
3
خطر كردن نمك زندگي است.
4
زماني كه اكثرافراداحتمال شكست كاري را ميدهند بازهم حاضرم ريسك انجام آن را بپذيرم.
5
اگر نتيجهي انجام كاري به خطر كردنش بيارزد حتي با وجود مخالفت ديگران آن را انجام ميدهم.
6
از خطر كردن لذت ميبرم.
7
وقتيحاضرم به ريسكهاي بالاتري دست بزنم كه ارزش آن را داشته باشد.
8
نسبت به مردم عادي بيشتر خطر ميكنم.
9
نتايج مطلوبتر معمولاً مرا بر اين امر وا ميدارد كه در جهت آنها خطرات بيشتري را بپذيرم.
10
اگر نتيجه انجام كاري برايم جذاب باشد حاضرم براي رسيدن به آن خطر بيشتري بپذيرم.
11
خطراتي كه ميپذيرم با نتايجي كه به دست ميآورم توجيه مي شود.
12
اگر ايدهي خوبي داشته باشم حاضرم كار و شغل فعلي خود را رها كنم.
13
حاضرم شانس خود را در معاملهاي كه نتايج آن مبهم است، امتحان كنم.
14
معتقدم كه شروع يك كار جديد ارزش خطر كردن را دارد.
15
اطرافيان معمولاً ريسك كردنهاي مرا منطقي ميدانند.
16
به سر و كار داشتن با وضعيتهاي مبهم علاقهمندم.
17
وضعيتهاي ناآشنا ميتوانند خوب هم باشند.
18
بر اساس اطلاعات ناقص هم ميتوان تصميمگيري كرد.
19
هرچه از زندگي بخواهم به دست ميآورم زيرا در راه آن سخت كار ميكنم.
20
از طريق سختكوشي، پافشاري و توانايي ميتوانيم هر چيزي را در زندگي تغيير دهيم.
21
افراد معمولاً به آنچه استحقاقش را دارند، دست مييابند.
22
به قدرت خودم براي تحقق هدفها معتقدم.
23
موفق شدن حاصل زحمت كشيدن است نه شانس.
24
ميتوانم سرنوشت خود را در دست بگيرم.
25
به دست آوردن آنچه ميخواهم كمتر به اقبال و شانس بستگي دارد.
26
با تلاش بيشتر ميتوانم در وضعيت فعليام تغيير ايجاد كنم.
27
فكر ميكنم بيشتر مردم اگر فقط از خود پشتكار نشان ميدادند، در زندگي موفق ميشدند.
28
اگر شخصي در انجام كاري تلاش كند حتماً موفق مي شود.
29
خودم در موفقيتهايم مؤثرم.
30
سرانجام هر كس به ارزش و احترامي كه شايسته آن است خواهد رسيد.
31
شانس در زندگي نقش اندكي دارد.
32
احتمال انجام موفقيت آميز كار به تلاش شخصي من وابسته است.
33
تلاش زياد دليل تحقق و ارضاي خواستههاي من است.
34
بيشتر بدبختيها نتيجه ناداني، ناتواني، تنبلي و مانند اينهاست.
35
پس از هر شكست هدفم را از طريق ديگري پيگيري مي كنم.
36
سعي ميكنم كار خود را حتي با وجود موانع زياد ادامه دهم.
37
وقتي كاري را شروع ميكنم آنرا تا دستيابي به نتيجه موفق ادامه ميدهم.
38
خود را وقف كار ميكنم و به انجام آن متعهد ميشوم.
39
در اجراي برنامه تدوين شده خود سخت تلاش ميكنم.
40
يك كار را تارسيدن به نتيجه ادامه ميدهمحتي اگرمدت زيادي طول بكشد.
41
هنگام كار معمولاً با تمام وجود كار مي كنم.
42
براي حل مسائل و مشكلاتم اغلب تلاش زيادي ميكنم و نميتوانم به راحتي از آنها بگذرم.
43
كارهايي كه توانايي مرا افزايش ميدهند به كارهاي آسان ترجيح ميدهم.
44
وقتي شيوه خاصي براي حل مسأله نميتواند كارساز باشد به سرعت ميتوانم فكرم را بر روي شيوه مناسبتر ديگري تغيير جهت دهم.
45
شكستهاي متوالي مانع پيگيري اهدافم نميشوند.
46
براي انجام كارها صبح زود بيدار ميشوم و تا دير وقت كار ميكنم.
47
ميتوانم مدت زيادي بدون خستگي به انجام كار ادامه دهم.
48
دست و پنجه نرم كردن با مشكل پيچيده از حل مسائل ساده برايم جالبتر است.
49
براي رسيدن به اهدافي كه تعيين كرده ام حاضرم آسايش خود را فدا كنم.
50
در يك بازي رقابتي دل مشغولي من بهتر بازي كردن است نه برنده شدن.
51
همين حالاو فيالبداهه ميتوانم تعداد بيشماري جمله بسازم كه با كلمه «همه» شروع مي شود.
52
نوشتن تعداد زيادي داستان تازه برايم آسان است.
53
نوشتن مترادفهاي بسيار براي كلمه «سريع» برايم آسان است.
54
اگر در مسابقهاي شركت كنم كه در آن بايد تا حد امكان كلمههاي بسياري را كه با حرف «ج» شروع مي شود بيان كنم، از عهده اين كار برميآيم.
55
فرض كنيم همه راههاي معمولي براي گرم كردن غذا را از دست دادهايم تهيه فهرست طولاني از راههاي ديگر براي گرم كردن غذا برايم آسان است.
56
اگر به يك گردهمايي دعوت شوم تا مسائل جامعه را مورد بحث قرار دهم، تهيه فهرست طولاني از مسايل آن برايم آسان است.
57
براي توصيف موقعيتها، اشيا و ... به راحتي به كلمات دست پيدا ميكنم.
58
به جز كاربرد رايج وسايل معمولاً ميتوانم كاربردهاي ديگري هم بر آنها پيدا كنم.
59
براي بيان يك انديشه به سهولت به كلمات مترادف دست پيدا ميكنم.
60
اگر از من دعوت شود به انجمن شهر براي دريافت كمك مالي پيشنهادهايي ارائه دهم به راحتي از عهده اين كار بر ميآيم.
61
اگر به طور غير منتظره از من بخواهند بيش از پنج دقيقه در مورد يك موضوع صحبت كنم، به راحتي از پس آن برميآيم.
62
مي توانم در طراحي اسباب بازيهاي جديد براي كودكان موفق باشم.
63
گاهي اوقات به قدري ايدههاي متنوع دارم كه نميدانم كدام را انتخاب كنم.
64
وقتي بخش مهمي از كارم را انجام ميدهم، معمولاً با حصول نتيجه راضي ميشوم.
65
از خوب انجام دادن وظايف خود لذت مي برم.
66
افرادي را كه در جامعه به موفقيت بالايي رسيده اند تحسين ميكنم.
67
خوب انجام دادن كار مهمتر از تلاش براي راضي كردن ديگران است.
68
از حل مسائل دشوار لذت مي برم.
69
علاقهمند به تجربه غذاها، مكانها و در كل تجارب جديد هستم.
70
داشتن پشتكار براي موفقيت در كارها خيلي مهم است.
71
در هر كار كه احتمال شكست وجود داشته باشد، بالاخره احتمال موفقيت هم وجود دارد.
72
قبلازانجام هرتصميمي، مايلمتمامحقايقرابدانم حتياگرمدت زيادي طولبكشد.
73
چيزهايي كه به آنها عادت كرده ام بهتر از چيزهاي جديد است.
74
زندگي معمولي بر زندگي پر از تغيير ارجحيت دارد.
75
ترجيح مي دهم كارها را به روش معمولي انجام دهم.
76
به زندگي منظم و جا افتاده كه در آن غالب مسائل پيش بيني شده است، علاقهمندم.
77
كارها را بايد به شيوههاي آزمون شده انجام داد.
78
فعاليتهاي آشنا را بر فعاليتهاي ناآشنا ترجيح ميدهم.
79
كار يكنواخت در مكان آرام را ترجيح ميدهم.
80
در آيندهي هر فرد خيلي چيزها به بخت خوب يا بد بستگي دارد.
81
در موقعيتهايي كه جواب روشني وجود ندارد بيطاقت ميشوم.
82
يك شغل خوب شغلي است كه مكان، نوع كار و نحوهي انجام آن روشن باشد.
83
برخي اوقات مردم ايده هاي مرا غير عادي و دست نيافتني ميپندارند.
84
اغلب ايده هاي خوبي مطرح مي كنم مخصوصاً وقتي هيچ كاري انجام نميدهم.
85
در مراحل انجام هر كاري داراي ايدههاي جديد هستم.
86
براي انجام كارهايي كه قبلاً توسط هيچ كس انجام نشده اغلب به تخيل روي ميآورم.
87
از اينكه با ديگران در مورد ايدههاي گوناگون بحث كنم، لذت ميبرم.
88
از صرف وقت خود بر روي ايدههاي جديد لذت مي برم حتي اگر اين ايدهها مزاياي عملي همراه نداشته باشد.
89
از خلق چيزهاي جديد لذت ميبرم.
90
هنگام تعيين هدف براي فعاليتهاي خود، ترجيح ميدهم هدفهاي سخت را انتخاب كنم.
91
در برابر مشكلات اغلب راه حلهايي سازنده پيشنهاد ميكنم.
92
به حل مسائل پيچيده و مبهم علاقهمندم.
93
براي انجام يك كار پيچيده معمولاً چندين روش پيدا ميكنم.
94
اگر سرگرم ساختن وسيلهاي باشم و ناگهان دريابم قطعه مهمي از آن را گم كردهام و نتوانم آن را پيدا كنم، سعي ميكنم به جاي آن يك قطعه ديگر بسازم.
95
شغلي را دوست دارم كه مستلزم فراهم كردن انديشه هاي بسيار باشد.
منبع : http://fekrafarinan.blogfa.com/
+ نوشته شده در ساعت توسط اسلامي
|